eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی سر قبر علیرضا بودم که متوجه خانمی شدیم که شدیدا گریان بود. از ایشان سوال کردم که آیا شما علیرضا را میشناسید؟! خانم گفت: که من شهید رو نمیشناسم روز تشییع شهید من در امامزاده بودم که دیدم تشییع شهید است به شهید گفتم اگر تو واقعا شهیدی پس برای من کاری کن من فرزند دختری دارم که نمی تواند صحبت کند و سه پسر بیکار در خانه دارم کمکم کن. این اتفاق گذشت چند روز بعد دخترم در خانه یکدفعه مرا صدا زد و درخواست آب کرد باور نمیکردم شهید اینقدر زود جوابم را بدهد کمتر چند روز بعد یک نفر درب خانه ما آمد و پرسید خانم شما سه پسر بیکار دارید من با تعجب پرسیدم بله چطور مگه؟؟ایشان آدرسی به من داد و گفت فردا بگویید بیایند سرکار.... 🎤راوی: مادر شهید
🔰زندگی به سبک شهید عباس بابایی تراشهٔ کبریت را در جاظرفی انداخت و به طرف در رفت. از پشت چشمی نگاه کرد. عباس است! در را باز کرد. - چه عجب از این طرف‌ها؟! - برای مأموریتی آمدم به پایگاه. گفتم سری به تو بزنم. نگاهی به لباس پرواز او انداخت. - لباس را در بیاور. عباس بلند شد تا لباسش را درآورد. روح‌الدین نگاهی به او انداخت؛ وصله‌ای بر سر زانو! - هنوز همان اخلاق دانشجویی را داری؟ بابا دیگر برای خودت کسی هستی. عباس بابایی خم شد و وصلهٔ سر زانویش را نوازش کرد. - می‌دانی رفیق، این وصله را به نفسم زدم تا زیاد بلندپروازی نکند. 📚: آواز پرواز
صبح شهادت حاج قاسم من و همسرم که خبر را شنیدیم، منقلب شدیم. من به پهنای صورت اشک می‌ریختم و همسرم درحالیکه بغض کرده بود و حالش بد بود می‌گفت، چرا گریه می‌کنی؟! ایشان آرزویشان شهادت بود. زمان گذشت تا اینکه چهلم شهادت همسرم با سومین سالگرد حاج قاسم سلیمانی در یک روز شد. زیاد شنیدم که حاج قاسم برای دختران و خانواده های شهدا پدری می‌کنند، کاش ایشان زنده بود و برای فرزندان من هم تکیه گاه بود اما ناامید نیستم مطمئنم از آن سر دنیای مادی هم دست محبتشان روی سرفرزندانم خواهد بود... 🎤راوی: همسر شهید مدافع امنیت حاج شیخ محمد مویدی که به دست اغتشاشگران در شیراز به شهادت رسید. 🌷 🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
🔰غیرت دینی در سیره سردار شهید علی چیت سازیان مبصر کلاس مان ضیغم سیبیل مشهور بود. یک گنده لات بد دهان مشروب خوار. با معلم تاریخ مان که یک ساواکی بود ارتباط داشت. معلم دینی مشغول درس دادن بود. ضیغم بدمستی اش کل کرد. با کاردش کوبید روی میز جلوی کلاس و شروع کرد به فحاشی کردن به خدا و پیغمبر (ص). همه مات شان برده بود. علی که قدش تا کمر ضیغم هم نمی رسید، خونش به جوش آمده بود. در یک چشم به هم زدن خودش را از روی میز و صندلی ها، مثل یک گلوله به ضیغم رساند و با کله کوبید به صورتش. دماغ ضیغم و سرِ علی هر دو خونی بود. 🎤راوی: حسین بختیاری 📚کتاب دلیل
💌کلام شهـــــــــــــــــــید شهید عبدالحسین یوسفیان🌷 من خود را در حدی نمیدانم که بخواهم نصیحت یاپندی داشته باشم. نمیدانم. فقط درچند جمله میگویم که اولا برای غربت ودلخونی حضرت بقیه الله آقا امام زمان(عج) و تعجیل در فرجش زیاد دعا کنید. ثانیا پشتیبان ولایت فقیه باشید. ثالثا حجاب وعفت رارعایت کنید. ✾࿐ᭂ༅•🕊🌷•༅ᭂ࿐✾
دهه کرامت گرامی باد السلام علیک یا علی بن موسی الرضا پرداخت صدقه اول ماه(ذی القعده) برای کمک به شش(۶) بچه یتیم جهت زیارت مشهد مقدس و یک نفر از خانواده یتیمان برای زیارت کربلای معلی انشاالله که شما هم ثواب زیارت را ببرید شماره کارت 6037997553000630 ابوالفضل ایزدی بیدانی بانک ملی بیا تا بر آریم دستی زدل که نتوان بر آورد فردا ز گٍل یتیمان هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستند
در مکتب شهادت در محضر شهدا سردار شهید سرلشکر خلبان فرمانده نیروی هوایی عباس بابایی 🌷 ✳️ وصلهٔ نفس! 🔻 تراشهٔ کبریت را در جاظرفی انداخت و به طرف در رفت. از پشت چشمی نگاه کرد. «عباس است!» در را باز کرد. - چه عجب از این طرف‌ها؟! - برای مأموریتی آمدم به پایگاه. گفتم سری به تو بزنم. نگاهی به لباس پرواز او انداخت. - لباس را در بیاور. عباس بلند شد تا لباسش را درآورد. روح‌الدین نگاهی به او انداخت؛ وصله‌ای بر سر زانو! - هنوز همان اخلاق دانشجویی را داری؟ بابا دیگر برای خودت کسی هستی. عباس بابایی خم شد و وصلهٔ سر زانویش را نوازش کرد. - می‌دانی رفیق، این وصله را به نفسم زدم تا زیاد بلندپروازی نکند. 📚 آواز_پرواز ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰جایگاه حضرت فاطمه معصومه (س) 🌻امام جواد(ع) می فرمایند: 🌱هر كس قبر عمّه‌ام را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است. 📚: كامل الزيارات، ص ۵۳۶ 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🌻امام على (ع) می فرماید: 🌱پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست. 📚: غرر الحکم۵۸۲۰ میلاد با سعادت حضرت معصومه(س) و روز دختر مبارک باد.💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 افول تدریجی اسرائیل 🎥 شهید سلیمانی: ما هیچ شبی نمی‌خوابیم، مگر به دشمن‌مان فکر می‌کنیم. 💢 بیانات رهبر معظم انقلاب و شهید حاج قاسم سلیمانی درباره افول تدریجی رژیم صهیونسیتی 🌷 🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸روز دختر مبارک دُردونه هایی که شدند تا ما بمونیم... 💐 🌷
پدرش می گفت: پیشوند اسامی فرزندانم را باید غلام بگذارم و پس از آن اسم اهل بیت باشد؛ یعنی فرزندانم غلام اهل بیت هستند... دفعه دوم که از سوریه برگشت با غلام محمد به حرم حضرت معصومه (س) رفتیم و کنار یک ستون نشست و با خود راز و نیاز کرد؛ به گمانم همان روز برات شهادتش را از بی بی حضرت معصومه (س) گرفته بود. 🎤راوی: مادر شهید شهید غلام محمد احمدی🌷 💐 💐
اینجا کنار ضریح شش گوشه امام حسین علیه السلام دعاگو و نایب الزیاره شما خوبان بودم
کنار ضریح مطهر آقا اباالفضل علیه السلام دعاگو و نایب الزیاره شما خوبان بودم
💌کلام شهـــــــــــــــــــید شهید مجید سلمانیان🌷 اگر می‌خواهید برای اموات کاری انجام دهید به نیابت از آن‌ها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر کنید. ✾࿐ᭂ༅•🕊🌷•༅ᭂ࿐✾
نیم ساعتی که حاج قاسم در منزل ما بود فقط مرا دخترم خطاب می کرد. بعد از 32 سال اولین بار بود که حس کردم دارم با پدرم صحبت می کنم. بچه هایم را مثل یک پدر بزرگ مهربان در آغوش گرفت و مدام می بوسید. حال هوای همه ما نگفتنی بود. محمد حسین هم نمی دانم چش شده بود مدام اشک هایش را پاک می کرد. حاج قاسم پیشنهاد داد که از او و بچه ها عکس بگیرم. بعد به محمد حسین گفت کاغذ بیاور می خواهم برای پدرت مطلبی بنویسم. در آن متن به جای پدرم سفارش مرا به همسرم کرد که هوای دخترم را داشته باش... محمد حسین به ایشان گفت: دوست داشتم بزرگ می بودم و مدافع حرم حضرت زینب(س) می شدم. آرزویم این است که در رکاب شما باشم. حاج قاسم گفت: تو باید خودت را برای جنگ با صهیونیست ها آماده کنی و در رکاب آمام زمان باشی. 🎤راوی: فرزند شهید حسین نصرتی 🌷 🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
🔰چکار کنیم که با عالم غیب ارتباط برقرار کنیم و امامان معصوم و شهدا را بتوانیم ببینیم؟ بخشی عجیب از وصیت نامه یک شهید 💢 همیشه با وضو باشید ، قرآن بخوانید. حجاب ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید ، نگاه های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه شهداء را ببینید و زیارت کنید. بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین ( ع ) و عشق را بشنوید و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید. 📚: کتاب بی خیال شهید علی حیدری🌷
🔰 زندگی به سبک شهیدحمیدرضا الداغی ناموس برایش خیلی مهم بود. دخترش هرجا که می خواست برود یا خودش می برد یا به ما می سپرد که مراقب آوا باشیم. نه فقط برای دخترش که همه آدم ها ی توی خیابان هم برایش مهم بودند. چندین بار بهش گفته بودم: بابا به تو چه ربطی داره؟ تو چیکار داری هی به این و اون گیر میدی. دوستانش بهش می گفتند: شاید دلشون میخواد متلک بشنون تو چیکار داری؟ ولی حمید می گفت: نه من خودم دختر دارم خواهر دارم نمی تونم بی تفاوت بگذرم. 🎤راوی: خواهر شهید
یکی از بچه‌ها مزاحم نوامیس مردم می‌شد. به سید میلاد ماجرا را شرح دادم. گفت تو کارت نباشه وایسا کنار. من گفتم الآن است که بزند توی گوش آن پسر، ولی با صحنه عجیبی مواجه شدم! سید طوری با این نوجوان صحبت کرد که من جا خوردم. روز بعد گفتم: سید چی شد؟ من گفتم الآن طرف رو چنان می‌زنی که دیگه نتونه بلند شه. خندید و گفت: یه جور دیگه زدمش!! راست می‌گفت. چنان زده بود که من از فردا آن جوان را در مسجد می‌دیدم. بله. سید میلاد، شیطان درون آن نوجوان را زده بود. سید برای آن شخص وقت گذاشت. آن پسر را در طی یک ماه چنان تغییر داد که من کم آوردم! آن سال همان پسر را با خودش برد و خادم‌الشهدا کرد. 🌷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ﺣﻀﻮﺭﺁﺭﺍﻣﺖ‌ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ‌ﺩﺭﮐﻨﺎﺭﻡ‌ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣـٰﺎﯾﺎﺩﺕ‌ﻣﻬﻤـٰﺎﻥﻫَﻤﯿﺸﮕـﯽﻗﻠـــﺒﻢﺍﺳﺖ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👈شماره کارت جهت واریز ✅ صدقات ✅ رد مظالم به نیت خود و اموات تان ✅ نذورات و اهدا ✅ 🐐گوسفند قربانی و عقیقه🐏 در طرح پویش همدلی اکرام ایتام و نیازمندان 5892101437070432 بنام ابوالفضل ایزدی بیدانی بانک سپه(انصار سابق) دستی برسانید و کمکی کنید تا بچه های یتیم را به مشهد و یک نفر از خانواده یتیم را به کربلا ببریم هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌻امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: 🌱مؤمن چگونه مى تواند مؤمن باشد در حالى كه از قسمت خود ناخشنود باشد و منزلت و وضعيت خود را ناچيز شمارد با آن كه كه حاكم بر او (و تعيين كننده سرنوشتش) خداست🖇 📚: بحارالانوار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک روز قبل از اولین یادواره شهدای مهاجر، در مشهد بودیم، صبح رفتیم هتل آن زمان آقای رئیسی مسؤول تولیت آستان قدس بودند. حاج‌قاسم و ابومهدی المهندس در جمع لشکر فاطمیون صبحانه صرف می کردند.  حاج‌قاسم به ابومهدی المهندس گفتند صبحانه‌ات را بخور و پرحرفی نکن. پیگیر این شوخی شدیم و پرسیدیم جریان چیست؟ حاج‌قاسم با خنده گفت: چیزی نگویید که اگر تعریف کنم در جلسه راهش نمی‌دهید، اصرار کردیم که به کتی که تن ابومهدی بود اشاره کرد و گفت: هرزمان این کت را می‌پوشد یک بلایی سر ما می‌آید. در خط عملیاتی فلوجه به ابومهدی گفتم سریع آماده شو تا با سرعت برویم، اگر غفلت کنیم پل بسته می‌شود، گفت صبر کن! کت من خشک نشده است.کت را پوشید و رفتیم، اگر ۳۰ ثانیه زودتر می‌رسیدیم از پل رد می‌شدیم، ما دیدیم که جلوی‌مان پل را زدند، به او گفتم همین را می خواستی؟ به خاطر یک کت همه را به فنا دادی. قبل از اینکه از عراق به سمت مشهد بیاییم هم دوباره همان کت را برداشت، گفتم ابومهدی کت را بگذار سر جایش، گفت این را بگذارم تو برایم کت می‌خری؟ من همین یک کت را دارم. دوباره چرخ‌های هواپیما باز نشد، آنها به‌خاطر وحشت مردم اعلام نکردند و هواپیما دور می‌زد، از کابین سؤوال کردم که به من اطلاع دادند، بالاخره مشکل حل شد و ما نشستیم، آمدیم پایین گفتم دیدی دوباره.  ما آن روز به خاطره شیرین حاج‌قاسم و لحن بیان ایشان خیلی خندیدیم که هیچ وقت آن روز را فراموش نمی‌کنم. 🎤راوی: خالق جعفری؛ مسئول تیپ فاطمیون 🌷 🌷لینک کانال مکتب سردار سلیمانی 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
📸زیباترین جوان ایرانی در سال ۱۳۳۸ 👆این عکسِ زیباترین جوان ایران در سال ۱۳۳۸ است که بر روی جلد مجلات آن سال منتشر شد. سال‌ها بعد و با آغاز جنگ، این جوانِ زیبا که دیگر مبارزی کارکشته شده بود، به عنوان فرمانده گروه چریکی فدائیان‌اسلام با ۷۰ ـ ۸۰ نفر از اهالی جنوب شهر که زیرپیراهنی و شلوار کُردی لباس رزم‌شان بود، به خرمشهر رفت. او نه تنها قدرت ابتکار عمل را در آبادان از دشمن گرفت، که خواب‌های شوم او را برای تصرف کامل اهواز به کابوس بدل کرد. 🌷