در خانه بودم که به یکباره با صدای وحشتناک کوبیدن در به خودم آمدم. رفتم سمت در،
دیدم بچهها هراسان و مضطربند..
گفتم چه شده که در را اینطور میزنید؟
امیررضا پسر کوچکم از شدت وحشت زبانش بند آمده و تمام صورتش پر از اشک شده بود و گریه میکرد.
احمدرضا گفت مامان، بابا را با چاقو زدند. سراسیمه خودم را بالای سر محمد رساندم. محمد غرق خون، کف خیابان افتاده بود. از پهلویش مثل چشمه خون میجوشید
به سختی تکلم میکرد و میگفت دارم میسوزم. تشنهام، آب بدهید. هرطور بود محمد را به بیمارستان رساندیم. کمتر از دو ساعت بعد به شهادت رسید..
۲۷ مهرماه سال ۹۹ در یکی از کوچه پسکوچههای تهران، شهادت به سراغ مردی آمد که سالها در پی شهادت بود.
محمد محمدی قرار بود بار و توشه سفر به سوریهاش را ببندد و برای دفاع از حرم عمه سادات برود اما آنقدر مخلص بود و گمنام خدمت کرد که به اذن خدا شهادت در خانهاش آمد.
راوی همسر شهید
#شهید_محمد_محمدی🌹
#شهید_واجب_فراموش_شده
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤ به یاد حاج قاسم عزیز و همه ی شهدا و شهدای مدافع حرم در شب جمعه...
شب زیارتی ارباب...
🌹 لحظات به وقت شهادت حاج قاسم عزیز و رفقایش
⚘ دلتنگ حاج قاسم و شهدای عزیزمان😭😭😭
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤ به یاد راهیان نور و شهدا و حاج قاسم عزیز در این روز جمعه...
🌹 دلتنگ راهیان نور استان های خوزستان و ایلام این روزها 😭😭😭
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
32.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 کنار مزار مطهر شهید عزیز مدافع حرم آقا هادی زاهد نایب الزیاره هستم...
⚘جمعه شب ۳۰ مهرماه ۱۴۰۰
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
22.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 کنار مزار مطهر شهید عزیز مدافع حرم حاج اصغر پاشاپور فرمانده باصفا و رفیق صمیمی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز نایب الزیاره هستم...
⚘جمعه شب ۳۰ مهرماه ۱۴۰۰
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
فرزند اهل ری که پدرش نیز حاج عزیزاله از جانبازان سرافراز شهرری ساکن محله ملک آباد جوانمرد بودند، حاج اصغر از همان نوجوانی عاشق بسیج و انقلاب بود.🍃
در بسیاری از برنامه های فرهنگی بسیج حضور پررنگ داشت و حتی در این اواخر از فرمانده پایگاه کوثر مسجد ولیعصر همان محله نیز بود با شروع جنگ های تکفیری و ضد اسلامی، حاجی جز اولین کسانی بود که به قافله مدافعین حرم پیوست.🍃
از همان روزهای اول در کنار حاج قاسم سربازی می کرد و در تمام عرصه ها مراقب حاج قاسم بود اما در شب حادثه ای که در بغداد توسط نیروهای تروریستی آمریکا اتفاق افتاد حاج اصغر نبود، ناگفته نماند که برایم کمی عجیب هم بود الان متوجه شدم که حاج اصغر در حلب سوریه هنوز در میدان نبرد با تکفیر و تروریست بود. دقیقا یکماه از شهادت حاج قاسم گذشت که پاشاپور هم به او پیوست.🍃
#شهید_اصغر_پاشاپور🌹
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
16.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| شهید زین الدین از زبان حاج قاسم🌹
#فرماندهان_عزیز_ما..💚
رهروان #امام_زمان
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
کتاب «بی تو پریشانم» به قلم و روایت زینب پاشاپور همسر شهید محمد پورهنگ به رشته تحریر در آمده است.
همسر شهید در این کتاب به روایت نکته هایی ناب از ویژگی های بارز شهید حجت الاسلام پورهنگ و خاطراتی از ماموریت تبلیغی ایشان به شهر لاذقیه سوریه میپردازد.
قلم نویسنده به شیوه ای داستانگونه و دلکش، آدمی را با خودش تا لحظهی به شهادت رسیدن حجت الاسلام محمدپورهنگ همراه میکند و حلاوت جانفشانیها، سختیها، غریبانه دفاع کردن از حریم ولایت و کار فرهنگی کردن در شهری جنگ زده چون سوریه را به دل و جان خواننده میچشاند.
#معرفی_کتاب🌱
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
قرار بود نیروها سه نصف شب سوار تویوتا به منطقه عملیات در نزدیکی خان طومان اعزام شوند.
مرتضی کریمی گردانش را با "لبیک یا زینب س"حرکت داد. حاج مهدی کنار دیوار ایستاده بود و نیروها را وارد خط می کرد، تا چشمش به مجید افتاد، خونش به جوش آمد.
قرار قبلی هم این بود که هر طوری شده مجید را بپیچانند. می خواستند او را به عنوان نگهبان معطلش کنند و بعد از عملیات به عقب برگردانند.
شاید اثر گعده خنده و شوخی دیشب بود که الان مجید در خط مقدم بود؛ همان گعده ای که ناگهان به مجلس روضه تبدیل شد و صدای "لبیک یازینب (س)"با باران اشکش در هم آمیخت.
صدای گریه بچه ها، افراد بیرون اتاق را به تعجب واداشته بود.
حاج مهدی گفت: کی تو را آورده اینجا؟! فقط برو عقب نبینمت. آرام رفت ته ستون. صدای تیر و لبیک یا زینب (س) بچه ها درهم آمیخته بود. صدای لبیک یا زینب مجید همه را متوجه خودش کرد.
حاج قاسم گفت: مگر قرار نبود برگرداندت عقب!! مجید گفت: از دست حاج مهدی فرار کردم و آمدم. مگر من مرده باشم که این نامردها بخواهند طرف حرم بی بی نگاه چپ کنند.
پیش می رفت و شلیک می کرد. وقتی پشت جان پناهی نشست، تیرهای تکفیری ها به وصال رسانده بودندش
از کتاب: مجید بربری
#شهید_مجید_قربانخانی💚
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| پدر اولین شهید أهل سنت از پسرش میگوید...
#هفته_وحدت
#شهدای_اهل_سنت🌱
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🌹 خدا رو شکر توفیق و روزی شد زیارت مزار مطهر شهیدان مدافع حرم:
اصغر پاشاپور ،هادی زاهد، محمد پورهنگ، اسماعیل حیدری، رسول خلیلی، نوید صفری، روح الله قربانی، محرم ترک، مهدی بختیاری، حامد سلطانی و هادی باغبانی
و دیدار با خانواده معظم و معزز فرمانده شهید مدافع حرم حاج اصغر پاشاپور
همرزم و دوست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
⚘ نایب الزیاره بودم...
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
3.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 حتما حتما گوش کنید و ببینید...
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh