eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب سردار سلیمانی سردار عشق و مهربانی خودمانی با سردار ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب ولایت، شهادت و وحدت مکتب خدمتگزاری به ملت @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
در مکتب سردار سلیمانی در فراق محبوب ترین سرباز اسلام دلیل اینکه قلب های ♥️ مردم در فراق شهید حاج قاسم سلیمانی میسوزد چیست؟ ✍یکی از علما فرمودند: "دلیل اینکه مردم برای سردار سلیمانی اشک ریختند و قلبشان سوخت و هنوز هم آرام نشدند این است که قلب قطب عالم امکان حضرت بقیه الله عج به درد آمده و اشک آن حضرت جاری شده و این مطلب برکل عالم تاثیر میگذارد. ماهنوز سردار سلیمانی را نشناختیم." ارسالی از طرف کاربران عزیز ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب سردار سلیمانی سردار مخلص بی ادعای خدایی ✍حاج قاسم : من نه عضو اصولگرا بودم نه اصلاح طلب اما هزاران نفر ازم تبعیت میکردن یک مورد تمرد نداشتم چون مهمترین چیز رو و اتحاد بین خودمون میدونم.... درود و سلام بر مرد مخلص بی ریای بی ادعا سردار دلها حاج قاسم سلیمانی عزیز ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
6.mp3
8.21M
🎧 خاطرات خودنوشت سردار شهید سلیمانی / ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید 💬هر کسی عمامه بر سر گذاشت و عبا بر دوش انداخت، روحانی نیست و در جامعه روحانیون نیز باید برنامه پاک سازی را اجرا کنند. گزیده‌ای از دیدگاه‌های |صفحه۱۹۰ ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب ولایت، جهاد و شهادت مکتب ولایت مداری نه ولایت شعاری @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب سردار سلیمانی در محضر سردار عشق و مهربانی بخشی از شعر خوانی حاج قاسم سلیمانی در ماه رمضان دوسال قبل در بیت الزهرا(س) کرمان نکته جالب اینکه شهید عزیز بسیار اهل مطالعه بوده و روزانه چندین ساعت به این امر اختصاص می داده اند ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید 🔊 شهید بهشتی: مرگ بر ، مرگ بر . 📌 حتما تا انتها ببینید ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب ولایت، جهاد و شهادت مکتب ولایت مداری نه ولایت شعاری @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مکتب سردار سلیمانی مالک اشتر سید علی کنیز حضرت آقا بچه‌های شهدا رو برده بود دیدار آقا؛ دختر خودش هم بین‌شون بود. موقع معرفی گفته بود: دخترم زینب؛ کنیز شماست. آقا گفته بودند: نه؛ ایشان دختر است... ... ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب عشق و محبت و مهربانی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
4_5913312270212923495.mp3
10.78M
رزق معنوے امشب صوت مسحورڪنندۂ فوق العاده زیبا ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب عشق و محبت و مهربانی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
👆👆👆👆👆 لطفا تصویر باز شود در شب شهادت امام هادی علیه السلام دعای سردار سلیمانی در حق شما عزیزان ، عاشقان و رهروان مکتب شهادت و شهدا هر چقدر ارادت به سردار شهیدان سلیمانی عزیز داری برایش امشب صلوات بفرستید التماس دعای شهادت اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک یا علی ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب عشق و محبت و مهربانی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
🔻تصویر بالا : دوران دفاع مقدس 🔻تصویر پایین: بیمارستان مسیح دانشوری 👌سنگر‌ها یڪی است... صبحتان منور به نگاه شهدا و سردار دلها ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
چه کیفی دارد خوابیدن در آغوشت❤️ ذوقم را می بینی؟ درست است سنگ مزارت گرمای آغوشت را ندارد اما همینم غنیمت است✨ بین خودمان باشدها شنیده ام خیلی ها همین را هم ندارند...💔 ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب شهادت در محضر سرداران و فرماندهان سردار عشق شهید حاج حسین خرازی 📆 8اسفند1365-شهادت سردار نام ‌آشنای جبهه‌ها، حاج‌حسین‌خرازی 🎥 کلیپی زیبا از شهید خرازی، فرمانده دلاور لشکر 14امام حسین(ع) کجایند مردان بی ادعا کجایند مخلصین خوب خدا کجایند همرزمان سردار دلها ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
👇👇👇👇👇 خاطره ای از حضور حاج قاسم سلیمانی در منزل شهید مدافع حرم 👆👆👆👆👆 در مکتب سردار سلیمانی سردار عشق و محبت و مهربانی دفترچه خاطرات 📝 «زهرا غلامی» همسر شهید «حاج اسماعیل حیدری» از مهربانی‌های حاج قاسم در حق فرزندان شهدا می‌گوید، زینب دختر کوچک‌تر شهید حاج اسماعیل از مهمانی غافلگیرکننده حاج قاسم به خانه‌شان می‌گوید و فاطمه از هدیه‌ای که خودش برای حاج قاسم خریده. هر چه می‌گویند دلشان آرام نمی‌گیرد. بعد از رفتن پدر، دلشان خوش شده بود به مهربانی‌های سردار. شروع خاطره‌هایشان با لبخند است، به میانه خاطره که می‌رسند بغض می‌نشیند میان گلویشان و در پایان، هق‌هق گریه کلامشان را می‌برد. درست مثل مجلس روضه. 👈دعوت کنید من می‌آیم ماه رمضان سال گذشته همراه با خانواده شهدا برای افطار دعوت‌شده بودیم. حاج قاسم هم حضور داشت. خودش سر تک‌تک میزها می‌آمد و احوالپرسی می‌کرد. به‌محض اینکه من را دید احوال فرزندانم حسین، فاطمه و زینب را پرسید. همیشه این‌طور بود، اسم بچه‌های خانواده شهدا خوب یادش می‌ماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود. از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما ر ا به این افطاری دعوت کرده‌اند. با رویی گشاده گفت: «شما هم دعوت کنید ما می آئیم.» باورمان نمی‌شد که حاج قاسم وقت داشته باشد به منزل ما بیاید. گفتم شما بااین‌همه گرفتاری چطور می‌توانید وقت بگذارید به خانه ما بیایید؟ اصلاً چطور شمارا پیدا کنیم؟ نگاهش را به حسین انداخت و گفت: «حسین آقا به من زنگ بزند من می‌آیم.» حاج قاسم هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم: «حسین جان، حاج قاسم شوخی که نمی‌کند؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بود و فقط جواب داد: «فکر نمی‌کنم، کاملاً جدی بود.» دوهفته‌ای گذشت. به حسین گفتم: «زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.» حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد، حاج قاسم در ایران نبود. دو هفته بعد بازهم زنگ زدیم بازهم حاج قاسم نبود. چند روز گذشت. ساعت ۷ صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: «حاج قاسم سلام رساندند. گفتند برای ناهار به منزل شما می‌آیم.» باورم نمی‌شد. هاج و واج مانده بودم. همان ۷ صبح چادربه‌سر کردم و با حسین روانه بازار شدم برای خرید میوه و سبزی تازه. همه‌جا بسته بود. سرصبح هیچ مغازه‌ای باز نکرده بود‍؛ اما من به شوق مهمان عزیزمان همه‌جا را زیر پا زدم. یکی از مغازه‌ها باز بود؛ اما سبزی‌هایش تازه نبود. با حسین خیابان‌ها را بالا و پایین می‌رفتیم. فرصت خوبی هم شد که با حسین همفکری کنم می‌خواستم برای ناهار سنگ تمام بگذارم. حسین گفت: «مامان این کار را نکن حاج قاسم ناراحت می‌شود. یک نوع غذا بیشتر نمی‌خورد.» از ذوق و شوق روی پای خودمان بند نبودیم. بالاخره مغازه‌ها باز شدند و توانستم خرید کنم. دیگر تصمیم ام را گرفته بودم: یک غذای محلی و شمالی درست می‌کنم. با حسین که رسیدیم خانه باز تلفن زنگ خورد. همان شخصی بود که صبح تماس گرفته بود. ترسیده بودم که مهمانی به‌هم‌خورده باشد؛ اما همان آقایی که صبح زنگ‌زده بود گفت: «مهمان شما فقط حاج قاسم است برای بیشتر از یک نفر تهیه نبینید. حاج قاسم گفتند ناهار ساده باشد.»
👈آمد بدون هیچ محافظی ساعت به ظهر نزدیک شده بود. سردار تنها آمد، خیلی ساده، بدون هیچ محافظی وارد منزل ما شد. با بچه‌ها حرف می‌زد، خاطرات پدرشان را می‌گفت، از دورانی که حاج اسماعیل در شهر حلب بود. از مهربانی و جنگ‌آوری پدرشان برای بچه‌ها می‌گفت. تعریف می‌کرد که حاج اسماعیل چطور حواسش به بچه‌های جنگ‌زده حلب بود. در شرایط سخت، روستاهای ناامن را زیر پا می‌گذاشت تا برای کارخانه آسیاب اهالی روستا که گرسنه مانده بودند نفت پیدا کند. حرف‌ها به‌جایی رسید که بچه‌ها بغض‌کرده بودند خود حاج قاسم نیز اشک در چشمانش حلقه‌زده بود. برای اینکه بچه‌ها را از فضای حزن‌انگیز بیرون بیاورد. صدایش را شنیدم که گفت: «حاج‌خانم نمی‌خواهید به ما ناهار بدهید؟» خودش اول‌ از همه سر سفره نشست. بچه‌ها را یکی‌یکی به اسم صدا کرد: زینب جان فاطمه خانم حسین آقا بیایید بنشینید. بچه‌ها که نشستند خودش یکی‌یکی برایشان غذا کشید. 👈تو باید امروز به خانه‌ام می‌آمدی زهرا خانم تا اینجای خاطره را که برایمان تعریف کرد صدبار بغضش را فروخورده بود. زهرا غلامی حالا دیگر به هق‌هق افتاده: «حضور حاج قاسم برای من یک نشانه بود. او باید درست روزی به خانه من بیاید که دهمین روز به دنیا آمدن نوه‌ام حلما باشد؟ شب قبلش خیلی دلم هوای حاج اسماعیل را کرده بود. با خودم گفته بودم: حاج اسماعیل! کاش بودی و باهم پدربزرگ و مادربزرگ شدن را تجربه می‌کردیم. یقین داشتم که حاج قاسم دلش به دل حاج اسماعیل من وصل است که چنین روزی مهمان‌خانه من شده است. روزی که حمام ده‌روزگی و روز نام‌گذاری نوه‌ام باشد. نوه‌ام حلما را تازه از حمام بیرون آورده بودیم. حسین آن‌قدر ذوق‌زده بود. که حلما را بدون پتو پیچ به آغوش حاج قاسم داد. 👈خداحافظی برای بچه‌ها سخت بود حاج قاسم بعد از ناهار خیلی نماند. فاطمه برایش هدیه خریده بود. با خوشحالی هدیه‌اش را پذیرفت و به من گفت: «حاج‌خانم غذایتان خیلی خوشمزه بود.» وقت خداحافظی، مرتب برمی‌گشت و بچه‌ها را تماشا می‌کرد. بچه‌ها بدرقه‌اش می‌کردند و از او دل نمی‌کندند. حاج قاسم رفته بود و خانه ما پرشده بود از حس خوب مهمانی عزیز. روح مطهرش شاد و یادش تا ابد در دلها جاودان باد به برکت صلوات ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب عشق و محبت و مهربانی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
در مکتب سردار سلیمانی در محضر دوستان و یاران شهیدش شهید مدافع حرم علی رضا مرادی دفترچه خاطرات مادر 📝 نحوه وداع شهیدعلیرضامرادی با خانواده،به نقل از مادرشهید: اومده بود خونه و ازم میخواست وسایلشو جمع کنم،بهش گفتم:من برات ساک جمع نمیکنم،اگه میخوای بری خودت وسایلتو جمع کن! هرطور که شده میخواستم منصرفش کنم،ولی انگار یه صدایی تو گوشش ،از صدای من بلندتر بود و اصلا توجهی نمیکرد. دلم سوخت. بلند شدم و شروع کردم به جمع کردن وسایلش،ته دلم امید داشتم . به خودم میگفتم،الان که باباش بیاد حتما میتونه منصرفش کنه.تو همین افکار بودم که در خونه باز شد و همسرم وارد اتاق شد . نزدیک علی رفت و میخواست شروع به حرف زدن کنه،ولی قبل از اون علی نشست مقابل پای پدرش و دستش رو بوسید. همین کار کافی بود تا بغضی عجیب ،راه گلوی همه رو ببنده و دیگه هیچکس هیچ حرفی نزنه. آه........ فقط همین رو یادمه که گفت:مادر پشت سر من آب نریز چون دوست ندارم کسی مطلع بشه که من دارم میرم. صورتم روبوسید و گفت:قول میدم تا سه شنبه هفته آینده برگردم. علی رفت ،،،ولی سر قولش موند.اون سه شنبه برگشت;اما با چشمانی بسته و بدنی میان تابوت، با لبخندی که همیشه روی لباش بود. روح مطهرش شاد و یادش گرامی باد ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب سردار سلیمانی سردار عشق و محبت و مهربانی 🎥سرود بسیار زیبای در فراق یار برای سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی. 👈بسیار بسیار زیبا حتما ببینید هر کس نبینه پشیمان میشه👉 تصاویر و فیلم در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی است با آهنگ و سرود بسیار زیبا ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
در مکتب سردار سلیمانی در محضر دوست و یار عزیزش شهید محمد حسین یوسف اللهی 🍁مےدانستم حاج قاسم سلیمانے بہ علاقہ و دلبستگے خاص دارد،، متن آماده شده‌ے ڪتاب را براے حاج قاسم فرستادم و بعد ازمدتے ڪه آنرا خواند،برایم پس فرستاد.. دیدم روے ڪتاب ڪاغذے گذاشتہ و نوشتہ است: {اگر بفهمم ڪسے با خواندن این ڪتاب،بیشتر از من حسین‌یوسف‌الهـے را دوست خواهد داشت،دق مےڪنم..} 📚بہ‌نقل‌از”نویسنده‌ےڪتاب “ ارسالی از کاربران عزیز ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
در مکتب شهادت در محضر شهدا ای ڪه گفتی عشـق را درمان به هجران می‌ڪند، ڪاش میگفتی ڪه هجران را چه درمان می‌ڪند... - یا خَیرَ المحبوُبین 🍃 - هشتم اسفند ماه سالروز شهادت فرمانده دلاور لشکر 14 امام حسین ع گرامی باد ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷
‌نفسمــ بنـــد نفســ‌های کسی هستــ که نیستــ بی گمان دردلِ من،جای کسی هستــ که نیستــ ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
یاد باد آن روزگاران یاد باد دفترچه خاطرات دفاع مقدس خاطرات جبهه📝 🌷بعد از اتمام عمليات بدر، يك گروه شناسايي ٩ نفره تشكيل داديـم و رفتيم برای شناسايی منطقه. بولدوزری از عراقيها جا مانده بود. بولدوزر خراب بود و بچه ها نمى توانستند آن را راه بيندازند. 🌷من كه در تعميركاری كمی سررشته داشتم، خيلی سريع عيب آن را تـشخيص دادم و درسـتش كردم. لحظه اى كه مى خواستم بولدوزر را روشن كنم، يكی از نيروها آمد كنارم و گفت: اجازه مى دهى كنارت بنـشينم، مى خواهم ببينم ماشـين غنيمتی سوار شدن چه لذتی دارد! گفتم: نه، بفرماييد با بقيه برويد! 🌷ناراحت شد و مى خواست برگردد كه صدايش زدم و گفتم: اى بابا! چرا اين قدر زود باوريد، بيا بالا كه وقت تنگ است! با خوشحالی سوار بولدوزر شد و من راه افتادم. 🌷هنوز فاصله زيـادی طی نكرده بوديم كه عراقيها خمپاره زدند. من به سختی مجروح شدم و آن عزيز مشهدی به شهادت رسيد. تا مدتها لبخند دلنشين او از خاطرم دور نمى شد. مرا به يكی از بيمارستانهای تهران اعزام كردند. راوى: رزمنده دلاور عباس كمالى پور ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: حفظ بیت المال👉 دفترچه خاطرات همسر📝 ▫️به حمید التماس می کردم که مرا هم با ماشین اداری ببرد به جایی که محل کار هر دویمان بود. من توی بسیج بودم. خانه ما جایی بود که باید بیست دقیقه پیاده می رفتیم تا به جاده برسیم. ▫️حمید مرا تا ایستگاه هم نمی رساند و خیلی جدی می گفت: ‌‌ فاطمه با ماشین راه بیا! می گفتم: من که از بسیج حقوق نمی گیرم؛ فکر کن روزی یک تومان به من حقوق می دهی. این یک تومان را بگذار به حساب کرایه ماشین. ▫️می گفت: ما نباید باعث شویم مردم به غیبت و تهمت بیفتند. آدم عاقل هیچ وقت اجازه نمی دهد کسی به او تهمت بزند. ما هم ناسلامتی انسان عاقليم ديگر. نيستيم؟ با ماشین بیت المال هم نمیشه مسافر شخصی سوار کرد میشه ه ه ه ؟ ✍ به روایت همسربزرگوارشهید کجایند حافظان بیت المال لعنت خدا بر غارتگران بیت المال ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ کانال مکتب سردار سلیمانی مکتب شهادت و جاودانگی @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷 ارتباط با خادم کانال👇 @sardar_zakizadeh