ناگفتههایی از استراتژی بینظیر شهید سلیمانی برای حفاظت از خرمشهر / تدبیری که نگذاشت پای دشمن به خرمشهر برسد
فرمانده سپاه استان کرمان گفت: نقش شهید سلیمانی در حفاظت از خرمشهر در پایان جنگ بینظیر است و تدبیر حاج قاسم نگذاشت پای دشمن به خرمشهر برسد.
سردار حسین معروفی فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان حاج قاسم را حافظ خرمشهر میداند و روزهای پایانی جنگ را این گونه روایت میکند "31 تیر ماه سال 67 برای لشکر همیشه پیروز ثارالله یکی از روزهای مهم است."
وی با بیان اینکه 4 روز بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی(ره)، دشمن از منطقه شلمچه و طلائیه به سمت سرای حسینیه و با یک پرش سنگین به سمت خرمشهر حرکت کرد و هدف او تسخیر خرمشهر بود افزود: در آن زمان 3 گردان از لشکر 41 ثارالله شامل گردان 415 کهنوج، گردان 409 زابل و سیستان و گردان 405 مالک اشتر شهربابک در منطقه شلمچه حضور داشتند.
فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان با اشاره به اینکه سردار سلیمانی به من که در منطقه حضور داشتم گفت که وضعیت را بررسی کنم و متوجه شدم که تحرکات دشمن زیاد است افزود: حاج قاسم تماس گرفت و گفت " دشمن به سمت خرمشهر در حرکت است و همه بچهها را به سمت سرای حسینیه حرکت دهید."
وی با بیان اینکه دشمن به سرای حسینیه رسیده بود و قبل از ما دو گردان 409 و 415 با دشمن درگیر شده بودند ادمه داد: به 4 کیلومتری سرای حسینیه رسیدیم که ستونی از تانکهای دشمن را دیدیم.
سردار معروفی با اشاره به اینکه دشمن بچههای ما را در محاصره قرار داده بود افزود: روز جمعه و ساعت 11 و 30 دقیقه بود که محاصره تنگ شد آخرین پیامی که با حاج قاسم سلیمانی داشتم گفتم "محاصره شدیم و اسارت ما قطعی است" حاج قاسم گفت "مواظب خودت و بچهها باش" که بیسیم چی من حسین عسکری به شهادت رسید.
راوی کتاب "بچههای حاج قاسم" با بیان اینکه دیگر صدای دلنشین "حبیب، حبیب" را نمیشنیدم، تنها رشته ارتباط ظاهری من و حاج قاسم از هم گسسته بود ادامه داد: میدانستم حاجی با آن احساس و عاطفه، هم اکنون آن طرف خط نگران حال ماست. خدا میداند حاجی چقدر مرا صدا زده بود "معروفی! معروفی! حبیب!" خدا میداند چه فکرهایی پیش خودش کرده بود.
وی با بیان اینکه حاج قاسم 3 گردان را وارد میدان کرد تا دشمن سرگرم شود و توانست پل پشت سر را تخریب کرده و راه آب باز شد گفت: با تدبیر حاج قاسم دشمن نتوانست وارد منطقه شده و خرمشهر سقوط نکرد و باعث شد خرمشهر حفظ شده و پای نحس دشمن به این منطقه نرسد.
فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان با اشاره به اینکه در آن عملیات من اسیر شدم و قبل از پل ماندم افزود: نقش شهید سلیمانی در پایان دفاع مقدس یک نقش بینظیر است و افتخار میکنم که حاج قاسم به کمک رزمندگان ثاراللهی کرمان توانست خرمشهر را حفظ کند.
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#سردارسلیمانی❤️
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
عليرضا ارادتی خاص به شهدا داشت.
همواره به شهدا و سعادتشان غبطه می خورد. علاقه زيادی به شهدای غرب كشور داشت. هميشه هم می گفت شهدای جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلومترين شهدای ما بودند.
از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتی به مزار عمويشان می رفت می گفت فكر كن عكس من را روزی بر سنگ مزار حک کنند و بنويسند { شهيد عليرضا بريری }
وقتی اين صحبتها را می کرد،بسيار شاد و خوشحال بود. همواره می گفت دعا كن كه من به آرزوی خود كه شهادت است برسم.
من هم می گفتم دعا می كنم هميشه باشی و در راه اسلام و امام زمان"عج"و برای رهبر و مملكت سربازی كنی و از خاكمان دفاع كنيم. می گفت اين خوب است،اما دلم آشوب است. دعا كن بروم. دعا كن به آرزويم برسم."
#ایران_قوی
#شهیدعلیرضابریری🌷
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
بهمن ماه سال ۹۷ به مناسبت سالگرد شهادت پسرم از طرف لشکر فاطمیون ما را برای زیارت حرم حضرت زینب(س) به سوریه بردند. در هتلی که مستقر بودیم حدود ۲۵۰ خانواده دیگر فاطمیون هم حضور داشتند.
یک روز داخل اتاق مان نشسته بودیم که در زدند. من و خانمم نشسته بودیم و عروسم بیرون بود. با صدای در، نوه ام که فرزند شهید بود دوید و در را باز کرد. در کمال تعجب دیدیم مردیست که تاکنون پیش از آن بارها او را یا در تلویزیون دیده بودیم یا عکسش را مشاهده کرده بودیم. حالا او در چند قدمی ما آن هم در محل استراحتمان بود. بسیار شوکه شدیم.
#حاج_قاسم_سلیمانی با دو نفر دیگر وارد شد. با نوه ام که یک بچه حدود ۵ ساله بود طوری دست داد و احترام کرد که گویی با یک مرد بالغ هم کلام شده. سریع جلو رفتم و با همان حس هیجانی که در درونم ایجاد شده بود او را دیدم.
سردار یا الله گفت و همان جلوی در ایستاد. گفتم بیایید داخل. حاج قاسم گفت: اختیار با شماست اگر اجازه دهید. خندیدم گفتم تا اینجا به اختیار خودتان آمدید از اینجا به بعد به اختیار من بیایید. تعارفش کردم به سمت تنها صندلی اتاق که بنشیند.
حاج قاسم روی صندلی نشست و من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم. از من پرسید اسم شما چیست؟ گفتم سید باقر حسینی هستم. در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی زمین نشست.
حال و احوالمان را پرسید و از اوضاع خانواده پسرم جویا شد. گفت نام پسرت چه بود؟ گفتم سید محمد صادق. نام پدرم را هم پرسید. گفتم حاج آقا نام پدرم هم ابوطالب است.
بعد بلند شد که برود، پیشانی مرا بوسید. ناگهان دیدم اشک چشمان سردار را پر کرده. با خودم گفتم : خدایا! من حرف بی تربیتی زدم یا چیزی گفتم که او ناراحت شد؟
در فکر خودم دنبال علت می گشتم که سردار گفت: شما پدر شهید هستی دعا کن من هم ردیف پسران شما باشم. بلافاصله پس از جمله سردار گفتم: #الهی_آمین.
سردار خندید و گفت: هنوز دعایی نکردی که الهی آمینش را گفتی. گفتم خودم تا تهش را خواندم. می دانستم وقتی می گوید می خواهم هم ردیف پسرتان باشم یعنی شهادت می خواهد...
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#مدافعان_حرم
#زمینه_سازان_ظهور
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_محمد_صادق_حسینی
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
✊️من یڪ بسییجی ام
ما بچه بسیجیهای
ڪوچه باغ انقلابیم..
نه چمرانها را دیدهایم !
و نه پای درس مطهریها نشستهایم !
نه با همتها بیخوابیکشیدهایم !
و نه با آوینیها در بیابانهای شلمچه و طلائیه قدم زدهایم.. !
ما ستم شاه پهلوی را درک نکردهایم
و معنی حضور بیگانگان را نچشیدهایم..
اما باز هم پای این انقلاب
و آرمانهایش ماندهایم..
و با حججیها سَر میدهیم
با سیاهڪالیها
از عاشقانههایمان دست میکشیم
با بلباسیها از کودکانمان
میگذریم و میرویم..
و با حاج قاسمها شهید میشویم
آری!
ما پیرو خط رهبریم
پای آرمانهایمان تا ظهور
حضرت مهدی موعودوموجودعجلالله❤️
@maktabehajqasemsoleimani
در سال ۶۳ در منطقه عملیاتی «مجنون» از ناحیه کتف، سال ۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» از ناحیه سر و گوش و در سال ۶۷ در محور«دربندیخان» شیمیایی شده و به درجه رفیع جانبازی نائل شد.
حاجرضا در عملیات کربلای۵ از ناحیه سر با تیر مستقیم دشمن مجروح و در بیمارستان لقمان بستری شد. خانواده بعد از چند روز متوجه بستری شدنش شدند، اما حاجرضا دو هفته بعد به منطقه باز میگردد.
شهیدرضا فرزانه که از یاران نزدیک سردار شهیدحسین همدانی به شمار میآمد، پس از شروع جنگ در سوریه رضا فرزانه سه بار تلاش کرد تا جهت نیروی مستشاری به این کشور برود. سرانجام در سال ۱۳۹۴ او موفق شد برای اولین بار به سوریه اعزام شود و ۴۰ روز بیشتر طول نکشید که از سوریه مسافر آسمانی بهشت شود.
طی عملیات مستشاری توسط تروریستهای تکفیری در روز ۲۲ بهمن در ۵۱ سالگی ۱۳۹۴ در منطقه هوبر به شهادت رسید وبه کاروان شهدای مدافع حرم پیوست وپیکرمطهربه دست گروههای تکفیری افتاد و طلب وجه کرده بودند که خانواده وی راضی نمیشوند به دشمنان کمک مالی بشود؛ لذا پیکروی در منطقه ماندگار شد.
شهید رضا فرزانه پس از گذشت شش سال در پی عملیات کاوش پیکر شهدای مدافع حرم در سوریه، پیکر این رزمنده دوران دفاع مقدس و مدافع حرم کشف و هویت او از طریق آزمایش دی انای شناسایی شده وبه کشور بازگشت.
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#سالروز_شهادت
#شهید_رضا_فرزانه 💚
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شهید سلیمانی از اتاق عملیات حزبالله با حضور ایشان و سید نصرالله و عماد مغنیه در آخرین مصاحبه با KHAMENEI.IR
به مناسبت سالگرد شهادت شهید عماد مغنیه
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
خاطرات شهدا...🍃
💠به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود، که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود: هر که دارد بر ولایت بدگمان،حق ندارد پا گذارد در این مکان
🍃 میگفت: کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی علیه السلام یعنی اهل بیت علیه السلام و همه اینها به هم وصل هستند.
#شهیداحمدعطایی
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
🎥حاج قاسم پیراهن خونین حاج عماد مغنیه در لحظه شهادت را به خانه آورد؛ آن را شست و گریست و آن را قاب کرد و تا آخر نگه داشت
➕ تصویر پیراهن شهید مغنیه
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽نماهنگ زیبا/
+اگر آقا رو ازنزدیک ببینی چی بهش میگی؟
+سخنان بغض آلود آقامون؛
چرا من شهید نمیشم؟
راهکار این قضیه چیه؟
باید اینو به من بگی!
بغض نکن فدات شم
بغض نکن همه دلگرمی ما😢
#روز_پدر_مبارک
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
به خدمت در راه رضاي خدا و خدمت بي مزد و منت اعتقاد داشت. هيچ گاه حتي در بحبوحه جنگ و نبرد، نماز شب را ترک نمي کرد، به فکر پدر و مادرش بود. از او رضايت کامل داريم؛ هم من و هم مادرش عزيزترين بچه من بود و مي گفت هر کسي که مي تواند به انقلاب کمک کند بايد اين کار را بکند.
از اين که در کنار او مي جنگيدم بسيار شاد بودم و هميشه براي او دعاي خير مي کردم. در عمليات کربلاي 4 هر دو با هم بوديم ولي من ترکش خوردم و برگشتم.
از اين که بعضي افراد به مال دنيا و يا مقام و پست حريص بودند ناراحت مي شد و از خدا مي خواست که اخلاص را به همه مردم عطا کند. به حفظ حجاب و تقواي الهي بسيار توصيه مي کرد.
هنگامي که عمليات کربلاي 5 در حال آغاز شدن بود، به خانه آمد و گفت عمليات سختي را در پيش داريم رفتن به اين عمليات با خودمان است ولي برگشتن، با خداست، دعا کنيد که به اجل خودم نميرم بلکه شهيد شوم.
به روایت پدربزرگوارشهید
جانشین گردان محمدرسولالله لشگر۵نصر
#شهید_محمد_ایرانلو
#شهدا_به_روایت_پدرشان..
#میلاد_امام_علی ع مبارک 🌷🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
براي آموزش نظامي به مشهد رفت. هفته اي يك بار براي ديدن او به مشهد مي رفتيم.جنگ شروع شده بود. وقتي علي اكبر را ديدم، گفت: بابا جنگ شروع شده است. خدا كند از همين جا ما را به منطقه ببرند. گفتم:” بابا، تو چه ميگويي؟ ميخواهي به جنگ بروي؟ تو را ميکشند؟ بعد از مدتي كه آموزش او تمام شد. گفتند علي اكبر عصر از پنجراه عازم جبهه است.
تا اين مطلب را شنيدم شروع به گريه كردم و گفتم:” بيخود مي خواهد برود جبهه، او را مي كشند.” بالاخره عصر به ديدن او رفتم، ديدم كه تمام نيروها هر كدام تفنگي گل زده بر دوش دارند. علي اكبر را ديدم گفتم:”كجا مي روي؟” گفت: بابا، مي خواهم به منطقه بروم.
گفتم:” من در غياب تو چه كار كنم؟” گفت:” خدا ما را براي اين كار خلق كرده است. آيا درست است كه خواهران و برادران ما را بكشند، زن باردار را به درخت ببندند و شكمش را پاره كنند و ما با خيال راحت اينجا باشيم؟ شما دعا كنيد كه ما را به جبهه ببرند تا شهيد شويم. شما غصه هيچ چيز را نخوريد و بالاخره رفت. بعد از يكي، دو ماه آمد و مجدداً بعد از دو هفته ديدم كه دوباره آمادة رفتن به جبهه است. گفتم:” علي اكبر باز كجا ميروي؟!” گفت:” پدر اسم من پاسدار است بايد بروم.”
به روایت پدربزرگوارشهید
فرمانده گردان لشگر۵ نصر
#شهدا_به_روایت_پدرشان
#شهید_علیاکبر_بشنیچی🌷
#میلاد_امام_علی ع گرامی باد 🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
«بعد از شهادت پسرم فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود. همان اولین روزهای شهادتش مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک پیرزن آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد. بدون اینکه بداند پدر شهید هستم با حالت خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد؟ پرسیدم علی را از کجا میشناسی؟ پیرزن شروع کرد به گریه کردن و گفت: زمستان دو سال پیش ما بخاری نداشتیم و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمیدانم شهید از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری برایمان خرید و به خانه مان آورد.»
به روایت پدر شهید
#شهید_علی_امرایی🌹
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
روز مرد را بر همه ی شهدای عزیز و حاج قاسم بزرگوار،تبریک عرض می کنم🌹
روز مرد بر تمام آقایون کانال مبارک🌸
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر دلتون صفا کرد با شنیدن فضائل امیرالمومنین برای امر فرج بفرستید صلوات حیدری...
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/banovaneshahideh
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
رضا نمونه بارز ولایتمدار بودن و سرباز ولایت بودن را معنی کرد ، رضا عاشق حضرت آقا بود ، و این جمله را چندین بار برایم خوانده بود که:
«اگر از سرهایمان کوه بسازند، هیچ گاه فرزندانمان در تاریخ نخواهند خواند که امام خامنه ای تنها ماند»
به روایت پدر بزرگوار
شهید رضا کارگر برزی🍃
#میلاد_امام_علی ع مبارک 🌷
ولادت: ۱۳۵۸/۵/۱
شهادت: ۱۳۹۲/۵/۱۱
برابر با بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani