eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
‏گفتم: محسن جان!دیر میای بچه‌ها نگرانتن. لبخندی زد و حرف ازصمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.  "شهید محسن فخری زاده"🌷
خواب دیدم یک روز رفته بودم بازار تهران. سیل جمعیت تو بازار بود. یه دفعه دیدم یه توده ی آتش خیلی عظیم و مهیب داره میاد به سمت جمعیت. دقیقا مثل صحنه جهنم بود که مردم از خودشون صدای وحشتناکی در می آوردند! از شدت ترس و وحشت، بی آنکه بخوام به کسی فکر کنم بی اختیار گفتم: يا قائم آل محمد. جمله ای که هیچ وقت تو بیداری زمزمه نکرده بودم. وقتی این جمله را گفتم، دیدم استاد حالشون دگرگون شد. از جا بلند شدن و مراتب ادب و احترام رو به جا آوردند و گفتند: اگر نعمت وجو ایشان نبودخیلی بلاها متوجه ما بود و چه بسا که ایشان با کرامتشون خیلی بلاها رو از ما دفع می کنند. 📚: منتظر شهید دکتر محمود رفیعی🌷
آقای شهریاری تماس گرفتند و گفتند حاجی با شما کار دارد. با همسرم که فرزند شهید و دخترعمویم هست خدمت حاجی رفتیم. آخرین دیدار ما قبل شهادت بود و فرمایشاتی داشتند. همسرم درخواست انگشتری کرد. حاجی گفت: این انگشتری خیلی برایم عزیز است، اما چه کنم فرزند آقا سید جواد هستی، انگشتری را داد به همسرم و گفت: شما دلتان شاد شد؛ برای من هم دعا کنید تا دل من هم شاد شود. من هم گفتم آمین. همسرم گفت: من می دانم شما چه خواسته‌ای دارید من چنین دعایی نمی‌کنم، حاج قاسم گفت: اما آمین را از سید اسماعیل گرفتم، آفرین به سید. گفتم حاج آقا منظورتان شهادت که نیست؟ گفتند: قطعاً منظورم شهادت است. آنجا کمی با همسرم گریه کردیم و گفتیم شما باید باشید و خدمت کنید. گفت چه کار کنم، دلم برای باباهای شما تنگ شده است... به حاجی گفتم به همسرم انگشتری دادید، لطفاً کاپشنتان را هم به من هدیه کنید. شهید سلیمانی با همان لهجه محلی به من گفت: سید می‌خواهی سرما سَرو شم؟ گفت: می‌روم بعداً کاپشن را برایت می‌فرستم؛ که بعداً طبق وعده کاپشن را برایم ارسال کردند. روحشان شاد و دعایشان همراه ما باشد ان‌شاءالله🌷🕊 🎤راوی: سید اسماعیل حسینی 🌷 👇👇👇👇👇 اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست♥️ @maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ۱۴ سالگی، به خاطر اینکه هیات عزاداری شو روز عاشورا به سمت میدونی که المان شاه نصب بود،نبرد.توسط ساواک دستگیر شد. سه روز بدون آب و غذا یه نوجوان ۱۴ ساله رو شکنجه دادند.مامور ساواک میگه: دیدیم بعد سه روز شکنجه داره جون میده.گفتیم یه ساندویچ بندازیم جلوش بخوره جون بگیره دوباره شکنجه اش کنیم.در سلول و باز کردم ساندویچ و انداختم جلوش،سه روز غذا نخورده بود.به سرعت ساندویچ و گرفت که بخوره.مکث کرد،نگاهی به داخل ساندویچ انداخت.بعد ساندویچ باز کرد،کالباس داخل شو و انداخت بیرون،شروع کرد نون خالی رو خوردن! بهش گفتم: سه روزه غذا نخوردی،چرا کالباس انداختی دور؟حسین علم الهدی گفت: کالباسی که شما درست می کنید از گوشت خوکه! اسلام به من اجازه نداده از گوشت خوک بخورم...! 🔺 انقلاب اسلامی با مجاهدت نوجوان هایی مثل شهید سید حسین علم الهدی به پیروزی رسید، سربازهایی که آرمان ها و آروزهاشون به جای شهوت، شهادت بود...🌷 🌷
با سلام خدمت شما عزیزان بزرگوار کسانی که در راه خیر و کمک به همنوعان قدم بر می دارید یک مورد فوری هست که جوانی ست که به خاطر نادانی و فشارهای اقتصادی و بیکاری و اجاره خانه دو سال پیش با چند تن از دوستانش دست به سرقت می‌زنند و دستگیر می شوند دوستان او با خام کردنش میگویند که همه چی را به گردن بگیر و ما تو را آزاد خواهیم کرد و او هم با نادانی همه سرقت را به گردن گرفته و می پذیرد هزینه این سرقت دو سال پیش بیست میلیون(۲۰ میلیون تومان) بوده است که متاسفانه نتوانست پرداخت کند و خانواده اش هم از عهده پرداخت این مبلغ عاجز و ناتوان هستند و الان هم دو سال در زندان است و سرقت را به نرخ روز که حساب میکنند الان شصت (۶۰) میلیون تومان شده است و طبق گفته قاضی این مبلغ تا بعد از عید به نود(۹۰)یا صد و بیست(۱۲۰)میلیون تومان به قیمت روز خواهد رسید در این دوسال همسرش از او جدا شده و تنها فرزندش را هم بدلیل ممانعت همسرش ندیده است و به دلیل فشارهای روحی و روانی و دوری از فرزند و جدایی همسر تاکنون سه(۳) مرتبه اقدام به خودکشی کرده است لذا مدد کاری زندان گفته است اگر بتواند نصف مبلغ یعنی سی (۳۰)میلیون تومان را پرداخت کند او را زندان با کار خواهند کرد که برود و بقیه را کار کند و قسطی پرداخت کند حال ما پیگیر کار او شده ایم که حداقل سی (۳۰) میلیون تومان را با کمک شما عزیزان جور کنیم و او را رهایی دهیم و هم خانواده اش را از ترس خودکشی او از نگرانی نجات دهیم تا الان سه(۳)میلیون تومان به حساب واریز شده است عزیزان در این قضیه جان یک انسان در خطر است چون او فکر می کند به آخر خط رسیده است حال از شما می‌خواهیم هرچه در توان دارید از یک هزار تومنی تا هر آنچه دوست دارید برای این کار خیر اختصاص بدهید تا بتوانیم به او کمک کنیم که خدای نکرده جانش را به خطر نیندازد و خودکشی نکند انشاالله هر دستی که میگیرید بی دست کربلا دستگیر خود و فرزندان تان باشد خداوند متعال به شما خیر و برکت و نعمت و سلامتی و عاقبت بخیری عنایت فرماید 👇👇👇👇👇👇 شماره کارت جهت این امر خیر ، آزاد کردن این جوان زندانی 6037701531176029 ابوالفضل ایزدی بیدانی بانک کشاورزی خدا خیرتان دهد عاشقان شهدا مادرش از غصه مریض شده بیایید با کمک هم مثل سردار شهید حاج احمد کاظمی که با پول ارثی که بهش رسیده بود یک زندانی را آزاد کرد و دل مادرش را شاد نمود ما هم در این کار خیر سهیم باشیم و مثل شهدا عمل کنیم اجرکم عندالله و عندالشهدا
🌻امام رضا علیه السلام می فرمایند: 🌱هر کس وظایف خود را نسبت به مؤمنان انجام دهد خداوند و فرشتگان به او مباهات می کنند. 📚مستدرک الوسائل/ ج 2/ ص 413 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🌱شگفتم که چگونه کسی که دنیا را آزموده و تغییرات آن را به چشم خود دیده باز دل به دنیا  می بندد. 📚: بحار الانوار/ج 75/ص450 💔🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج قاسم نمونه‌ای از یک مسلمان واقعی بود. مسلمان هم که باشی به دنبال پیوند معنوی خواهی بود. بعد از جنگ هم به پیشنهاد حاج قاسم جبهه جهادی به نام جبهه جهادی محمدرسول الله (ص) تشکیل دادیم و روی مباحث تقریب مذاهب و وحدت شیعه و سنی در استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان و کردستان کار می‌کردیم.... حاج قاسم می‌گفت: اهل سنت برادران ما هستند؛ حرکت ما نتایج خوبی هم در راستای وحدت شیعه و اهل سنت داشت. حرکت در این مسیر و هدایت‌گری گروه ما برای فعالیت در این حوزه، نشان از آینده‌نگری و درایت ایشان داشت. شهید سلیمانی می‌گفت: سلام من را خدمت برادران اهل سنت برسانید و بگویید فلانی شما را دوست می‌دارد. چند نفر از اهالی اهل سنت را خدمت حاجی آوردم و خیلی دیدار خوب و خاطره‌انگیز و ماندگاری برایشان شد.... هر وقت فرزندان شهدا درخواست دیدار با حاج قاسم را داشتند، به گرمی می‌پذیرفت و همیشه سفارش می‌کردند که وارد جریانات سیاسی نشوید، مثل پدرانتان بین مردم بروید و خدمت کنید و مردم طعم شهادت را به واسطه شما فرزندان شهدا بچشند. حاج قاسم تعصب خاصی نسبت به فرزندان شهدا داشتند. بنا بر پیشنهادش گروه جهادی‌ای ویژه فرزندان شهدا تشکیل دادیم تا برای محرومین در مناطق مختلف فعالیت کنیم. وقتی می‌شنید فرزندان شهدا برای خانواده‌های محرومین فعالیت می‌کنند، بسیار خرسند می‌شد. 🎤راوی: سید اسماعیل حسینی 🌷 👇👇👇👇👇 اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست♥️ @maktabesardarsoleimani
باز هم چراغی دیگر برای این زندانی روشن شد تا الان ۴ میلیون و پانصد هزار تومان واریز شد خدا خیر و برکت و نعمت و سلامتی و عاقبت بخیری به خیرین و نیکوکاران دهد هر کس در حد توانش کمک کند پیرزنی کلاف کاموایی برداشته بود که برود بازار برده فروشان حضرت یوسف را بخرد گفتند که او را به دو هزار درهم ندادند تو میخواهی به کلاف کاموایی بخری گفت میدانم نمی دهند اما میخواهم نامم در لیست خریداران یوسف ثبت شود حالا هر کس میخواهد باقیات الصالحات برای فردای قیامت خود بگذارد به هر اندازه می‌تواند کمک کند قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
قرائت قرآن یعنی این که👇 💟اگر توانستیم هر آنچه که به ما ارث رسیده آن را به نیازمندان و یتیمان ببخشیم و از آن چشم بپوشیم ( مثل حضرت امام خمینی ره ) 💟 اگر توانستیم زمین مسکونی که برای آینده مان خریدیم از آن بگذریم و آن را به نیازمند ببخشیم ( مثل شهید یوسف اللهی 🌷) 💟 اگر توانستیم با پولی که به ما ارث رسیده دیه یک زندانی را بپردازیم و او را آزاد کنیم و به مادر پیرش برگردانیم (مثل شهید کاظمی 🌷) 💟 اگر توانستیم خانه ای را که پس از مدت ها ساخته شده و تحویل ما دادند و چشم انتظار آن بودیم به یک داماد که برای ازدواج مشکل مسکن داره ببخشیم و خودمان به مستأجری ادامه بدهیم (مثل شهید کلهر 🌷) 💟 اگر توانستیم طلاهای همسرمان را بفروشیم و پول آن را درب خانه فقرا و نیازمندان بدهیم که مایحتاج شب عید خود را تامین کنند ( مثل شهید عباس بابایی 🌷) 💟 اگر توانستیم ماه رمضان به آسایشگاه سالمندان و معلولین سر بزنیم و با حقوقمان برای آنها هدیه بخریم و ببریم و هرشب تا سحر در کنار آنها باشیم و به آنها رسیدگی کنیم (مثل شهید ورامینی 🌷) 💟 اگر بسته های غذایی تهیه کردیم و بدون آنکه حتی خانواده مان متوجه بشوند آنها را بردیم و بین محرومان تقسیم کردیم ( مثل شهید احمدی روشن 🌷) 💟 اگر توانستیم تنها فرزند پدری محروم را که مریض بود و داشت از دست میرفت و بعلت نداشتن بنیه مالی نمی توانست او را بستری کند اگر خرج بیمارستان و دوا و داروهای او را متقبل شدیم و هر روز به او سر زدیم (مثل شهید مطهری 🌷) 💟 اگر توانستیم خانه بزرگ خود را با همکارمان که چندین بچه دارد و در آپارتمان 60 متری به سختی زندگی میکند تعویض کنیم و خانه خود را به او بدهیم و خود به خانه او برویم ( مثل شهید عباس بابایی 🌷) 💟 اگر توانستیم فرشی را که تازه خریدیم به یه تازه داماد که فرش ندارند ببخشیم و خودت موکت استفاده کنیم و هر ماه هم بخشی از حقوقمان را به آنها ببخشیم (مثل شهید درگزینی 🌷) و هزاران نمونه های دیگر که این بذل و بخشش ها فقط از عهده اولیا و شهدای الهی بر می آید آن وقت که اینگونه مثل شهدا عمل کردیم بیاییم و بگوییم که ما در ماه رمضان قرآن خوانده ایم و فقط یک آیه آنهم آیه 177 سوره بقره را نه تمام قرآن را لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ(۱۷۷) نیكوكارى آن نیست كه روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلكه نیكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان و گدایان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شكیبایانند آنانند كسانى كه راست گفته‌اند و آنان همان پرهیزگارانند (۱۷۷) 👈 مثل شهدا باشیم و عامل به آیات قرآن خداوندا توفیق عمل به احکام و آیات قرآن را به ما عنایت کن و ما را رهرو راه شهدا قرار بده آمین التماس دعا 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
ارزش_پول ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭستایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ . ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ . ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻨﯽﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ . ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ . اﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺻیغه ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ! ﺁﻥ ﭘﻮﻝﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭمیگوﯾﺪ : ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪﺍﺳﺖ . ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ادم پوﻝ ﺗﻮﯼ ﺟﯿﺒﻬﺎﺵ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. در دنیای امروز : فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند و چه بی انصافند آنانکه یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش و دیگری را می سوزانند به جرم نداشته هایش.... 👈سعی کنید از پولتان برای باقیات الصالحات آخرت استفاده کنید نه درویشی به قبری بی کفن ماند نه ثروتمند برد از یک کفن بیش
طول و عرض این دنیا رو در هم ضرب کنی چیزی جز مساحت یک قبر ازش در نمیاد. حواست باشه چیکار میکنی تنگی یا وسعت قبر دست خود توست بستگی به اعمال و رفتارت داره
از مادر شهید سوال کردم چرا اسم پسرتان را روح الله گذاشتید: گفت ما خیلی امام خمینی (ره) را دوست داریم، ارادت زیادی به ایشان داشتیم و همیشه گوش به فرمان ایشان بودیم. بعد از رحلت داغدارشان شدیم. دوست داشتم نام یکی از پسرهایم هم نام رهبرم باشد. برای همین نام روح‌الله را برای ایشان که در دهه فجر سال ۱۳۷۴ متولد شده بود، انتخاب کردم. وقتی امام به رحمت خدا رفتند، ما تا ۴۰ روز پیراهن مشکی که قبل از آن فقط برای اهل بیت (ع) و امام حسین (ع) می‌پوشیدیم را به تن کردیم. بعد از آن هر سال از روز ۱۴ خرداد تا ۴۰ روز بعد از آن هم مشکی می‌پوشیم. از سال ۱۳۶۸ تا به امروز. ارادت‌مان به ایشان قلبی است. بسیجی شهید روح الله عجمیان🌷 با صلوات تصویر باز شود.🌷 حضور شهید در پیاده روی اربعین سال گذشته🌷🕊
خدا کند که حکومت سرنگون گردد اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی(علیه‌السلام) بود به‌ نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد ما از سرنگونی نمی‌هراسیم بلکه از انحراف می‌ ترسیم. 🌷
آوازه پیچک در غرب کشور پیچیده بود. هر کجا که می‌رفتی، او را می‌شناختند؛ از سومار تا ارتفاعات «بمو».... بیشتر شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا پشت سنگرهای دشمن هم نفوذ می‌کرد در عملیات « بازی‌دراز » آخرین کسی بود که از ارتفاعات عقب‌نشینی کرد. در عمليات مطلع‌الفجر تنها چند روز پس از آنکه"فرماندهی عملیات‌سپاه در جبهه غرب" را به همرزمش محسن حاجی‌بابا واگذار کرد، در کسوت بسیجی وارد نبرد با دشمن شد و به‌تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ در منطقه قاسم‌آباد در ارتفاعات «برآفتاب » بر اثر اصابت گلوله به گلو و سينه‌اش به درجه شهادت نائل آمد. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تاثیر بر روح و روان انسان استاد شهید مرتضی مطهری:🌷 اگر انسان بر مسير گناه اصرار و لجاج بورزد و گناهان را به طور مکرر انجام دهد اینها روح انسان را پلید میکند و ایمان در قلب چنین آدمی نماند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
⭕️هشدار⭕️ چرا، چرا، چرا، چرا،چرا؟؟؟؟؟؟ مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. امروز صبح که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. دکتر اصغری نکاح روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد __________ فضای مجازی ول و رها، نوجوان و جوانانی است که حالا به فضای مجازی معتادند...
یک شب خواب محمود را دیدم. پرسیدم: کجایی الان؟ گفت: ببین محمدرضا! اینهایی که اینجا هستند مرا نمی بینند! متعجبانه پرسیدم: آهان! پس تو شهید شدی و فقط من تو را می بینم؟ خنده ای کرد و گفت: آره! توی خواب زن و بچه هایش هم کنارم بودند. دست علی را گرفتم و بردم کنارش و به علی گفتم: بیا، این هم بابایت، بیا باهاش بازی کن! دستی به سر پسرش کشید و خندید. دوباره پرسیدم: الان کجایی داداش؟! گفت: توی سپاه قائم هستم. از خواب که بیدار شدم، سپاه قائم فکرم را به خودش مشغول کرد. از همکارانم می پرسیدم که آیا چنین سپاهی وجود دارد یا نه. با خودم می گفتم، نکند محمود از معرکه جان سالم به در برده باشد و ما خبر نداشته باشیم! خیلی که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که منظور محمود این بود که او خودش را سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف می داند و شاید منظورش از سپاه قائم، همان حضورش در بین سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف در عصر ظهور بود. 📚: شهید عزیز شهید محمود رادمهر🌷
یک دفعه حاج قاسم آمدند عیادت حاج اسد که همان لحظه پرستاران هم برای تعویض پانسمان آمده بودند درست یادم نیست 20 دقیقه یا بیشتر حاج قاسم ایستادن و نگاه می کردند و اشک می ریختند که دیگر با همین حالت رفتند.... هیچ کدام از اطرافیان شهید حق مالی به گردنش ندارند و از هر چه داشت به خیلی جاها کمک می کرد حتی یک خانه مسکونی در جیرفت داشت که در زمان حیات ظاهری اش چهار دُنگ را وقف مسجد جامع شهر جیرفت و مابقی را به یک نفر دیگر بخشید. خانه ای در کرمان داشت که توصیه کرد وقف فعالیت های فرهنگی آستان قدس بشود و یک ماشین هم داشت که گفت به انجام کارهای فرهنگی و قرآنی اختصاص داده بشود. 🎤راوی: برادر شهید شهیدی که پس از ۳۸ سال ویلچر نشینی در هشتم مرداد سال ۱۳۹۹ به شهادت رسید.‌‌..🌷🕊 شهید حاج اسدالله رئیسی 🌷 👇👇👇👇👇 اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست♥️ @maktabesardarsoleimani
یک روز زنگ منزل ما به صدا در آمد. شخصی که من او را نمی شناختم گفت منزل شهید سید هیبت الله اینجاست؟ گفتم بله، پدرشون هستم... گفت من همرزم پسر شما در جبهه بودم، سال‌ها از آن روزگار گذشت، به بیماری صعب العلاج دچار شدم‌‌‌‌‌... خدا به دلم انداخت از شمال کشور به دزفول بیام و به شهید متوسل شوم. از میان چندین قبرستان شهر، با تلاش زیادی قبر شهید را پیدا کردم. پس از فاتحه شروع کردم با شهید صحبت کردن‌‌‌... به او گفتم که این بیماری دارد مرا از پای در می آورد. من این همه راه آمده ام تا به واسطه شما از خدا شفا بکیرن‌ از فرط خستگی خوابم برد. خواب دیدم که شهید آمد و دستی به صورتم کشید، گفت: بلند شو، شما شفا یافتی. بعد با صدای بلندتر گفت: فکر نکنی این شفا دادن از طرف من بوده، جده ام زهرا(سلام الله) به شما شفا دادند. 📚: شهیدان زنده اند شهید سید هیبت الله قاضی دزفولی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از اینکه فاطمه به دنیا آمد، من تحصیلات حوزوی را کنار گذاشتم و دیگر ادامه ندادم... مصطفے از همان زمان تاکید می‌کرد که باید در دانشگاه یا حوزه ادامه تحصیل دهم.✨ یک بار مصطفے گفت که دانشگاه آزاد بدون کنکور دانشجو می‌گیرد، از من خواست که بروم و ادامه تحصیل دهم.📚 به او گفتم: "تو دیگر آخرشی! بعضی از آقایان اجازه نمی‌دهند که خانم‌هایشان به دانشگاه بروند، ولے تو به اصرار می‌خواهی من را به دانشگاه بفرستی؟😂 اصلا از محیط دانشگاه آزاد خبر داری؟" مصطفے هم جواب داد: "از محیط دانشگاه خبر دارم ولی از تو هم خبر دارم و می‌دانم که می‌توانی و باید ادامه تحصیل دهی🖐🏻» می‌دانست که به رشته تجربی علاقه دارم. همیشه می‌گفت: "تو دکتر خودمی!💉♥️." مدافع حرم 🌷 🎤راوی همسرشهید
مکتب شهادت مکتب مردان الهی 👈مسئول شناسی نگاهی به زندگی و طرز تفکر مسئولان انقلابی دهه شصت👇 وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه تاریخی (کلنگی ) وی شدم . از مشاهده صحنه ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه حیاط خانه اش نشسته بود و داشت با دو ـ سه دانه خرما و یک لیوان شیر صبحانه می خورد! بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف به صبحانه گفتم : ای عزیز! این چه وضعی است که شما دارید چرا به خود نمی رسید و این قدر زندگی را به خود سخت گرفته اید از شما توقع نداریم مانند نخست وزیران دوره ستم شاهی باشید لااقل یک زیر پیراهن درست و حسابی به تن کنید! مثل این که شما نخست وزیرید! آهی کشید و نکته ای گفت که سوز دل و نفوذ کلام از دل بر آمده اش همواره در خاطرم جاودان مانده است . او گفت : جانم ! از این حالم نگران نباش ! نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم . خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق خدا دارم . از شما می خواهم در حق من دعا کنید. من تحت تاثیر این سخن از دل بر آمده اش بی اختیار از جایم برخاستم و پیشانی اش را بوسه دادم رییس جمهور محبوب و مردمی و انقلابی شهید محمد علی رجایی🌷 کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید 📝نامه شهید به امورمالی لشکر: «بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا... من چند تا گوسفند -به اندازه ای که بچه‌هایم شکمشان را سیر کنند- دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.»😔