💐🍃
با توجه به آیات قران کریم وعنایت به تعداد آیات موجود در سوره های قرآن در رابطه با افرادی که خداوند متعال آنان را دوست ندارد گروه های زیر را می توان به شرح ذیل دسته بندی نمود:
✅متجاوزان:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(بقره/۹۰)
قطعاً خدا متجاوزين را دوست نميدارد.
✅متکبران و فخرفروشان:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا(نساء/۳۶)
چون قطعاً خدا، كسي كه متكبّر و فخرفروش باشد، دوست نميدارد.
✅کافران:
إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْكَافِرِینَ(روم/۴۵)
خداوند کافران را دوست ندارد.
✅خیانتکاران گناهکار:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا(۱۰۷/نساء)
زيرا خدا افراد خيانتكار و گناهكار را دوست نميدارد.
✅خائنان:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ(انفال/۵۸)
قطعاً خدا افراد خائن را دوست نميدارد.
✅ناشکر:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ(۳۸/حج)
حتماً خدا هيچ خيانتكار ناشكري را دوست ندارد.
✅مسرفان:
إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (الأنعام/۱۴۱)
خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.
✅شادهایدنیا:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ(قصص/۷۶)
قطعاً خدا شادهاي (به زخارف دنيا را) دوست ندارد.
✅مفسدان:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ(قصص/۷۷)
قطعاً خدا فسادكنندگان را دوست نميدارد.
✅كسانی که با سخنان خود بديها را اظهار كنند:
(مگر آن كسي كه مورد ستم واقع شده باشد)
✅لا یحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم :(نساء/۱۴۸)
خداوند کسی را که با سخنان خود بدیهای دیگران را اظهار کند دوست ندارد.
✅ستمکاران:
ان الله لا یحب الظالمین :
خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
🤔یک پرسش:
آیه ای در قرآن کریم هست که می فرماید: «إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ»
آیا آیه به این معنا است که نباید هیچ کاری که مرا خوشحال می کند انجام دهم؟ و آیا اگر کاری کنم که احساس خوشی داشته باشم، نفس تزکیه پیدا نمی کند؟!
👈جواب:
باسمه جلّت اسمائه؛ این جمله در ذیل داستان قارون آمده است که می فرماید: «إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ ۖ إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ»
و فرح به معنای (بطر) است. یعنی به گنج هایی که خدا به تو داده است تکبر نورز و مغرور نشو زیرا خداوند کسی که چنین صفتی داشته باشد را دوست نمی دارد.
💙پیامبر خدا(ص)میفرماید:
« چه بد بنده های است آن که تکبر ورزد و برتری جوید او خدای جبار و برتر را از یاد برده است. چه بد بنده های است آن که خودستایی و غرور پیشه کند. او خدای بزرگ و متعال را ازیاد برده است. چه بد بنده های است آن که در بی خبری و فراموشی به سر برد. او گورهای پوسیده و ویران را از یاد برده است. چه بد بنده های است آن که گردنکشی و طغیان کند و آغاز و انجام خود را از یاد برده است».
و در پایان ...
خدایا درست است که رحمانیت و کرمت و جودت در وصف و ذهن ناقص ما نمی گنجد
ولی انسان گنهکار بعضی اوقات آنقدر در ورطه انحراف و بغی پیش میرود
که تو با صراحت میگویی آنها را دوست نداری!
خدایا به تو پناه میبریم
و دست ندامت خود را بالا میبریم و صدبار اگر توبه شکستیم باز می آییم.
به امید رحمت و لطفت ای مهربان ترین مهربانان
🌹🌹🌹
#سؤال:
اینجا که گفته کسایی که با سخنان خود بدیها رو اظهار میکنن ، همون غیبت کردن میشه؟؟
#پاسخ:
درباره جهر بالسوء
خداوند دوست ندارد باصدای بلند معایب وبدیهای کسی گفته بشه.
وبه اصطلاح معروف آبروش ریخته بشه. الا کسانیکه درحقشون ظلم شده وکسی بدادشون نمیرسه وبرای افشای چهره ظالم
باصدای بلند افشاگری کنه
کاری که حضرت زهرا (س) درمسجد مدینه درباره غصب خلافت علی(ع)
وفدک وحضرت زینب درشهر کوفه انجام داد.
اینجا موضوع غیبت نیست.
غیبت درخفا وآهسته ویواشکی گفته میشه نیازی به جهر نیست.
واما درباره مختال فخور
کسی که به هر عللی باد به دماغش بیفته
ازنظر زیبایی، زور بازو، مال وثروت، جاه ومقام و....به خودش بنازه
خداوند نفرت داره از این طور افراد!
بینی اونها را به خاک میماله.
🔽معنی تقلید:
تقلید در اصل به معنی پیروی و دنبالهروی است و در شریعت اسلامی به معنی اجرای حکمی است که مرجع تقلید بیان میکند. عموماً گفته میشود تقلید در اصول دین جایز نیست و باید با تحقیق به آنها رسید، ولی در احکام اغلب اوقات باید از شخص متخصص که به او مجتهد جامعالشرایط یا مرجع تقلید میگویند تقلید نمود. البته در تعیین حوزه لزوم تقلید، اختلاف نظر وجود دارد.
〽️تقلید مصدر عربی باب تفعیل از مادّه «قَلَد»، و در لغت به معنای چیزی را ملازم کسی یا شخصی قرار دادن و گردن نهادن به کاری است. این واژه در اصطلاح فقهی به معنای التزام به عمل و گفتار مجتهد معیّن است.
از دیدگاه فقه اسلامی، تقلید در برخی موارد، از جمله دربارهٔ احکام ضروری و یقینی، مجاز نیست⛔️
زیرا در سیرهٔ عقلا، تقلید تنها در مواردی صورت میگیرد که علم و قطع برای خود شخص وجود نداشته باشد.
مورد دیگری که تقلید در آن ممکن نیست، عقایدی است که باید نسبت به آنها اعتقاد یقینی حاصل شود (مانند اصول دین)، حال آنکه تقلید یقینآور نیست. البته در برخی عقاید فرعی مذهبی رجوع جاهل به عالم میتواند برای مکلف یقینآور باشد.
✨موارد دیگر ممنوعیت تقلید در منابع فقهی امامی عبارت اند از:
مسائل اصول فقه؛مقدّمات اجتهاد، مانند صرف و نحو؛ شناختن مفهوم آن دسته از موضوعات احکام شرعی که جنبهٔ عرفی یا لغوی دارند، بر خلاف مواردی که شرع آنها را ایجاد نموده (مانند نماز و روزه)؛ و بالاخره احکام غیرالزامی مانند: مستحبات و مکروهات که نیازی به تقلید ندارند و میتوان آنها را به امید رسیدن به پاداش الهی انجام داد. در پارهای منابع فقهی سه مورد نخست هم، به استناد سیره عقلا، مشمول ادلهٔ جواز تقلیدند.
در مذاهب مختلف اسلامی، تقلید بر مجتهد حرام است اما فرد غیرمجتهد یا کسی که در برخی موضوعات، عامی محسوب میشود، باید تقلید کند☑️