eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
در مکتب شهادت در محضر شهدا دلنوشته زیباے #سردارشهید_محسن_زهتاب معروف به عقاب کردستان: فڪر میڪنم که من لیاقت #شهادت را ندارم شهدا بی گناهند، اما منِ گناهکار دوست دارم #شهید بشوم شهادت همت میخواهد، شهادت لیاقت میخواهد من هیچکدام را ندارم و به حال خود تأسف میخورم خدایا! به ما توفیق شهید شدن در راهت را عنایت کن با خودم فکر می کنم که آیا میشود روزی در شروع نام من واژه ی شهید به کار برده شود و بگویند: "شهید محسن زهتاب"... آیا می شود که برادران من، خانواده من نام مرا با افتخار بیان کنند؟ #دفاع_مقدس #شهید #شهادت #فرمانده_سپاه_کردستان روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات #عشق_فقط_شهدا 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در محضر شهدا در خواست شهید مدافع حرم از رهبر انقلاب اسلامی دفترچه خاطرات📜 زمانی که شهید مجیری دانشکده افسری را تمام کرد٬ برای جشن فارغ التحصیلی مقابل رهبر رژه رفت☺️👌؛ زمانی که در جشن ٬ بین سخنرانیِ افراد وقفه ایجاد شد ٬➖ ایشان بلند شد و به رهبر انقلاب گفت: 🕊آقا دعا کنید من شهید بشوم🕊 #شهید_مدافع_حرم عبدالرضا مجیری روح امام و شهدا بویژه شهدای مدافع حرم شاد به برکت صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا #سردار_شهید_محرمعلی_مرادخانی رفته بودیم با هم کربلا، ایام اربعین در پیاده روی اربعین دقیقا در #بین_الحرمین بود که خبر سفر به سوریه را به او اطلاع دادند و بدون اینڪه وارد حرم امام حسین(ع)بشود بہ آن حضرت سلام داد و گفت: ارباب،خواهرت مرا احضار کرده.به سوے مهران و تهران حرکت کرد و 5 روز بعد در سوریه به #شهادت رسید. #شهادت: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ روحش شاد و راهش پر رهرو باد شادی روحش صلوات
در مکتب شهادت در محضر شهدا عشق به امام و کربلا شهدا را می برد به جبهه ها #شهیدی_که_باشناسنامه_خواهرش به جبهه رفت! ✍زمان انقلاب بيش از 9 سال سن نداشت در سخنراني و #تظاهرات شبانه شرڪت ميڪرد. 🍁با آنڪه #کودکی_11 ساله بود #شناسنامه خواهر بزرگتر خود را برداشته و فتوڪپی از آن گرفته و مشخصات خود را جايگزين نموده سپس یک ڪپی ديگر گرفت و بدين ترتیب سن خود را بالا برد و 16 ساله نمود و در آبانماه 1359 درس و مدرسه را رها و توسط بسيج به منطقه اعزام شد چند ماهي نگذشته بود که به #عضويت سپاه پاسداران درآمد 🍁علاقه وافر او به ائمه اطهار و اسلام در سال 1363 او را به حوزه علميه کشاند 🍁سرانجام در عمليات ڪربلای 4 در ديماه سال 1365 در سن 17 سالگی در منطقه #شلمچه و با مسئولیت #بیسیم_چی گردان و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلوی چپش به فيض شهادت رسيد🕊 #شهید_محمدجعفر_آقایی روحش شاد و یادش گرامی باد شادی روحش صلوات 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: همسرداری و مهربانی معلم مربوطه: سردار شهید #اسماعیل_دقایقی ✍️...یک بار سر یک مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم؛ هر کدام روی حرف خودمان ایستادیم؛ او عصبانی شد؛ اخم کرد و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه بیرون رفت. شب که برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت می خواهم.» می گفت: «نباید گذاشت اختلاف خانوادگی بیشتر از یک روز ادامه پیدا کند...» 📚«نیمه پنهان ماه/ جلد چهارم/ صفحه 37» کاش زندگی به سبک شهدا را می آموختیم اسماعیل جان فرمانده دلاور روحت شاد و یادت تا ابد جاودان باد شادی روحش صلوات 🕊🕊❤️❤️🕊🕊
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: عشق به اهلبیت(ع) هميشه پارچه سياه كوچکی بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش... روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا". همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت.... كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند. در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود. حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد. پ.ن: #معبرهای ما فرق میکند با معبرهای شما!! نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ... #فرمـــانده! تخریبچی هایت را بفرست ... اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ... #گناه احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را .. #فرمانده_ی_گردان_تخریب #سردارشهید_محسن_دین_شعاری #گردان_تخریب #میخواهم_مثل_تو_باشم محسن جان قرار بود راهت را ادامه دهیم ، اما ما راحت ادامه می دهیم #شهدا شرمنده ایم😔 روحش شاد و راهش پر رهرو باد به برکت صلوات 🕊❤️🕊
در مکتب شهادت در محضر شهدا #راه_شهید_ڪلام_شهید 🍀وقتی پدر #دلیل رفتن او را به سوریه می پرسد، می گوید: اگر من نـروم همین تڪفیری ها در کازرون مردم را #سـر می برند 🍀و من به یقین رسیده ام ڪه جهاد بر من واجـب است و باید از اسلام و ڪشورم دفاع کنم... #شهیدمدافع_حرم_محمد_مسرور #شهادت: ۹۴/۱۱/۱۶ 🕊 روح شهدای مدافع حرم شاد که امنیت را به ما ارزانی داشتند یادتان تا ابد در قلبهای❤️ ما ماندگار خواهد بود #عشق_فقط_شهدا 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در محضر شهدا دفترچه خاطرات همسر رفتیم خریــد عروسی ولی یک کلام با هم حرف نزدیم🙊 هم من خجالت میکشیدم هم محمد. هرکاری بود با خواهرم هماهنگ میکرد. فردای همان روز عقــد کردیم💍 محمد با لباس سپاه اومد من هم با یڪ چادر و لباس سفید نشستیم سرِ سفره عقـد ... یک سفره ســاده نان پنیر سبزی میوه و شیرینے☺️ عقد ڪہ ڪردیم،اذان ظهر بود وضو گرفتیم،رفتیم مسجد.👫 نماز خوندیم و برگشتیم #سردارشهیدمحمداصغری_خواه ❤️ #عشق_خوب_استــ #اگر_یار_خدایے_باشد شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید محمد اصغری خواه #صلوات 💞💞💞❤️💞💞💞
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا #آرزوهای_شهید نماز می خواند؛ در قنوت گفت: اللّهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک... از کنارش رد شدم، به شوخی گفتم: این حرف ها به تو نیامده، بیخودی دعا نکن. وقتی نمازش تمام شد در حالی که چشمانش پر از اشک بود، گفت: مجید آقا، به خدا قسم، به جایی رسیده ام که از خدا، فقط شهادت می خواهم. بعد از شهادت دوستانم، دنیا برایم خیلی تنگ شده. چند روز بعد، بر اثر اصابت موشک هلی کوپتر، به شهادت رسید. فقط نصف بدنش باقی ماند...... 🌷شهید علی اصغر حسینی محراب🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• شادی روحش #صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید پنج تا تیر خورده بود تو سینه اش لحظه آخر بالای سرش بودم دستم را فشار داد و گفت بلندم کن گفتم نه داره ازت خون می ره نمیشه گفت نه بلندم کن به زور بلندش کردم رو بقبله نشست و دست رو سینه اش گذاشت و گفت: السلام علیک یا اباعبدالله(ع) و روح بلندش به آسمان پرواز کرد #شهیدمدافع_حرم_سجاد_عفتی شادی روحش صلوات #شبتون_شهدایی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: حق الناس معلم: سردار شهید ابوالفضل روشنک ابوالفضل در مرغداری به برادرش کمک می‌کرد. چند کارگر دیگر هم در مرغداری بودند که بعضی وقت‌ها برای رفع گرسنگی جوجه‌ای را می‌گرفتند، کباب می‌کردند و می‌خوردند. اما ابوالفضل هیچ‌گاه این کار را انجام نمی‌داد و برای خوردن ناهار یا شام می‌آمد خانه. گاهی اتفاق می‌افتاد که دیر برمی‌گشت و خیلی گرسنه بود، می‌گفتم: «تو هم مثل بقیه یه جوجه‌رو کباب کن و بخور، مرغداری که مال برادرانت هست.» ناراحت می‌شد و می‌گفت: «‌گرچه مرغداری مال برادرانم باشه، این کارِ درستی نیست.» رفتارش نشان می‌داد که چه‌قدر به حق‌الناس اهمیت می‌دهد. 📘 راوی: مریم بیات ترک، مادر شهید کجایید ای شهیدان خدایی کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا شادی روحش #صلوات عشق فقط شهدا 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در محضر مادران شهدا دل سوختگان شهید داده و شهید پرور مادر شهید والامقام عیسی کره ای میگوید 👇 عیسی تک پسر من بود و طلاهایی که حتی برای ازدواج پسرم کنار گذاشته بودم پس از شهادتش برای کمک به جبهه تقدیم کردم. ولی امروز به عنوان مادر شهید از شهرداری تهران و بنیاد شهید کمی دلخورم. من در قبال شهادت فرزندم هیچ چیز از آنها نخواستم و هیچ توقعی نداشتم فقط در چند سال گذشته من برای به نام زدن نام کوچه‌ای به نام پسرم پرونده‌ای را تشکیل دادم ولی با پیگیری‌های متعدد این اتفاق رخ نداد. ما هم احتمال دادیم که عیسی راضی به این کار نیست و پیگیر این پرونده نشدیم. اما هنوز دیدن نام پسرم بر بالای کوچه مان بر دلم مانده است فقط تو دنیا همین یک آرزو را داشتم این هم با تدبیر آنها محقق نشد😔 درود و سلام و صلوات خدا و اهلبیت بر مادران صبور شهدا راستی یک سوال؟ چرا تک پسری که برای حفظ این آب و خاک جان داده نباید حتی نامش بر کوچه ای از این خاک میهن باشد مگر او جز برای حفظ این وطن جان داده؟ من مانده ام چگونه بعضی از این مسئولین فردای قیامت میخواهند جواب خون شهدا را بدهند؟ شهدا بخدا شرمنده شرمنده ایم 😔😢😔😢😔 @sabkezendegishohada
✨🌸سردارشهیدمهدی زین الدین: ✨🌸هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات. شادی روح امام و شهدا #صلوات 💖🌸💖🌸💖🌸💖🌸 🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊
#هوالشهید❤️ #سردار_شهید_ابراهیم_هادی #بخونید #آرزوی_شهادت_و_عمل 🕊باشهدا بودن سخت نیست 🕊باشهدا ماندن سخته 🕊مثل شهدا بودن سخت نیست 🕊مثل شهدا ماندن سخته راه ‌شهدا یعنی... نگه داشتن ‌#آتش در دستانت پس #تقوا پیشه کنیم... شبتون شهدایی ✋
#عکسهای_ماندگار 🌷 ۲۲شهید در یک قاب حدود ۲۴ساعت پس ازثبت این عکس همه کسانی که در عکس دیده می‌شوند، در آغازین روز کربلای ۵، مظلومانه به شهادت رسیدند. شهدا گاهی نگاهی شادی روح امام و شهدا بویژه شهدای عملیات کربلای پنج#صلوات #عشق_فقط_شهدا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سردار پابرهنه شهید علی اکبر رحمانیان روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد شادی روحش صلوات عشق فقط شهدا
در محضر شهدا سردار پابرهنه! در عزاداریهای امام حسین و در سخترین عملیاتها با پای برهنه شرکت میکرد میگفت: مگرشما قصد کربلا ندارید، کربلا را باید با پای برهنه رفت! ایام فاطمیه بود که ترکش سر و سینهاش را برد. از کف پاهای تاول زدهاش شناساییاش کردند. در تمام مجالس و مراسمهای عزاداری با پای برهنه شرکت میکرد. حتی در تظاهراتهای انقلاب پا برهنه بود. در شب و روز پیروزی انقلاب تمام مدت پا برهنه در خیابانها میدوید و کارمی کرد. بعد هم وقتی وارد سپاه و بسیج شد پا برهنه بود حتی در سختترین عملیاتها هم حاضر نبود کفش به پا کند. شب عملیات والفجر8 یعنی همان شبی که سردار پا برهنه جنگ" شهید حاج علی اکبر رحمانیان" آسمانی شد، مسئول هماهنگی اجرای عملیات بود. با پای برهنه کارهایش را پیش میبرد. همین پای تاول زدهاش در شناسایی جسدش خیلی کمک کرد. ایام فاطمیه بود و عزای فاطمه(س) که ترکش توپ، نیم تنه بالای علی اکبر را برد. فقط دو پا از ایشان باقی مانده بود، جنازه قابل شناسایی نبود. بعدازپایان عملیات والفجر8 نتوانستند او راشناسایی کنند.تلفنی با مادرش تماس گرفته بودند تا یک نشانهای برای شناسایی علی اکبر بگیرند،گفته بود:روی کمرش یه خال هست، همون نشونیش باشه. بچه ها پشت تلفن گریه شون گرفته بود که جنازه از کمر به بالا ندارد!به کف پاهای جنازه که نگاه کردند او را شناختند،خود حاج علی اکبر بود،توی والفجر 8 از اول پاهایش رو برهنه کرده بود. نخلستانهای اروند پراز خار وسنگ بود،همون موقع بهش گفته بودند چرا پاهات رو برهنه کردی؟ گفت: اینجا کربلاست و کربلا منطقهای است که حتما باید با پاهای برهنه روی آن راه بروی، ما زائر حسین علیه السلام هستیم و برای زیارت امام حسین علیه السلام باید پا برهنه بود آن موقع حرفهایش را درست نفهمیده بودند، اما بعد از شهادتش یک لقب برایش انتخاب کرده بودند: سردار پا برهنه. روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد شادی روحش صلوات 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
وصیتم، وصیت شهدای عزیز است در متن سردار شهید حاج علی اکبر رحمانیان آمده است: خداوند تبارک و تعالی مرا از گناهان ببخشاید. وصیتی ندارم. وصیتم وصیت شهدای عزیز است. دوستان عزیزم نیز مرا حلال نمایید. امروز که این را مینویسم تنها فکرم اینست که فردا در درگاه باری تعالی مورد دو پرسش بزرگ واقع شوم: 1- زیارت کعبه و عدم استفاده 2- گفتن و عمل نکردن خدایا با لطف و کرم تو به سویت میآیم، هر چند سراپا گناهم. والسلام علی اکبر رحمانیان ـ64/12/20 روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: قول و قرار معلم مربوطه: شهید چمران مادرم توی خواستگاری شرط ڪرد ڪه دخترم ، صبح‌ها باید شیر و قهوه جلوش بذاری و ... خلاصہ زندگی با این دختر سختہ ؛ اما مصطفی همیشہ با اینڪه قهوه نمی‌خورد برایم قهوه درست می‌ڪرد . می‌گفتم : «واسہ چی این ڪارو می ڪنی؟...». می‌گفت : «من بہ مادرت قول دادم ڪه این ڪارها رو انجام بدم .» محبت‌هاش رو ڪه می‌دیدم احساس می‌ڪردم رنگ خدایی بہ زندگیمون داده ✍ : افلاڪیان ، ج۴ ، ص۷ روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
چمرانی که با درد دین دکترای معرفته سر فصل دفتر جنون عکس ابراهیم همته شهدا شما که عاقبت بخیر شدید دعا کنید در این دنیای فانی ماهم عاقبت بخیر شویم مثل شما شرمنده ایم گاهی نگاهی 🕊🕊❤️❤️🕊🕊
در مکتب شهادت در محضر مادران شهدا ام البنین های دفاع مقدس دفترچه خاطرات مادر شهیدان حسن ، حسین و عباس صابری میگوید یک بار که حسن از کردستان آمده بود مرخصی برایم تعریف کرد که: باغ زردآلو در اطراف مقر ما بود؛ بچه‌های بسیجی رفتند به آنجا تا کمی میوه بچینند، کومله‌ها در آنجا کمین کرده بودند؛ خبری از بازگشت بسیجی‌ها نبود، رفتم و دیدم کومله، بچه‌های ما را سر بریدند، آنها را از درخت آویزان کردند و دل و روده‌شان را بیرون ریخته‌اند» چند تا از دوستانمون را از دست دادیم و شهادت شون برام خیلی سخت بود کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی هدیه به روح مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها و امام و شهدا بویژه برادران شهید صابری #صلوات عشق فقط شهدا❤️ زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما 🕊❤️❤️❤️🕊 با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada
در مکتب شهادت پیروان راستین مکتب اسلام یاران واقعی امام روح الله پست و منصب و میز و مقام برای خدمت نه برای فخر فروشی و کسب درآمد با هم بخوانیم خاطره ای از سردار عشق شهید ناصر فولادی بخشدار منطقه جبال بارز جیرفت را تا بهتر درک کنیم تفاوت مسئولین دهه شصت و بعضی از مسئولین فعلی را هدف شهدا از قبول مسئولیت چه بود و به چه فکر می کردند؟ آقا ناصر همیشه تا دیر وقت می ماند و کار ها را انجام می داد یه ماشین سیمان درخواست داده بود که بین مردم منطقه تقسیم کنه جهت انجام کارهای ساختمانی شان یه شب سرایدار اومد و گفت که ماشین سیمان رسیده ناصر تو بخشداری بود تو دفتر کارش گفت درب را باز کن بیاد داخل گفتم آقا شبی کارگر گیر نمیاد خالی کنیم گفت خدا کریمه تا من رفتم و ماشین آمد داخل دیدم لباسهاش را عوض کرد و اومد اون شب به تنهایی همه ماشین سیمان را خالی کرد خودش روحش شاد و یادش گرامی باد کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا شهدا چه کردند و ما چه ؟؟؟ ناصر جان قرار بود همه همین گونه راهت را ادامه دهیم اما ما راحت ادامه می دهیم بخدا شرمنده ایم😭😭😭 هدیه به روح مطهر امام و شهدا بویژه سردار شهید ناصر فولادی #صلوات
⚘﷽⚘ در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید #گرنگاهی_به_ماکند_زهرا... جای شهید مدافع حرم #مهدی_ایمانی خالی میگفت : برات سوریه را از شهید طاهرنیا گرفته ام. می گفت: افتخار نوکری مرقد حضرت معصومه(س)را از حضرت زهرا(س)گرفتم. می گفت:همسر سیده ام را هم از حضرت زهرا(س)گرفته ام. می گفت : شهادتم را از حضرت زهرا(س)میگیرم. #یادش_باصلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #عشق_فقط_شهدا ❤️❤️❤️🕊❤️❤️❤️
شهدا در لحظه شهید نمی شوند... آنها سالها در جهاد اکبر جنگیده اند و روزها در سرما،گرما،گرسنگی،فقر،خطر و... به سر برده اند. لحظه شهادت لحظه گرفتن پاداش است. عاقبت به خیری سخت است... عارف شبهای شلمچه سردار عشق #شهیدمسعود_زکی_زاده ولادت : 1340 شهادت: 1365 عملیات کربلای پنج منطقه شلمچه مرقد مطهر: حرم امام زاده زید بن علی بن الحسین(ع) خرمدشت _زرند_کرمان روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد شادی روحش صلوات #عشق_فقط_شهدا 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊 با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada
ڪارےکن اے مسعود بعضے وقتها نمیدانم‌در گـرد وغبار گنـاه این دنیا چه‌ڪنم مـرا جداکن از زمیـن دستم را بگیر‌میخواهم در دنیاے تو آرام بگیرم... میخواهم مثل تو باشم عاشق خدا برای خدا راضی به رضای خدا هر کار میکنم نمی توانم دستم را بگیر مسعود جان گاهی نگاهی روحش شاد و راهش پر رهرو باد عارف شبهای شلمچه سردار شهید مسعود زکی زاده •┈┈••✾•🍃🌸🍃🌸•✾••┈┈•