این روزها جای خالیت را نه تنها ما، بلکه کودکان فلسطینی هم احساس می کنند، دیگر کسی نیست که وقتی دلم تنگ شد به او زنگ بزنم و سراسیمه خود را به من برساند؛ حتی از سوریه؛
دیگر گویا کسی نیست که این صهیونیست ها از ترسش دست به هرکاری نزنند، آه آه آه
فکر کنم آقا هم این روزها جای خالی شما را بیشتر احساس می کند و دلتنگ شماست
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✳ در گوشهای در میان خادمها ایستاد
🔻 سردار شهید بیشتر اوقات پایین ضریح #حضرت_رضا(ع) مینشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان میداد. زمانی هم که در کنار ضریح قرار میگرفت، بسیار متواضعانه رفتار میکرد.
🔸 یک بار در مراسم خطبهخوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، #سردار_سلیمانی در حالی که لباس خادمی به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشهای بین ۴۹ هزار خادمی که حضور یافته بودند، با متانت تمام و آرام ایستاد.
👤 راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
💐#مجید_بربری
#قسمت_18
آن هم از زبان خوددحاجی:
_ببخشید حاج آقا !شما مجید رو از کی می شناختید؟از بچه گیش یا نه،یک سال قبل از سوریه؟
مریم دلش می خواست فقط از مجید بشنود.حرف هایی که شاید تا به حال نشنیده بود.حتی حرف های تکراری هم برایش تازگی داشت.فقط راجع به پسرش باشد.دست خودش نبود.وقتی کسی یک کلام می گفت مجید،از درد دوری پسر،اشک توی چشمش دودو میزد و بعد سرریز میشد.در طول روزهای بدون مجید،هرروز مهمان مطب این دکتر و آن بیمارستان بود.آخرش هم دکترها گفتند:((خانم!شما از نظر جسمی سالم هستید،مشکلتان روحی است.اتفاقی در این مدت برایتان اقتاده که به شما آسیب جدی زده است.و مریم فقط یک کلمه گفت:
_بله،پسرم شهید شده،دعا کنید پیکرش برگرده.😭
بغضش را پایین داد،ولی نمیدانست با چشمان سرخ شده و گریانش چه کند.
_حاج خانم خودتون که می دونید،حاج اکبر هیأت دار بود.من و حاج اکبرم از قدیم رفیق بودیم.مجید یا همراه دایی اش و یا با آقا افضل،به هیأت و مسجد می اومد.اما کم کم که به نوجوونی رسید و راهش رو انتخاب کرد،فقط ماه محرم برا سینه زنی می اومد هیأت و بعدش هم دنبال شیطنت هاش بود.شیطنت های مجید به حدی رسیده بود که ما وقتی می خواستیم،شب چهارشنبه سوری،از یک سری ها تعهد بگیریم که توی خیابون شلوغ نکنن،ترقه نزنن و آتیش بازی راه نندازن،اول از همه از مجید تعهد می گرفتیم. ده پونزده مورد درگیری توی یافت آباد پیش اومده بود،بعد از این که بچه های ما می رفتن و ماجرا را حل و فصل می کردن و برمی گشتن تازه ما اونجا متوجه می شدیم،مجید سردسته بوده.من شنیده بودم که آقا افضل هم خیلی نصیحتش می کرد،اما هیچ فایده ای نداشت.یه گوشش در بود و یکیش دروازه.بعد از یه مدتی ،دیدم خبری از دعواهای مجید بربری نیست.بچه ها گفتن مجید قهوه خونه زده.وقتی شنیدم،خوشحال شدم.گفتم باز هم خدا رو شکر،که هفته ای چندتا دعوا و درگیری توی محله کمتر شد.مجید و نصف دوست و رفیق هاش،جمع میشن توی قهوه خونه و سرشون گرم میشه.
#داستان_زندگی_حر_مدافعانحرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
🔰 #لوح | مرا در غم هجران، بسوزان و بمیران
خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
◽️بخشی از #وصیتنامه الهی سیاسی شهید حاج قاسم سلیمانی
شبتون شهدایی 🌙
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
.🌻
حاج قاسم میگفت:
باید به این بـــلوغ برسیم
که نباید دیده شویم ❌
" آنکس که باید ببیند می بیند 👀"
#جان_فدا🕊
...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظاتی زیبا از حضور حاج قاسم در بین مردم زادگاهش، روستای قنات ملک
#حاج_قاسم🌷
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
سال ۱۳۹۴ و در میانه نبرد محرم(نصر) در جنوب حلب، تقریبا هر هفته تروریستهای تکفیری و رسانههای وابسته، خبر از شهادت حاج قاسم میدادند.
البته آنها گاهی واقعا اقداماتی میکردند و به دلایل مختلف شکست میخوردند و البته بخشی دیگر از تلاششان برای تست خبری و یافتن اطلاعاتی از محل حضور سردار بود.
البته در آن روزها با هر خبر این چنینی، موجی از نگرانی و اضطراب در میان دوستداران مقاومت ایجاد میشد اما مدتی بعد با انتشار عکسهایی، خاری بر چشم تکفیریها و حامیانشان فرو میرفت.
این عکس بخشی از تصاویری است که هر از گاهی منتشر میشد و جدای از اهمیت، موجی از آرامش و خوشحالی را در میان دوستداران مقاومت ایجاد میکرد.
#حاج_قاسم 🌷
#به_یاد_فرمانده🌷
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍بیانات حاج قاسم دربارہ معنی درست اعتقاد به ولایت فقیه...
💢مھم این است آنجا که نظری مخالف نظر ولی فقیه داری از او اطاعت کنی...
#حاج_قاسم
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
💐#مجید_بربری
#قسمت_19
بچه های ما به قهوه خونه اش سر می زدن و مدام رفت و آمد داشتند.خلاف سبک و سنگین نداشت.همه جور آدمی اونجا رفت و آمد می کرد .یکی را که ما می خواستیم دستگیر کنیم،قهوه خونه ی مجید،بهترین جا برا گرفتنش بود.چون با همه جور آدمی نشست و برخاست داشت.کم کم با بچه های ما رفیق شیش دُنگ شد.یه املت هم که می خوردند،پول ازشون نمی گرفت.میوه توی قهوه خونه اش نمی داد،اما بچهها که می رفتن،خصوصی براشون می آورد.یه شب که برا بچه ها،غذا و چایی میاره و میشینه کنارشون،بحثشون در مورد جنگ سوریه و اعزام نیرو بوده.مهدی بابایی از اوضاع سوریه می گفته؛جنگ شهری،شرایط زن ها و بچه ها،جنگی که حتی تا نزدیکی های حرم حضرت زینب اومده بود و مدافعین نذاشته بودن،داعش پاش به حرم برسه.از جنایت هایی که داعش توی عراق و سوریه انجام می داده،ویرانی شهرهای سوریه و آواره گی مردم صحبت شده بود.حتی با هم عکس و فیلم های سوریه رو هم دیده بودند.مجید از این حرف ها خوشش میاد.اول به مهدی میگه:((دم شما گرم، اگه شما نبودید ما هم نبودیم)).مجید بعد از این صحبت ها،متوجه میشه که من دارم اسم می نویسم،از بین بچه های بسیجی که اعزام بشن سوریه،برای دفاع از حرم اهل بیت.فکر رفتن به سوریه،روی یکی از میزهای قهوه خونه اش،کنار بچه های ما بوده.بعد به بچه ها میگه:((من اگه بخوام با بچه های شما برم سوریه،چی کار باید بکنم؟)).بچه ها هم گفته بودند:((اول باید بسیجی بشی،بعدش ببینی شرایط ثبت نام رو داری یا نه؟)).من حقیقتش ،اوایل اصلا چشم دیدن مجید رو نداشتم، ازش خوشم نمی اومد.کم کم پاش توی گردان هم باز شد.من وقتی می دیدمش،غرولند میکردم.گاهی هم دعوا راه می انداختم که این رو کی راه داده اینجا،آخه مجید بربری رو چه به اینجا.یه روز توی اتاق تنها بودم،دیدم در زدند.همون طور که سرم رو،از روی برگه ها بالا آورد و برد طرف خودش.برعکس همیشه،مؤدب ایستاده بود.گفت:سلام حاجی،یه کاری تون داشتم.با اخم و تخم گفتم:سلام بفرما!گفت:((من میخوام بیام زیر پرچم شما بسیجی بشم )).تو دلم بهش خندیدم.پیش خودم گفتم:خدایا این رو دیگه چی کارش کنم.بعدش گفت:((حاجی!من سال نود و سه،برای اربعین پیاده رفتم کربلا و توبه کردم.از امام حسین خواستم ،دستم رو بگیره و دور خلاف رو خط بکشم)).
😭😭😭😭
#داستان_زندگی_حر_مدافعانحرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
وسط معرکه نبرد با داعش
از عراق زنگ زد و گفت
شنیدم تهران برف اومده
گفت برو فلان پادگان سپاه
آهوها از کوه میان پایین بخاطر غذا
براشون علوفه و آب تهیه کن
حیوونا بیآب و غذا نمونن
به شوخی گفتم حاجی!
وسط جنگ با داعش به آهوها چیکار داری؟!
گفت: «من به دعای آهوها نیاز دارم»
#سردار_دلها💔
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✍با نفس و هوای نفس یاریم همه نفس خود را کش جهانی را زنده کن آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس
آدمی خوی شود ور نه همان جانور است...
🔸جهاد با نفس در سیره سردار شهید عبدالمهدی مغفوری همان شهیدی که امامزاده و مزارش زیارتگاه کرمانی ها و زائران شهدا از سراسر ایران است همان شهیدی که از تابوتش و کفنش صدای اذان و قرآن بلند شد.
🔹همان شهیدی که در آخرین وداع با همسرش گفت این بار با نور بر می گردم و چه نوری که آسمان و حتی زمیینیان را نیز در برگرفته است.
🔸در سفر حج فقط سوپ میخورد با اصرار زیاد دوستش که دلیل این کارش را میخواست بدونه میگه به شرطی که با هیچ کی در میان نگذاری من با خودم عهد بستم برعکس نفسم عمل کنم.
🔹هر چیزی که نفسم دوست داره من برعکس اون عمل کنم نفس من غذاهای لذیذ میخواد ولی من تابع نفسم نیستم.
🔸پاکیزگی عمل و خلق و روح باعث شده بود تا او مورد عنایت الهی باشد.
💢آدرس مزار مطهر شهید گلزار شهدای کرمان قطعه ۱ ردیف ۸ شماره ۹...
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای حاج قاسم در رابطه با همرزم شهیدش😍
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی❤️
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری❤️
#لبیک_یا_خامنه_ای ❤️
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
#مکتب_حاج_قاسم
#حاج_قاسم
🌷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
این که عرض میکنم همهی این برونرفتها و موفقیتها در دل بحرانها، مدیون مقام معظم رهبری است؛ این امری است که من با بنِ دندان و همهی وجودم حس کردم.
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ توام...
ای دراین حادثه ها نام تو آرامش من ...
حاج قاسم کجایی؟؟!😔
اگر تو بودی شاید کسی جرات اینهمه جسارت نداشت...
آهای ای اهل عالم ....چه باید بر سر مسلمان آید بیدار شویم .
#جانفدا
#مسلمانان
#زنان_غزه
#بیمارستان_شفا
#یادشهداباصلوات🥀
💔🇵🇸🖤
ای کاش بود و میگفت:
کمتر تا سهماه به پایان اسرائیل مانده است...
#بیمارستان_شفا
#صهیونیست_حرامزاده
#غزه
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
💐#مجید_بربری
#قسمت_20
باورم نشد.حتی به بقیه دوستان هم گفتم،این رو خیلی جدیش نگیرید.به خاطر این که قهوه خونه اش را نبندیم،میخواد کارت بسیج بگیره.همین که آروم بره و آروم بیاد،برا ما بسه.با این حال پرونده براش تشکیل دادم و فرم ها رو دادم پرکنه.وقتی پرشان کرد و داد به من،نگاه به برگه کردم و خنده ام گرفت.این قدر بدخط نوشته بود که اصلا معلوم نبود چی نوشته،سعی میکرد جلو چشم من آفتابی نشه.من هم به شدت زیر نظرش داشتم،ببینم این که میگه من توبه کردم،راست میگه یا نه.گاهی که باهم رو به رو می شدیم،می خندید و می گفت:((حاج آقا نوکرتم،میخوای کفشت رو واکس بزنم.چی کار داری برات انجام بدم؟)).آن قدر حرف میزد تا خنده رو به لب من بشونه.تا نمی خندیدم ،نمی رفت.با جمال و چندتایی دیگه از بچه ها،شب ها میرفت گشت.مجید عشق اسلحه و دستبند بود.گاهی به من میگفت:(حاجی!جون مادرت،این کلتت رو بده،تا من باهاش عکس بگیرم).بیشتر خلاف های سنگین منطقه رو می شناخت .یه شب رفته بود سه تا از مشروب فروش ها رو،دست بند زده و آورده بود.تا دیدم،نگرانش شدم.گفتم:مجید جون یه کمی یواش تر،آروم تر.یه وقت میزنن می کشنت،یه وقت مهمون یه کتک مفصلت می کنن.
گفت(نترس حاجی جون!باید این ها رو تو سطح منطقه جمع کنیم.)کم کم بحث ثبت نام سوریه داغ شده بود.نزديک یه صد و هشتاد نفر اسم نوشتن.مجید هم بین این افراد بود.ولی مسئول ثبت نام ،خودش اسم مجید را حذف کرد.شناختی از مجید داشت و لابد پیش خودش گفته بوده؛ این به درد جنگ نمیخوره، اصلا مجید تو این فضاها نیست. میخواد بره سوریه چی کار کنه؟
#داستان_زندگی_حر_مدافعانحرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت حاج قاسم از وصیت امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی علیه السلام...
#حاج_قاسم
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍مرا سنگینی نگاه شما آرزوست قسمتی از جشن تولد سردار شهید محمدمهدی کازرونی در جوار مزار مطهرش گلزار شهدای کرمان هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات...
#شهید_محمدمهدی_کازرونی
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✍جمله ای که شهید حسن یزدانی می خواند و از اروند عبور می کرد طبق روایت آقای رضا نژاد شاهرخ آبادی...
🔹پیش از عملیات والفجر هشت لب اروند نشسته بودم با چوبی که دستم بود روی آب می زدم و زیر لب شعری را زمزمه می کردم محمد حسین یوسف الهی آمد کنارم و
گفت نژاد چی می خوانی...
🔸گفتم هیچ چیز دارم با آب درد و دل می کنم
گفت از این به بعد همان جمله ای که یزدانی می گوید و به آب می زند تو هم
بگو گفتم او چه می گوید
گفت نشد دیگه برو از خودش بپرس...
🔹یک روز یزدانی را دیدم گفتم حسن تو وقتی به آب می زنی چه می خوانی
گفت چرا گفتم حقیقت این که محمّد حسین به من سفارش کرده هر چه تو می خوانی و
به آب می زنی من هم بخوانم گفت آیه وَجَعلنا را زیاد می خوانم.
🔸روز بعد وقتی به محمّد حسین رسیدم گفت پرسیدی
گفتم بله گفت چه لذتی می بری من جوابی در مقابلش نداشتم او واقعا چیزهایی را درک می کرد که ما از درک
آن عاجز بودیم.
💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۱۷۱_۱۷۰...
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#شهید_حسن_یزدانی
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسال سلاح توسط سپهبد سلیمانی به فلسطین از جایی که فکرش را هم نمیتوانید بکنید!
#حاج_قاسم
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
.💔🥀
صحنه های دردناکی که در
#فلسطین شاهد هستیم
قلب ما را به درد می آورد
و سینه را آکنده از غم می نماید
غمی که درون خود یک
خشم عمیق را نهفته دارد،
خشمی که در وقت مناسب
آن را بر سرِ صهیونیست های مجرم
خواهیم ریخت ..
#شهیدسپهبدقاسمسلیمانی
#شهیدانه #غزه
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊زیارتنامه شهدا با قرائت سردار پر افتخار شهید حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه🕊
امام خامنه ای مدّظله العالی :
امروز فضیلت زنده نگه داشتن نام، یاد و خاطره شهیدان کمتر از شـــ🌹ــهادتـــــ نیست.
🔹 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✍امین، امانتدار و رازدار حاج قاسم بود و در تمامی عملیاتهای خطرناک در خارج از مرزها در کنار و همراه سردار سلیمانی بود و به نوعی در سردار ذوب شده بود...
شهید پورجعفری در خاطراتش میگفت: روزی با حاج قاسم به منطقه رفتیم، سردار لب بالکن دوربین گذاشته و در حال شناسایی منطقه بود، وی ادامه داد: یک بلوک سیمانی دیدم که پایین افتاده بود؛ رفتم و بلوک را آوردم آن را جلوی حاج قاسم گذاشتم و با خودم فکر کردم اگر تک تیرانداز تیری زد به حاجی نخورد. شهید ادامه داد: تا بلوک را گذاشتم تیری به بلوک خورده و تیکه تیکه شد؛ خوشبختانه برای حاجی اتفاقی نیافتاد.
#شهیدحسینپورجعفری
#سالروزتولد 🪴🌷
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------