eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🕊 در وصیتنامه اش نوشته بود: من کجا و شهدا کجا خجالت میڪشم مانند شهدا وصیت ڪنم من ریزه خوار سفره آنها هم نیستم ! ‌ ‌‌شهید دهه هفتادی #مدافع_حرم #شهیدعباس_دانشگر
می پرسم « درد داری ؟ » می گوید « نه زیاد.» - می خوای مسکن بهت بدم؟ - نه. می گیم « هرطور راحتی.» لجم گرفته. با خودم می گویم « این دیگه کیه ؟ دستش قطع شده، صداش در نمی آد.» #سردارشهیدحاج_حسین_خرازی
💠 #دمی_با_شهدا ⚜خیلی کار می‌کرد. به کار کشاورزی علاقه داشت. بعد از شهادتش متوجه شدم فعالیت و کار زیادش به خاطر کمک به خانواده‌های بی‌بضاعت بود.  #مدافع_وطن #شهید_میثم_علیجانی 🌹 #شبتون_شهدایی 🌙
#همسر_شهید_امین_کریمی: در #خواب دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود: آقای امین کریمی به عنوان #محافظ درهای حرم حضرت زینب(س)منصوب شد. پایین نامه هم #امضای حضرت زینب سلام الله علیها بود.
گفتم: چرا دفعه اول نزدی؟ گفت:داشت آب می خورد😔. #ایثار_و_شهادت👌 ⚫️ 🍃🌹🍃
به من گفت: میخوام لوله کشی یاد بگیرم! خیلی از مردم به آی لوله کشی احتیاج دارند و پول ندارند." کار لوله کشی با دستگاه حرارتی رو یاد گرفت آنچه رو که احتیاج بود از ایران تهیه کرد.... حالا شده بود یه طلبه لوله کش! دیگه شهریه طلبگی نمی گرفت. ازش پرسیدم: تو که شهریه نمی گیری برای کار هم نمی گیری پس برای غذا چیکار میکنی؟! گفت: "بیشتر روزهای خودمو با چای و بیسکویت میگذرونم"... مزار: نجف_وادی‌السلام یادش با صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مےگفت : تو سوريه وقت خواب ندارم وقتى هم مى خواهم بخوابم از شدت خستگى نمى توانم بخوابم،انگار يک لشكر مورچه دارند از پاهايم بالا مى آيند! #شھید_محمودرضا_بیضایے
💠 راه شهید ، کلام شهید💠 ❊⇠ شهیدسعیدرضا عربی 🍁اینڪه دشمڹ لَعیڹ آرماڹ هاے ما را خوب مےشناسد ولے بعضے از بہ ظاهر خودے ها با آڹ غریبہ هستند غم انگیزتریڹ اتفاق اسٺ..🍁 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️ ✳️✳️✳️✳️✳️ ✳️✳️✳️ ✳️ در مکتب شهادت در محضر شهدا مبارزه با نفس 🍁🍁🍁 🌿ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز ابراهیم دو کارتن بزرگ اجناس را در جلوی یک مغازه روی زمین گذاشت.کارش که تموم شد. رفتم بهش گفتم: «ابراهیم، برای شما زشته، این کار باربرهاست نه شما!» نگاهی به من کرد و گفت:«کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم را می گیره.» گفتم اگه کسی شما را اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت.» ابراهیم خندید و گفت: «ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.» 🍁🍁🍁 📚کتاب سلام بر ابراهیم ، صفحه 43 کجایند مردان بی ادعا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا ✳️ ✳️✳️✳️ ✳️✳️✳️✳️✳️ ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
ڪولہ پشتـے علـے پـر از مهمـات آتــش‌گرفت نتوانستند ڪولہ را از او جدا ڪنند ... با چفیہ دهان خود را بست تا عملیات لو نرود ... تنها ڪف پوتین‌هایـش ڪہ نسـوز بود ، باقـے ماند . 💔 #شهیــد_علـے_عــرب 🕊 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 در مکتب شهادت در محضر شهدا مردان بی ادعا مردی از تبار مکتب حسین(ع) و از جنس مردم رییس جمهور واقعی و بی ادعا چه کسی بود👇 ساعت حدود ١٠ صبح جمعه به شهر سنندج رسیدیم.  قرار بود آقای رجایی، همان روز در نمازجمعه برای مردم سخن رانی كند.  وارد شهر كه شدیم، دم یك فشاری آب توقف كردیم تا آبی به صورتمان بزنیم و نفسی بگیریم.  یكی از اهالی، لیوانی آب كرد و داد دست آقای رجایی.  بعد با لهجه كردی رو به آقا گفت: «شما چقدر شبیه آقای رجایی هستید؟» آقای رجایی خندید و گفت: «من فامیل دور آقای رجایی هستم.» مرد گفت: «كیه آقای رجایی هستی؟» گفتم: «پسر عموی باباشه!» آقای رجایی گفت: «نه آقاجون، من خود رجایی. خادم شما هستم.» طرف یكهو جا خورد! این پا و آن پا كرد. انگار باورش نشده بود،که خود آقای رجایی هست این قدر ساده و صمیمی و بی تکلف نیم خنده ای كرد و رجایی را در بغل گرفت و گفت: «خوب، آقا! سلامت باشید...» و بعد ما هم رفتیم کجایند مردان خوب خدا کجایند مردان بی ادعا یادش با صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🇮🇷 سبک زندگی شهدا 🇮🇷 راه شهید ، عمل شهید نماز_اول_وقت ✍دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند، علت را پرسیدم ، گفتند : "وقت نماز است " همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نماز اول وقت بخوانیم.خلبان گفت : "این منطقه زیاد امن نیست اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم " شهید صیاد گفتند :"هیچ اشکالی ندارد .. ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم .. " خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست.با آب قمقمه ای که داشتیم وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند ایشان فرمودند : "بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را .. " یادش با صلوات 🌷✳️🌷✳️🌷✳️🌷
صدام در تلوزیون گفت:به هر خلبان ایرانی که به 50مایلی نیروگاه بصره برسد،حقوق1سال نیروی هوایی عراق را جایزه میدهم 150دقیقه بعد،شهید دوران،حیدریان و یاسینی نیروگاه بصره را بمباران کردند یادشان با صلوات
خواندنی👌👇👇 چند وقت پیش ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ میلیارد ناقابل برداشت و رفت و دیگه هم برنگشت ..!!!!!!! و اون یکی دوازده هزار ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ تومن ﮔﺮفت ﻭ ﺭفت ودیگه هم برنگشت!!!!!! و الان یکی دیگه 94 هزار میلیارد...!!!!! وهیچکدومشون برنگشتن .....!!!!! اما...سی ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ، ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ، ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ میخواستن با جونشون ﻣﻌﺒﺮ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ.... یکیشون ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻛﻪ رفت ﺑﺮﮔﺸﺖ !!!! همه فکر کردن ترسیده !! ﭘﻮﺗﯿﻦ ﻫﺎﺵ ﺭﻭ درآورد؛ ﺩﺍﺩ زد ﻭ ﮔﻔﺖ : « ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺗﺪﺍﺭﻛﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻢ ؛ نو حیفه؛ مال بیت الماله» ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ اتفاقا ؛ اونم ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ....!!!!!!!
#شهید_مرتضی_حسین_پور بعداز درگیری یک ساعته با مهاجمین #داعشی از ناحیه #پهلو مورداصابت قرار گرفت،گلوله وارد #ریه سمت چپ ایشان شد که باعث خونریزی شدید شده و بعد از حدود بیست دقیقه ایشان به #شهادت میرسد
شهید محمد رضا دهقان مدافع حرم
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
شهید محمد رضا دهقان مدافع حرم
🌷 💠تا آخر بخوانید (هو الحَقُّ المُبین) همیشه روضه شنیده ایم ⚡️اما هم عالمی دارد... 💢صحنه اول: محمدرضا از تماس گرفته☎️؛ پشت تلفن التماس میکند: -مامان! توروخدا دعا کن بشم. +تو شو، شهید میشی... -به خدا دیگه خالص شدم. دیگه یه ذره ناخالصی تو دلم نیست🚫. +پس شهید میشی🕊. _ حالا که راضی شدی، دعا کن برگردم. 💢صحنه دوم: مهمان شدیم. قرار است بدنِ پاره جگرمان را تحویل بگیریم و وداع کنیم😢. بعد از روز دلتنگی، با خودم گفتم محکم در آغوشش می گیرم💞 و التماسش میکنم سلام و ارادت و دلتنگی مرا به برساند. اما... ⇜ به سینه اش دست نزن🚫. ⇜نمی شود در آغوشش بگیری. ⇜صورتش را آرام ببوس و اذیتش نکن. ⇜به زیاد دست نزن. مضطر به روی ماهش نگاه کردم و پرسیدم: ! چه کردی با خودت⁉️😭 💢صحنه سوم: شب قبل از است. مادر بی تاب شده، قرار ندارد. دست به دامان شهدای شدیم . مادر با همرزم 👥محمدرضا در کهف خلوت کرده: _ بگو محمد چطور شهید شد؟ +بگذرید... _ خودش گفت دوست دارد بی سر برگردد. +همانطور که دوست داشت شد؛ و ... 💢صحنه چهارم: برای بدرقه اش نشسته ایم کنار منزل جدیدش بی ترس و بی درد و آرام😌. متحیر ایستاده و این پا و آن پا می کند، _ پس چرا نمیخوانی⁉️ _ نیست که تکان دهم و تلقین بخوانم... 🔸حالا میدانیم ⇜اربا اربا یعنی چه ⇜ یعنی چه، ⇜ یعنی چه، ⇜ یعنی چه 🔹از تو ممنونیم که به اندازه بال مگسی، سیدالشهدا را به ما چشاندی، گوارای وجودت نازنینم. 🌾آسان و سختِ عشق، سوا كردنى نبود! 🌾ما نيز مهر و قهر تو در هم خريده ايم 🌹🍃🌹🍃
هوالحکیم 👈 اربعینی ها بخوانند 🔹 وقتی امام(ره) ۱۵۰ شهر و روستا را نجات داد... بعد از پیروزی در عملیات بیت المقدس ۴ و تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر در روزهای ابتدایی سال ۶۷ ، قرار بر این شد که یک کامیون با چندین تن « تی ان تی » به صورت استشهادی تونل روی سد دربندیخان عراق را منفجر کند. با اینکار میلیون‌ها متر مکعب آبِ پشت سد، ده‌ها شهر و روستای عراق را از بین می‌برد و ما در کمتر از ۲۴ ساعت بر مناطق وسیعی از شمال شرق این کشور مسلط می‌شدیم. همه چیز برای انفجار بزرگ آماده بود ؛ حتا رانندۀ داوطلب کامیون. بچه‌ها منتظر اجرای عملیات بودند که به یکباره عملیات لغو شد. در آن ایام کسی دربارۀ علت توقف طرح حرفی نزد تا اینکه هشت سال بعد در ارومیه با شهید بزرگوار و مخلص سردار نورعلی شوشتری همسفر شدم. فرصت خوبی بود تا علت به هم خوردن نقشۀ انفجار سد را از زبان ایشان بشنوم. حاجی با همان لبخند شیرین و معروف اش در پاسخ سوال من گفت: «اطلاعات خوبی داری! شما اون زمان چکاره بودی؟» به ایشان عرض کردم در گردان کمیل لشکر ۲۷ خدمت می‌کردم. سردار بعد از ابراز لطف و تفقد با نگاهی که حرف‌های زیادی داشت ادامه داد: در آن سال حضرت امام(ره) بعد از شنیدن طرح عملیات پرسیدند، آیا به مردمی که در مسیر سیلاب قرار می‌گیرند آسیبی می‌رسد؟ ما جواب دادیم بله! چیزی در حدود یکصد و پنجاه شهر و روستا تخریب می‌شود و ساکنین آن مناطق هم طبیعتاً آسیب جدی خواهند دید. بعد از توضیحات فرماندهان، امام(ره) مخالفت صریح و قاطع خود را با این حرکت اعلام نموده و فرمودند: ما برای نجات مردم عراق می‌جنگیم نه برای کشتن آنها. 🔺 راوی: سردار حاج علی درویش 📚 منبع: کتاب کمیل هنوز زنده است / نشر مجنون
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 ✍یڪ روز «امیر» بہ یکے از دوستانش ڪہ بہ دلیل اقامت زیاد در جبهہ و نرفتن بہ مرخصے براے خانواده اش اظهار دل تنگے مے ڪرد، گفت: «سعے ڪن همیشه خداوند را در وجودت احساس ڪنے اگرزیاد بہ خانواده ات وابستہ باشی، محبت خداوند دردلت ڪمتر مے شود. . باید محبت خداوندرا چون لیوان پر آبے تصورکنے ڪہ محبت بہ خانواده و دوستان مثل ریختن سنگ ریزه در آن است. هر قدرسنگ ریزه در لیوان بیشتر ریختہ شود، آب بیشترے از آن سرازیر مےڪند». 🌷 🌷
❤️اربعین❤️ یکی از رزمندگان فاطمی قدیما خواب شهید ابوحامد رو دیده بودند.. از شهید پرسیدند: در چه حالی هستید؟ شهید ابوحامد فرمودند: "داریم با رفقا آماده میشیم اربعین پیاده از نجف بریم کربلا..." جالب اینجاست که شبیه همچین خوابی هم دررمورد شهید فاتح دیده بودند که شهید در خواب به اون رزمنده فرمودند: "اگه میخوای مارو ببینی اربعین کربلا باش...!" 🌷
#ما_ڪہ_رفتیـم این شـما و این انقلابـے ڪہ خـون ما خـون بهایـش شد ... فقط یادتان باشد قیامتی هست و باز یکدیگر را خواهیم دید #بسیجـے_عارف #یل_دلاور_میدانهاے_نبرد 🕊 #شهید_غلام_رزاق •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• یادش با #صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#سلام_فدایـے_حُسَین 🕊🌹 خوشا آن شهیدے ڪہ هنگام رفتن بہ دل ترسـے از خشم قاتل ندارد سرش را بریدند و زیر لب گفت فداے سرت، سَر ڪہ قابل ندارد شهید محسن حججی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹 کلام شهدا 🌹 دوست دارم همکارهای من افرادی باشند ڪہ نماز را سر وقت مے‌خوانند نمے‌گفت: نمازت را سرِوقت خواندی یا نہ؟! امربہ معروف و نهےاز منکر را غیرمستقیم انجام میداد. یادش با صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌻 سبک زندگی شهدا 🌻 بعضی از قوم و خویش هامان که از شهرستان می آمدند؛ رسیده و نرسیده گله می کردند :" آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه؛اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!؟" اما گوش پدر به این حرف ها بدهکار نبود، می گفت: " طوری نیست؛فوقش دلخور می شن. اونا که نمی خوان جواب بدن. منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیت المال چیکار کردم یادش با صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رفته بودیم مشهد مشغول تهیه ناهار بودیم زکی زاده دائم ذکر خدا به لب داشت گفتم خسته نمیشوی این قدر ذکر میگویی یک کلام جواب داد الا بذکر الله تطمئن القلوب دل آرام گیرد به یاد خدا سردار شهید مسعود زکی زاده