eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آرزوی مادر مهدی طارمی: دوست دارم مهدی گل‌هایش را به شهدای شاهچراغ تقدیم کند 🔹 مادر مهدی طارمی امیدوار است پسرش خاطرات جام جهانی 98 را با گلزنی مقابل آمریکا و انگلیس زنده کند. 🔹 او می‌گوید: قبل از بعضی بازی‌ها باهم صحبت می‌کنیم و مهدی از من می‌خواهد برایش دعا کنم. دعایت گرفت مادر جان😍
‍ 📌ماجرای اتکای روس‌ها به حاج قاسم در جریان محاصره حلب چه بود؟ 🔹دکتر اکبری، سفیر اسبق ایران در لیبی:از ابتدا معروف بود که هرکس حلب را بگیرد، سوریه برای او خواهد بود. مردم، فرودگاه و بخش‌هایی از حلب مدت‌ها در محاصره تکفیری‌ها قرار داشتند تا اینکه بالاخره نیروهای محور مقاومت این محاصره را شکستند و حلب را آزاد کردند. ◇ زمانی که حلب آزاد شد، عملیات‌های بیرون راندن تکفیری‌ها در سوریه به سمت غوطه غربی و غوطه شرقی و اطراف دمشق آزاد شد و در همین راستا المیادین و دیرالزور و بسیاری از شهرهای سوریه از محاصره تروریست‌های تکفیری خارج شدند. ◇ پس از شکسته شدن محاصره حلب، روس‌ها که دیدند معادلات میدانی در حال عوض شدن است به حاج قاسم اتکا کردند و وارد میدان شدند. ◇ روس‌ها می‌دانستند که تدبیر و مولفه‌های قدرت حاج قاسم در صحنه مبارزه کارساز است. ◇ روس‌ها تقریبا از اواخر سال ۲۰۱۵ که مطمئن شده بودند پیروزی در سوریه از آن جبهه مقاومت است و آمریکایی‌ها در طرح‌های خود شکست خورده‌اند، وارد ماجرا شدند و به بقیه پیروزی‌های جبهه مقاومت کمک کردند. 🎤 روایت نصر.
می‌گفت در مرحله اول باید بجنگیم نه اینکه شهید شویم. باید دفاع کنیم. هرچند شهادت از همه چیز بهتر است، اگر قرار است بمیریم، خدا مرگ‌مان را در شهادت قرار بدهد. می‌گفت دعا کنید به آن چیزی که در دنیا می‌خواهم برسم، می‌دانستیم شهادت می‌خواهد. اسماعیل یک روز با پدرش بیرون رفته بود. در راه خانم بدحجابی می‌بینند. پدرش می‌گوید اسماعیل! به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟ اسماعیل در پاسخ می‌گوید بله! ما به خاطر این‌ها می‌رویم می‌جنگیم. آن‌هایی که حجاب‌شان کامل است مشکلی ندارند. خودشان می‌دانند راه درست چیست. ما می‌رویم که این‌ها دست اجنبی نیفتند. خاک کشورمان دست اجنبی نیفتد. راوی:همسر شهید
دانش آموز ۱۳ ساله کرجی «السلام علیك یا اباعبدالله» گفت و به شهادت رسید 🔹️ شهید ۱۳ ساله علیرضا محمودی پارسا در دوران حضور در جبهه یک‌بار به شدت مجروح شد و پس از بهبودی مجددا به جبهه بازگشت. ◇ وی ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۷ مجددا بر اثر اصابت خمپاره و گلوله از ناحیه شکم و سینه به شدت مجروح شد و پس از تحمل دو روز درد شدید در نیمه شب جمعه ۲۹ بهمن سال ۶۱ در حالتی که حضور مقدس ابا عبدالله را بربالین خود احساس می‌کرد و بر ایشان سلام می‌داد جان خود را تقدیم جانان کرد. ◇ علیرضا با شروع جنگ تحمیلی آماده اعزام بود که به علت كمی سن به او اجازه حضور در جبهه های جنگ را نمی دادند. ◇ سرانجام در فروردین سال ۶۱ به جبهه كامیاران رفت بعد از ۳ ماه برگشت و مشغول امتحانات شد و با موفقیت كامل آن را به پایان رساند و به كلاس سوم راهنمایی ارتقاء یافت. ◇ در اول تیرماه، بار دیگر عازم جبهه سومار گردید و در حمله مسلم ابن عقیل با رمز یا اباالفضل علیه السلام از ناحیه سر و گردن و صورت مجروح گردید. ◇ خبر شهادت همسنگر و هم پیمانش او را به شدت متاثر ساخت و دیگر تحمل ماندن را نداشت. ◇ در چند مرحله مجروح شد و در بار آخر طی ۲ روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت و در ساعت ۲:۳۰ دقیقه نیمه ‌شب جمعه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۶۱ با جمله «السلام علیك یا اباعبدالله» به سوی معبود شتافت. 🌷
🌻 امام حسن عسکری(علیه السلام) خطاب به فرزند نازنین خود حضرت مهدی (علیه السلام) می‌فرمایند: 🌱 فرزندم، گویا می‌بینم آن لحظه‌ای را که نصرت خدا نازل شده و فرجت فرا رسیده است... آن روز دوستانت مثل رشته‌ای از مروارید در دو سوی گردنبند، پیرامون تو صف می‌کشند، انگار صدای دست‌ها را که در کنار حجرالاسود با تو بیعت می‌کنند می‌شنوم... آن هنگام است که صبح حقیقت می‌دمد، و شب باطل به پایان می‌رسد، و خداوند به دستان تو کمر طغیان را در هم می‌شکند، و راه و رسم ایمان را اعاده می‌کند... حتی کودک در گهواره آرزو می‌کند که برخیزد و نزد تو بیاید، حتی وحوش صحرا مایلند که راهی به جوار تو داشته باشند، دنیا با دستان تو از بهجت و شادمانی به تپش می‌افتد، و شاخه‌های درخت عزّت با تو خرّم و سرسبز می‌شود، پایه‌های حق در جایگاه خود مستقر می‌شوند، 👈 و تَئُوبُ شَوَارِدُ الدِّينِ إِلَى أَوْكَارِهَا و آنها که از دین گریخته‌اند به آشیانه خود باز می‌گردند، ابرهای پیروزی، سیل‌آسا بر تو می‌بارند، همه دشمنان هلاک و همه دوستان پیروز می‌شوند، و در روى زمين هیچ جبّار ستمگر و هیچ منكر ناسپاس و هیچ دشمن كينه‏‌توز و هیچ معاند بدخواهی باقى نخواهد ماند... 📚: کمال الدین ج ۲ ص۴۴۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | ماجرای عکس معروف در محل وقوع جنگ صفین در آغاز عملیات آزادسازی بوکمال... 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
اولین باری که امام موسی مرا بعد از ازدواج با مصطفی در لبنان دید گفت: غاده! شما می دانید با چه کسی ازدواج کرده اید؟! شما با مرد خیلی بزرگی ازدواج کرده اید. خدا به شما بزرگترین چیز را در عالم داده، باید قدرش را بدانید. گفتم من قدرش را می دانم. گفت: این خلق و خوی مصطفی که شما می بینی،تراوش باطن اوست و نشستن حقیقت سیر و سلوک در کانون دلش. این همه ی معاشرت و رفت و آمد مصطفی با ما و دیگران تنازل از مقام معنوی او است به عالم صورت و اعتبار. خیلی افسوس می خورد که کسانی اطراف ما هستند درک نمی کنند، تواضع مصطفی را از ناتوانیش می دانند و از فقر و بی کس بودنش. امام موسی به من گفت: من انتظار دارم شما این مسئله را درک کنید. 🎤راوی: همسر شهیدمصطفی چمران 📚: نیمه پنهان ماه 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا سردارشهید حاج مهدی زندی نیا🌷 فرمانده تیپ ادوات لشکر ثارالله کرمان مسئول تدارکات آمد پیشم تا از مهدی شکایت کند. خیلی عصبانی بود و می گفت: اتاقش سرد ومرطوب بود ، از اهواز برایش بخاری برقی خریدم ولی کلی باهام دعوا کرد که چرا این کار را کردی ؟ با کدام پول خریدی و چرا بی اجازه ...؟ 🔹 هر چی بهش گفتم سرما می خوری، جواب می داد : من برای گرم شدن از پتو استفاده می کنم . هر وقت اون بسیجی که توی سنگر می خوابه بتونه از بخاری استفاده کنه، من هم استفاده می کنم.
خرید عروسی مان خیلی کم بود به طوری که وقتی منزل آمدیم همه تعجب کرده بودند و من به آن ها گفتم که مسئله توافق اخلاقی است که ما داریم و طلا و جواهر خریدن معیار نیست و من بعد از مراسم عقد، مهر خود را به همسرم بخشیدم. از همان ایام قبل از انقلاب ایشان پایبند به اصول اسلام و بیزار از مظاهر تمدن غربی بودند. ایشان به کارهای فرهنگی علاقه داشتند. یاد دارم یک بار برای تقدیر از زحمات و فعالیت هایشان ایشان را خواستند از طرف سپاه به مشهد مقدس ببرند ولی شهید اثنی عشری قبول نکردند و گفتند: (افراد صالح تری هستند که از من به این تقدیر و تشویق سزاوار شوند) و عاقبت هم نرفتند. 🎤راوی: همسر شهید شهید حسن اثنی عشری🌷
در دیداری از نگرانیم نسبت به تحولات افغانستان به سردار گفتم. حاج قاسم بعد از صحبت‌های من با همان لهجه شیرینش، با کلامی دلسوزانه گفت: بچه جان من از تو بیشتر نگران افغانستان و شیعیان این کشور هستم و بی قرارترم ولی صبور باشید. گفتم حاجی انگشترتان را در بیاورید. او آنقدر صمیمانه برخورد می‌کرد که وقتی می دیدیمش، احساس نمی‌کردیم الان نباید نزدیکش شویم. بنده خدا انگشتر را درآوردند و یادگاری به من دادند. 🎤راوی: امیر حسین حیدری 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
دلم راضی نمیشدبرود.گفتم اگربروی شیرم را حلالت نمیکنم. گفت :قبول!یعنی راضی هستی من توخیابان تصادف کنم و بمیرم ولی درجبهه شهید نشوم ! اصلا اگر نزاری برم شکایتت را پیش حضرت زینب (س)میکنم. مگر خون من از خون علی اکبر و علی اصغر امام حسین (ع) رنگین تر است . می دانستم حریفش نمیشوم .گفتم برو خدابه همراهت . راوی مادر شهید 🎤 شهید محمدرضا شمس الدین 🌷