#ضیافت_شهدا
به او گفتم: تو که این همه کار برای مردم انجام میدهی، برای خودت خانه ای هم دست و پا کردی یا نه؟؟؟؟
گفت: بله، دارم برای خودم خانه درست می کنم.
گفتم: می خواهم خانه ات را ببینم!!!! گفت: من در آن دنیا دنبال خانه ساختن هستم.....
آری شهدا خانه ای ساختند از عشق وهر #پنجشنبه ما با اشتیاق به مهمانی شان می رویم شما هم دعوتید....
وعده ما امروز گلزار شهدا
یاد شهدا با صلوات
میگفت: نمیروم شهید شوم، میروم که بکشم ،آنقدر میجنگم تا ریشه تکفیری را بخشکانم..
یک آرم ۳۱۳ روی لباس آقاحسین بود که برایش مهم بود.
یکی از آرمهای حزبالله عراق است که عدد ۳۱۳ را نشان میدهد همراه با یک اسلحه.
آن آرم را به هیچ کس نمیداد و میگفت:
"من یکی از ۳۱۳ یار امام زمان(عج) هستم."،
این را با قاطعیت میگفت و اعتقاد داشت.
🌷 شهید مرتضی حسین پور شلمانی(حسین قمی)
شهادت: ۱۳۹۶/۵/۱۶
استان حمص، جنوب سوریه
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
°•|🍃🌸
🔴 #شهیدیکهماهعسلشبهجبههرفت
🔹برای خواندن خطبه عقد، رسيده بودند خدمت حضرت امام. امام بعد از اجرای عقد، مقداری وجه نقد هديه داده بودند بهشان تا با آن بروند مشهد زيارت و به اصطلاح #ماه_عسل.
🔹حسين هديه را از دستان مبارك حضرت امام قبول كرده بود، اما وقتی از محضر ايشان مرخص شده بود، جلوی در پاكت پول را داده بود به مرحوم آقا سيد احمد و گفته بود: خيلی دوست دارم به پيشنهاد آقا عمل كنم و بروم زيارت، اما هر چه فكر میكنم میبينم زيارت را پس از جنگ هم ميشه رفت!
و بعد به همراه خانمش راه اهواز شده بودند.
°•{علمـــــدار جبههها
#شهید_حاجحسین_خــرازی🕊🌹}•°
یادش با صلوات
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
سردار شهید مهدی زین الدین
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها هم شما را نزد اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
حسین جانم ❤️
شب جمعہ حرمت بوے محرم دارد
بانویے ڪنج حـرم مجلس ماتم دارد
شب جمعہ شده و باز دلم رفت حــرم
دل آشفتہے من، صحن تو را ڪم دارد
اللهم ارزقنا توفیق الزیارة الحسین(ع)
یاد امام و شهدا دل و می بره کرببلا
شادی روح امام و شهدا صلوات
♥️🕊♥️♥️🌷♥️
بعد از سونوگرافی بهش زنگ زدن و گفتن بچه ت #پسره...
خندید و گفت : خدارو شکر که سالمه♥️
گفتن شوخی کردیم بچه ت #دختره..
باذوق چند بار پرسید جدی میگین؟ واقعاً دختره؟😍😍😍
از خوشحالی سر از پا نمی شناخت
#اسمشو از قبل انتخاب کرده بود
♥️ #زینب♥️
🌺 زینت پدر🌺
🌼 ۹۳/۵/۱۶🌼
#پــــــــدر
بلندترین شعر عاشقانه ی یک #دختر
🌺دخترعزیزم همیشه درکنارت هستم💞
🎈تولدت مبارک🎈
زینب خانم نازدانه ی شهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
یاد عزیزش با صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#عاشقانه_شهدا😍
💕قهر بودیم، درحال نمازخوندن بود💕
💕نمازش که تموم شد، هنوز پشت به اون نشسته بودم...و
کتاب شعرشرو برداشت و با یه لحن #دلنشین شروع کرد به خوندن...
ولی من باز باهاش قهر بودم!!!!!
کتابو گذاشت کنار...بهم نگاه کردو گفت:
غزل تمام...
نماز تمام...
دنیا مات...
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!
باز هم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبار پرسید: #عاشقمی؟؟؟😍
سکوت کردم....
گفت : "عاشقم گر_نیستی لطفی بکن نفرت بورز 😊
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند ..."
.
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمـــــی مگه نه؟؟؟؟؟☺️
گفتم: نـــــــه!!!!!
.
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری ...
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری ...😊
.
زدم زیر خنده و روبروش نشستم....
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...😍
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم...
خدارو شکر که هستی....☺️
راوی:مرحومه ملیحه حکمت
#همسر_شهید_عباس_بابایی
🌷#شادی_روحشون_صلوات🌷
#زیارت بر شانہ های پســر
#مادر شهید شفیعی هنوز کربلا نـرفته .
شبی در خواب علی بهش می گه : روی شانه هایم بنشین تا ببرمت #کربلا .
مادر می نشیند و کربلا از شانه های پسرش پیاده می شود .
💟علی نخی به دستش می دهد وسر دیگر نخ را به دست خود می گیرد . قبرامام حسیــن (ع) و امام علـی(ع) و بقیه را بهش نشان می دهد . مادر برای زیارت می رود وبر می گردد .
باز بر شانه های #دست_پرورده شهیدش می نشیند وبه خانه باز می گردد .مادر از خواب می پرد .بوی عطـ✨ـری فضای خانه را تا مدتها پر کرده بود .وهر کس به دیدار ننه سکینه می آمد از این #گلابـــ🌸 خوش بو درخواست می کرد و #ننه_سکینه هم به اجبار می گفت : شیشه گلابی روی فرش شکسته وریخته که چنین بویی پخش می شود .
آری ،راهی که به قیمت خون پاکشون باز شد . #پس روا نیست مادر عزیز شهید در حسرت زیارت یار بماند.
#سردارشهید_علی_شفیعی
یاد عزیزش با صلوات
♥️🌷♥️🌷♥️🌷♥️
#راه_رجایی✔️
تعویض موڪت فرسوده ڪف اتاقش را ڪه مبلغ ناچیزی میشد نپذیرفت .
گفت : من چگونه نخست وزیری باشم ڪه روی موڪت با ڪفش راه بروم اما باشند مردمی محروم ڪه چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند .
#رئیسجمهور
#مردمی
#مسئولین_واقعی
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
یاد عزیزش با صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
﴾﷽﴿
.
همسر شهید روحالله قربانی:
.
به محضر حضرت آقا، رهبر خوبان که رسیدیم بعد از درد و دلها به ایشان گفتم:
حضرت آقا، روحالله چند ماه قبل از شهادتش به من گفت:
_ صدای پای امام زمان میاد، میشنوی؟
باور کن که من صدای پای امام زمان رو میشنوم.
.
حضرت آقا لبخند زدند. لبخندی شیرین و عمیق که خیلی برایم جالب بود. سرشان را تکان دادند و فرمودند: خوش به سعادتش.
شادی روحش صلوات
✅ شهید ذوالفقاری و در خواست گمنام کار کردن برای شهید هادی
شهید هادی ذوالفقاری و سید علی مصطفوی پیش از تهیه کتاب سلام بر ابراهیم به دنبال خاطراتی از شهید هادی بودند
آنها مصاحبه های شان را در اختیار گذاشتند تا در کتاب سلام بر ابراهیم استفاده شود
هر چند سید علی را می شناختم اما برای بار اول بود که هادی را می دیدم.
او با لخند همیشگی اش از من خواست که برای تهیه کتاب شهید هادی، اخلاص و گمنامی را سرلوحه خود قرار دهم تا کاری ماندگار صورت گیرد..
و این درس بزرگی بود که در سال 86 به ما داد.. در حالی بود که سن زیادی نداشت..
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
شادی روحشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#ڪلیپ شهید مدافع حرم #مهدی_قره_محمدے🌷
📜 در حال نوشتن وصیت نامه و خداحافظے براے آخرین بار...😔
📖#وصیت_نامه
💐#خداحافظـے
🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤وداع برادرانه❤
داداشش میخواد بره سوریه گریه میکنه ببینید برادرش چی بهش میگه😔
👈اگه دلت شکست اللهم عجل لولیک الفرج رو یادت نره👉
شهید علی اصغر الیاسی🌹
☘☘☘☘
#شادےروحش_صلوات🌸✨
با قطارازکرمان عازم جبهه شدیم ازمسیر خرم آباد که می گذشتیم قطار ایستاد وقت خوبی بود که #نماز بخوانیم
هنگام ظهر بودسیدجواد یک سنگ داغی رابرداشت وبه من دادو گفتم :خیلی داغـ🔥ـ است گفت:با این سنگ نمازبخوان که:
💢 ۱- بیاد #قیامت باشی
💢 ۲- بالمس کرد ن سختیـها به فکر #نعمت های خداوند باشید
و خودش با همان #سنگ_داغ شروع به نمازخواندن کرد
راوی :خوا هر شهید
#شهید_سید_جواد_حسینی_جوشانی
قبل از ماموریت آخرش به سوریه پایش در فوتبال شکسته بود برای اینکه زودتر برود سوریه، زودتر از موعد گچ پایش را در آورد کمی می لنگید اصرار می کردم برود عصا بگیرد قبول نمی کرد ته دلم فکرش را هم نمی کردم با این پا برود مأموریت.
خوشحال بودم که به مأموریت نمی رود اما محمود می گفت: «خانم، تو دعا کن هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد»
گفتم: «آخر تو چطوری می خواهی توی درگیری با این پایت فرار کنی؟»
خندید و گفت: «مگر من می خواهم فرار کنم؟ آن قدر می جنگم تا با دست پر برگردم من و فرار؟ »
منبع: کتاب شهید عزیز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت همسر شهید
#شهیدجاویدالاثر_محمود_رادمهر ❤️
یادش با صلوات
#سیره شهدا
❇️ویژگی های اخلاقی شهید:
🌹1.هميشه سعي داشت با مردم #مدارا كند و بين آنها صلح و آشتي برقرار نماید.
🌹2.نسبت به #خانواده رفتار خوبي داشت و مرد #متواضع و سخاوتمندي بود.
🌹3.شهيد شيخ شعاعي دفتر خاصي داشت كه در آن #برنامه روزانه خود را يادداشت مي كرد
و به اين ترتيب
وقت خود را #تنظيم مي كرد!!!
كه چه مدت را براي #عبادت
و چه مدت براي #درس و #مباحثه
و چه مدت براي #استراحت
و ...
قرار دهد...
🌹 و دقيقا به آن #عمل مي كرد
و حاضر نبود لحظه اي از #عمرش را به #بطالت بگذراند.
#شهید_شیخ_محمد_شعاعی
شادی روحشان صلوات بفرستید
شهـید🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
یــادت باشــد
شهیــد اسـم نیســت،
رســـم است!!!
شهیــد عکس نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی
فراموش بشـــود!!!
شهیــد مسیــر است،
زندگیـست،راه است،
مــرام است!
شهید امتحـان پس داده است..
شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!
عشق من ، فرمانده من
عارف شبهای شلمچه
سردار شهید مسعود زکی زاده🌷
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
✍ شهیدی که یقهی مسئولینِ اشرافی را میگرفت...
محمود ساده زیست بود و با اشرافیگری مبارزه میکرد. رفته بود درِ خانهی یکی از مسئولینِ سرشناس و بهش گفته بود: ببخشید! من یک سوال دارم: شما پولِ خریدِ خونه توی این محلۀ گرانقیمت و اشرافی رو از کجا آوردید؟ مگر من و شما اینجا انقلاب نکردیم؟ من و شما کجا، این محله کجا؟
📌خاطرهای از زندگی شهید محمود اخلاقی
📚منبع: کتاب نذر قبول ، صفحه 42
#شهیداخلاقی #مبارزه_با_اشرافیگری #مسئولین #ساده_زیستی #امر_به_معروف #نهی_از_منکر
شادی روح مطهرش صلوات
🌸 هر کاری می کنی در جوانی بکن
اواخر سال ۶۷ اول ماه شعبان بود که خدمت آقا رسیدم. مفاتیح دستشان بود و می خواستند دعاهای مخصوص ماه شعبان را بخوانند. تا رفتم خداحافطی کنم که مرخص شوم فرمودند: «هر کاری که می خواهی بکنی در جوانی بکن، در پیری باید بخوابی و ناله کنی».
📚 منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی؛ (جلدسوم،صفحه ۱۰۷)
🗣راوی:حجه الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی
شادی روح مطهر امام صلوات