#سنگر_فضای_مجازی
♦️سنگری ساختیم برای #جاموندهها
♦️سنگری برای آمادگی سربازی مولا
♦️سنگری برای شناختن لباس خاکیها
♦️سنگری با عطر لالهها🌷
♦️سنگری از جنس #خون_شهدا با یاد شهیدان
⚜در فضای مجازی📱سنگر رزمندگان یعنی↯↯
♦️با وضو وارد شو؛اینجا پادگان ِ دوکوهه است
پادگان ِابوذر .اینجا اُردوگاه کرخه است
✓اُردوگاه کوزران✓ کارون✓ اروند
⚜در فضای مجازی سنگر رزمندگان یعنی ↯↯
♦️رملستان ِ فکه ؛کانال ِ کمیل؛ شرهانی؛طلائیه
مجنون
⚜سنگر رزمندگان یعنی ↯↯
♦️پناه گرفتن در پس ِ خاکریزهای #شلمچه در
شب ِ عملیات ِکربلای پنج
♦️یعنی پناه گرفتن در سنگرهای #طلائیه
برای در امان ماندن از ترکشهای
#دنیای_مجازی
⚜سنگر رزمندگان" یعنی ↯↯
♦️عبور از سه راه ِ #شهادت
عبور از شط ِ اروند و بهمنشیر
♦️یعنی صعود به ارتفاعات ِ #بازی_دراز
⚜سنگر رزمندگان " یعنی↯↯
♦️اینجا #هورالعظیم است
♦️باید بروی اطلاعات #عملیات
برای شناسایی دشمن
♦️باید بروی گردان ِ تخریب
♦️آموزش ببینی ، برای خنثی کردنِ مینهای💣
اطرافت در فضای مجازی 📱
♨️ ای همسنگر ِ من در سنگر رزمندگان
♨️ای افسر ِ جنگ ِ نرم ِ آقا !
💥بـا تـوأم ..!
♦️حواست هست #آقـا از تو چه میخواهد⁉️
♦️مطالب ِ سنگرت را مرور کن و ببین چه
مطالبی را انتشار دادهای !
⚜فضای مجازی هم عاشقان شهدا🌷 میخواهد
♦️آیـا سـنـگـرت بـوی #شـهـادت مـیـدهـد و تـو
از #شـهـدایـی ⁉️⁉️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
آقا ابوالفضل نماز هاشو همیشه اول وقت میخوند ؛ هر وقت که مسافرت میرفتیم هر جا موقع نماز بود ماشینو کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت .
اصلا اهل غیبت نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض
می کرد .
از مهربونی هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمیکرد و هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد ودر جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب ان شاءالله و اگر خدا بخواد میداد . این اواخر بر نماز شب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه میگفت تا ازش سوال نمی شد حرفی نمی زد .
در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره ؛ خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد .
چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از شهدا شهادتش رو همون روز گرفت .
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
راوی : #همسرشهید
💢 فقط به خدمت فکر میکرد ...
همیشه حاضر بود ...
هیچوقت خودش رو کنار نمیکشید
حتی وقتی بنیصدر خلع درجهاش کرد
با لباس بسیجــی می رفت سپاه
مثل یه بسیجی صفر کیلومتر کار میکرد
طرح میداد و برنامهریزی میکرد
اصلا براش مهــم نبود !
ڪہ تا دیـروز سرهنـگ بوده
و امروز یه بسیجـی ساده است
فقـط به خدمـت فڪر میڪرد ...
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
یادش با #صلوات
✍ #وصیت_شهید 🌹
« هـــوای نـــفــس » را مـغـلـوب ڪـنـیـد
و « بـــرای خـــدا » ڪـار ڪـنـیـد .
در ڪارها « نـــظــم » را رعـایـت ڪـنـیـد
و بہ « مـسـتـحـبــات » اهـمـیـت لازم بـدهیـد
تا از «شـــر شـیــطان » در امـان بـاشـیـد .
بہ خـدا نـزدیڪـ شـویـد با انـجـام « نــوافـل »
مـخـصـوصـا « نـــافـلہ ی شــب » .
«صــبـــر » را پـیـشہ ی خـود ڪـنـیـد
و بـدانـیـد « اُمَـــمِ پــیـــش » از شـمـا هـم
« سـخــتـــی » بـسـیــار دیـده انــد .
#شهید_ناصرالدین_باغانی 🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
یادش با صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول #نماز_شب است.این رویه مجید بود، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود، به ویژه در ماه های اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند.
#شهید_مجید_شهریاری
یادش با صلوات
✳️✳️✳️🌷✳️✳️✳️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهدا ، عمل شهدا
تفاوت زمان شهدا با الان👇🏻
شهدا : فقط خدا
الان: کدخدا
شهدا : اطاعت از ولایت
الان: فقط حرف زدن از ولایت
شهدا: کمک به مردم
الان : فشار بر مردم
شهدا: حفظ بیت المال
الان: غارت بیت المال
شهدا: رعایت عدالت
الان: بی عدالتی
شهدا: ضابطه و قانون مداری
الان: رابطه و پارتی بازی
شهدا: عشق و محبت
الان: کینه و نفرت
شهدا: تواضع و افتادگی
الان: تکبر و خودکامگی
شهدا: اخلاص
الان: اختلاس
شهدا: گمنامی
الان: ریا و خودنمایی
شهدا: دعا
الان: ادعا
و هزارن تفاوت دیگر
وای بر ما و فرداهای ما
گر شقایق ها روند از یاد ما
دریغ از فراموشی لاله ها
کجایند مردان بی ادعا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری🌷
یادش با صلوات
خواب #حضرت_رقیه(س) رو دیده بود
بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از #گناه گذشتی ما هم شهیدت میکنیم.
موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام #روضه حضرت رقیه بخون
گفتم نمیخونم، داری میری حسین #بچه هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های #گریه میکرد.
✍به روایت سیدرضا علیزاده، ذاکر اهل بیت
#شهید_حسین_محرابی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹