eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* در مکتب شهادت در محضر شهدا آخرین روضه اش را قبل از شروع عملیات خواند. بین روضه، حضرت زهرا (س) را مخاطب قرار داد و گفت: خانم! عمریه نوکری شما و فرزندان تون رو کردم و تا حالا چیزی ازتون نخواستم؛ ولی حالا می خوام تو اون لحظات آخر کمک کنید. در گرماگرم عملیات، وقتی گلوله رگبار به سینه اش نشست، خم شد. زیر نور ماه می دیدم که خون تو پیراهنش جمع شده. سعی کردم سرش را روی پایم بگذارم، نگذاشت. سرش را روی زمین گذاشت و سه بار "یا زهرا" گفت و چشمانش را بست. حضرت زهرا (س) آمده بود کمکش. 📚: مجموعه یادگاران یاد عزیزش باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ترور سردار سلیمانی؛ از لحظه فرود هواپیما تا لحظه شهادت 🔹شبکه العهد در آستانه نخستین سالگرد شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، روایتی مستند از لحظه به شهادت رسیدن آنها به دست تروریست‌های آمریکایی در قالب یک پویانمایی منتشر کرده است.
*﷽* عجیب به اولیای الهی عشق می ورزید. تا پایان عمر، جلسات روضه اش در بیت الزهرای کرمان در ماه محرم و ایام فاطمیه تعطیل نشد. هر هفته در خانه اش عصرهای جمعه، برنامه روضه و توسل داشت. دلش برای زیارت ائمه معصومین (ع) و فرزندان پیامبر (ص) له له می زد. حجت الاسلام یاسین حسین آبادی، معاون فرهنگی مسجد جمکران، می گوید: سردار حاج قاسم سلیمانی، محسوس و نامحسوس، برای عبادت و انس امام زمان (عج)، به مسجد مقدس جمکران مشرف می شد. 📚:شاخص های مکتب شهید سلیمانی
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
✅ روایت حضور رهبر انقلاب به‌همراه حاج قاسم در منزل شهید عظیم‌پور 🚨 این آقای حاج قاسم هم از آنهایی است که شفاعت میکند انشاءالله ... 💠 رهبر معظم انقلاب در اردبیهشت‌ماه سال 1384 به‌همراه شهید حاج قاسم سلیمانی در منزل خانواده شهید محمدرضا عظیم‌پور در کرمان حضور پیدا کردند، در این دیدار داماد بزرگ خانواده، جواد روح‌اللهی، از طرف خانواده شهید از رهبر انقلاب درخواستی می‌کند: «حاج آقا، یک خواسته هم از شما داریم، می‌خواستیم یک قولی از شما بگیریم که ان‌شاءالله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم کنید.» رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند «ما چه‌کاره‌ایم که شما را شفاعت کنیم؟»، و بعد با اشاره به پدر و مادر شهید می‌فرمایند «این خانم باید من و شما را شفاعت کند، این آقا و این خانم... .» داماد خانواده می‌پرد وسط حرف رهبر انقلاب و می‌گوید: نه حاج‌آقا! قول بدهید! امشب باید به ما قول بدهید! رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند «قول چه؟ آدم قول چیزی را ندارد، نمی‌دهد که!» داماد پافشاری می‌کند: "آقا! ما قول می‌خواهیم"! رهبر انقلاب با جدیتی و قدری تحکم می‌گوید: «این را شما گوش کن! این را از من بشنو! اولین کسانی که در این مجموعه ما، به‌حسب قاعده، حق شفاعت دارند، این هستند و امثال این شهیدها. دوم، پدر و مادر شهدا هستند، این آقا و این خانم؛ و شماها هستید. اگر نوبت به آدم‌ها برسد ــ که در ردیف شما نیستند ــ آن وقت به کسان زیادی ممکن است برسد؛ که ممکن است ما جزو آنها باشیم، ممکن است نباشیم. ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل این شهدا و امثال اینها باشیم.» بعد رهبر معظم انقلاب خم می‌شوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی می‌فرمایند: «این آقای هم از آنهایی است که می‌کند ان‌شاءالله.» حاج قاسم سلیمانی سر پایین می‌اندازد و با دو دست صورتش را می‌پوشاند، معلوم است اصلاً انتظار چنین تعریفی را از رهبر انقلاب نداشته است! داماد خانواده، خمیر را سریع به تنور داغ می‌چسباند و می‌گوید: "پس ما حتماً از حاج قاسم قول شفاعت می‌گیریم"! رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند «بله! از ایشان قول بگیرید، به‌شرطی که زیر قولشان نزنند!» همه می‌خندند، همه به‌جز سردار سلیمانی که خجالت‌زده سر به زیر انداخته است. جواد روح‌اللهی می‌گوید: "بعد از آن دیدار، حاج قاسم سلیمانی را ندیدم تا چند ماه بعدش که ماه رمضان شد. حاج قاسم هر سال ماه رمضان، یک روز به بچه‌های جبهه و جنگ، افطاری می‌دهد. آن سال وقتی برای افطاری رفتم خانه‌شان، همان جلوی در، از حاجی قول شفاعت خواستم. حاجی کرد و می‌خواست دست به سرم کند، که گفتم: "حاجی! والله اگر قول ندهی، داد می‌زنم و به همه مهمان‌ها می‌گویم درباره تو چه گفتند"! حاج قاسم که دید اگر قول ندهد، اوضاع ناجور می‌شود؛ گفت: «باشد، می‌دهم؛ فقط صدایش را درنیاور!» 🌐 به نقل از خبرگزاری تسنیم -به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب سردار سلیمانی پای درد های دل دختر شهید حجت الاسلام شیخ محمد شعاعی یکی از دوستان و همرزمان سردار سلیمانی در دفاع مقدس 🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی حتما ببینید
『ێٰـٵزَھـــࢪٵ(س)』 🕊✨ همیشہ‌مےگفت: اگرمےخوای‌سربازامام‌زمان(عج)باشے بایدتوانایےهات‌روبالاببری... شیعہ‌بایدهمہ‌فن‌حریف‌باشہ وازهمہ‌چےسردربیاره...✌️🏻 مدافع حرم 🌷
*﷽* قنات ملک روستایی است در حوالی کرمان، قبل از سال 1367 این منطقه به شدت نا امن بود. کسی جرات تردد در شب را نداشت. یک روز سردار پیشم آمد و گفت: می خواهم با اشرار و قاچاقچی های این جا مبادله ای بکنیم، شما واسطه ی این کار می شوید؟ تعجب کردم! آن هم سردار سلیمانی؟ گفتم: چطور؟ گفت: می خواهم اسلحه هایشان را بگیرم و به آنها موتور خانه و لوازم کشاورزی بدهم. این جا بهترین مکان برای کشاورزی و باغ داری است. به او گفتم نمی دانم اما پیشنهادت را به آنها می گویم. چندی گذشت و پیشنهاد را به قاچاقچی ها و خلاف کارهای معروف آنجا گفتم، باور نمی کردم، بدون هیچ چون و چرایی قبول کردند. راوی: کدخدا خسرو 📚: مالک زمان
سردارعزیزنمی دانم چه بگویم ازاشک هایی که یکسال میهمان چشمانم شده!یاازبغضی که درگلویم گیرکرده !مدیونم ،مدیون خون شما ... که امنیت بزرگترین نعمت رابرای مابه ارمغان آوردی! وتنها من به نیابتت زیارت عاشورا،را ومخصوصا آن سلام آخربه ارباب را ازجانب شما میخوانم ،تادلم آرام گیرد.باشدکه درمحضرحضرت مادر(س)مارا یادکنی. ارسالی از طرف اعضای محترم کانال
هر چـــقدر تو عکســـات میخندے، مــا بیشتر "گــــریــــه" میکنیم...💔😭 فدای خنده هایت کجایی حاجی جان کجایی😭 ارسالی از طرف اعضای محترم کانال
🏴 انا لله و انا الیه راجعون لحظاتی پیش روح بلند و ملکوتی فقیه انقلابی فیلسوف مجاهد عمار رهبر حضرت آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی به ملکوت اعلی پیوست. رحلت این عالم ربانی را به حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق ایشان مقام معظم رهبری و عموم ارادتمندان به ایشان تسلیت عرض میکنیم
پدر مهربان خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی رفته بودیم مجلس شهدای مدافع حرم به فاطمه گفتم برو با سردار سلیمانی عکس بینداز. فاطمه خیلی خجالتی بود. سردار نگاهی به او کرد گفت: می خواهی با من عکس بیاندازی؟ بیا بیا. چادر او را به سمت خودش کشید. واقعا با چنان حس پدرانه ای برخورد کرد که ما هم راحت رفتیم عکس انداختیم. حاج قاسم سر همه میز ها رفت و یک ربعی صحبت می کرد. سر فاطمه را نوازش کرد و خندید گفت: من به تو می گویم با هم عکس بگیریم تو کلاس می گذاری؟ بعد یک انگشتر به فاطمه داد. گفتم: حاج اقا یک دختر هم در خانه دارم میشه برای او هم انگشتر بدید؟ گفت: بله. گفتم یک پسر سه ساله هم دارم پدرش به او توصیه کرده دوست دارم بزرگ شدی جزو افرادی باشی که اسراییل را فتح می کنی. برای او نامه می نویسید؟ نامه هم نوشت و روی عکس آقا مهدی امضا زد. وقتی رفت فاطمه که تازه خجالت را کنار گذشته بود، گفت: من با عکس بابا و حاج قاسم با هم عکس نینداختم. سردار که متوجه شد دوباره گفت: معلومه که با شما باز هم عکس می گیرم. فاطمه را کشید سمت خودش گفت: شما تازه ما را تحویل گرفتی مگه میشه عکس نندازیم؟ دوباره عکس گرفتند 🎤 راوی همسر شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* ✍بچه‌ها به حاج قاسم گفتند ما اتاقی داریم که برای باباست. سردار گفت: مرا هم ببرید اتاق بابا را ببینم. اتاقی داریم که عکس‌ها و وسایل اقا مهدی را گذاشتیم. سردار گفت: آفرین کار خوبی کردید. با خاک محل شهادت اقا مهدی دوستانش چند مهر درست کردند. حاج قاسم گفت: می‌خواهم با این مهر‌ها نماز بخوانم. دو رکعت نماز خواند. به من گفت اینجا نماز بخوانید و تبدیلش کنید به نماز خانه، موزه قشنگی است. مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
به مناسبت سرداران با عظمت اسلام ،شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس... 🕊 اجر دو شهید را بردند...🕊 🎤آیت الله خامنه ای: ما در روایاتمان مواردی داریم که ائمه(علیه السلام) به عده ای از شهدا اشاره کردند و فرمودند که اینها اجر ۲شهید را دارند 🔆 در مورد شهدای مدافع حرم یک همچین تصوری دارم. یاد عزیزشان با صلوات
*﷽* در مکتب ولایت در محضر صادق آل محمد راه امام ، کلام امام 🌻امام جعفرصادق (علیه‌السلام)🎤 🌿لِلجَنَّةِ بابٌ یُقالُ لَه "بابُ المجاهدین" یَمضون اِلَیه فَاذا هُو مَفتُوحٌ و هُم مُتَقَلِّدونَ بِسیوُفِهم والجَمعُ فی‌المَوقِفِ. ، دری دارد به نام "مجاهدین"، که (فردا) مجاهدین با حمایل شمشیرهای (اسلحه) خود به سوی آن که بر ایشان باز است، رهسپار می‌شوند در حالی که دیگر خلایق، در محشر به سر می‌برند. 📚: ثواب‌الأعمال، ص ٤٢١ هدیه به امام صادق(ع) صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* آه مرگ خونین من عزیز من .. زیبای من ..کجایی ؟ مشتاق دیدارت هستم وقتی بوسهٔ انفجارِ تو تمام وجود مرا در خود محو می‌کند دود می‌کند و می‌سوزاند چقدر این لحظه را دوست دارم آه... چقدر این منظره زیباست. 💔🕊
*﷽* حسین آقا، پسر ارشد شهید سلیمانی🎤 پدرم به چیزی که سالها آرزویش را داشت و دنبالش بود، رسید. خیلی وقت ها در منزل با ایشان صحبت می کردیم، و ایشان به ما می گفت: من دنبال شهادت هستم. سردار سلیمانی عاشق شهادت بود و خود را برای شهادت آماده می کرد. ایشان شهادت را فوز عظیمی می دانست و معتقد بود که برای شهادت باید شهید بود. 📚: شاخص های مکتب شهید سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اشگ های محمدصادق ۵ ساله در فراق حاج قاسم😭 ✍‏اقدام جنایت کارانه و خلاف قواعد بین المللی امریکا و اسرائیل در ترور سردار سلیمانی و ابو مهدی مهندس ، دشمنی با صهیونیزم جهانی را در ژن مردم ایران و منطقه تثبیت کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه دردناک اعلام شهادت سردارسلیمانی در صحن رضوی با واکنش زائران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝نامه عجیب به دختر! 📝نامه حاج قاسم به دخترش فاطمه سلیمانی: آه مرگ خونین من، عزیز من، زیبای من، کجایی؟ مشتاق دیدارتم
*﷽* حقیقت جاذبه ی سردار شهیدمان را باید از زبان فرزندان شهدا بشنویم. دخترم زینب مریض شد. احتیاج به عمل جراحی داشت. او را به بیمارستان بردیم. حاج قاسم با آقای پور جعفری به بیمارستان آمد. با همه ی مشغله کاری ایستاد تا زینب را عمل کنند. باز هم ماند تا زینب به هوش آمد. خیلی با ماها صمیمی بود. بارها به منزلمان آمد و به منزلشان رفتیم. برای من مثل پدر بود. رفتنش آتشم زد. هنوز اشکم آرام نمی گیرد. راوی: دختر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری 📚:شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند: سردار سلیمانی برای بازدید از پادگان شما می آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیروها مشغول مرتب کردن پادگان شوند. این بازدید برای من حیاتی بود نمی خواستم جلوی سردار سرافکنده شوم. حوالی ظهر بود. آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند! صدای بالگرد از دور می آمد، در عرض چند دقیقه نیروها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. ذرات گردو غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه ها سرتا پا خاکی شد... بعد از چند دقیقه فضا آرام شد. نیروها دست از روی چشمانشان برداشتند تا سردار را ببینند اما کسی از بالگرد پیاده نشد! با تعجب به خلبان گفتم: سردار سلیمانی آمده اند؟! گفت : بله نگاهی به دور و اطرافم کردم. داخل محوطه و نزدیک بالگرد، آشپزخانه قرار داشت.وارد آشپزخانه شدم، نگاهش به من افتاد از جا برخاست. گفتم: ما برای استقبال شما آمده بودیم. گفت: من عمدا اینجا آمده ام تا این کار دوباره تکرار نشود، چرا سربازها را اذیت می کنید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟! گفتم: این بار را بزرگواری کنید، دیگر تکرار نمی شود. انگار آمده بود تا درس تازه ای از فرماندهی به من بدهد. 🎤: محمدعلی پردل 📚: مالک زمان