فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا امروز #مسئولین از #سفره_انقلاب مانند #شهدا برمیدارند؟!؟!
شهدا چگونه برداشتند و مدیران و مسئولان امروز چگونه بر می دارند
شما خوب سهم شهدا را در این کلیپ ببینید و با سهم مسئولین امروزی مقایسه کنید
آنها چه کردند و اینها چه می کنند
#بدانیم_که_باید_جواب_بدهیم
#از_خون شهدا نگذریم
آنها هم از #خونشان نخواهند گذشت
در محضر شهدا
پای درس اخلاق شهید
#سردارشهیدحسین_علم_الهدی
زمان شاه انداختنش توی بند نوجوانان بزهکار. صبوری به خرج داد. چند روز بعد صدای #نماز جماعت و تلاوت قرآن از بند، بلند بود!
مأموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد. می گفتند تو به اینها چه کار داشتی؟! از آن به بعد شکنجه حسین، کار هر روز مأموران شده بود. یکبار هم نشد که زیر شکنجه، اطلاعات را لو بدهد. نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی و یا اینکه از سقف آویزانش می کردند.
کجایید ای شهیدان خدایی
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
شادی روحش صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
در دانشگاه شهادت
پای درس شهدا
راه شهید ، عمل شهید
دفترچه خاطرات همسر
🔷 یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون که بحث #تقلب در امتحانات وسط کشیده شد.
❗️ من گفتم: دانشگاه اگه #تقلب نکنی اصلا نمیشه!
🔷 حمید آقا سریع گفتن:"نباید #تقلب کنید مخصوصا تو دانشگاه حتی اگه رد بشی چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و حقوقت از نظر #شرعی مشکل پیدا میکنه."
💫 خودش میگفت: بعضی وقتا ماموریت بودم و نرسیدم درس بخونم ولی #تقلب نکردم و رد شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم و دوباره درس رو برداشتم و فرصت کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
یادش با صلوات
در مکتب شهادت
در دانشگاه شهدا
پای درس شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#سردارشهیدحمیدایرانمنش
هرکاری کردیم که غذای عروسی
مثل رسم معمول باشد، موافقت
نکرد. حتی موافق درست کردن
برنج هم نبود. گفت:
چه کسی را گول میزنیم؟
خودمان رایا دیگران را؟اگرقرار
است این مجلس راشلوغش
کنیم،پس چراخرید عروسیمان
را آن قدر ساده گرفتیم؟
وقتی احساس کرد کاملاً مجاب
نشدهام، گفت: مطمئن باش این
طور بریز و بپاشها اسراف است
و خدا راضی نیست و تو از من
نخواه که بر خلاف خواست خدا
عمل کنم.
برای آنشب استاندار وهمکارانش
در سپاه و...را دعوت کرده بود.
فکر می کنید شام چه دادیم؟نان
و پنیر! همین.البته سبزی هم بود.
دل تو دلم نبودکه برخوردمهمانان
با این شام چگونه است؟وقتی
دیدم همکارانش بهبه و چهچه
میکنند و او را به خاطر سادگی
شامی که داده، تحسین میکنند،
نفس راحتی کشیدم. دوستانش
می گفتند:
حمیدبا این کارش به مادرس داد.
🔶راوی:
همسر شهید حمید ایرانمنش
کجایند مردان بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
🌺🌺🌺❤️🌺🌺🌺
در محضر مادران شهدا
دفترچه خاطرات مادر شهید
#حسین_علم_الهدی
♦️ دیدار با امام ♦️
💠به ديدار امام رفتيم. گفتم:
حضرت امام ! به همراه همه
مادران شهدا تصميم گرفتهايم
تا اگر اجازه بفرماييد ما هم به
جبهه برويم و لااقل يک سنگی
به طرف دشمن کافر که حتی
اجساد عزيزانمان را هم به ما
نداده است، پرتاب کنيم، تا ما
هم به مانند فرزندانمان شهيد
بشويم.
امام فرمودند: «نه! همين كه
شما اين چنين فرزندانی داريد،
اين بالاترين اَجر است. شما
بايد صبر کنيد و دعا کنيد برای
پیروزی اسلام.»
گفتم: حاج آقا! حسين امسال
قرار بود از طرف سپاه به مکه
مشرف گردد.
امام فرمودند:ناراحت نباشيد،
حالا بالاتر از مکه رفته است.
کجایی اماما یادت بخیر
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
هدایت شده از 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
سبک زندگی شهدا
https://eitaa.com/sabkezendegishohada
لطفا جهت ترویج فرهنگ شهید و شهادت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا
کانال سبک زندگی شهدا را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید
اجرتون با شهدا
عاقبت بخیر باشید
در سنگر شهادت
راه شهدا ، کلام شهدا
#سردارشهید_دکتر_مصطفی_چمران:
خون خود را بر زمین میریزم تا مگر #وجدانی بیدار شود، ولی افسوس که #منافع_مادی و #حب_دنیا همه را به زنجیر کشیده است...
از قافله های شهدا جا ماندیم
رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم
افسوس که در زمانه دلتنگی
مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم
#شهدا شرمنده ایم
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#شهید_عیسی_حیدری
#ارتباط_با_خدا
شب عملیات والفجر هشت، قبل از شکسته شدن خط ، بچه ها مشغول باز کردن محور بودند ، که نیروی گشتی عراقی ها پایش را روی دست عیسی (حیدری)می گذارد.
عیسی می گفت:فقط آیه ی «وجعلنا» را با معنی می خواندم. اون جا به یقین رسیدم که آیه «وجعلنا» دشمن را کور می کند؛ چرا که پای سرباز عراقی روی دست من بود ، اما چشمش من را نمی دید.
خدایا چگونه به تو برسیم مثل این شهدا😭😭😭
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم مثل این شهدا
#پهلوانان_نمی_میرند
برگی از دفتر خاطرات
جهان پهلوان غلامرضا تختی
#غیرت_و_مردانگی
از حموم عمومی شهر در اومدیم و نم نم بارون میزد _ خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و ...
جلوش پهن بود _ رفت جلو و آروم سلام کرد
همه لیف و جوراباشو خرید _ تعجب کردم و پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟
ما که تازه از حموم در اومدیم _ اونم اینهمه !
گفت : تو این سرما این خانم از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره _
وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جای گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !
پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه _ و ناموس مردم سر کوچه زیر بارون ننشینه
برگشت تو حموم و صدا زد :
نصرت اینارو بزار دم دست
بده به مردم و بگو صلواتیه
صلوات بفرستند برای امام زمان عج
هیچگاه کسي را مسخره نکنید، شاید او قهرمان دنیای خودش باشد!
👤جهان پهلوان تختي
17 دی سالروز درگذشت پهلوان تختی یادش گرامی باد
شادی روحش صلوات
🌺🌺🌺❤️🌺🌺🌺
با شهدا تا شهدا
درسی از زندگی شهید
حجت الاسلام مصطفی ردانی پور
بہ علی می گفت:
«امسال ماه رمضون از خدا احدی الحسنیین را خواستم؛ یا #شهادت یا #زیارت.»
هر شب با موتور علی می رفتند دعای ابوحمزه،
هر سی شب! وقتی دعا را می خواندند،
توی حال خودش نبود، ناله می زد،
داد می کشید ، استغفار می کرد ،
از حال می رفت.
از دعا که بر می گشتند، گوشه ی حیاط،
می ایستاد
👈 #نماز_شب 👉
می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛
نمی توانست خوب #قنوت بگیرد، با همان حال، #العفو می گفت، گریه می کرد، میگفت:
« ماه رمضون که تموم بشه،
من هم تموم می شم ...»
📚 یادگاران جلد هشت
خداحافظ پدر
منزل نو مبارک
آقا محمدامین دیشب خوشحال بود از اینکه پدرش بعد از ۲سال و ۹ماه به خانه برگشته ولی فکرش را نمیکرد که قرار است باز هم برود و در منزل ابدی آرام گیرد...
وقتی قبر پدرش را دید چهره اش دگرگون شد و اشک هایش سرازیر شد ولی انقدر آرام گریه میکرد که مبادا دل مادرش بلرزد و مثل یک مرد کنار قبر پدر لحظه تدفین ایستاد...
برای شادی روح شهید بریری و برای آرامش دل خانواده معززشان #صلوات
#شهدا_شرمنده_ایم
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
#سردارشهیدعلی_بینا
🌹بچه چوپان🌹
مهدی فاطمه،من چیزی ندارم.
یک بچه روستایی هستم
آمده ام در بین رزمنده های تو باشم
آمده ام در بین خادمان تو باشم.
خونی که در رگهایم می جوشد، هدیه امام زمان(عج)است.تاآخرین نفس می مانم. و می جنگم تا به فیض شهادت برسم
روحش شاد و یادش گرامی باد
شادی روحش صلوات
✳️✳️✳️🕊✳️✳️✳️
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
#شهید_رضا_دادبین
پدرش می گفت: من از پسرم(رضا) همیشه این مطلب را به خاطردارم که هر زمانی که می خواستم برای نماز صبح بیدار شوم با صدای نماز شب پسرم بیدار می شدم، واین بزرگترین افتخار برای من است که پسر ۱۴ ساله ام که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود نماز شب می خواند.🔹🔹🔹
روی قبر شهید دادبین فرازی از وصیت نامه او حک شده است که بسیار جالب است :
” من از روی هوی و هوس به جبهه نرفتم فقط ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین و امام( ره ) را لبیک گفتم و شهید شدم “.
مرقد مطهر: گلزار شهدای کرمان
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#شهید_صفر_ناصری
🌹برای رضای خدا🌹
آن روز برای دومین بار از من تقاضای پیراهن کرد.در جواب به او گفتم: صبح ،پیراهن شما را اتو کردم.
نگاهی به من انداخت و گفت:
آن را به کسی دادم .
هرچه اصرار کردم که بگوید به چه کسی بخشیده ،حرفی نزد.
روز بعد وقتی فهمیدم که آن پیراهن را به فرد دیوانه ای بخشیده است به اواعتراض کردم. اما در جوابم گفت :
اودیوانه است ،ما که عاقلیم. در راه خدا این عمل را انجام دادم تا مدتی هم او خوشحال باشد.
🌷راوی مادر شهید🌷
کجایند شهیدان راه خدا
کجایند مردان خوب خدا
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در محضر عارفان
#آیت_الله_طباطبایی
برای ارتباط با حضرت تنها باید تصفیه شد دل را باید تصفیه کرد
اگر دل صاف باشد این امواج را درک می کند و تصویر را هم نشان می دهد
اما اگر دل صاف نباشد و گرد و خاک داشته باشد تصویر را خوب نشان نمی دهد
این ما هستیم که خود را از دیدارش محروم کرده ایم و گرنه بین ما و او که دلتنگش هستیم فاصله ای نیست
📚 #الهیه/ص۱۵۷
در مدرسه عشق
پای درس شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#سردارشهید_ذبیح_الله_دریجانی
🌹واجب تر از واجب🌹
قراربود جایی برویم ،حرکت کردیم. هنوز چند قدمی از محل کار دور نشده بودیم که ایستاد . پرسیدم:
چرا ایستادی؟
جواب داد :کاری دارم ،الان
برمیگردم.
رفت و بعد از لحظاتی برگشت دوباره پرسیدم :
کار واجبی بود ؟
جواب داد:
خیلی واجب ...واجب تر از واجب 👈خودکار بیت المال توی جیبم بود، به محل کار برگرداندم که خدای نکرده استفاده شخصی نکنم.
دریغ از فراموشی راه لاله ها
کجایند مردان بی ادعا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
✳️✳️✳️🌺✳️✳️✳️
در مکتب شهادت
در مدرسه عشق
در کلاس عاشقی
پای درس سردار شهید
#حمیدرضا_جعفرزاده
💠بخشی از وصیتنامه شهید
حمیدرضا جعفرزاده که بر
تابلوی مزارش نقش بسته:
🌷به نام خدایی که گفت:
هرکس مراطلب کند، می یابد ،
و هر کس مرا یافت ، می شناسد؛
وهرکس مرا شناخت،
دوست میدارد،
و هر کس مرا دوست داشت،
به من عشق می ورزد؛
و هر کس به من عشق ورزید،
من نیز به او عشق می ورزم.
وهرکس که من به او عشق ورزیدم،
می کشم؛
و هر کس را که من کُشتم،
پس خونبهای او بر ما واجب است؛
و خونبهای او خودِ من هستم.
مرقد مطهر: گلزار شهدای کرمان
شادی روحش #صلوات
در محضر شهدا
سردار شهید حاج حسین خرازی
فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام
دفترچه خاطرات دفاع مقدس
با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود
عراقی ها راه به راه کمین می زدند به مان.
سر یک آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال.
پرسید « چه خبر؟ »
آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم.
مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه، می پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم.»
پرسید « پس کی #نماز می خونی؟ »
گفتم : « همون عصری »
گفت : « بیخود »
بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم.
همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد یاران سفر کرده بخیر
شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید حاج حسین خرازی #صلوات