eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
#در_محضر_مادران_شهدا مادر رفیق شهیدمان #سردارشهیداحمدعبداللهی #کلام_ناب👇 فاطمه حاج علیزاده مادر سردار شهید احمد عبداللهی میگوید بعضی‌ها مرا سرزنش می‌کنند که چرا گذاشتم احمد برود جبهه از آنجا که احمد تنها پسر من بود، بعضی‌ها مرا سرزنش می‌کردند که چرا اجازه می‌دهم به جبهه برود؟ اما به نظر من او باید می‌رفت. اگر همه می‌خواستند مانع حضور جوانان خود در جنگ شوند، پس چه کسی با دشمن متجاورز می‌جنگید؟ چه کسی از ناموسمان دفاع می‌کرد؟ درود خدا بر مادران شهدا سلامتی مادر شهید احمد عبداللهی #صلوات اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
در مکتب ولایت در محضر روح الله #امام_خمینی(ره) شما خانواده های شهدا چشم و چراغ این ملت هستید 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 در محضر مادران شهدا فاطمه حاج علیزاده مادر سردار شهید احمد عبداللهی #تنها_خواسته_مادر_شهید👇 امروز که گذر عمر مرا ناتوان و خانه نشین کرده؛ حتی به زیارت قبر مطهر احمد هم نمیتوانم بروم و دلخوشم به دیدن دوستان احمد و آشنایانی که به دیدارم میآیند. درب این خانه همیشه به روی دوستان باز است و من هیچ توقع دنیایی ندارم و تنها خواستهی من این است که تنهایی مرا با حضور گرم خود پر کنند #مادران_شهدا #روزهای_تنهایی #روزهای_دلتنگی😢 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
همراه با یاران شهید شهید مدافع وطن کمیل صفری تبار رفیق شهیدمان کمیل خیلی به #حضرت_زهـرا(س) علاقه داشت طوری ڪه هر وقت به فڪرش می افتاد و یازهرا می گفت اشڪ از چشمانش جاری میشد.. آقا ڪمیل در مصاحبه بجا مانده از خودش می گوید:گرچه به ڪمتر از شهـادت راضی نیستم؛ ولی از خـدا می خواهم ڪه اگر شهیـد نشدم، #أجـر_شهیـد را به من بدهد. به درخواست کمیل عزیز و بزرگوار مـزارش مانند حضرت مادر #خـاڪی بوده و سنگ مـزار ندارد. کمیل در مورخه ۹۰/۶/۱۳ در کردستان به شهادت رسید و ما را با همه خاطراتش تنها گذاشت کمیل جان روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت #صلوات 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
#شبهای_عملیات_کربلای_پنج یاد باد آن روزگاران یاد باد این شب ها دلم بیشتر از هر شب بی تاب شماست. درمان این حال خرابم انتهای #راه شماست؛ #شهادت #دنیا با تمام لذت هایش بماند برای اهلش من هم میخواهم مثل شما شهدا اهل دنیا نباشم! دستی برآورید و دستم بگیرید #ای_شهدا عشق من فرمانده من عارف شبهای شلمچه #سردارشهیدمسعودزکی_زاده یادت بخیر رفیق شهیدم😭 #شبتون_شهدایی
#یاد_یاران رییس جمهور محبوب و مردمی #شهیدمحمدعلی_رجایی یادمان باشد نگاه شهدا به ما هست صبحتان منور به نگاه شهدا در پناه حق سالم و سلامت و عاقبت بخیر باشید شادی روح رییس جمهور محبوب و مردمی و بی ادعا #شهید_رجایی_صلوات #صبحتان_شهدایی 🍃🕊🍃🌺🍃🕊🍃
قدم به قدم با دوست شهیدمون #سردارشهیدحمیدرضا_جعفرزاده حافظ واقعی بیت المال در عمل نه در حرف #دفترچه_خاطرات 👈 دست درازی به بیت المال 🚫 یادمه یه شب زودتر از شبهای قبل آمد خانه. هنوز خستگی از تنش بیرون نرفته بود که مادرخواست با ماشین همه خانواده را به یکی از زیارتگاههای نزدیک کرمان ببرد، تا هم زیارت کنیم و هم برای چند ساعت دور هم باشیم و تفریح کنیم. حمیدرضا که خیلی خسته بود و نمی خواست روی حرف مادر حرفی زده باشد، قبول کرد. گفت : باشه... فقط قبل از رفتن برای چند دقیقه میرم بیرون؛ زود برمیگردم. چند دقیقه بعد با یک تاکسی برگشت و ما را به زیارت برد. موقع برگشت ازش پرسیدم: حمید! تو که ماشین داشتی، چرا با همون ماشین ما رو نبردی؟ گفت: شما چه طوری راضی می شوید من توی اون دنیا جواب گوی #خون_شهدا و مردم باشم؟ بنزینی که توی اون ماشین بود از پول #بیت_المال بود. دست درازی به بیت المال هم گناه داره و حق الناسه خدا هم از هرچی بگذره از این جور چیزها نمیگذره کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای حافظان واقعی بیت المال 🌷«شهید جعفر زاده نفر اول از سمت چپ»🌷 رفیق شهیدم یادت بخیر باشید به برکت #صلوات 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
خاطره ای از دوست شهیدمان #سردار_شهید_علی_ماهانی خوب به دقت بخوانید و دل بسپارید اینها افسانه و داستان نیست اینها واقعیات مردان خدایی است علی از کسانی بود و به درجه ای از ایمان و عرفان رسیده بود که حجاب از جلوی چشمهاش کنار رفته بود و مستجاب الدعوه شده بود یک مورد باور نکردنی اینکه کنار کارون بودیم ، بچه ها مشغول شستن پتوها بودند ، علی آقا لب کارون نشسته بود و بچه ها پتوهای مخابرات را می شستند و شهید علی حاجبی هم کنارش نشسته بود . علی آقا همین که بچه ها مشغول بودند و هوا هم گرم بود گفت اگر یه هندوانه خنکی بود خیلی می چسبید به خدا قسم به اندازه یک نگاه برداشتن از علی ، یک هندوانه بزرگ را دیدیم که روی آب می غلطد و می آید و آن را آب آورد و بچه ها آن هندوانه را گرفتند و بریدند و خوردند شاید به خنکی و شیرینی آن هندوانه هیچکس تا حالا ندیده بود و نخورده بود اینها مردانی بودند که خدا آنها را برای شهادت برگزیده بود #مردان_الهی #افلاکیان_خاکی #فرشیان_عرشی کجایی علی جان که یادت بخیر هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم 🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃
امر به معروف به سبک #شهدا #سردارشهید_علی_ماهانی تا جایی که یادم هست ایشان هیچ وقت به کسی مستقیم نگفت: بیایید نماز جماعت یا کلاس قرآن. ایشان وقت نماز که میشد، خودش وضو میگرفت و به طرف مسجد میرفت و بعد از نماز هم شروع به قرائت قرآن میکرد. به گونه ای شده بود که بچه ها به محض اینکه میدیدند علی آقا وضو میگیرد، می فهمیدند وقت نماز است . آنها نیز بدون تذکردادن وضو میگرفتند و به طرف مسجد میرفتند. این حرکت علی به اندازه ای در نیروها تأثیر کرده بود که همه قبل از اذان در مسجد می نشستند. کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای بهترین مردان الهی روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت #صلوات 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
در محضر مدافعان حریم اهلبیت(ع) #راه_شهید_عمل_شهید_در_زندگی شهید مدافع حرم #اکبرشهریاری مراسم جشن عروسی اکبر به نوع خودش خیلی خاص بود. چون بعضی اطرافیان انتظار داشتند او هم مثل بقیه بچه های فامیل عروسی بگیرد و بزن و بخوان درست و حسابی در محله راه بیندازد 👈 اما اکبر برایش فقط این مهم بود که عروسیش مورد نظر عنایت #امام_زمان (عج) باشد. 👌 یک عروسی بدون گناه!☺️ که البته به همه هم خیلی خوش گذشت. هنگام نماز هم خودش از کنار عروس بلند شد و مثل بقیه کت دامادیش را روی دوشش انداخت و وضو گرفت و برای نماز جماعت به نمازخانه رفت.🌺 #یاد_و_رضایت_خدا_محور_کار_شهدا کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا در عمل نه فقط در حرف و سخنرانی شادی روحش #صلوات 💟💟💟✳️💟💟💟
در محضر مردان بی ادعا رفتار و کردار عملی #شهدا در زندگی پشت پا زدن به دنیا و #پست و #مقام دنیایی نمونه ای کوچک از دریای عظیم و با کرامت شهدا را با هم میخوانیم👇 سردار شهید #علیرضا_نوری #حڪم_ریاست راه آهن 📜 رو که بهش دادن نگاهے بہ #لباس_خاڪی خودش ، عڪس شهـدا و حڪم انداخت حڪم را پاره ڪرد و گفت بہ وزیر بگید من علیرضا نوری آنقدر تو بیابون جبهه میمونم تا شهیـد بشم من دنبال این چیزها نیستم کجایند مردان خوب خدا کجایند مسئولین بی ادعا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا علیرضا جان درود و سلام و رحمت خدا بر روح مطهر تو باد روحت شاد و یادت گرامی باد به ذکر ملکوتی #صلوات 🍃🌸🍃🕊🍃🌺🍃
#مناجات_نامه_دوستان_شهید_با_خدا فرمانده شهیدمون حاج حسین خرازی مناجات خود را با خدا اینگونه بیان کرده 👇 #خدایا، از مال دنیا، چیزی جز #بدهکاری و #گناه ندارم. خدایا، تو خود توبه ی مرا قبول کن و از فیض عظمای #شهادت، نصیب و بهره مندم ساز و طلب مغفرت و عفو دارم. #شهدا_عند_ربهم_يرزقون_اند روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت #صلوات فرمانده بی ادعا 🌸🌸🌸🌺🌸🌸🌸
در مکتب شهادت در محضر دوستان شهید #سردارشهیدحاج_علی_محمدی_پور فرمانده گردان 412 لشکر ثارالله کرمان #مناجات خداوندا بارها آمدم و برگشتم اما به حق خودت و رسولت و علي و فاطمه ات و همه ي ائمه قسمت ميدهم كه حالا ديگر با من آشتي كن.ميدانم بنده ي بدي بودم.ميدانم ولي تو خوبي تو بزرگي تو كريمي تو رحمان و رحيمي با عدالت با من رفتار مكن بلكه با فضلت رفتار كن. اللهم ارزقنا شفاعة الشّهدائک روحت شاد و یادت گرامی باد علی جان شادی روحش #صلوات صبحتان منور به نور #شهدا 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
لحظه به لحظه با شهدا راه و رسم و تفکر دوستان شهیدمان #سردارشهیدمیرقاسم_میرحسینی جانشین ستاد لشکر ثارالله کرمان دفترچه خاطرات دفاع مقدس داشتم از حاشیه کارون صبح زود تو هوای سرد زمستان عبور می کردم که میرحسینی را دیدم. صبح زود داشت توی آن آب سرد شنا می کرد. رفتم جلو و اشاره کردم بهش و گفتم: بیا بیرون ، هوا سرده مریض میشی حاجی! چرا توی این هوای سرد زدی به آب؟ بدنش مثل بید می لرزید و موهای تنش سیخ شده بود. لبخندی زد و گفت: قراره امروز گردان ها برای تمرین بیان توی آب، خواستم قبل از اینکه بچه های مردم را بیاوریم اینجا خودم مزه سردی آب را بچشم. بعد به اونها دستور تمرین بدهم #مسئول واقعی یعنی این شهدا بودند باید اندیشید در تفکرات شهدا این مردان مرد بی ادعا آنچه که امروز در جامعه نمی بینیم این سبک زندگی شهداست کجایند مردان بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا کجایی حاجی جان که یادت بخیر روحت شاد و یاد و نامت آکنده از عطر گلهای بهشتی باد به برکت #صلوات 🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید #نامه_های_ماندگار قدر دان مادر🌺 دوست شهیدمان سردار شهید #محمد_مشایخی در قسمتی یکی از نامه های خود که از جبهه فرستاده بود خطاب به مادرش می نویسد👇👇👇 مادر مهربان، فدای شیرت و فدای دست های شکافته ات. مادر فراموشم نمی شود که چقدر گرسنگی خوردی و ستم کشیدی و بیاد خدا بودی و از رودخانه شور هیزم جمع می کردی ( با اینکه حامله بودی) هیزم ها را به کوله ات می بستی و به روستای تمگاوان می آوردی و از ده به شهر می بردی، با پای برهنه در کوچه ها می چرخیدی و می فروختی که قوتی و غذایی برای ما تهیه کنی. مادر،😭 محمد به قربان آن پاهای برهنه ات که زمین داغ آنها را می سوخت تا از عذاب آخرت در امان باشیم. مادرم مهر و محبت هایت را تا دم مرگ بیاد دارم و از خدا می خواهم که تو را در دنیا عزت و در آخرت نعمت فراوان عطا فرماید. مادرم از اینکه نتوانستم محبت های شما را جبران کنم شرمنده ام😔 امیدوارم این فرزند خود را ببخشی و برایش دعا کنی کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای بهترین مردان الهی محمد جان روحت شاد و یاد و خاطره هایت تا ابد جاودان باد به ذکر ملکوتی #صلوات #عشق_فقط_شهدا شهدا  
در مکتب شهادت راه شهدا ، عمل شهدا عمل و رفتار و کردار شهدا ببینید شهید عزیزمان #قباد_شمس_الدینی به مسئولین لشکر برای نگرفتن حقوق از لشکر ثارالله کرمان چه نوشت: « بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا... من چند تا گوسفند به اندازه ای که بچه‌هایم شکمشان را سیر کنند، دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.» مسئولین واسطه شدند و متقاعدش کردند که این حقوق ناچیز، حق خودش و فرزندانش است. درجواب گفت: «امام علی (ع) که افراد را به جنگ دعوت می‌کرد، یکی می گفت :محصولم؛ یکی می گفت: زن و بچه ام و... با این توجیهات علی رو تنها گذاشتن، ایران که کوفه نیست» درود بر بهترین بندگان خدا #شهدا مردان مخلص و بی ادعا کجایند آنانکه دنیا و مال و ثروت و مقام و پست دنیایی در نظرشان ارزشی نداشت کجایید ای شهیدان خدایی قباد عزیز با این حرکت خود درسی ماندگار به همه آیندگان داده ای اما دریغ از ............ روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت #صلوات 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
مبارزه با نفس خاطره ای از دوست شهیدمان #غلامحسین_خزاعی درس اخلاقی که شهید خزاعی داد👇 تو منطقه زلیجان داشتیم می رفتیم حسین ناگهان ترمز کرد و ایستاد. پرسیدم: چی شده؟ چرا ایستادی؟ از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. گفتم: چرا؟ گفت: احساس می کنم دچار غرور شدم. تعجب کردم. وسط دشت و تپه، جایی که کسی ما را نمی دید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود. وقتی متوجه سکوت و در فکر فرو رفتن من شد، در حالی که به تپه ی کوچکی در پشت سرش اشاره می کرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم، کمی گاز دادم و از موتور سواری خودم لذت بردم. معلوم میشود دچار هوای نفس شدم، در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شدیم. بعداز آن ماجرا، تا مدت ها سوار موتور نمی شد. #شهیدان #مخلصان #عاشقان #خداجویان حسین جان روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت #صلوات کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃 🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃 در مکتب شهادت در محضر شهدا دفترچه خاطرات تفحص شهدا 💢 😔 ✍در شهدا، دفترچه یادداشت یڪ پیدا شد ڪه هر روزش را در آن می نوشت،گناهان یڪ هفته او اینها بود: 🍁شنبه: بدون وضـو خوابیـدم... 🍁یڪشنبه:خنـده بلنـد در جمع 🍁دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غـــرور ڪردم... 🍁سه شنبه:نماز شـب را سریع خواندم... 🍁چهارشنبه: فرمانده در سـلام ڪردن از من پیشی گرفت... 🍁پنج شنبه:ذکر روز را فراموش کردم 🍁جمعه: تڪمیل نڪردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده ڪردن به ۷۰۰تا... 💢راوی در سطر آخر اضافه کرده بود که: دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر 16 ساله کوچکترم... گناهان نوجوانان شهید دفاع مقدس را با گناهان امروز خود مقایسه کنیم ما کجا ، شهدا کجا اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
در مکتب ولایت در محضر روح الله 🌺امام راحل « ره » : 🌷همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاء آزادگان خواهد بود. کجایی اماما یادت بخیر شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید مسعود زکی زاده #صلوات #شبتان_شهدایی 🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
در محضر همسران شهدا همسر مدافع حرم شهید عزیز #حمید_سیاهکالی_مرادی میگوید: 🌷حمید روحیه‌ای لطیف ودوست‌ داشتنی داشت. همیشه وقتی در کارهای منزل کمکم می‌کرد از او تشکر می‌کردم اما می‌گفت این حرف‌های یک همسربه همسرش نیست، شما باید بهترین دعا را در حق من کنید، باید دعا کنید شهید شوم.🕊 حمید جان تو به آرزویت رسیدی و ما را با همه دنیا تنها گذاشتی روحت شاد و یاد و خاطره هایت تا ابد جاودان باد به برکت #صلوات آنکه هرگز نمرده ست و نمیرد تویی #ای_شهید ای شهیدان نامتان جاودان تا قیامت 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
#شوخی_های_شهدایی رفیق شهیدمان شهید مدافع حرم #جواد_محمدی یادمه که سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه ، خادم بودیم برا راهیان نور،جواد مسئول ما بود. اون روز صبح ، جواد همه را صدا کرد برا نماز صبح...با چک و لگد! به من می گفت بلند شو ابله... و رو شکمم راه میرفت... آقا بلندشدیم رفتیم وضو گرفتیم وایسادیم نماز...تا همه خوندیم، گفت:خب بخوابید ساعت دویه! ساعت ۲ نصف شب؟ نماز صبح؟😳 ‌ آقاخوابیدکف کانکس ومیخندید😂 ماهم اعصابا... هیچی دیگه پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن...! یه کتک حسابی زدیم و مشت و مالش دادیم پتو را که از روش برداشتیم هنوز داشت میخندید یادش بخیر چه روزایی بود با شهدا حیف که قدر ندانستیم😭 جواد جان کجایی که یادت بخیر انشاالله که قیامت ما را هم شفاعت کنی روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت صلوات با این #شهدا راه را میتوان یافت 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
لحظه به لحظه با دوستان شهیدمان همراه میشویم با سردار شهید #حاج_شعبان_نصیری و یکی از خاطرات او را میخوانیم پارتی بازی به سبک شهدا😁 سربازی ام را افتاده بودم تهران صبح می رفتم و ظهر خونه بودم اما حاج شعبان یک بار برایم پارتی بازی کرد! 😁 خودتان بخوانید👇 موقع خدمت سربازی ام که شد هیچ کاری نکرد که بیفتم جای خوب، ولی شانس آوردم و افتادم باطری سازی، 8 صبح می رفتم و 2 بعد از ظهر خانه بودم. یک روز از جبهه آمد و با ناراحتی گفت: «جوان ها در جبهه هستند و دارند می جنگند و شهید می شوند تو رفتی باطری سازی خدمت می کنی؟!»😏 گفتم: «داداش! خب من چه کار کنم؟ افتادم آنجا دیگر. می توانی من را از ارتش به سپاه ببر، نمی شود که! هیچ» خیالم راحت بود که نمی شود. ولی نامه ای نوشت و فردای آن روز در کمال ناباوری مرا راهی منطقه کرد. صبح که رفتم سر کار گفتند باید بروی منطقه😳 روز بعد منم عازم شدم و تا آخر خدمت آنجا بودم اعتقادش این بود که در جبهه هست که عیار انسان مشخص می شود و جبهه دانشگاه انسان سازی هست روحش شاد و یادش گرامی باد قدرش را ندانستم 😢 شادی روحش #صلوات با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada
در محضر مادران شهدا پای صحبت های مادر شهید #محمد_غفاری محمد یه انگشتر داشت که روی انگشترش نام مبارک #حضرت_فاطمه_الزهرا (س) نقش بسته بود. محمد علاقه‌ی زیادی به حضرت زهرا(س) داشت؛ سحرگاه سیزده شهریور، همان موقعِ #شهادت محمدم خواب دیدم سرش را بر رویِ زانوهام گذاشته بعد گفت: یا زهرا(س) و سرش از زانوهام افتاد. روز بعد خبر شهادتش را بهم دادند پسرم فدای امام و انقلاب و رهبرم انشاالله که خدا این هدیه ناقابل را از من قبول کنه تا قیامت شرمنده حضرت زهرا (س) نباشم درود خدا بر مادران شهدا ای #شهیدان تا ابد نامتان جاودان باد شادی روح امام و شهدا بویژه شهید #محمد_غفاری #صلوات 🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃
از خاک تا افلاک با دوستان بی باک و پاک راه و عمل دوست شهیدمان در زندگی شهید مدافع حرم #علیرضا_نوری با هم بخوانیم گوشه ای از اخلاقیات این شهید بزرگوار را از زبان همسرش همیشه توی ماشین و سجاده اش یه زیارت عاشورا داشت.. خودش میگفت که دوران مجردی هرهفته درکنار قبور شهدا زیارت عاشورا میخوانده.. برای حاجت روایی چهله زیارت عاشورا برمیداشت و هدیه میکرد به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حاجت روا هم میشد.. کار هر روزش بود ؛ بعد از نماز باید زیارت عاشورا میخوند.. حتی اگه خسته بود. حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد.. شده بود تند میخوند ولی میخوند..تاکید داشت باید با صدای بلند توی خونه خونده بشه و علی اکبرمون رو توی بغلش میگذاشت و میگفت باید اخت پیدا کنه با دعا و زیارت.. و واقعا زندگی و مرگش مصداق این فراز زیارت عاشورا بود:" اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ".. وقتی به شهادت رسید تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (علیه السلام)چی بود.. سفارش میکرد که حتما زیارت عاشورا را بخوانیم روحش شاد به برکت #صلوات 🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در محضر خانواده شهدا فرزندان شهید مدافع حرم #شهید_محرم_ترک دست نوشته شهید👇 ❣امروز از ساعت چهار عصر به یکباره #دلم گرفت، به یاد دخترم #فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم. ❣ #عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد #حضرت_رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ...😭 ❣در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما #همسرم هست که تماس گرفته ❣حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به #دخترم داد دیدم که #گریه امانش نمیدهد😳گفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟! ❣گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من #دوسِت دارم، بیا بابایی😢 دیدم حال فاطمه خیلی #بد بود شروع کردم به #نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی #شعر می خونی؟ ❣در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...😭 محرم جان روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت ذکر ملکوتی #صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
animation.gif
31.3K
در محضر همسران شهدا دفترچه خاطرات خاطره ای از همسر سردار. شهید #ابراهیم_همت چند ساعتی از مراسم عقد ما می گذشت. آمدیم خانه پدری حاجی و شروع به حرف زدن و نقل خاطره کردیم. بعد از تمام شدن حرف هایمان، من خوابیدم. نیمه های شب، حاجی برخاست، وضو گرفت و پس از تلاوت سوره یس، به نماز شب ایستاد. تا نزدیکی های صبح نماز خواند و اشک ریخت. برای نخستین بار بود که خلوص و حضور او را در نماز می دیدم. دیدن آن صحنه مرا تکان داد و خدا را در زندگی ام احساس کردم کجایند مردان خوب خدا کجایند شهیدان بی ادعا شادی روحش #صلوات