🍃🌹 #بِسْمِ_رَّبِّ_الْشُهداءِ... 🌹🍃 " شهدا " تنها به زبان نگفتند اِنّی حَربٌ لَِمَن حٰاربَکُم...؛ عاشورا را با تمام وجود درك کردند و مصداق اَلَذیّنَ بَذَلوُ مُهَجَّهُم دُونَ الحُسین عليه السلام شدند... #شهادت معطل من و تو نمی ماند اگر #سرباز_خدا نشوی، دیگری می شود. بی ادعا باش و شهدایی زندگی کن تمام هویت و مرام شهدا خلاصه شده در همین بی ادعایی... از خودت و دلبستگے های دنیایی ات که بگذری تازه میشوی لایق... " لایق شهادت " عشق من فرمانده من سردار شهید مسعود زکی زاده عشقم فقط شهدا❤️ ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️

در مکتب شهادت در مدرسه عشق #شهید_شناسی نام : حسین نام خانوادگی: آتش افروز 🕯ولادت 1335 افزاد شهرستان کوهبنان 🌷شهادت: 1364 فاو عملیات: والفجر 8 مسئولیت: فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ثارالله کرمان مرقد مطهر: گلزار شهدای کرمان یاد و نامش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد شادی روحش #صلوات عشق فقط شهدا❤️ با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada

در مکتب شهادت در محضر شهدا #سردارشهیدحسین_آتش_افروز دفترچه خاطرات دفاع مقدس تو عملیات والفجر هشت پس از بمباران شیمیایی منطقه توسط دشمن حسین به شدت مجروح شد بدن مجروح حسین را انتقال دادند عقب برای مداوا و درمان مجروحین را به فرودگاه رساندند تا برای درمان اعزام شوند به شهرهای دیگر وقتی حسین داخل هواپیما شد حسین به زحمت زیر ماسک اکسیژن نفس می کشید. هواپیما اوج گرفت. رمضانعلی سر حسین را گذاشته بود روی شانه اش و دعا می خواند؛ خودش هم مجروح بود. حسین چشمانش را به سختی باز کرد و پرسید: ما کجاییم رمضون؟ رمضانعلی که چشمانش پر از اشک شده بود گفت: توی یکی از همون هواپیماهایی که همیشه دلت می خواست بدونی داخلش چه شکلیه ...." روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد حسین جان تو رفتی اما یادت همیشه در قلبهای❤️ ما ماندگار خواهد بود هر چند راهت و مرامت دیگر برای خیلی ها فراموش شده است قرار بود که ما راهت را ادامه دهیم اما ما راحت ادامه می دهیم #شهدا_شرمنده_ایم #عشق_فقط_شهدا❤️ با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️

در محضر همسران شهدا دفترچه خاطرات دختر عينكي كه روز عاشورا همراه با دسته عزاداری به گلزار شهدا رفته بود،از ميان آن همه قبر دنبال قبر شهيد محمد سليمي كيا مي گشت. او خواسته اي داشت كه به نظرش ميرسيد براي اجابتش،شهيد سليمي كيا بهترين شفيع است. بالاي قبر او ايستادو و گفت: اي شهيد عزيز،من نميتوانم به جبهه برم و دينم را به امام و انقلاب اداء كنم؛حالا هم كه برايم خوستگار آمده و من نمي خواهم با او ازدواج كنم. من ميخواهم با كسي ازدواج كنم كه مثل خودت رزمنده و مخلص باشه نسرين كه خودش در سپاه كار ميكردو از خصوصيات اخلاقي رزمنده ها با خبر بود،آن روز با شهيد سليمي كيا خيلي درد و دل كرد. وقتي به خود آمد،دسته هاي عزاداري رفته بودندو او تنها به خانه برگشت. ماه صفر تمام شده بود كه فرمانده سپاه نسرين را خوست و به او گفت كه يكي از پاسدارها از او خواستگاري كرده است و ادامه داد:حسين آتش افروز كه خوستگار شماست، يكي از بهترين بچه هاي سپاهه. ايشون يكي از دوستان صميمي و قديمي شهيد سليمي كيا هم هست اسم شهيد سليمي كيا كه آمد نسرين دلش لرزيد و به ياد دعاهايي افتادكه روز عاشورا سر قبر آن شهيد كرده بود. سليمي كيا كار خودش را کرده بود

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا سردار شهید دکتر چمران راه شهید ، عمل شهید موضوع: مهربانی و محبت دفترچه خاطرات همسر چند بار اتفاق افتاده بود که کنار جاده، وقتی از این ده به ده دیگر می رفتیم، می دید که بچه ای کنار جاده نشسته و دارد گریه می کند. ماشین را نگه می داشت، پیاده می شد و می رفت بچه را بغل می کرد. صورتش را با دستمال پاک می کرد و او را می بوسید. و بعد بهش خوراکی میداد و ده دقیقه تا یه ربع کنارش بود آرام که میشد می رفتیم کجایند مردان بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید چمران صلوات 💕عشق فقط شهدا💞 💕💕💕🌷💞💞💞

در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید استاد شهید مرتضی مطهری گوش و زبان بس است چیزی که امروز زیاد داریم حرف زدن و شنیدن است و متاسفانه عمل نیست مسلمان واقعی کسی است که هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات 💕عشق فقط شهدا💞 ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: ولایت پذیری و اطاعت از امام و رهبر معلم مربوطه: سردار شهید حسین تاجیک زمان انتخابات مجلس بود حسین هم آمده بود مرخصی چند دفعه بهش گفتم به نظرت به کی رای بدهم گفت نمیدانم چندین دفعه از او نظر خواستم اما از جواب دادن خودداری میکرد میگفت خودت سواد داری برو مطالعه کن و فرد مورد نظر را انتخاب کن روز آخر که میخواست بره گفتم آخه چرا جوابم را نمیدی گفت چون امام فرمودند نظامی ها درسیاست دخالت نکنند من هم مطیع امر امام و رهبرم هستم من😳 حسین 😔 خدایا شهدا چگونه از امام و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی اطاعت کردند و ما چگونه از رهبرمان حرف شنوی داریم؟؟؟ کجایند مردان بی ادعا کجایند فرزندان امام روح الله أین عمار؟؟؟ شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید حسین تاجیک #صلوات 💞 عشق فقط شهدا💕 در قلبت یک شهید را به یاد بسپار ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️

در محضر همسران شهدا همسر شهید اسماعیل دقایقی دفترچه خاطرات یاد باد آن روزگاران یاد باد سال 58 تصمیم به عقد رسمی گرفتیم، مادرم مهر مرا بالا گرفته بود تا حداقل یک چیز این ازدواج که از دید آنها غیر معمول بود، شبیه بقیه مردم شود. گرچه هیچ کدام از ما موافق نبودیم، ولی اسماعیل گفت: تا اینجا به اندازه کافی دل مادرت را شکسته ایم، برای من چه فرقی دارد، من چه زیاد و چه کم ندارم. راستی نکند یک بار مهرت را بخواهی، شرمنده ام کنی؟ من هم که نمی خواستم به مادرم بی احترامی شده باشد، مهریه پیشنهادی را قبول کردم، اما همانجا قبل از آنکه وارد سند ازدواج کنند به اسماعیل بخشیدم. روحش شاد و یادش تا ابد جاودان باد شادی روحش صلوات عشق فقط شهدا❤️🌷❤️

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌷 🌷🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌷 🌸 در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا راه شهید ، عمل شهید موضوع: کمک به نیازمندان شهید مربوطه: عبدالحسین زرین قصابی داشت همیشه به دوستانش می گفت:«یه نفر بهم پول میده تا گوسفند بکشم و بین فقرا تقسیم کنم. اگه کسی میشناختین که نیازمند باشه، بفرستین در مغازه م». افراد زیادی به این ترتیب می روند درب مغازه و مش عبدالحسین به شیوه هایی که دیگر مشتری ها متوجه نشوند، گوشت می دهد بهشان. این داستان ادامه دارد تا اینکه یکی از دوستانش گیر می دهد که مش عبدالحسین! این بنده خدا که می گویی، کیست؟ مش عبدالحسین، مدام طفره می رود. دوباره می پرسد:«خداییش خودت نیستی؟» مش عبدالحسین آرام جواب می دهد:« اگر بگم نه، دروغ گفتم. اگه بگم آره، ریا میشه. اما این موضوع تا زمانی که زنده م پیشت امانت بمونه» و تا زمانی که مش عبدالحسین زنده بود، هیچ کس نفهمید آن شخص خیّر خود مش عبدالحسین است. دیگر بماند آن جهیزیه هایی را که شبانه و ناشناس می برد درب خانه دختران دم بخت نیازمند کجایند مردان بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 💞 عشقم فقط شهدا💕 ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️ 🌸 🌷🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌷 🌷🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

در محضر سرداران سردار سلیمانی راه سردار ، کلام سردار خاطرات شهدا همچون تابلوهای راهنمایی و رانندگی هست اگه به آنها توجه کردی و عمل کردی مثل شهدا سعادتمند و عاقبت بخیر می شوی اما اگر بی اعتنا از کنار آنها گذشتی و اهمیت ندادی با خطرات زیادی مواجه خواهی شد و سعادت و کمال تو هم در خطر و نامشخص خواهد بود سلامتی امام زمان عج ، رهبر معظم انقلاب و مالک اشتر رهبر عزیز سردار سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی #صلوات ❤️عشق فقط ولایت❤️ 💕💞💕❤️💕💞💕

اسوه ی خوبان سردار شهید ابراهیم هادی دفترچه خاطرات يك روز ، ابراهيم كاري كرد كه پدر از او خواست از خانه بيرون برود و تا شب برنگردد ! و هم رفت و تا شب نيامد . همه ي خانواده ناراحت بودند كه ناهار را چه كرده و چه خورده ؟ شب كه برگشت و با ادب سلام كرد ، بلافاصله سؤال كرديم : ناهار چي خوردي ؟ ابراهيم گفت : توي كوچه راه مي رفتم ، ديدم يه پيرزن كلّي وسايل خريده و نميدونه چه طور ببره خونه ! منم رفتم كمكش كردم . كلّي تشكّر كرد و به اصرار يه پنج ريالي بهم داد ، چون براي اون پول زحمت كشيده بودم ، خيالم راحت بود كه حلاله و باهاش نون خريدم و خوردم. روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات 💕 عشق فقط شهدا💞 ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️

در مکتب شهادت پای درس شهدا اُسوه خوبان #شهید_عبدالحسین_کیانی راه شهید ، عمل شهید پیرزن می آید درب مغازه و صدا میزند: «مش عبدالحسین!مادر! این گوشت رو از فلانی خریدم، گوشت خوبی بهم داده؟» مش عبدالحسین گوشت را ورانداز می کند. یک تکه گوشت از لاشه آویزان در مغازه جدا می کند و می گذارد روی گوشت پیرزن و می گوید:« آره مادر! حالا دیگه گوشت خوبی شد». عادت همیشگی مش عبدالحسین همین است. هم دل مشتری را نمی شکند و هم دروغ نمی گوید. کجایند مردان بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 💕عشق فقط شهدا💞 ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️