#عاشقانه_شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا
#خدا_عاشقش_شد...
اوایل #ازدواجمان
برای شهادتش دعا میکرد ،
می دیدم که بعد از نمـاز
از خدا #طلب شهادت میکند...
نمازهایش را
همیشه #اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد،
دیگر تحمل نکردم ،
یک #شب آمدم و جانمازش را جمع کردم،
به او گفتم: تو این #خونه حق نداری
نماز شب بخونی، شهیــد می شی!
حتی جلوی #نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ....
دیگر هم #نماز شب نخواند !
پرسیدم :
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندیــد و گفت:
کاریو که #باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم،
رضایت تو #برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری #امام زمان هم راضی تره ...
بعداز مدتی برای #شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!
چون خودِ خدا باید #عاشقم بشه
تا به شهـــــــادت برسم ...
گفتم : حالا اگه تو جوونی
#عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟
لبخندی زد و گفت:
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!
✍ به روایت همسر شهید
#فرمانده_حسین
#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_مرتضی_حسینپور
شادی روح مطهرش صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوریاش را در محضر امام میخواند . اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهرهای گرفته و متفڪر ... شب ازس پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را میخوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود ؟
بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم میگفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .
✍ پ.ن : ببینیم عملڪرد « ۲۸ روزه » ریاست جمهوری شهید رجایی چگونه بوده ، ڪه عملڪرد « هشت ساله» دولت را با آن مقایسه میڪنند !
🗓 نشر بمناسبت هفته دولت
رئیس جمهور مردمی ...
#شهید_محمد_علی_رجایی
کجایند مسئولان بی ادعا
📝 *ماجرای جالب گفتوگوی شهید محمدخانی با تکفیریها*
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم.
*🌹عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.*
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
🌹گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
🌹گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
*📚کتاب «عمار حلب»،* *زندگینامهی*
*شهید محمدحسین محمدخانی*
شادی روح مطهرش صلوات
💚امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت شهیدان🌷 رجایی و باهنر فرمود:
ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرتهای عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قیام کرده است، این ملت را با ترور نمی شود عقب راند؛...گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده اند، در نظر همه ما عزیز و ارجمندند. آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهههای نبرد با قدرتهای فاسد هم جنگ و هم رزم بودند. مرحوم رجایی به من گفتند که من بیست سال است که با آقای باهنر همراه بودم و خدا خواست که با هم از این دنیا به سوی او هجرت کنند
شهریور ماه شهادت 🌷محمد علی رجائی رئیس جمهور ومحمدجواد باهنر 🌷
شادی روح مطهرشان صلوات
°•|🍃🌸
🔘 دلباخته کوچههای مدینه
🔘 دلسوخته بقیع
🔘 مداح اهل بیت
🌷 #شهید_سیدمجتبی_علمدار
●ولـــادت: ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ اذان صبح
●جراحت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۱ اذان ظهر
●شهـادت: ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ اذان مغرب
⚫️➼┅═🔘═┅┅───┄
◽️جمعـــــهها بعد از اینکه سیدمجتبــی دعای ندبــــــه را میخواند، دسته جمعی میرفتیم برای فوتبـــــال. سیــد با اینکه زانـوش درد میکرد، خیلی با علاقـــــه و جدی بازی میکرد.
◽️یکی از همین روزها بود که سیــد به بچهها گفت: بازی خشـــــک و خالـی که صفا نداره؛ حتماً باید شرط بندی باشه. یکی از بچه ها با تعجب گفت: آقا سید! شرط بندی؟ از شمـــــا دیـــگه انتـــــظار نداشتیم. سید خندید و گفت: «منظورم شرط بندی حلاله؛ هر تیمی که بازنــــده شد، برای تیم برنده نفری صد تا صلوات بفرسته».
🔺از آن به بعد هر وقت فوتبـــــال بازی میکردیم یا صلـــــوات دهنـده بودیم یا صلوات گیرنده.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🔸مسیر تهران ـ نطنز رو اگه انسان هفتهای یک بار تردد کند، خیلی خستهکننده خواهد بود. آقا مصطفی هفتهای دو یا سه بار این مسیر رو میرفت و برمیگشت.
🔹روزهگرفتن در سایت نطنز هم خیلی سخت بود؛ هوا آنقدر گرم میشد که لبها ترک برمیداشت و خون میآمد. همه اینها نشاندهنده سختیهای ایشون بود ولی هیچ وقت از سختیها نمیگفتن.
🔸یک بار پیش آیتالله خوشوقت رفته بودن و از ایشون پرسیده بودن که "ظهور چقدر نزدیکه؟"
آقای خوشوقت فرموده بودن "این بستگی داره که شما در نطنز چه کار میکنید."
🔹یک بار که خیلی گلایه کردم، مصطفی فرمایشهای آقای خوشوقت رو گفت، من دیگه گلایه هم نکردم. چون احساس میکردم اگه بخوام جلویش رو بگیرم، جلوی امام زمان(ع) ایستادم.
#شهید_مصطفی_احمدیروشن
راوی: همسر شهید
🔻پینوشت: حقوق🗝🇬🇧دانانی که به دنبال رضایت غرب بودند، ظهور امام زمان(عج) رو به تاخیر انداختند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا بابات توی بهشت، تلوزیون روشن کرده زده شبکه افق، داره تورو میبینه، چی میخوای بهش بگی؟😢
گفتگو با دختر شهید مدافع حرم محمدرضا علوی
#فرزندان_شهدا
به جمع شهدایی ما بپیوندید👇
کانال عارف شبهای شلمچه
سردار شهید مسعود زکی زاده
@masoodzakizadeh
#شهدایی
«بالاخره یک طوری فهمید من پدر شهیدم 💔 ! مدام بنا کرد بوسیدن پیشانیام که حاجآقا! شما باید برگردی عقب! ما را بیش از این شرمنده نکن!» 😞
به او گفتم: «من که شرمندهترم! شنیدم تو برداشتی زن و بچههایت را هم آوردی اندیمشک 😒 !» خیلی بااخلاص بود #همت☺️! در آشپزخانه مسؤول بودم و ناگهان آمد داخل! یک مقدار برنج گذاشتم کف ملاقه که مزهاش را بچشد! گفت: «بچهها آن جلو گرسنهاند! من در حد همین چند دانه برنج هم عذاب وجدان میگیرم خدایی 😢 !» و بعد هم بنا کرد گریه! نگو در راه برگشت به مقر فرماندهی، خبر شهادت 🕊 چند تایی از بچهها را میشنود که یکیشان یک دختر هم داشت ظاهراً! حالا خودش هم زن داشت و هم 2 تا بچه که تا پشت جبهه آورده بودشان!» عجبا! پشت تلفن هم داشت 📞 از این خاطرهها میگفت و گریه میکرد 😢 🙁
راوی:دوستوهمرزمشهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
#اللهم عجل لولیک الفرج
شادی قلوب نازنین ائمه و تعجیل در فرج صلوات✨
التماس دعا
#سیره شهدا
یاد کنیم از شهید نوجوانی که
به #حق_الناس خیلی اهمیت میداد!!!
#شهید_غلامرضا_ساعدی_کرمانی
🔻من در بچگی دو تا از لامپهای
#بیت_ المال را شکسته ام؛ #خسارت آن چند میشود؟
به حق الناس خیلی اهمیت میداد.
زمانی که برای اولین بار میخواست به #جبهه برود،
به شهرداری رفت و گفت:
من در بچگی دو تا از لامپهای بیت المال را شکسته ام.
خسارت آن چند میشود؟
غلامرضا خسارت لامپ ها را #پرداخت و با خیال راحت به جبهه رفت....
شادی روح مطهرش صلوات
#امضای_شهادت
مهدی توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیـدن به سن سی سال برایـم ننگ است. آخرین بار که از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیه مادر چرا می خنـدی؟؟؟
گفت مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا علیه السلام گرفتم. بهش گفتم اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم.مهدی دستش رو به آسمون کرد و گفت مادر خدا هست...
#شهید_میرزامهدی_صابری ❤️
#یادشهید_باصلوات
#شهیدامروز
☘ سردار شهید ناصر کاظمی
🔸 تولد: ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ در تهران
🔸 شهادت: ۶ شهریور ۱۳۶۱ شهادت در حین پاکسازی محور پیرانشهر-سردشت
.
#عکس_را_باز_کنید_و_متن_را_بخوانید
🌺 اتفاقی جالب در بازدید ناگهانی شهید رجایی از محل خدمت شهید کاظمی
#مسئول #انقلابیگری #خدمت_به_مردم #قانونمندی #اخلاص #تواضع
به جمع شهدایی ما بپیوندید👇
کانال سردار شهید مسعود زکی زاده
@masoodzakizadeh
قرار بود كه رزمندگان براي عمليات خيبر به #جزيره_مجنون بروند.
شب كه به طرف منطقه حركت مي كردند ، باران مي باريد و تا صبح كه در راه بودند ، همگي #خيسـ💧 شده بودند.
صبح روز بعد شهيد را ديدند كه لباسهايشان را شسته و خشك كرده بود. سپس به افراد همراه خود گفت كه :
امروز ظهر اينجا نماز جماعت برگزار مي كنيم.
بعضي از رزمندگان گفتند: آقا شيخ ، اينجا كه نمي شود، #نماز_جماعت بخوانيم.! ايشان گفت:
چرا نمي شود؟!!!
←بايد اينجا به دشمن بفهمانيم كه ما بخاطر همين مسئله #نماز كه ستون دين ماست آمده ايم كه بجنگيم.!
#هدف اصلي ما همان هدف اصلي مولايمان امام حسين عليه السلام است، پس بايد همين جا نماز جماعت بخوانيم...‼️
به هر حال ظهر جايگاهي را آماده كردند و نماز را به جماعت خواندند.
#شهید_محمد_شیخ_شعاعی
#مردان_حق
یادش با صلوات
#حاج_قاسم رفته بود پیش پدر و مادرش
گفته بود: حسین عاشقی بود که همه عاشقش بودند. حسین عاشق اباعبدالله الحسین علیه السلام بود. برای امام حسین علیه السلام میسوختــ🔥 و با #تمام وجود اشکــ💧 میریخت. از روی سوز و از روی #اعتقاد اشک میریخت و وقتی دعا میخواند و قبــل از همه و بیشتــر از همه، خودش گریه میکرد.
#شهید_غلامحسین_خزائی
#عاشقان_حسین (علیه السلام)
°•|🍃🌸
°•{جانباز، مدافع حرم
#شهید_مصطفی_رشیدپور🕊🌹}•°
🔴 شهیدی که برات شهادتش را از دست حضرت زینب(س) گرفت
◽️شب میلاد حضرت زینب(س) تماس گرفت و گفت: میروم حرم و زنگ میزنم هر حاجتی داری از خدا بخواه، وقتی به حرم میرسد دربهای حرم را بسته بودند با کلی خواهش و تمنا از متولی میخواهد که در را باز کند تا او و دوستانش زیارت کنند.
◽️مصطفی میگفت: من و دو دوستم و مرد سوری و ضریح حضرت زینب(س) تنها و بیواسطه بودیم و من هم از فرصت استفاده و با بیبی راز و نیاز کردم ولی نگفت که از ایشان چه خواسته است.
◽️بعد از زیارت میخوابد و در خواب میبیند که در همان حالت در حرم است و از درون ضریح دستی بیرون میآید و سه کاغذ یا نامه به او میدهد. اما وقتی مصطفی قصد خروج از حرم را دارد دو نامه را از او میگیرد و تنها نامه خودش را به او پس میدهد.
◽️در مدتی که در بستر جانبازی بود مدام میگفت: «اگر قرار نبود من شهید شوم چرا حضرت زینب(س) از درون ضریح آن کاغذ را به من داد» گویا باید میآمد و خانوادهاش را میدید و بعد عروج میکرد.
راوی 👈 همسر شهید
°•|🍃🌸
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_ناصرالدین_باغانی🕊🌹
🔴 #امّا_شهادت_چیست؟
◽️آنگاه که دو دلداده به هم میرسند و عاشق به وصال معشوق میرسد و بندۀ خاکی به جمال زیبای حق نظر میافکند و محو تماشای رُخ یار میشود ،آن هنگام را جز #شهادت چه نام دیگری میتوانیم داد؟
◽️آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز #شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🌹شهید مدافع حرم حسین معز غلامی🌹
هروقت حسین به سوریه می رفت دست به دامن یک شهید می شدم. بار اول متوسل به شهید آقامحمودرضا بیضایی شدم که حسین سالم بیاد.
بار دوم متوسل به شهید آقاجواد الله کرم شدم و حسین سالم بیاد و نذرم در هر بار ادا می کردم.
بار آخر شهید سجاد زبرجدی رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم.
چندشب قبل از شهادت حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفت: نذرت قبول شده ادا کن.
نذر من قبول نشد چون حسین از من مستجاب الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل بشارت شهادت حسین رو داده بود.
راوی: خواهرشهید
#شهید_حسین_معزغلامی
شادی روح مطهرش صلوات