در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع درس:
ایثار و انفاق و بخشش در راه خدا
استاد : #سردارشهیدحاج_مهدی_زندی_نیا
فرمانده تیپ ادوات لشکر ثارالله کرمان
رفته بود شرکت تعاونی از روی سند ازدواجشان یخچال بگیره
دیده بود یه خانمی داره به مسئول فروشگاه التماس میکنه که یه یخچال قسطی بهش بدهند آخه چند تا بچه یتیم داره و سخت نیازمند هست
حاج مهدی هم یخچال را میگیره و مستقیم می برد خونه آن خانم که نیازمند بوده و بر میگرده خونه
و یخچال را بخشیده بود به آن خانواده یتیم و محروم
مهدی جان لحظه به لحظه زندگی شما برای ما درس عشق و عرفان است اگر
پند پذیر باشیم
یاد و خاطره هایت تا ابد روشنگر راه آیندگان خواهد بود
روحت شاد و قرین اهلبیت (ع) در جوار حضرت حق باد
شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید حاج مهدی زندی نیا #صلوات
🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#سردارشهید_ماشاالله_رشیدی
دفترچه خاطرات 📋
روزهای آخر مادرم آلزایمر (فراموشی) گرفته بود با این که ما چند خواهر و برادر بودیم اما او نام هیچ کدام از ما را یادش نمی آمد و فراموش کرده بود و ما را نمی شناخت تنها اسمی که به زبان می آورد نام برادر شهیدم #ماشاالله
بود که مادرم دائم میگفت رفته بیرون و الان میاد خونه کنار من
دائم او را صدا میزد تا روز آخر که از دنیا رفت
روحش شاد و یادش گرامی باد
شادی روح سردارشهید ماشاالله رشیدی و روح پدر و مادر شهید #صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🍃🌷🍃🕊🍃🌷🍃
در مکتب ولایت
در محضر روح الله
راه امام ، کلام امام
امام خمینی (ره):
آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها می توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند.
اماما کجایی که یادت بخیر
اماما بعد از رفتنت ما نتوانستیم
آرمانهایت را ادامه بدهیم
اماما شرمنده ایم😔
شادی روح امام امت ، روح خدا
روح الله #صلوات
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: #بیت_المال
استاد مربوطه: #شهیدسعیدچشم_براه
هميشه به اطرافيانش توصيه ميكرد اگر دنيا و آخرت ميخواهيد، فقط و فقط براي خدا كار كنيد و براي كسب رضاي او قدم برداريد.» سعيد از بيت المال هم هراس زيادي داشت و تا جايي كه ميتوانست از وسايل شخصي خودش استفاده ميكرد و كمتر به سراغ وسايلي كه در جبهه بهشان داده بودند، مي رفت.
یادمه «آن موقع به بسيجيها ماهي دوتومن حقوق مي دادند. يك روز ديدم با پسربرادرم يك دسته پول دست شونه. گفتم اين چه پوليه؟ گفت مامان اين پولهاي بيت الماله. همه حقوقم را گرفتم تا ببرم به بيت المال پس بدهم.» او حتي در سن هفده سالگي سه هزارتومان خمس پرداخت ميكند و اين كار او، باعث تعجب خيليها ميشود كه يك پسربچه با اين سن و سال چرا بايد به فكر خمس دادن باشد. البته خودش در جواب ديگران گفته بود دارم به وظيفهام عمل ميكنم.
با اینکه حقوق بهش داده بودند گفت من برای خدا رفتم و جنگیدم نه برای پول
پس پول بیت المال را سر جایش برمیگردانم و همه حقوقش را برای کمک به جبهه ها دوباره پرداخت کرد
راوی: مادر شهید
سعید جان کجایی که یادت بخیر
شادی روحش #صلوات
🕊🌷🕊
در محضر فرماندهان شهید
#سردار_عشق_مجید_بقایی
درسی از زندگی شهدا
مجید فرمانده ارشد سپاه بود اما حقوقش بسیار ناچیز بود
وقتی مجید به شهادت رسید
متوجه شدیم چند ماه حقوق نگرفته
مجید می گفت وقتی به این پول احتیاجی ندارم چرا باید بگیرم
مجید معتقد بود همیشه به اندازه نیازش باید از #بیت_المال حقوق دریافت کند نه بیشتر
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
مجید جان فرمانده عزیز و دوست داشتنی تا آخرین لحظه فراموشت نخواهیم کرد
همیشه در ❤️ مایی
شادی روحش #صلوات
#عشق_فقط_شهدا
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مکتب شهادت
تو کلاس معرفت و انسانیت
پای درس شهدا
موضوع درس: کمک به مردم
استاد مربوطه: شهید مسعود پیشبهار
سال ۱۳۵٨ در خوزستان سیلی آمد و اطراف شهرهاي ماهشهر و بندر امام گرفتار این سیل شدند.آن زمان مسعود دانش آمـوز سال دوم هنرستان بود و من معاون هنرستان بودم.
یک روز آمد پیشم و گفت: آقا من رفته ام مناطق سـیل زده را از نزدیـک دیـده ام؛ مـردم مشـکل خاصـی ندارنـد، دولـت دارد کمکشان می کند، کمکهاي مردمی هم خوب به آنجا می رسد، اما احشام (گاو و گوسفندها) آن مناطق به دلیل آبگرفتگی، علـوفه اي براي خوردن ندارند و در عذابند. به او گفتم: آقا مسعود بگذار ما اول شکم مردم را خوب سیر کنیم و به یـک جـاي گـرم آنها را انتقال بدهیم تا بعد ببینیم چه کاري می شود براي گاو و گوسفندهایشان کرد.
چند روز بعد دوباره نزدم آمد. سلام کرد و گفت: آقا ما رفته ایم و مقدار زیادي علوفه از باغهاي نزدیکی بهبهان تهیه کرده ایم،حالا شما کمک کنید تا آنها را به مناطق سیل زده برسـانیم او بـا کمـک بچـه هـاي انجمـن اسـلامی هنرستان علوفه ها را تهیه کرده بود. تمام دستانشان زخم شده بود و با دیدن دستشان گریه ام گرفت😭
روحش شاد و یادش گرامی باد
به برکت صلوات
🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#یاد_یاران
صبح امروز؛ 👇
حضور🌷امام سید علی خامنه ای🌷
بر سر مزار شهدای عملیات جنایتبار منافقین در دههی۱۳۶۰ موسوم به «عملیات مهندسی»
🔹۲۴ مرداد ۱۳۶۱ سازمان تروریستی منافقین اقدام به ربایش و شکنجه سه تن از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی میکند.
🔸در این اقدام که به تعبیر سرکردگان سازمان منافقین عملیات مهندسی نامگذاری شد، با هدف تخلیهی اطلاعاتی برادران پاسدار، وحشیانهترین شکنجهها اعم از سوزاندن اعضای بدن، کندن پوست سر، شکستن دندانها و درآوردن چشم، ریختن آب جوش و ... را انجام دادند و در نهایت پیکر نیمهجان این سربازان امنیت کشور را در اطراف تهران زندهبهگور کردند.
روحشان شاد و یادشان تا ابد جاودان و ماندگار باد
شادی روحشان #صلوات
🌺🌺🌺🕊🕊🕊🌺🌺🌺
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: احترام مادر
معلم مربوطه: سردار شهید علی ماهانی
علی آقا را دیدم که تلفنی
با مادرش صحبت می کرد.
دو زانو نشسته بود ، مثل
این که مادرش رو به روی
اوست .
آنقدر هم متواضعانه و
آرامش دهنده گفت و گو
میکرد که این آرامش
ناخودآگاه به من هم منتقل
شد . هیچ وقت آن روز را
فراموش نمی کنم که از
پشت تلفن بامادرش چنین
باادب ومتواضعانه صحبت
کرد.
زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما
علی جان روحت شاد و یاد و نامت آکنده از عطر گلهای بهشتی باد
به برکت #صلوات
#عشق_فقط_شهدا
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
#یاد_یاران
دفترچه خاطرات دفاع مقدس
یاد سردار بی سر شلمچه
#شهید_ماشاالله_رشیدی
وقتی می شنید که یکی از بچه ها و نیروهای گردان شهید شدند دست هایش را می گرفت سمت آسمان و در حالی که اشک می ریخت میگفت:
خدایاااا همه دوستان من آمدند اما من گنهکار که فرمانده شون هم هستم
جاماندم😭😭😭
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت #صلوات
درود و سلام خدا بر روان پاک امام و شهدا
#عشق_فقط_شهدا
🌺🌺🕊🕊🕊🌺🌺
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#سردارشهیداحمد_سلیمانی
راه شهید ، عمل شهید
دفترچه خاطرات دفاع مقدس 📋
روایت یکی از فرماندهان واحدهای لشکر 41 ثارالله استان کرمان در ایام دفاع مقدس درباره سردار #شهیداحمد_سلیمانی:
جایگزین یکی از فرمانده واحدها شده بودم. نیروها بینظمی میکردند و خواستم قاطعیتم را به آنها نشان دهم.
دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.
داشتم حکومت میکردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.
گفت: آقا بد که نمیگذره!
گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!
با ناراحتی گفت: خجالت نمیکشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر میگردم خبری از این اوضاع نباشد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
به برکت صلوات
کجایند مردان بی ادعا
✳️✳️✳️🌷✳️✳️✳️
در محضر همسران محترم شهدا
دفترچه خاطرات
#روز_ازدواج_و_آرزوهای_شهید
همسر سردار شهید علی تجلایی میگوید
قبل از شروع مراسم #عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت:
شنیدم که عروس هرچه از #خدا بخواهد، اجابتش حتمی است.
گفتم: چه آرزویی داری؟
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: اگر علاقهای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید، لطف کنید از خدا برایم #شهادت بخواهید...
از این جمله تنم لرزید...
چنین آرزویی برای یک #عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود.
سعی کردم طفره بروم؛ اما علی آقا قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم، ناچار قبول کردم...
هنگام جاری شدن #خطبه_عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از #اشک نگاهم را به علی دوختم؛
آثار خوشحالی در چهرهاش آشکار بود.
مراسم #ازدواج ما در حضور شهید آیت الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد...
نمیدانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت الله مدنی همگی به فیض #شهادت نائل شدند...
راوی: همسر فاتح سوسنگرد
خانم نسیبه عبدالعلی زاده
علی جان روحت شاد و یادت تا ابد جاودان
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت و ولایت
پای درس امام روح الله
موضوع: ارادت و محبت امام به رزمندگان
امام خمینی(ره) خونسرد و آرام، به قدری ایستادند و صبر کردند تا بوسههای #مرتضی_جاویدی تمام شد...
خواستیم تا مرتضی رو کنار خود ببریم که یکدفعه متوجه شدیم #امام از مرتضی بسیجیتر هستند، چرا که خم شدند و پیشانی مرتضی را بوسیدند
بوسهای که اولینبار در طول عمرم دیدم درست مثل بوسههای مرتضی بر تن امام حس کردم امام مهمان چند دقیقهای خود را از صمیم قلب دوست دارند آنی که برگشتم، متوجه شدم که حاج احمدآقا پسر امام، محسن و رحیم هم از حرکات و ارادت خاص مرتضی به امام و تعامل و لبخند ایشان، در حیرت بودند صدای حاج احمد آقای خمینی را شنیدم که میگفت: تا به الآن ندیده بودم، امام پیشانی کسی رو ببوسند..
#شهید_مرتضی_جاویدی(معروف به اِشلو)
پ.ن: روستازاده ای که امام پیشانی او را بوسیدند...
فرمانده دلاور گردان فجر از لشکر ۳۳ حضرت المهدی(عج)
شب جمعه شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید مرتضی جاویدی
#صلوات
امام عزیزم و شهدای والامقام تا ابد در قلبهای❤️ ما ماندگار خواهید بود
🕊🕊❤️❤️🕊🕊
#یاد_یاران
#شهید_عبدالواد_محمدی
۱۹ ساله از تبریز
تاریخ تولد: ۱۳۴۷
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۰/۲۵
محل شهادت: ماووت عراق
عملیات بیت المقدس ۲
محل دفن: گلزار شهدای رحمت تبریز بلوک ۴
#راه_شهید_پیام_شهید
فرازی از وصیت نامه
الهی! مرا توانایی ده تا باسلاح ایمان و روحی تزکیه بر سپاه خصم یورش برم
خدایا! از تو میخواهم هنگام مرگ مرا از تمام وابستگیها جز وابستگی به خودت و از تمام عشقها جز عشق به خودت رها سازی...
روحش شاد و یادش گرامی باد
به برکت #صلوات
🍃🌺🍃🕊🍃🌺🍃
در مکتب شهادت
پیروان مکتب ولایت
راه شهید ، عمل شهید
سردار سپاه عاشورا
#شهید_شاپور_برزگر
لحظهی آخر قمقمه رو آوردن
نزدیک لب های خشکش ...
گفت: مگه مولایمان حسین(ع)
در لحظه شهادت آب نوشید؟!
#شهید که شد
هم #تشنه بود
هم #بی_دست ...
یادش تا ابد جاودان و ماندگار باد
روحش شاد به برکت #صلوات
#عشق_فقط_شهدا
🌸🌸🌸🕊🌸🌸🌸
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#دستخط_ناب
🔰محاسبه ی نفس 🔰
🌷دست نوشته های روزانه و
ناب #شهید_علی_بلورچی
در محاسبه ی نفسش.
💠 نماز را اول وقت بخوان،
حتی اگر درمسجد نباشی و
مجبور شوی به مسجد بروی.
کنترل زبانت راداشته باش و
مراقبت را خیلی شدید کن.
مواظب باش قلبت به چیزی
جز خداوند دل نبندد که
موجب سقوط و هلاکت تو
میشود.کمی بیشتربیاندیش
و حسابشده صحبت کن.
توکل و توسل به خداوند و
ائمه اطهار علیهم السلام را
فراموش نکن.
روحش شاد و یادش گرامی باد
به برکت #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل
محمد و عجل فرجهم
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در مکتب شهادت
در محضر مادران شهید
پای سخن مادر شهيدان
#جواد_و_رضا_جمشیدی:
بهــترين و گــرانترين هديهاے ڪه فرزندانم بہ من دادند، #شهادت آنها در راه خــدا و دين اسلام بود ڪه موجب فخر من در دنيا و آخرت شد ...
درود و سلام و رحمت خدا بر مادران شهدا
از دامن زن مرد به معراج می رود
بر دامن پاک مادران شهدا #صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#یادداشتی_از_محمدمهدی_همت
فرزند سردار شهید حاج محمدابراهیم همت:
عکس اول پدرم است
عکس دوم هم
عکس سوم هم
عکس چهارم هم...
میبینی؟ هیچ غباری نمیتواند چهره اش را بعد از این همه سال پیر کند...
پدرم به من آموخت خوب بروی خوب میمانی
پدرم سی و پنج سال است که از توی قاب به من لبخندمیزند، حالا من از پدرم پیرتر شدهام...
آی آدمها! به پیرمردهای شهرتان اگر #مرد دارد بگویید عکس سه دهه پیش که کجا بودند و عکس امروز که حالا کجا ایستادهاند را منتشر کنند که اگر مرد به قدر کفایت در این شهر بود امروز و دیروز ِ هیچکس فرق نداشت...
#شهید_همت
#شهدا
#تلنگر
#فرزندان_شهید
#چالش_عکس_ده_ساله
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
دفترچه خاطرات سردار شهید
#حاج_احمد_کاظمی
👈 شهید_احمد_کاظمی میگوید:
#شهید_حسین_خرازی فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم.
🌸گفتم: از کجا میدانی؟ مگر علم غیب داری؟
گفت: نه، ولی مطمئنم. چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد.
به آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که اسم های شهدا را مینویسد.
تمام اسم ها را میخواند و میگفت وارد شوید.
🌸 به من رسید گفت حاضری شهید بشی و بهشت بری؟
یه لحظه زمین رو دیدم گفتم: " یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب میشود.
🌸 تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده و در بیمارستانم.
اما دیگر وابستگی ندارم.
اگر بالا بروم به زمین نگاه نمیکنم"
🔺گاهی ما بخاطر وابستگی هایمان، از دین کوتاه می آییم.
زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما
شادی روحشان #صلوات
🌷🌷🕊🕊🌷🌷
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع؛ حفظ بیت المال
استاد معظم: روحانی شهید
حجت الاسلام عبدالله میثمی
🍁فاصله ساختمان سپـاه تا مرڪز مخابرات چند ڪيلومتری می شد.
هـر وقـت میخواست زنـگ بزنه به خـونه، می رفت مخـابـرات...
🍁دفتر ڪارش اتاق #ساده ای بود موڪت شده،بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی،هیچ وقت از وسایل دولتی استفاده شخصی نمیڪرد...
🍁قبل از رفتن به عملیات زیارت حضرت زهرا (س)خواند. شهادت حضرت نزدیڪ بود و #رمز عملیات هم #یازهرا (س) !
#ڪربلای۵ بود ڪه ترڪش خورد
بردنش بیمارستـان، چند روز بعد ۱۲بهمن ٦۵ شهید شد
آنروز، روز شهادت حضرت زهرا بود.
یادش بخیر و روحش شاد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
کجایند روحانیون بی ادعا
کجایند شهیدان راه خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
🌺🌺🕊🕊🕊🌺🌺
در محضر لاله های عاشق
#شهیدان_راه_خدا
سردارعشق_شهید_کلهر
علمدار_لشکر_سیدالشهداء
جویای #شهادت بود میگفت :
«خدایا من خواهان شهـادتم ...
نه به این معنی که از زندگی کردن
در این دنیا خسته شده ام و خواسته
باشم خود را از دست این سختیها
و ناملایمات دنیوی خلاص ڪنم بلکه میخواهم شهید شوم تا اگر زندهام موجودی نباشم که سبب جلوگیری از
رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...»
#شهیـد_سـردار_یدالله_کلهر
#قائم_مقام_لشکر۱۰سیدالشهداء
تاریخ ولادت: ۱۳۳۳
محل ولادت: باباسلمان_شهریار
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۱
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای ۵
روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد به برکت #صلوات
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در محضر سرداران
#سردار_سلیمانی
دفترچه خاطرات مدافعان حرم
سرلشکر سلیمانی:
من در آن لحظهی آخر که #شهید_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است... آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری.
من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید- از همانجایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم.- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطرهای که به دریا متصل میشود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست
۹۵/۷/۱۴
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
🕊🕊🕊🌺🕊🕊🕊
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#شهید_سید_حمید_تقوی_فر
روایتی از دوست شهید📋
🔰 #صبح_جمعه که بیدار می شد، غسل جمعه می کرد می رفت امامزاده محمد می نشست تا ظهر، ظهر می رفت #نمازجمعه.
🔰ما داشتیم کار می کردیم می گفتم: حاجی چقدر #خونسرده چقدر بیخیال☺️ مردم هم میومدن پیشش خیلی خونگرم💖 بود با هاش ارتباط برقرار می کردن.
🔰حاجی به قلب های مردم #بلد_سوریه حکومت می کرد. وقتی پشت بیسیم📞 اعلام کردم حاجی دستشو گذاشت تو دست #شهیدهمت (شهید شد)🌷
🔰این کلمه رو نمیتونستم بگم. نیم ساعت⌚️ بعدش که اومدیم بلد، همه مردم بلد از کوچک و بزرگ عزادار شده بودن. هر کی میرسید به ما #تسلیت می گفت. خوشا به سعادتش😔
کجایند مردان خوب خدا
کجایند مردان بی ادعا
حمید جان روحت شاد و یادت تا ابد جاودان باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
#عشق_واقعی_فقط_شهدا
🕊🕊🌺🌺🌺🕊🕊
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: همسرداری شهدا
معلم مربوطه: سردار عشق
#شهید_مهدی_زین_الدین
فرمانده دلاور لشکر علی بن ابیطالب
#سبک_زندگی_شهدا
💞ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یڪ لیوان بود و یڪ قابلمه.وقتی می رفتم آنها را بشویم، می دیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من می گفت: #انتخاب ڪن، یا بشور یا آب بڪش
💞به او می گفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب می گفت: هر چه هست، #با_هم می شوییم.
💞یڪ روز خانواده مهدی همه منزل ما مهمان بودند. همه با هم سر سفره نشسته بودیم.
💞من بلند شدم و رفتم از آشپزخانه چیزی بیاورم. وقتی آمدم، دیدم همه تقریباً نصف غذایشان را خورده اند، ولی مهدی دست به غذایش #نزده تا من برگردم.
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
مهدی جان روحت شاد و یادت تا ابد در قلبهای ❤️ ما جاودان باد
شادی روحش صلوات
لحظه به لحظه با خاطرات شهدا
در کانال👇
سبک زندگی شهدا
@sabkezendegishohada
#عشق_فقط_شهدا
❤️❤️🕊🕊❤️❤️
در محضر شهدا
پای سخنان سردار شهید
#عباس_حاجی_زاده
راه شهید ، پیام شهید
📃فـــرازی از #وصیتنامه
🌼با انتصـاب در #مسئوليتی تغييـر حــال پيدا نڪنيد، بايد تمامی کارهای ما رنــگ خـدايی داشته باشد، سرباز واقعی و گمنام اسلام ڪسی است ڪه #مخلصانه در جبهه و #پشت_جبهه فعاليت و جانفشانی ڪند و ڪسی هم از کارهای او مطلـع نباشد...
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند شهیدان راه خدا
عباس جان قرار بود #راهت را ادامه دهیم اما خود شاهدی که ما امروز #راحت ادامه میدهیم
روحت شاد و همنشین مولای عدالت
امیرالمومنین علی علیه السلام
در بهشت خدا باشی
شادی روحش #صلوات
#عشقم_فقط_شهدا
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊