#درمحضرشهدا
#شهیدفرشاد_رمزی
اصلاً اهل مادیات و تجملات نبود. همه چیز را ساده میگرفت. سعی میکرد از مغازهدارهایی خرید کند که فروش زیادی ندارند. حاضر بود از مغازهدارهایی که درآمد کمتری دارند خرید بکند، میگفت: خب آن بنده خدا هم کاسب است. باید به طریقی روزی بخورد.
فقط به این فکر بود که به مردم خیر برساند. حتی اگر خودش به سختی میافتاد و مورد سرزنش قرار میگرفت، باز به فکر مردم بود.
اخلاقش عجیب بود. بهترین ثواب را در خیر رساندن به مردم میدانست. تنها حرفش این بود که: بابا به مردم کمک کن. خدا بزرگ است.
میگفتم: آخر پسر من، بعضی وقتها نمیشود به مردم اعتماد کرد. میگفت: شما بهخاطر خدا اعتماد کن. اگر کاری را برای خدا انجام بدهی، هیچکس نمیتواند به شما ضرر برساند!
راوی: پدر شهید
#سالروز_شهادت🌷
#یادعزیزش_باصلوات🌷
مثل لزوم نوࢪ برا؎ِ درختها
هر روز لازم است کہ حتما ببینمت...
حاجــےجان💕
بدجور محتاج نگاهتیم...!🌷
#جمعه_هاۍبـےقرارے💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم: شهید شاطری تسخیر کننده دلها بود
🔹سردار حاج حسن شاطری رئیس ستاد بازسازی لبنان بود و سردار قاسم سلیمانی از این شهید والامقام مدافع حرم به عنوان تسخیرکننده دل ها یاد کرد.
🔺 انتشار بهمناسبت سالروز تولد شهید شاطری
🔴عاقبت اعتماد به آمریکا
🔹مهندس بازرگان گفت باید به آمریکا وابسته شویم، رسوا شد!
🔹هاشمی رفسنجانی حداقل سه بار برای مذاکره با آمریکا تلاش کرد و تحقیر شد و حتی حکم بازداشتش را صادر کردند، به اقتصاد و فرهنگ کشور ضربه زد!
🔹خاتمی نیز به آمریکا تمایل نشان داد، رئیس جمهور آمریکا، دولت خاتمی را محور شرارت نامید!
🔹احمدینژاد دو سال آخر برای مذاکره با آمریکا کشور را رها کرد و مرتکب خیانت شد و نتیجهاش شد، هشت سال دولت پرخسارت روحانی!
🔹حسن روحانی بعد از هشت سال اعتماد به آمریکا، جز خفت و رسوایی چیزی نصیبش نشد و اقتصاد و اعتماد مردم به نظام را نابود کرد و هنوز امیدش به آمریکاست.
🔹اگر این مدیران بهجای گرایش و اعتماد به آمریکا به کلام امام و رهبر معظم گوش میکردند هم خودشان بی آبرو نمیشدند و هم کشور به پیشرفتهای زیادتری میرسید.
🔹امام خمینی رحمه الله: تمام گرفتاریهای ما از آمریکاست.
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_بهشتی
📌 روحانیت در اسلام، اختصاصاتی مثل لباس و مقام ندارد.
❇️ از نظر اسلام، هرکسی می تواند مطالعه کند و اسلام را بفهمد.
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نحوه برخورد شهید حاج قاسم سلیمانی و استاندار سیستان با خبرنگار...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خیانت دولت روحانی و تیم مذاکره کننده از زبان موگرینی + سخنان حاج قاسم سلیمانی و رهبری...
همین موضوع برای محاکمه تمام تیم مذاکره کننده و دولت کافی است...
#اصلاح_طلبان_سرمایه_اسرائیل_درایران
♦️۳ راننده، حریف پرکاری حاج قاسم نمیشدند
✍«گاهی اوقات، ۳ راننده برای حاج قاسم عوض میکردیم. رانندهها خسته میشدند، اما او همچنان میدوید و کار میکرد. خودش میگفت: "از ابتدای صبح که هنوز هوا تاریک است، از خانه بیرون میآیم و شب، وقتی به خانه برمیگردم که بچههایم خوابند و نمیتوانم آنها را ببینم. "»
روایت سردار حسنی به دیدار آخر میرسد. نفس بلندی میکشد و میگوید: «آخرین بار، ۳ روز قبل از شهادتش به کرمان آمد. سهشنبه، کرمان بود. چهارشنبه رفت تهران. پنجشنبه در لبنان و سوریه بود و سحرگاه جمعه، در عراق به شهادت رسید. ببینید! اینقدر پرکار بود. یکی از دوستان به سردار گفتهبود: اینقدر ندو. اینقدر خودت را خسته و اذیت نکن.
حاج قاسم در جوابش گفتهبود: "من اگر ندوم، نیروهایم راه نمیروند. من باید بدوم تا نیروهایم راه بروند"... میگفتند در آخرین جلسهای که پنجشنبه در سوریه برگزار کرد، از ساعت ۸ صبح شروع کردهبود و به غیر از زمان محدود نماز و ناهار، تا ساعت ۳ بعدازظهر برایشان صحبت کردهبود. تاکید کردهبود: "همه بنویسند. هرچه میگویم، بنویسید. منشور ۵ سال آینده را دارم برایتان میگویم." حاج قاسم گفت و نیروها نوشتند؛ از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با همدیگر و... بعد از جلسه سوریه، برای دیدار با سید حسن نصرالله به لبنان رفت و بعد از آن هم، پرواز به سمت عراق و ترور و شهادت...
آخرین دستنوشته حاج قاسم، همانی بود که در آن نوشتهبود: "خداوندا مرا پاکیزه بپذیر. خداوندا عاشق دیدارتم... " نیروهایش در سوریه بعد از شنیدن خبر شهادتش، آن دستنوشته را جلوی آینه محل استراحت سردار در مقرشان در سوریه پیدا کردند. تاریخ آن دستنوشته، ۱۲ دیماه، یعنی همان چند ساعت قبل از پرواز به سمت عراق بود.»
🚨 معجزه سه شهید و زنده شدن مادرشان
💠 علی اکبر فرزند آخر خانواده پالیزوانی، میگوید:
●سال ۸۴ مادرمان زمین خورد و لگنش شکست مجبور شدند او را به اتاق عمل ببرند که زیر عمل سکته مغزی کرد. او را از اتاق عمل که بیرون آوردند، فوت کرد.
۴۵ دقیقه چهرهاش را پوشاندند و حاج علی، شهادتین را زیر گوشش خواند و دیدیم جان از بدن عزیز رفت.
●آمدند که ایشان را به سردخانه ببرند گفتم اگر هزینهاش را بدهیم میتوانیم یک شب مادر را نگه داریم؟ قبول کردند. پزشکش هم که جرّاح مغز متبحّری بود گفت مادرمان، فوت کرده است. به فامیل خبر دادیم که بیایند مادر را ببینند.
در آن لحظه به سه برادرشهیدم ، مخصوصاً آقامصطفی توسّل پیدا کردم و گفتم ما هنوز به عزیز احتیاج داریم،
خدا شاهد است به اتاق برگشتم مادری که ۴۵ دقیقه مرده بود و صورتش را با پارچه پوشانده بودند دست برادرم را گرفت. دکترها آمدند و دستگاههایی که یک ساعت پیش کنده بودند را وصل کردند.
حال مادر که کمی بهتر شد دکتر به او گفت من ۷۰ سال است همه چیز دیدهام تو آنطرف چه دیدی؟ مادر گفت: آنطرف بیابانی بود. رسیدم به منطقهای که خانههای خرابهای مشابه خانههای قدیمی قم داشت.
●درب باغی باز شد، فرزندانم مصطفی و مرتضی و محمد آمدند من را داخل باغ بردند همهی آدمهایی که در باغ بودند سرشان نور بود و صورتشان را نمیدیدم. به من گفتند شما باید بروی ما هوای تو را داریم و وقتش به سراغت میآییم.
#شهیدان
#مرتضی_پالیزوانی
#مصطفی_پالیزوانی
#محمد_پالیزوانی
#یادعزیزشان_باصلوات🌷