eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
936 دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
8.1هزار ویدیو
33 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
#زندگی_به_سبک_شهدا ما رو با هزینه خودش باعزت و احترام به کربلا فرستاد🚎 بهش گفتم وقتی برگشتم ولیمه نمی خوایم پول خرج نکن☺️✋ اما گوشش👂 بدهکار نبود گلی برای استقبال ما زحمت کشیده بود🏃 گوسفند قربانی کرد و همه ی اقوام و دوستان رو ولیمه🍲 داد🍃🌹 #شهید_میثم_نجفی
#زندگی_به_سبک_شهدا🍃🍂 همیشه در زمان جنگ ✈️ دوست داشت که به جبهه برود ولی به خاطر سن کمش برایش مقدور نبود خیلی علاقمند بود که به جمع پاسداران 👷👷سپاه بپوندد عاشق لباس سبز سربازان اقا امام زمان عج بود علاقه زیادی به مسجد و نماز داشت به غیبت حساسیت داشت خیلی هم شوخ تبع بود #شهید_ولی_الله_صحرایی
در مکتب شهادت در مدرسه عشق پای درس شهدا #زندگی_به_سبک_شهدا #شهید_دکتر_بهشتی کارهای خانه تقسیم شده بود. یڪ روز خانم یڪ روز بچه ها یڪ روز هم خودش هر روز یکی ظرفها را میشستـــ میگفت: زن وظیفه ای برای کارکردن ندارد؛ کار خانه هم زنانه و مردانه ندارد هرماه بخشی از حقوقش را اختصاص داده بود برای خانم. میگفتــ «مال شماستــ ،هرطور دوستـــ دارید برای خودتان خرجش کنید؛ ولی ببخشید که کم استــ، همینقدر در توانم بود...» مرتبـــ گوشزد میکرد : «#خانه_داری در #اسلام جزو وظایف زن نیست! در#حقیقت ، اگر زن هم کارِخانه میکند وهم #تربیتــ و تعلیم بچه ها را انجام میدهد از لطف فوق العاده اوستـــ» آمده بودند درِ خانه که یک مقام سیاسی خارجی درخواست ملاقات با شما را کرده؛ گفته بود: «#قول داده ام به فرزندم دیکته بگویم! جمعه های من متعلق به #خانواده استـــ!» نرفته بود!!! 📚منبع: کتاب صد دقیقه تا بهشت #اسلام_زیباستــــــ مثل شهدا باشیم ♡♥️✧❥꧁🌷꧂❥✧♥️♡ سردار شهید مسعود زکی زاده ♡♥️✧❥꧁🕊꧂❥✧♥️♡ با شهدا تا شهدا در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada
#شهید_بهبود_نورعلیی #زندگی_به_سبک_شهدا 🍃 پدروپسر عجیب دلبستة هم بودند. توی راه جبهه بود که خبردادند پدرش به رحمت خدا رفته است. گفته بود؛ حالا که آقایم فوت کرده، دیگر دل آمدن ندارم. الآن رسیدن به جبهه، مهم تر از رسیدن به مراسم عزا و ختم آقاجانم است. دو ماه نشده بود که خبردادند؛ مفقود شده است. سه سال طول کشید تا پیکرش برگردد وقتی از راه رسید، گلبارانش کردند و او را روی دست بردند. به وصیت خودش، همسایة آقا قربانعلی شد و بعد از سال‌ها پدروپسر کنار هم آرام گرفتند. روحشان شاد به برکت صلوات
#عاشقانه_شهدا #زندگی_به_سبک_شهدا #خدا_عاشقش_شد... اوایل #ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا #طلب شهادت می‌کند... نمازهایش را همیشه #اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد، دیگر تحمل نکردم ، یک #شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این #خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی #نماز اول‌وقت او را می‌گرفتم! اما چیزی نمی‌گفت .... دیگر هم #نماز شب نخواند ! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندیــد و گفت: کاری‌و که #باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو #برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری #امام زمان هم راضی تره ... بعداز مدتی برای #شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم! چون خودِ خدا باید #عاشقم بشه تا به شهـــــــادت برسم ... گفتم : حالا اگه تو جوونی #عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟! ✍ به روایت همسر شهید #فرمانده_حسین #پاسدار_مدافع_حـرم #شهید_مرتضی_‌حسین‌پور شادی روح مطهرش صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
💌 یک روز مادرم به آقای رجائی گفت: محمد جان آخر این چه وضعی است که شما با این لباس های کهنه و قدیمی می گردی؟ یک کت و شلوار بخر که با آن به این طرف و آن طرف بروی. دائی ام گفت: خواهرجان! این چیزها که مهم نیست، عقل انسان باید کار بکند. بالاخره با فشار اطرافیان یک کت تکی شکلاتی رنگ خرید و پوشید. در یکی از نمازهای جمعه که ایشان سخنران قبل ازخطبه ها بود، با آن کت پشت تریبون سخنرانی می کرد تا چشم مادرم به او افتاد، با تعجب مرا صدا زد و گفت: یوسف بدو بیا ببین دائی ات یک دانه کت نو پوشیده است!! 📚: خلاصه ی خوبی ها ♥️ اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست 🇮🇷 @maktabesardarsoleimani
سردار_رشید_اسلام شهید_والامقام 🌹 یک روز برای ناهارِ مسئولین چلوکباب بردند، ولی غذای بقیّه ی بچه ها چیز دیگه ای بود. وقتی از جریان مطلع شد، پرخاش کنان به مسئولین تدارکات گفت : چرا برای ما چلوکباب آوردید و برای بچه ها نبردید؟ فوراً یا فکری برای اونا بکنین یا این غذا رو از جلوی من بردارید! بعد همـ لب به غذا نزد... شبیه شهدا رفتار کنیم🌹   کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا
ما رو با هزینه خودش باعزت و احترام به کربلا فرستاد🚎 بهش گفتم وقتی برگشتم ولیمه نمی خوایم پول خرج نکن☺️✋ اما گوشش👂 بدهکار نبود گلی برای استقبال ما زحمت کشیده بود🏃 گوسفند قربانی کرد و همه ی اقوام و دوستان رو ولیمه🍲 داد🍃🌹
در مکتب سردار سلیمانی مدافعان حرم شهید مدافع حرم حمید رضا طاهر 🌷 سر سفره عقد به من گفت : من که نمیتونم از حلقه طلا استفاده کنم ؛ سریع انگشتر عقیقی که در دستش بود را به من داد و گفت : لطفأ این رو برام بذارید . انگشتر عقیقش رو به عنوان حلقه براش گذاشتم . میگفت : طلا برای مرد حرام است و حاضر نیستم که برای لحظه ای هم تو دستم بذارم . 🎤 راوی:همسر شهید 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 مثل شهدا پای واجبات بایستیم و خواسته های نفسانی را فدای واجبات دینی نکنیم و حلال و حرام خدا را مراعات کنیم 👈🏻 از شهدا درس زندگی بیاموزیم ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
مکتب سردار سلیمانی شاگرد اول های مکتب حاج قاسم شهید حسن امیری((عمو حسن)) عادت داشت به همه سلام كند. بزرگ يا كوچك فرقی نداشت. از سر كوچه كه می پيچيد، به هر بچه اي كه ميرسيد، اگر نان دستش بود، يك تكه به او ميداد. از هر بچه ای هم كه خوشش می آمد، پول ميداد تا برای خودش چيزی بخرد. بچه ها را كم تر با اسم خودشان صدا ميكرد، ميگفت «گلم»، «شاخه نباتم»، «پروانه ی من». 🌷 لینک مکتب سردار سلیمانی در پیام رسان ایتا👇 https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani پیک و رسانه شهدا باشید و مبلغ آنها لطفا جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز و ترویج فرهنگ شهید و شهادت لینک کانال سردار سلیمانی عزیز را به همه معرفی کنید و در گروه هایی که هستید نشر بدهید اجرکم عندالله و عندالشهدا
در مکتب شهادت هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند، بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را میزد؛ مثلا، آخرشب میگفت: من میروم وضو بگیرم . در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید . نا خودآگاه ما هم ترغیب میشدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت میکردیم . 🌷 سید مجتبی علمدار
ایستگاه شهدا🌷 🔸 روی جهیزیه عروس یک دست مبلمان هم داده بودند. وقتی فهمید گفت «اگه مبل ها رو بیارید برمیگردونم.» 🔹 خانواده عروس از ما خواستند، تا راضی‌اش کنیم. هر کاری کردیم، قبول نکرد. همه مبل ها را برگرداند. ♦️ گفت «همون وسایل اولیه برای ما کافیه.» 📚 کتاب خاطرات سردار شهید حسن آقاسی زاده