دستش خالی بود پرسیدم: ساعتت کو؟😳
خیلی بی تفاوت گفت: یکی از بچه ها ازش خوشش اومد گرفت نگاهش کنه گفتم ماله خودت....😍
حرصم گرفت...😡
گفتم: علی اون کادوی سرعقدمون بود تبرک مکه بود بنده خدا بابا با چه ذوق و شوقی برای دامادش گرفته بود. رادوی اصل بود.😔
سری تکان داد و گفت: اینقد از این ساعت ها باشه و ما نباشیم.👌
تا توانی دلی ب دست آور...🌷
#شهید_علی_چیت_سازیان🌹
شبتون شهدایی رفقا 💐👋
#روایتگری
❇️توکل بر خدا
✅مردم #توکل_بر_خدا یعنی کاری که
#حاج_مهدی_کازرونی کرد!!!
تو عملیات ثامن الائمه بود
جلوی سنگر عراقی ها تیر خورد
و پاش زخمی شد.
تفنگش یه خشاب بیشتر نداشت،
از پاش داشت خون میومد ولی طاقت آورد،با همون پا جلو رفت و به سرباز عراقی اسلحه کشید!!!
سرباز عراقی از ترس تفنگشو انداخت و تسلیم شد، اصلا خبر نداشت که ۴ تا سرباز عراقی دیگه هم پشت سرش هستند...
خلاصه حاج مهدی با همون یه اسلحه
۶ تا عراقی رو تسلیم شده آورد این طرف خاک با همون پای زخمی!!!
اون روز وقتی پیش بچه های ما رسیدند همه از خوشحالی #تکبیر میگفتند.
هیچ کس باورش نمی شد که او با اسلحه خالی تنها با یک خشاب
۵ تا عراقی تحویل داد!!!!
✅او دنیایی #توکل داشت
توکل به #خدا نه #کدخدا!!!!
روح مطهرش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
✍ خاطره شهید
یک طرح عملیاتی را بچه های قدیمی جنگ ریخته بودند و به قول معروف جمع شده بود و میخواست اجرایی بشه...
مرتضی چند روز بود از مرخصی برگشته بود، همون روز آمد منطقه، فرمانده صداش زد و داشت نقشه را برایش توضیح می داد؛ مرتضی همینطور با اون نگاه نافذش داشت نگاه میکرد؛
صحبت های حاجی که تمام شد، مرتضی شروع کرد به شمردن نقص ها، آن قدر مستدل و کارشناسی شده درباره ی توان نیروها و امکانات سنگین و سبک نیروهای خودی و دشمن سخن گفت که همه را مجاب کرد. طوری که طرح عملیات را کلا مرتضی عوض کرد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور
شهید مدافع حرم
#فرمانده شهید حججی
#سالروز_شهادت
شادی روحشان صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
بسم رب الشهدا
🌹 شعری از شهید محمدرضا تورجی زاده:
💕 هیهات مصیبتی است تنها ماندن....
💕 هنگام رحیل همرهان جا ماندن.....
💕 سخت است زمان هجرت هم قفسان...
💕 مبهوت قفس شدن ز ره واماندن....
💕 در چون و چرای حسرت هستی تا چند...
💕 تا چند اسیر خود سری ها ماندن...
💕 در حسرت پر کشیدن از دام وجود...
💕 ماندیم و نبودی در خور ما ماندن...
💕 مشتاق رحیل و بال و پر سوخته ایم...
💕 سخت است در این سرا خدایاماندن...
🕊 شاعر : شهید محمدرضا تورجی زاده 💝
شادی روح امام و شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی پدر پای پسرش را میبوسد
بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پای فرزند شهیدش🌹
🆔 @masoodzakizadeh
#آیا_میدانید_که...
آیا می دانید شهیدان حمدالله و علی قربانعلی پور قبل از اینکه باهم پسر عمه و پسر دایی باشند باهم #رفیق صمیمی بودند....
#رفاقتی که از مدرسه شروع شد
#رفاقتی که در اعزام به جبهه باهم ادامه یافت
#رفاقتی در مفقودشدن همزمانشان آسمانی شد
واین #رفاقت با برگشت همزمانشان به زمینیان اثبات شد
آری شهدا چنین رفیقانی هستند....
شادی روحشان صلوات♥️♥️
#لالہ_های_آسمونے
وقتی روز #اعزام معلوم شد، دو هفته 📆بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها) رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا #تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش👥 است یواشکی گفت: #چشم آماده میشم، گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپیاش شدم گفت: فردا صبح #اعزامه.
احساس کردم روی زمین🌏 نیستم، پاهایم دیگر #جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد،🏘 گفت: باید اول به پدرم بگم اما #مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم😔 و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس🖼 پروفایل #تلگرامم را عوض کردم: من به چشم👀 خویشتن دیدم که #جانم میرود ...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
#سالروز_اسارت
شادی روحش صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🔻 #تلنگر
تو مملڪتی ڪه یه روزی پسر بچهای توش بود به نام غلامعلی پیچڪ . مامانش از بقالی سر ڪوچه واسش بستنی خرید . پسربچه بستنیشو تو آستینش قایم ڪرد آورد خونه ؛ مامانش میگفت : وقتی رسیدیم خونه رو ڪرد بهم و گفت : مامان بستنیم آب شد ولی دل بچههای تو ڪوچه آب نشد .
حالا آدمای همین مملڪت بعضیامون به جایی رسیدیم ڪه عڪس غذاها و نوشیدنیها و لحظه به لحظههامونا میفرستیم توی اینیستا و ...
برامون هم فرقی نمیڪنه مخاطبمون داراست یا نداره ، گرسنهست یا سیره ... اندڪی تأمل
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
شادی روحش صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
✅ #عاشق_شهید_همت_بود.
یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند
او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند.
می گفت: نمیخوام رودرروی خانمها باشم❗️
طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه
حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد #حاج_همت می انداخت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@masoodzakizadeh
#زیارت_با_ادب
عـادت نـداشـت کـفـشـش را بگذارد توی پلاستیک و دسـت بگـیرد.👞👞
فـقـط کـفـش داری.
حـتـی در زمان های شلوغی که باید تـوی صـف می ایـستـاد.
می گفت : " اگه جایی بری مـهمـونی، با کـفـشات می ری؟!
تـو خـونه ادب حُـکم میکنه بذاری دم در.😊"
برشی از کتاب #سربلند
صفحه ی ۸۵
#شهید_محسن_حججی🌹
یادش با صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•