🌹اولین بار که به او حقوق دادم، نیمی از حقوقش را برگرداند گفت : همین مرا بس است
🌹حتی عبدالله از برای بیتالمال خرج میکرد.
یک با او را به مأموریت فرستادم. قرار بود به جهاد استان تهران برود. پیش از. آن پارچهای به خیاط داده بود تا برایش کت و شلوار بدوزد. در راه وقتی میخواست به خیاطی برود، ماشین بیتالمال را در جادهی اصلی نگه داشت و مسافتی را تا خیاطی با پای پیاده پیمود تا از ماشین ماشین بیتالمال استفاده نکند.
🌹او لباس ساده میپوشید و به کمترینِ آن قناعت میکرد
🌹آز و طمع را به کلی در خود کشته بود. چه بسیار وعدهها که غذا گرم نمیخورد و به غذای ساده و سرپای بسنده میکرد.
" شهید عبدالله زمانپور"🌷
📚کتاب دو مجاهد ؛ ص ۸۶
یک عده می گفتند اینها که انقلاب کردند یا جبهه رفتند، از لحاظ مالی تامین، یا بچه پولدار بودند و فکرشان راحت است. یا وقتی به جبهه می رفتند می گفتند دولت به اینها فلان و بهمان می دهد تا بروند بجنگند. آنــها باید بچه های فقیر را می دیدند که با چه شور و علاقه ای به جبهه می روند. علی آقا تا زمانی که در خدمت اسلام و جنگ و انقلاب بود، حاضر نشد یک ریال از سپاه یا بسیج بگیرد . دوستانش شاهد هستند. وقتی به مرخصی می آمد، می رفت کارگری یا سبزی فروشی می کرد تا مخارج خودش را تامین کند و چشم به بیت المال نداشته باشد. شبها که همه ما خواب بودیم، پشت دار قالی می نشست و تا صبح کار می کرد. خیلی دیر فهمیدم که این مظلوم حتی پولهایی را که از راه کارگری و قالی بافی پس انداز می کرد، به صورت ناشناس به خانواده های مستضعف می داد. اگر کسی را محتاج می دید، لباس تنش را هم می فروخت تا احتیاج او را برآورده کند. الحمدالله امروز دوست و دشمن می دانند اینها چه کسانی بود. شهداء با خدا معامله کردند. و این حرفها در آخرت جواب دارد. اینها باید جواب خدا را بدهند.
📚*كتاب "روز تيغ" ،اصغر فكوري،انتشارات لشكر 41 ثار الله،
#سردارشهید_علی_ماهانی🌷
یک بار هنگام بازگشت از جبهه، عینک آفتاب و کاپشن آمریکائی داشت. زنگ خانه شان را زد.
مادرش آمد دم در و گفت با چه کسی کار دارید؟
گفت: با جواد (برادر کوچک ترش).
مادر تا رفت جواد را صدا کند، مادر را از پشت گرفت و مادرش داد و بیداد راه می اندازد. وقتی خودش را معرفی می کند، هر دو می زنند زیر خنده.
📚کتاب بیا مشهد
شهید علی سیفی🌷
🌻امام حسن عليه السلام :
🌱هرگاه ديدى كسى با آبروى مردم بازى مى كند، سعى كن كه تو را نشناسد؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد.
📚: بحار الأنوار
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🌻امام حسين عليه السلام:
🌱من نخستين كسى هستم كه زمين شكاف مى خورد و از آن بيرون مى آيم و اين همزمان است با رجعت امير المؤمنين و قيام قائم ما
📚: بحار الأنوار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوشنبه_های_امام_حسنی
یک بار بدون اینکه دعوت شوم به جلسهای رفتم که حاجی حضور داشت. من دنبال این بودم که حاجی هر وقت میآید بروم و ببینمشان.
در حیاط یکی از ساختمانهای روستای العماره با حضور فرماندهان حزب الله، فاطمیون، درجه داران سوری و حاج قاسم جلسهای بود. با اینکه به جلسه دعوت نشده بودم وارد حیاط شدم، نگاهی به جلسه انداختم و خود را در حدی ندیدم که به این جمع اضافه شوم. برای خودم چای ریختم و گفتم به یکی از اتاقهای این ساختمان میروم تا جلسه تمام شود.
تنها فردی که من را میدید، حاجی بود، یک دفعه دیدم حاجی در همان حال که با فرماندهان صحبت میکند، با دستش نیز به من اشاره کرد که به کنارش رفته و آنجا بنشینم. ایشان گویا فهمیده بود من به عشق ایشان آمدهام. خلاصه از بین فرماندهها رد شدم و در کنار حاجی نشستم. هنگام نشستن پایم به موکتی گیر کرد و باعث شد چای داغی که دستم بود، روی پای حاجی ریخته شود، با خجالت سرم را پایین گرفتم. افرادی که آنجا بودند با لحن تندی به من گفتند که بچه جان چه کردی و…
حاجی همینطور که دستشان را روی شانهام گذاشته بودند، گفتند پای من است، شما برای چه سر و صدا میکنید؟ جلسه را ادامه بدید.
🎤راوی: امیرحسین حیدری
#حاج_قاسم 🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
اگر از گناه مطهری، رجایی هست که بهشتی باشی، و اگر باهنر شهادت آشنایی، مفتح درهای بهشت می شوی، و اگر با همت ، تقوی پیشه کنی، صیاد دل ها می شوی و اگر در مکتب سردار دلها هستی سالار میشوی!!
مهر کربلا در نماز یعنی این که شهدا را هرگز فراموش نکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه ولایت 👇
🎥 این بساط شرارت جمع خواهد شد
🔹این وعده صادق بزرگ مردی هست که هر وعده ای داده انجام گرفته!
💠 زن در اسلام زنده، سازنده ورزمنده است
🔸 ازدواجمان خیلی ساده برگزار شد. حاج محمد به چند تا از دوستانش گفته بود پلاکارد هایی بنویسند به در ودیوار نصب کنند. مثل جمله ای از شهید بهشتی که زن در اسلام زنده، سازنده ورزمنده است به شرط آن که لباس رزمش لباس عفتش باشد.
🔸 روی دوتا پارچه بزرگ هم نوشتند عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید پرسیدم علت نوشتن این مطلب چیست؟ گفت: این نوشته ها جایشان همین جاست در هیچ مجلسی وهیچ کجا انسان نباید گناه کند بخصوص در مراسم ازدواج....
🎤راوی: همسر #شهید_محمد_گرامی🌷
🌹براي آخرين بار مرخصي گرفت و اومد خونه، 20 روز پيش ما موند. يك روز بعد از پايان مرخصيش به من گفت:
پدر حاضري به اتفاق هم بريم حموم تا خودم بشورمت، با تعجب گفتم: من كه ديروز بودم پسرم. گفت: دوست دارم همراه من هم بيايي بالاخره با اصرارش قبول كردم. با هم به حمام رفتيم و اوخوب تن و بدنم را شست. آن شب را در كنار خانواده ماند. به دلم برات شده بود كه يه اتفاقي براش ميافتد پسرم رفت و خدائي شد.
🎤راوی پدر شهيد
شهید سعید غلامی 🌷
🌹در مغازه ی آهنگریام مشغول کار بودم که غلامعلی آمد نگاهی به اطراف انداخت؛ وقتی متوجه شد کسی او را زیر نظر ندارد
🌹سه راهی بزرگی به من داد و گفت:
دایی جان این سهراهیهایی¹ که همیشه درست میکردیم دیگر معمولی شده باید امروز یک سهراهی خیلی بزرگ بسازیم که در کل کشور صدا بکند! بالاخره یک عده باید از سر و صدای این انفجارها بیدار شوند
🌹مدتی بود که در مغازه ام سهراهی می ساختیم غلامعلی میرفت از مغازه های لوله فروشی سهراهی آب میخرید. من هم با جوش کاری روی آن و ریختن باروت و چاشنی آن را آمادهی انفجار میکردم
🌹او از نیروهای فعال انقلاب بود. بیشتر شبها با هم سهراهی ها را میبردیم و در محل تجمع نظامیها منفجر میکردیم. آن روز با پیشنهاد غلامعلی، یک سهراهی خیلی بزرگ ساختیم؛ به طوری که تا کنون نمونهی آن ساخته نشده بود.
🌹از صبح صدای تیراندازی شنیده میشد میگفتند: «کماندوهای تهران را به کمک ساواک قم آورده اند خیابانها کاملا شلوغ بود. نزدیک غروب که شد در مغازه را بستم و با غلامعلی به طرف چهارراه سجادیه حرکت کردیم. کمی پایینتر از چهارراه کماندوها ایستاده بودند. با هم از دیوار خرابهای بالا رفتیم چند پشت بام را پشت سر گذاشتیم. سهراهی دست غلامعلی بود. او از من جدا شد و به من گفت دایی جان شما همین جا بمان من میروم جلو بهتر است که با هم
نباشیم.
🌹من همان جا، روی پشت بام ...
{ ادامه دارد }
1_ سه راهی وسیله ای است که با استفاده از لوازم لوله کشی آب و قراردادن مواد منفجره درآن جهت انفجار در راه پیمایی ها استفاده میشد.
"شهید غلامعلی ابراهیمی🌷