eitaa logo
ملکه باش✨
453 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
ملکه باشای دیگه خودنمایی به خانوما یاد می دن ولی ما #هنر_زندگی #هنر_زن_بودن ✾ انتشاردست‌نوشته‌هاصرفاباذکرنام‌نویسنده. ✾کپی‌‌بقیه‌مطالب‌آزادوذکرلینک‌کانال‌اجباری‌نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5886600369655514690.mp3
9.9M
۳۶ آرزوهای دراز و خیالبافی های بیش از حد؛ یکی از تفکرات نادرستی است که زندگی در زمانِ حال، را از تو می‌گیرد! عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
▪️ روز تکمیل انقلاب بزرگ عاشوراست و برای این روز اعمال بسیاری از سوی معصومین(علیه السلام) مطرح شده است، چنانکه 💚🌹 امام رضا (علیه السلام) در این مورد می‌فرمایند:" 💠 براستی محرم ماهی است که مردمان عهد جاهلیت جنگ و خونریزی را در آن حرام می‌شمردند لیکن خون‌های ما را در این ماه حلال شمردند، و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان را به اسارت کشیدند و آتش در خیمه‌های ما افروختند و آنچه در آنها زاد و توشه داشتیم به یغما بردند و حرمت رسول الله(صلی الله علیه و آله) را در امر ما نگاه نداشتند..."  ❶ «زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین» در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از 💚🌹 امام عسکری (علیه السلام) روایت ‌شده که فرمود:ند :" 💠علامت مؤمن پنج چیز است، ۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن ۲- و زیارت اربعین کردن ۳- و انگشتر بر دست راست کردن ۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن ۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است."  ❷ «غسل اربعین و توبه» ❸ بعد از نماز صبح 100 مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) ❹ 70 مرتبه تسبیحات اربعه ❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس 70 مرتبه استغفار ❻ غروب اربعین 40 مرتبه لا اله الا الله ❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 📚 وسائل الشیعه‌ ج۱۰ ص۳۷۳ عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
4_5888852169469200160.mp3
8.47M
۳۷ آرامش، شادی، اطمینان و استحکام در زندگی، محال است ... اگر نتوانید تفکرتان را کنترل و روی افکارتان سرمایه گذاری کنید! عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#مهندسی_فکر ۱ یک ساعت تفکر، از هفتاد سال عبادت بالاتر است ... پس چرا ما #عادت کردیم به #عبادت ،
تموم شد . امشب قسمت آخر بود. دیدید چقدر زود گذشت ؟ به ارزش زمانهایی که داریم از دست می دیم واقفیم؟ ابدیت خودمون رو کجا قراره بگذرانیم؟ بهشت یا ....؟ برای ابدیت خود توشه می فرستیم ؟
عاقبت بوکسور خیابانی در چه شد؟ به صغیر و کبیر رحم نمی‌کردم. زورگیر بودم، بوکسور خیابانی، بزن بهادر. مردم آزاری برایم عادی شده بود. دعوای دسته‌جمعی هم که دیگر جزو روتین‌های زندگی‌ام شده بود. هر روز شکایت و شکایت‌کشی. پدر و مادرم، برادر‌هایم عاصی شده بودند. چندبار زندان افتادم و در زندان هم دست‌بردار نبودم. اما یک ‌شب که دعوای بدی راه انداخته بودم و مادرم از دیدن اوضاعم غش کرده بود غرورم شکست و آوارۀ کوچه‌ها شدم. در آن دعوا حسابی کتک خورده بودم. در کوچه‌ها پرسه می‌زدم تا جلوی یک خانه که در آن هیئت گرفته بودند پاهایم سست شد. آن شب آغاز سربه‌راه شدنم بود...😔 ادامه فیروز نظامی که الان هیئت‌دار شده را 👈اینجا👉 بخوانید👌 عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ این مصاحبه را هرگز فراموش نخواهد کرد😭😭🖤🖤 🏴 عجب‌صبری‌داشته‌ عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
عاقبت بوکسور خیابانی در #بین‌_الحرمین چه شد؟ به صغیر و کبیر رحم نمی‌کردم. زورگیر بودم، بوکسور خیابا
واقعا مادرا با اینکه معمولا مظلومند، اما در عین حال خیلی هم قدرت دارن.منظورم قدرت نفوذ و تأثیرگذاریه. یک کمی انگار تناقض داره جمله بالا ولی خب لبّ کلام: 👇 برای دلهای آگاه رضایت نقطه شروع عاقبت بخیری دو عالم هست .👇 از اون شبی تغییراتش شروع میشه که مادرش از غصه بچه‌اش از هوش می ره .😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 👌در ۱/۵ دقیقه، ضمن تعریف واقعیت و حقیقت انسان، با ارائه‌ی یک برهان زیبایی، و را اثبات کرد... 🌸بفرستید برای هرکسی که براتون عزیزه و داشتن اعتقادات محکم او به ارکان براتون مهمه... عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نمونه نقشه خانه ایرانی اسلامی که در مساحت ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متری می‌شود پیاده کرد. این خانه‌ها به راحتی در ایران قابل دست‌یابی است اما مافیای مسکن و آسانسور و سیمان و میلگرد و زمین و ... اجازه نمی‌دهند... عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
🔴امروز از این خانه زیبا در قم بازدید کردم. بر مبنای معماری ایرانی-اسلامی ساخته شده است. گوشه‌گوشه طراحی‌اش فلسفه‌ای و حکمتی دارد. آرامشی باورنکردنی داشت. امیدوارم روزی فرا رسد که مردم ما از چنگال معماری انسان‌ستیز غربی رها شوند و طعم شیرین زندگی در خانه‌های ایرانی-اسلامی را بچشند. 👤جبرائیلی عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️این کیه هی در میزنه ... 🎥مداحی قدیمی و دلنشین زنده یاد شهید حاج بمناسبت رحلت حضرت (ص) عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا گاهی می‌گوید پدر گاهی حسن(ع) گاهی رضا(ع) 🏴 تسلیت (س) @malakeh_bash Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام جان داد از هلند تا کربلا.......جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد ، بدون هیچ‌گونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی.... جوان مرفهی از خانواده ای غیر مذهبی ، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی ، اما به یکباره برمیگردد ، همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می کند و می گوید می خواهد سرباز امام زمان شود ، خانواده اش اصلا متوجه حرف او نمیشوند .....، او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش می خواهد به کربلا برود ، به مادرش می گوید مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند ، دوستش می گوید مستقیم کربلا بریم ، امیر حسین قصه ما، می گوید : اگر کربلا بریم من دیگه نجف را نمی بینم ، اما تا ابد کنار خواهم بود و نجف را ندید در همان حرم علیه‌السلام امیر حسین تمام کرد و امروز سالگرد اوست و مادرش میهمان برنامه فطرس از شبکه جهانی ولایت با اینکه عتبه حسینی سه جا برای قبر در حرم به آنها پیشنهاد داد اما امیر حسین همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بسیار زیبا از نقاره خوانی و حرم نورانی (ع) تقدیم به بیقراران زیارت حرم عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای شادی روح برادر بزرگوارم رضا که همنام (ع) بودند ، فاتحه ای قرائت کنید . اندوه سنگینت را برادر نیست پایان😔🖤 @malakeh_bash Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈••✾••✾••✾••┈┈••
مداحی آنلاین - خداحافظ آی سیاهی ها - وداع با محرم صفر.mp3
6.36M
🏴 😭خداحافظ آی سیاهی‌ها 😭خداحافظ آی روضه‌های ابالفضل 🎤حاج 🎤حاج 👌 🌸@malakeh_bash🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام جان داد از هلند تا کربلا.......جوانی که سال قبل در روز عاشورا در
پدرم برادر ۱۴ ساله ام جمشید رو زمان جنگ فرستاد اروپا ،که نکنه یه وقت بره جبهه و شهید بشه ، پدرم از طرفداران شاهنشاه بود و از جمهوری اسلامی بیزار ،به دین اسلام معتقد نبود و فقط وجود خدا رو قبول داشت ، مادرم هم به همین صورت بود . از قضا برادرم اونجا در اروپا با دانشجوهای حزب اللهی آشنا شد و شناخت کاملی از اسلام پیدا کرد و بعد ها با یک خانم محجبه مسلمان ازدواج کرد ، وقتی عکسهای خودش و همسر محجبه اش رو برامون می فرستاد ، پدر و مادرم با اندوه می گفتند ، بچمون از دستمون رفت ، اونها علاقه ای به اسلام نداشتند و مادرم در میهمانی‌ها اصلا حجاب نداشت و با مردان فامیل دست می داد و من و خواهر دوقلوم رو هم که کوچکترین فرزندانش بودیم ، تشویق به بی حجابی می کرد ،ولی خب از شما چه پنهون من خیلی جذب حجاب خانم برادرم شده بودم و در خفا سعی می کردم اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه در کتب درسی بود ، درباره اسلام وحجاب به دست بیارم ، اما نمی ذاشتم والدینم متوجه بشن. و ....اما برادر دیگرم بهروز که از نظر سنی بین من و برادر بزرگم جمشید بود ، تصمیم عجیبی گرفت ، تصمیمی که پدر و مادرم رو تا مرز سکته پیش برد .... انتشار این داستان با لینک یا بدون لینک ، با حفظ نام نویسنده ، مجاز است. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏حالا شما ازدواج نکنید،بچه نیارید کی ضرر می‌کنه؟! عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آدمهای فهیم و بصیر خوشم می یاد ، مثل این مورد 👇👆 🎞 مجری سابق صدا سیما: چرا باید از ایران بروم؟ چرا بروم جایی که ایرانی ها را تحقیر میکنند؟ چرا بروم جایی که بزرگ مرد کشورم را کشتند ؟(منظورشون سردار سلیمانی هست.) قسم میخورم اگر م پا در خیابان بگذارد صحنه ای اتفاق میافتد که تاریخ به چشم خود ندیده باشه. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#داستان #روز_باشکوه #قسمت_اول پدرم برادر ۱۴ ساله ام جمشید رو زمان جنگ فرستاد اروپا ،که نکنه یه وقت
مادرم معلم ریاضی بود و پدرم تاجر فرش دستبافت. در بالاشهر تهران خانه بزرگ و مجللی داشتیم ،حیاط خونمون خیلی بزرگ بود ، قسمت مسکونی وسط حیاط بود و باغچه‌ های بزرگ و پر از انواع درختان میوه و گل‌های رز عطری رنگ و وارنگ دور تا دور قسمت مسکونی رو‌گرفته بود ، گاهی عصرها داخل حیاط عصرونه می خوردیم . یه روز در حین خوردن عصرونه بهروز به پدرم گفت ، بابا بین پسرات فرق گذاشتی ، پدرم گفت چطور ؟ گفت ، خب اون پسرت رو‌ فرستادی خارج ، ولی من رو نگه داشتی ایران . پدرم گفت ، خب اون موقع تو‌ خیلی کوچیک بودی نمی تونستم با جمشید بفرستمت بری . برادرم گفت ، خب الان بفرست ، پدرم خیلی ذوق زده پرسید ، خب باشه ، خیلی هم عالی ، حالا کجا می خوای بری ؟ برادرم نه گذاشت و نه برداشت ، گفت: عراق شهر نجف . پدرم چای‌ای که داشت می خورد ،شکست توی گلوش و بعد از کلی سرفه ، با عصبانیت پرسید ، گفتی کجا ؟ حالا نجف شد ،خارج ؟ برادرم گفت : آره ، بابا می خوام برم حوزه علمیه نجف . پدرم که دیگه کارد می زدی خونش در نمی یومد ، گفت یه دفعه بگو می خوای آبروی من رو توی فامیل و در و همسایه ببری ، لابد چهار روز بعد هم می خوای با عبا و عمامه بیای خونه و بری ؟ مادرم گفت : از کجا این فکر توی سرت افتاده؟ ما رو چه به نجف ؟ ما رو چه به حوزه علمیه؟ انتشار این داستان با لینک یا بدون لینک ، با حفظ نام نویسنده ، مجاز است. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
۱۷ افرادی که خیلی هستند: ۱. هرجا که می‌توانند مودب باشند، هستند ۲. قدردان محبت‌های کوچک هستند ۳. تعریف کردن‌شان از شما واقعی است و چاپلوسی نمیکنند ۴. از ته دل همدردی می‌کنند ۵. اطلاعات مفید را با دیگران به اشتراک می‌گذارند ۶. به دیگران پیشنهاد کمک می‌دهند ۷. با اعتماد به نفسِ به‌جا صحبت می‌کنند ۸. از اسامی و عناوینِ محترمانه استفاده می‌کنند ۹. یادشان نمی‌رود که عضوی از تیم هستند ۱۰. دیگران را به هم معرفی می‌کنند ۱۱. نوبت‌شان را فراموش نمی‌کنند ۱۲. به دیگران می‌گویند که به آنها اعتماد دارند ۱۳. به دیگران اجازه می‌دهند برای خودشان تصمیم بگیرند ۱۴. گوش می‌دهند و می‌خواهند بیشتر بدانند ۱۵. مسئولیت‌پذیر هستند ۱۶. حمایت‌شان را اعلام می‌کنند ۱۷. همیشه می‌پرسند: «چرا نشه؟» آدم‌ های دوست داشتنی آدم‌هایی به شدت رویاپرداز، فوق العاده مثبت‌نگرو شاد و درنهایت عمل‌گرا هستند. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#داستان #روز_باشکوه #قسمت_دوم مادرم معلم ریاضی بود و پدرم تاجر فرش دستبافت. در بالاشهر تهران خانه ب
من و خواهرم اصلا در بحثهای پدر و مادر و برادرم اظهار نظر نمی کردیم و همیشه شنوده بودیم ، اما با هر کدام از استدلالهای برادرم انگار بخشی از روح ما با او همراه می‌شد . بخشی که هرگز پیش پدر و مادر اجازه شکوفا شدن نداشت. ما نه جسارت برادرانمان را برای ابراز عقاید و علایق داشتیم و نه آنقدر پشتوانه فکری و مطالعاتیمان قوی بود ، که اشتباه بودن رویه زندگی پدر و مادرمان را با دلیل و مدرک برایشان ثابت کنیم. خلاصه بعد کش و قوس‌های فراوان بهروز که موفق نشد ، مجوز رفتن به نجف رو از بابا بگیره ، پیشنهاد حوزه علمیه قم رو داد ، که اون هم موافقت نشد ، بابا معتقد بود ، قم حتی از نجف هم برای آبروی خانواده خطرناکتره ، چون ممکن بود اقوام دور و نزدیک یا در و همسایه برادرم رو در قم ببینند و بعد ما باید چطوری حضور مکرر اون توی قم رو توجیه می کردیم ؟ بهروز خستگی ناپذیر بود ، در دفعات متعدد با احترام و حوصله فراوان با بابا و مامان حرف می زد و هر چی بابا از کوره در می رفت ، اما بهروز صبوری می کرد، ولی کوتاه نمی یومد . القصه برادرم با زیرکی تمام مجوز دبیری دینی و عربی رو از پدرم گرفت ، در کنکور دانشگاه شرکت کرد و همین رشته رو زد و قبول شد . پدرم که اصلا تحمل رفتارهای مذهبی برادرم رو‌ نداشت و از طرفی می ترسید ، وجود بهروز در خونه من و پریوش خواهرم رو به سمت عقاید مذهبی سوق بده ، بهش گفت دانشگاه شهر دیگه ای رو بزنه و برادرم هم از خدا خواسته قبول کرد . برادرم برای ادامه تحصیل به شیراز رفت و من و خواهرم شدیم تنها امید پدر و مادرمان و چشم و چراغ خونه. انتشار این داستان با لینک یا بدون لینک ، با حفظ نام نویسنده ، مجاز است. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••