در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: حق الناس
معلم: سردار شهید ابوالفضل روشنک
ابوالفضل در مرغداری به برادرش کمک میکرد. چند کارگر دیگر هم در مرغداری بودند که بعضی وقتها برای رفع گرسنگی جوجهای را میگرفتند، کباب میکردند و میخوردند.
اما ابوالفضل هیچگاه این کار را انجام نمیداد و برای خوردن ناهار یا شام میآمد خانه. گاهی اتفاق میافتاد که دیر برمیگشت و خیلی گرسنه بود، میگفتم: «تو هم مثل بقیه یه جوجهرو کباب کن و بخور، مرغداری که مال برادرانت هست.»
ناراحت میشد و میگفت: «گرچه مرغداری مال برادرانم باشه، این کارِ درستی نیست.»
رفتارش نشان میداد که چهقدر به حقالناس اهمیت میدهد.
📘 راوی: مریم بیات ترک، مادر شهید
کجایید ای شهیدان خدایی
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
شادی روحش #صلوات
عشق فقط شهدا
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در محضر مادران شهدا
دل سوختگان شهید داده و شهید پرور
مادر شهید والامقام عیسی کره ای میگوید 👇
عیسی تک پسر من بود و طلاهایی که حتی برای ازدواج پسرم کنار گذاشته بودم پس از شهادتش برای کمک به جبهه تقدیم کردم.
ولی امروز به عنوان مادر شهید از شهرداری تهران و بنیاد شهید کمی دلخورم. من در قبال شهادت فرزندم هیچ چیز از آنها نخواستم و هیچ توقعی نداشتم فقط در چند سال گذشته من برای به نام زدن نام کوچهای به نام پسرم پروندهای را تشکیل دادم ولی با پیگیریهای متعدد این اتفاق رخ نداد. ما هم احتمال دادیم که عیسی راضی به این کار نیست و پیگیر این پرونده نشدیم.
اما هنوز دیدن نام پسرم بر بالای کوچه مان بر دلم مانده است
فقط تو دنیا همین یک آرزو را داشتم این هم با تدبیر آنها محقق نشد😔
درود و سلام و صلوات خدا و اهلبیت بر مادران صبور شهدا
راستی یک سوال؟
چرا تک پسری که برای حفظ این آب و خاک جان داده نباید حتی نامش بر کوچه ای از این خاک میهن باشد
مگر او جز برای حفظ این وطن جان داده؟
من مانده ام چگونه بعضی از این مسئولین فردای قیامت میخواهند جواب خون شهدا را بدهند؟
شهدا بخدا شرمنده شرمنده ایم
😔😢😔😢😔
@sabkezendegishohada
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
سردار پابرهنه شهید علی اکبر رحمانیان روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد شادی روحش صلوات
در محضر شهدا
سردار پابرهنه!
#شهیدعلی_اکبر_رحمانیان
در عزاداریهای امام حسین و در سخترین عملیاتها با پای برهنه شرکت میکرد میگفت: مگرشما قصد کربلا ندارید، کربلا را باید با پای برهنه رفت! ایام فاطمیه بود که ترکش سر و سینهاش را برد. از کف پاهای تاول زدهاش شناساییاش کردند.
در تمام مجالس و مراسمهای عزاداری با پای برهنه شرکت میکرد. حتی در تظاهراتهای انقلاب پا برهنه بود. در شب و روز پیروزی انقلاب تمام مدت پا برهنه در خیابانها میدوید و کارمی کرد. بعد هم وقتی وارد سپاه و بسیج شد پا برهنه بود حتی در سختترین عملیاتها هم حاضر نبود کفش به پا کند.
شب عملیات والفجر8 یعنی همان شبی که سردار پا برهنه جنگ" شهید حاج علی اکبر رحمانیان" آسمانی شد، مسئول هماهنگی اجرای عملیات بود. با پای برهنه کارهایش را پیش میبرد. همین پای تاول زدهاش در شناسایی جسدش خیلی کمک کرد.
ایام فاطمیه بود و عزای فاطمه(س) که ترکش توپ، نیم تنه بالای علی اکبر را برد. فقط دو پا از ایشان باقی مانده بود، جنازه قابل شناسایی نبود.
بعدازپایان عملیات والفجر8 نتوانستند او راشناسایی کنند.تلفنی با مادرش تماس گرفته بودند تا یک نشانهای برای شناسایی علی اکبر بگیرند،گفته بود:روی کمرش یه خال هست، همون نشونیش باشه. بچه ها پشت تلفن گریه شون گرفته بود که جنازه از کمر به بالا ندارد!به کف پاهای جنازه که نگاه کردند او را شناختند،خود حاج علی اکبر بود،توی والفجر 8 از اول پاهایش رو برهنه کرده بود.
نخلستانهای اروند پراز خار وسنگ بود،همون موقع بهش گفته بودند چرا پاهات رو برهنه کردی؟
گفت: اینجا کربلاست و کربلا منطقهای است که حتما باید با پاهای برهنه روی آن راه بروی، ما زائر حسین علیه السلام هستیم و برای زیارت امام حسین علیه السلام باید پا برهنه بود آن موقع حرفهایش را درست نفهمیده بودند، اما بعد از شهادتش یک لقب برایش انتخاب کرده بودند: سردار پا برهنه.
روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد
شادی روحش صلوات
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
وصیتم، وصیت شهدای عزیز است
در متن سردار شهید حاج علی اکبر رحمانیان آمده است:
خداوند تبارک و تعالی مرا از گناهان ببخشاید.
وصیتی ندارم.
وصیتم وصیت شهدای عزیز است.
دوستان عزیزم نیز مرا حلال نمایید.
امروز که این را مینویسم تنها فکرم اینست که فردا در درگاه باری تعالی مورد دو پرسش بزرگ واقع شوم:
1- زیارت کعبه و عدم استفاده
2- گفتن و عمل نکردن
خدایا با لطف و کرم تو به سویت میآیم، هر چند سراپا گناهم.
والسلام
علی اکبر رحمانیان ـ64/12/20
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: قول و قرار
معلم مربوطه: شهید چمران
مادرم توی خواستگاری شرط ڪرد ڪه دخترم ، صبحها باید شیر و قهوه جلوش بذاری و ...
خلاصہ زندگی با این دختر سختہ ؛
اما مصطفی همیشہ با اینڪه قهوه نمیخورد برایم قهوه درست میڪرد .
میگفتم : «واسہ چی این ڪارو می ڪنی؟...». میگفت : «من بہ مادرت قول دادم ڪه این ڪارها رو انجام بدم .»
محبتهاش رو ڪه میدیدم احساس میڪردم رنگ خدایی بہ زندگیمون داده
✍ : افلاڪیان ، ج۴ ، ص۷
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
چمرانی که با درد دین دکترای معرفته
سر فصل دفتر جنون عکس ابراهیم همته
شهدا شما که عاقبت بخیر شدید
دعا کنید در این دنیای فانی ماهم عاقبت بخیر شویم مثل شما
#شهدا شرمنده ایم
#شهدااااااااااا گاهی نگاهی
🕊🕊❤️❤️🕊🕊
در مکتب شهادت
در محضر مادران شهدا
ام البنین های دفاع مقدس
دفترچه خاطرات
مادر شهیدان حسن ، حسین و عباس صابری میگوید یک بار که حسن از کردستان آمده بود مرخصی برایم تعریف کرد که:
باغ زردآلو در اطراف مقر ما بود؛ بچههای بسیجی رفتند به آنجا تا کمی میوه بچینند، کوملهها در آنجا کمین کرده بودند؛ خبری از بازگشت بسیجیها نبود، رفتم و دیدم کومله، بچههای ما را سر بریدند، آنها را از درخت آویزان کردند و دل و رودهشان را بیرون ریختهاند»
چند تا از دوستانمون را از دست دادیم و شهادت شون برام خیلی سخت بود
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
هدیه به روح مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها و امام و شهدا بویژه برادران شهید صابری #صلوات
عشق فقط شهدا❤️
زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما
🕊❤️❤️❤️🕊
با شهدا تا شهدا در کانال
سبک زندگی شهدا
@sabkezendegishohada
در مکتب شهادت
پیروان راستین مکتب اسلام
یاران واقعی امام روح الله
پست و منصب و میز و مقام برای خدمت نه برای فخر فروشی و کسب درآمد
با هم بخوانیم خاطره ای از سردار عشق
شهید ناصر فولادی بخشدار منطقه جبال بارز جیرفت را
تا بهتر درک کنیم تفاوت مسئولین دهه شصت و بعضی از مسئولین فعلی را
هدف شهدا از قبول مسئولیت چه بود
و به چه فکر می کردند؟
آقا ناصر همیشه تا دیر وقت می ماند و کار ها را انجام می داد یه ماشین سیمان درخواست داده بود که بین مردم منطقه تقسیم کنه جهت انجام کارهای ساختمانی شان
یه شب سرایدار اومد و گفت که ماشین سیمان رسیده
ناصر تو بخشداری بود تو دفتر کارش
گفت درب را باز کن بیاد داخل
گفتم آقا شبی کارگر گیر نمیاد خالی کنیم گفت خدا کریمه
تا من رفتم و ماشین آمد داخل دیدم لباسهاش را عوض کرد و اومد
اون شب به تنهایی همه ماشین سیمان را خالی کرد خودش
روحش شاد و یادش گرامی باد
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
شهدا چه کردند و ما چه ؟؟؟
ناصر جان قرار بود همه همین گونه راهت را ادامه دهیم اما ما راحت ادامه می دهیم بخدا شرمنده ایم😭😭😭
هدیه به روح مطهر امام و شهدا بویژه سردار شهید ناصر فولادی #صلوات