#شهیدآنه🕊
#شهیدسیدیحیی_سیدی🌷
زندگی ما خدایی بود و مسیر آن الی الله بود سختی هایش برایمان قابل تحمل بود.
شاید برای جوانان امروز اصلا اتفاق نیفتد که زن و شوهر خیلی با هم صحبت کنند. اما ما آن روزهایی که همسرم در خانه بود، می نشستیم و ساعت ها با هم صحبت می کردیم.
همیشه هم در خانه کمک می کرد. قرار بود وقتی در جبهه هست من در خانه کار سنگین انجام ندهم و ایشان برگردد و کارها را با هم انجام دهیم.
اگر لباسی می شستم. او در کنارم آب می کشید و با هم پهن می کردیم. کارها را با هم تقسیم می کردیم
به من می گفت: قرار نیست شما برای من کار کنی و من شما را به زحمت بیندازم. اگر کاری هم در خانه انجام می دهی، وظیفه ات نیست بلکه لطف میکنی...
🎤راوی: همسر شهید
جهان معرکهی امتحان است برادر و
بهترین ما کسی است که از بهترین
آنچه دارد ، در راه خدا بگذارد ..
#شهیدآوینی🌷
#شبتون_شهدایی🌷
🌻 امام رضا علیه السلام میفرمایند:
🌱 از ما نیست کسى که همسایه اش، از بدى هاى او در امان نباشد.
📚: عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#اللهم_بحق_زینب_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیری که کبیر شد...🌷🕊
#شهیدامیرعبداللهیان🌷
بِہ أنـــــدٰازه ،
⇠دونــِـــہ دونـِــــہ أشـــــکهـــٰــایےکِہ↡↡
⇇زائـــــرٰات مُوقِـــــع دیـــــدَنِ،
◇◇«مَـشهـَــــدت𔘓» مےریـــــزَن⇢
_﴿دوستـــِــتدٰاریم یــٰـــاامــٰـــامرضــــــٰام𑁍⇉﴾
#یــٰـــاامــٰـــامرضــــــٰام💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هࢪکۍباشہیدابسټضࢪرنڪرد...🌷🕊
یادشهداکمترازشهادتنیست🌷
باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور🌷
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایستگاه حاج قاسم ♥️
سردار عشق حاج قاسم سلیمانی:
«من با این پاها در حَرمت پا گذاردهام، دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع كردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمتِ آن حریمها، آنها را ببخشی.»
بخشی از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍زندگی این عالم در میان دو عدم معنا می گیرد…
#شهید_سید_مرتضی_آوینی 🌷
ایستگاه شهدا 🌷
سردار شهید محمد بروجردی🌹
توي جو آن روز کردستان خنده رو بودن واقعاً نوبر بود. مسئول باشي و با آن سر و ريش بور و آشفته هزار تا کار بر عهده ات باشد و هزار جاي کارت لنگ بزند و هزار جور حرفت بهت بگويند و هر روز خبر شهادت يکي از بچه هايت را برايت بياورند و چند بار در روز بخواهي نفراتت را از کمين ضد انقلاب دربياوري و نخوابي و نقشه بکشي و سازماندهي بکني و دست آخر هنوز بخندي واقعاً که هنر مي خواهد بعضي از بچه ها توي اوقات استراحت جدول درست مي کردند توي يکي از اين جدول ها نوشته بود مردي که هميشه مي خندد… جوابش يازده حرف بود يکي با مداد توش نوشته بود محمد بروجردي.
بقيه هم ياد گرفته بودند از اين جدولها دست مي کردند. مي نوشتند توپ روحيه، مسيح کردستان، باباي بسيجي ها …
#شهیدآنه🕊
#شهید_حسن_باقری🌷
بچهها از اين همه جابهجايي خسته بودند. من هم از دست بالاييهاخيلي عصباني بودم. به حسن گفتم «ديگر از جای مان تکان نمی خوریم، هرچه ميشود، بشود. بالاتر از سياهي كه رنگي نيست.
حسن خيلي شمرده گفت: بالاتر از سياهي، سرخي خون شهيد است كه بر زمين ميريزد.
گفتم؛ خسته شديم، قوهي محركه ميخوايم.
دوباره گفت: قوهي محركه خون شهيد است.
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷