eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* سردار سلیمانی🎤 با حمید چریک در عملیات‌هایی چون طریق‌القدس و فتح المبین بودیم، خیلی فرز بود و در شرایطی که آتش سنگین عراقی‌ها روی خط ما بود با گردانش به نزدیک خط عراقی‌ها رفت و تمام خط‌ را با استفاده از نارنجک از کار انداخت. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 درست است به حمید چریک معروف بود، این لقب آدمی را به یاد یک انسان خشن و جنگجو می اندازد. اما من دلسوز تر و مهربان تر از او سراغ نداشتم. به فقرا کمک می کرد... سال 60 در خانه ی برادر حمید در کرمان مهمان بودیم، آن شب زلزله ی شدیدی شد. خانه ها ویران شدند. در حالی که ما وحشت کرده بودیم، حمید با پای برهنه به کوچه دوید و به کمک مردم رفت. صبح یک لحظه آمد کنارم نشست دیدیم جورابش کف ندارد و کف پایش هم خونین است. گریه ام گرفت بهش گفتم: لااقل کفش به پات می کردی، با لبخند گفت: یادم رفت. 📚: همسفر شقایق
*﷽* بزرگترین یلدایمان،نبودن توست یا بن الحسن... عمریست در شب فراق تو به سر می کنیم، کاش بیایی و این دلتنگی ها پایان بگیرد... به رسم مصطفی می گوئیم: یا بن الحسن کجایی؟ آقا چرا نیایی؟
*﷽* تو فرودگاه بم مملو از مجروحینی بود که از زیر تلی از خاک بیرون آورده شده بودند. صحنه ای بسیار رقت آور و تکان دهنده ای بود. تو شهر همان موقع که داشتیم مجروحین را تخلیه می کردیم و جستجو می کردیم که کی بد حال تره، یکی صدا زد: بیا اینجا! رفتم دیدیم بچه ای ایستاده کنار مجروحی که پتو را از روی او برداشته، زنی بود که غرق خاک، یک بچه شیرخواره روی سینه این مادر داشت گریه می کرد. احمد بهش اشاره کرد، می تونی بچه ات را بگیری؟ او با یک پلک خودش اشاره کرد نمی توانم، نمی توانست حرف بزند. گریه کردیم احمد گفت: اون رو بگذاریم تو نوبت اول ببریم. احمد گفت: تو این احساس را نمی کنی، احساس می کنیم که همه ی خانواده های ما بین این ها هستند. بعد وقتی هواپیمای بعدی آمد ما رفتیم کنار مجروح، دیدیم بچه پتو رو از روی مادر کنار زده، مادرجان داده و بچه داره گریه می کند. راوی : سردار سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* 🎥 سردار سلیمانی از شهید مغفوری می گویند: یک شبی نماز شبش قطع نمی شد... در حفظ بیت المال از موتور سیکلت سپاه استفاده نکرد. 🕊امروز مصادف است با سالروز شهادت عرف بالله، مخلص خدا، باب الحوائج گلزار شهدای کرمان، شهید حاج عبدالمهدی مغفوری 👇👇👇👇👇 سوالات مسابقه در کانال سنجاق شده لطفا مطالعه کرده و جواب دهید ارسال جواب ها👇 @sardar_zakizadeh
*﷽* خبر زلزله بم و از دست دادن هموطنان عزیزمان، پاک همه را به هم ریخته بود. حاجی مطلع شد یک راست آمد بم. چشمش که به سر و ضع شهر افتا از زور غم و غصه زنگ زد به فلان مسئول کشوری. گفت: نشستی تو تهران نمی دونی اینجا چه خبره، بیا به داد مردم برس! توی آن آشفته بازار که همه آمده بودند برای کمک، بچه های جبهه و جنگ را صدا زد. عده ای را گذاشت پیکرهای بی جان را جمع کنند، عده ای هم کمک های مردمی را سر و سامان بدهند. عده ای هم امداد رسانی انجام دهند. خودش و حاج احمد مستقر شدند تو فرودگاه... خیلی ها ایراد گرفتند، فرودگاه بم امکانات نداشت، متروکه بود. حتی پله نداشت مردم بروند بالا سوار هواپیما شوند. حاجی گفت: جوون ها رو جمع کن دولا بشن کمک کنن مردم برن بالا. اگر حاج قاسم و حاج احمد کاظمی نبودند جان خیلی ها از دست می رفت. خیلی از مجروحین از زیر آوار بیرون آمده بودند اما کسی نبود به دادشان برسد. راوی: ابراهیم شهریاری 📚:سلیمانی عزیز
*﷽* حاج قاسم می‌خواست مثل چه کسی شهید شود؟ «محمود خالقی» از دوستان نزدیک حاج قاسم: در یکی از دیدارهایمان حاج قاسم می‌گفت دوست دارم طوری شهید شوم که همه ذرات بدن من را متاثر کند و چیزی از من باقی نماند و بعد آقای حکیم را مثال زد و گفت دوست دارم مثل او شهید شوم. شهید محراب، آیت الله سید محمدباقر حکیم در هفتم شهریور ۱۳۸۲ وقتی در حال خروج از صحن مبارک حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود، بر اثر یک انفجار تروریستی به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* 🎥 کلیپی ماندگار و به یادماندنی از سردار دلها اگر از یک آزاده بپرسند، اگر از یک اسیر بپرسند، بهترین روز عمرتو کی بوده؟ میگه اون روزی که من را به خاطر عشق امام شلاق زدند نه روز ازدواجم!
*﷽* نامه سردار سلیمانی به دختر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری: دخترم! خلوت با خداوند سبحان، مهم ترین داروی آرام بخش تو است؛ همان گونه که پدر بزرگوارت ، با همین صفات ارزنده، خود را مقرب او نمود و همچون شمعی امروز مزار شهید را منور نموده، و مردم، پروانه وار دور مزار او می چرخند و از قبر او حاجت می گیرند. دخترم، عزت ماندگار، همین است. دخترم، تجربه ی پدرت، موفق ترین تجربه ای است که عزت دو دنیا را به دنبال داشته است. (۱۳۹۵/۱۲/۲۶) 📚: شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله امام خمینی (ره) دوستدار حقیقی اهل بیت (ع) بودند؛ ایشان با تشرف به قبور امامان معصوم، چنان محو و مانوس با ائمه می شدند که گویی این بزرگواران را ناظر و حاضر در مقابل خویش می بینند و با کمال وقار و طمانینه و احترام خاصی زیارت می کردند. پس وقتی سردار سلیمانی را در حرم ائمه معصومین(ع) و امام رضا(ع) یا در صحن و سرای امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) می دیدیم که مثل باران اشک می ریزد، به یقین می رسیم که مکتب سلیمانی، نشات گرفته از مکتب خمینی بزرگ است. 📚: شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* آه مرگ خونین من عزیز من .. زیبای من ..کجایی ؟ مشتاق دیدارت هستم وقتی بوسهٔ انفجارِ تو تمام وجود مرا در خود محو می‌کند دود می‌کند و می‌سوزاند چقدر این لحظه را دوست دارم آه... چقدر این منظره زیباست. 💔🕊
*﷽* حقیقت جاذبه ی سردار شهیدمان را باید از زبان فرزندان شهدا بشنویم. دخترم زینب مریض شد. احتیاج به عمل جراحی داشت. او را به بیمارستان بردیم. حاج قاسم با آقای پور جعفری به بیمارستان آمد. با همه ی مشغله کاری ایستاد تا زینب را عمل کنند. باز هم ماند تا زینب به هوش آمد. خیلی با ماها صمیمی بود. بارها به منزلمان آمد و به منزلشان رفتیم. برای من مثل پدر بود. رفتنش آتشم زد. هنوز اشکم آرام نمی گیرد. راوی: دختر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری 📚:شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام خمینی(ره) ملت ما، عاشق شهادت بود. با عشق به شهادت پیش رفت این نهضت. اگر چنانچه این عشق و علاقه نبود، هرگز ما در مقابل آن همه قدرت پیروز نمی شدیم.(۱۳۵۸/۱/۱۶) سردار حاج قاسم سلیمانی نیز در مکتب امام خمینی، با همین عشق به شهادت پرورش یافت. 📚: شاخص های مکتب حاج قاسم
*﷽* در سومین روز عملیات والفجر 4 که سخت در گیر بودیم و جمع شده بودیم در سنگر تاکتیکی قرارگاه کربلا تا ببینیم چگونه رخنه لازم را بین خطوط دشمن ایجاد کنیم. به نماز ظهر رسیدیم. بعد از نماز علی فدوی که مسئول اطلاعات عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا بود، خاکی و خونی و خیلی مضطرب و گریان، سراسیمه وارد سنگر شد و خبر داد که همراه علی رضاییان، فرمانده قرارگاه، روی مین رفته اند و حاج علی هم به شهادت رسیده است... خبر ناگهانی شهادت او همه را منقلب کرد.احمد کاظمی، حاج همت، حسین خرازی، آقا رحیم و قاسم سلیمانی و دیگرانی که در سنگر بودند، همه شروع به گریه کردند. بعد از نماز عصر بود و در آن گریه معصومانه یاران، ناگهان حاج قاسم با صدایی بسیار دلنشین و حزن انگیز شروع به خواندن دعای بعد از نماز عصر کرد: أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ الْحَیُّ الْقَیُّومُ... او چنان با سوز و گریه می خواند که سنگر به لرزه افتاد. به یقین این عشق به معنویت و اخلاص را شهید سلیمانی از امام (ره) گرفته بود. 📚: شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* سردار سلیمانی🎤 هر وقت فشارهای روحی جانم را به عذاب می کشید، می رفتم پیش علی آقا. فقط نگاه می کردم، همان نگاه، همان آرامش و اطمینانی که در حرکات او بود، دلم را آرام می کرد. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 یکی از خصوصیات مهم دیگر علی آقا این بود که به ابزار مادی دنیا دلبستگی نداشت. ما با این که می دانستیم، خودش بیش از همه دست تنگ است، اما شنیده بودیم به دیگران کمک مالی می کند، از جمله چند خانواده بی سرپرست، اگر چه ما آنها را نمی شناختیم، اما بارها دیده بودیم که ضروری‌ترین مایحتاج خود را بخشیده چون هیچ چیزی را متعلق به خود نمی دانست. روی وسایل و اسباب، اسم من نمی گذاشت، وابسته ای نبود که به وقت نداشتن ماتم بگیرد. 📚: روز تیغ
*﷽* محمد سعه ی صدر عجیبی داشت. یک روز تدارکات برای کارخانه نمک و سایت ها ی موشکی دیر رسیده بود. خیلی عصبانی شده بودم. رفتم واحد تدارکات. برادر زادخوش آنجا بود. چون عصبانی بودم پرخاش کردم روی زادخوش. او ناراحت شد و از آنجا خارج شد. نصراللهی هم آنجا بود. با عصانیت با او برخورد کردم. به طوری که سهراب سلیمانی بعدا گفت: من هر لحظه منتظر بودم یا در گیر شوید یا کار به جاهای باریک بکشد. اما نصراللهی از اول تا آخر سرش را بلند نکرد و چیزی نگفت. بعدا فهمیدم نصراللهی هیچ تقصیری نداشته است. رفتم سراغش ولی او اصلا به روی خودش نیاورد که مسئله ای پیش آمده است. راوی :سردار سلیمانی 📚: لبخند ماندگار
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله امام در خانواده ی خودشان همه حقوق را رعایت می کردند. ایشان به خود حق نمی دادند که به مادر ما یک فرمان کوچک بدهند. مادر ما در منزل در همه ی زمینه ها از آزادی کامل برخوردار بود. امام پس از قرن ها که حقوق زنان ضایع شده بود و آنان ملعبه ی دست جنایتکاران زر و زور قرار گرفته بودند؛ عظمت روحی، شخصیت و شرافت و عزت واقعی شان را به آنان نمایاندند. ایشان مصداق واقعی مساوات و عدالت و همدلی و همکاری در خانه را چون جدشان علی(ع) تحقق بخشیدند. ایشان برای مراقبت از فرزندان با مادرمان نهایت همکاری را می کردند و شبها دو ساعت ایشان استراحت می کردند و مادرمان از ما نگهداری می کرد، دو ساعت مادرمان استراحت می کرد و امام از ما نگهداری می کردند. 📚:پا به پای آفتاب
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله امام نظم و دقت بی نظیری در کارها داشت. طوری که ما ساعتهای خود را با حرکات و عبادتهای امام کوک می کردیم. چون تمام امور ایشان با برنامه ریزی و از روی دقیقه و ساعت انجام می شد. همیشه به من و خانواده تذکر می دادند: "مواظب اخلاق و سیره ی خود باشید." خودتان را نگیرید و تکبر نکنید. از این رو، هیچ کدام از افراد خانواده، حتی خود من یادم نمی آید که مسئله ای مطرح بوده باشد که ما خانواده امام هستیم و یا اینکه پیش آمده باشد که دخترانم خودشان را بگیرند. امام ما را کم نصیحت می کردند. از هفت سالگی در تربیت دینی دقت داشتند. یعنی می گفتند: "بچه ها از هفت سالگی نماز بخوانند. بچه ها را وادار به نماز کن، تا نه ساله شدند، عادت کرده باشند." 📚: پا به پای آفتاب
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله شاه و آمریکایی ها می دانستند که امام اهل سازش و عقب نشینی نیست. حضور آزادانه ایشان در ایران، بزرگترین خطر برای رژیم بود و امام از هر فرصتی برای افشای وابستگی های رژیم استفاده می کرد. از سوی دیگر بازداشت امام در ۱۵ خرداد، موجب قیام گسترده ی در اکثر شهرهای ایران شد. هر گونه سوء قصد به جان امام، می توانست بساط رژیم پهلوی را در بپیچید. این را مردم در روز دستگیری امام ثابت کردند. امام، مرجع دینی و بازگو کننده ی درد و رنج مردم و رهبر قیام آنان بود و رژیم نمی توانست او را برای مدت طولانی در زندان نگه دارد. راهی به جز دور کردن امام از صحنه ایران باقی نماند و ایشان را تبعید کردند. تا رابطه عمیق امام با مردم قطع شود. 📚پا به پای آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* 🎥 ناگفته هایی جدید درباره پیراهنی که حاج قاسم در منزل آویزان کرده بود 💢ماجرای تلخ و درد آور جدا کردن گوشت بدن شهید مغنیه توسط حاج قاسم سلیمانی رفیق دیرینه اش از زبان همسر شهید توبه ایها
*﷽* سردار سلیمانی:🎤 من قاسم سلیمانی به خدای حاضر و ناظر در جمع ما وبه روح حسین قسم می خورم ، اگر پدر و مادرم و بچه هایم را جلویم می کشتند ، تحملش برایم راحتر بود‌ از شنیدن خبر شهادت حسین! چون حسین، شهیدی بود از اسلام! حسین دنیایی بود با عظمت و حسین ، حسین بود. ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️ برادرها و خواهرها در قیامت هیچ چیز به دردمان نمی خورد، تنها چیزی که در روز قیامت به درد من و شما می خورد اعمال ماست. پس بیایید با عبرت از تاریخ به وظایف دینی خود به بهترین صورت عمل کنیم. 📚 : انار و آیینه 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ‏برای پیوستن به کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز این پیوند را دنبال کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 ارتباط با خادم کانال @sardar_zakizadeh https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
*﷽* دو یار ، دو همراه ، دو همسر عاشق شهادت ، دو شهید 📝 هنـوزچند ماه از ازدواج لیلا و احمد نگذشته بود ڪه احـمدتصمــیم گـرفت به زیارت امـام رضـا(ع)برود. قصدش این بود که بعد از آن به جبهه برود و بیشتر نگران این بود که درجبهه شهـید شود، اما همسرش رابه مسافرتی نبرده باشد. لیلا پرسیـد :مگر این مدت که همه جا با هم بـودیم به شـما سخت گذشته که می خواهی تـنها شهـید بشی! احمـد بیـست سـاله تا این سـن همه ی وقـتش را در راه پیـروزے انقـلاب گذاشـتہ بـود و همـین نقـطه ی مشتـرک آنها بود اما تمام حـدیث دلداریشان نبود خندید و گـفت :نه لیلا جـواب داد :پس مامے رویم زیارت آقا امام رضا(ع) و بعـد بر می گـردیم. واگـرقـرارباشـد سعـادت شـهادت نصیـب کسے بـشه هردوے ما باهم شهـید می شیم. درمسـیر برگشت از مشهد، وقتی در مسافـرخانہ اے برای استـراحت ڪوتاه اقامت گزیدند، مـنافقان آن مسافرخانه را برای ضدیت با نظام اسلامی بمـب گذاری کردند. و آن دو روح به هم پیوسته با هم به دیدار معشـوق شتافتند💞🕊
*﷽* در محضر یاران عاشورایی سردار در دفاع مقدس محمد امیری از نفرات برتر واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله و دست چین شده توسط حاج قاسم سلیمانی بود. او واقعا از روی عشق کار می کرد. وقتی بچه ها به شناسایی می رفتند آیه وجعلنا می خواندند. امیری واقعا به این آیه ایمان داشت. از هیچ چیز ترس نداشت. همیشه بچه ها را نصیحت می کرد و می گفت : شما می خواهید بروید شناسایی ترسی از هیچ چیز نداشته باشید. قبل از اینکه دشمن جلوی شما باشد، خدا بالای سر شماست. او هیچ وقت نماز شبش ترک نشد. 📚 : حاج قاسم-۲ 🌷
شهیدان را کجا ما می شناسیم شهیدان را شهیدان می شناسند در مکتب شهادت یاران عاشورایی سردار سلیمانی در دفاع مقدس سردار عشق شهید حاج قاسم میر حسینی🌷 دفترچه خاطرات سردار سلیمانی:💌 من با گریه های نافله شب این شهید بزرگوار از خواب بیدار می شدم.او در صحنه نبرد هم یک مالک اشتر به تمام معنا بود که لشکر به او پناه می برد. من هنوز در صحنه های سخت جنگ سوریه به او توسل می جویم. او سید الشهدای سیستان و بلوچستان بود. 🎤 روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سردار شهید حاج قاسم میر حسینی جانشین لشکر ۴۱ ثارالله حاج قاسم های لشکر ثارالله کرمان در دفاع مقدس ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار سردار سلیمانی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
*﷽* راه سردار ، کلام سردار قُدسیت و تقدس از ویژگی‌های دفاع مقدس بود.فضای فرهنگی حاکم بر جبهه‌های ما هیچ شباهتی به جنگ نداشت. در حالی که جنگ ها مجموعه ای از خشونت است ، در جبهه های ما عشق ، عرفان و محبت موج می‌زد. 📓 : برادر قاسم