۳۰ مرداد ۱۴۰۳
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
مسیر پیاده تا حرم سامرا
دو طرف مسیر از ابتدا تا انتها موکبهای ایرانی و عراقی مشغول پذیرایی از زوار
آبپاشی با شیلنگ و مهپاش
موکبهای ایرانی بیشتر پذیرایی با شربتهای خنک کننده مثل خاکشیر و آبلیمو داشتن
@mamanjoona
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
حرم مطهر امام حسن عسکری علیه السلام و امام هادی علیه السلام
@mamanjoona
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
خودشون نیستن ولی آثارشون هست
😂
خواستم از اون جورابای نینی بدم به یه مامان دیدم اینو گذاشتن تو کولهام
دلم تنگشون شد🥺
[موکب نجف]
#بازیگوشی
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
.
بعد از زیارت کمی دورتر رو به روی مضجع شریفشان گوشهای نشستم و دلی سبک کردم به مناجات و چشم و صورت شستم به اشک و دل آرام کردم به چند رکعت نماز
زمان این غارتگرِ ایام خوش و نجات بخشِ روزهای غم و پایانبخش فراق ، فرصت تمام کرد و گاهِ بازگشت فرا رسید.
راه آمده را برگشتیم
آفتاب ، اینجا آتشین میتابید و گرمایش فراتر بود از آنچه در دیار خودمان تجربه کردیم.
ولی همانقدر هم در بخشش صبر و تحمل سخاوتمند بود؛گرما شدید ولی قابل تحمل بود
حتی برای من که تا قبل از این خیلی کمتر از آن را تحمل نمیکردم.
از حرم بیرون آمدیم. بو و هوس فلافل خواهرم را به موکبی کشید نخواسته مهمان خوان کرم میزبان شدیم، خوشمزه بود.
مهماننوازی عراقیها و پذیراییشان با آبپاش و شربتهای خنک کننده تازیانه خورشید را کماثر میکرد.
مقصد بعدی سید محمد عموی امام زمان(عج)بود.
خنکای حرمش دلچسب و دست گشایشش در فرزند آوری شهره بود.
برای هر که آرزوی در آغوش کشیدن نوزادی از بهشت داشت طلب فرزندان سالم و صالح و بسیار کردم.
انشاءالله مقبول افتد.
یک ساعت تا اذان مغرب مانده بود که راه افتادیم به سمت کاظمین.
بیشتر مسیر در شهر بود و گاهی ترافیک.
هر جا سرعتمان کم میشد موکبداران عراقی با خوشحالی طعام و میوه و شربت به دست سمت ون هجوم میآوردند و از پنجره زائران را پذیرایی میکردند.
غذایشان به مزاجم سازگار نبود به یک بسته ماست و میوهای بسنده کردم،برنج و ساندویچ عراقیها شد شام همسفران.
۲_۳ساعت بعد کاظمین بودیم.
فاصله پارکینگ تا حرم بسیار دور بود
پیاده راه افتادیم چند متری طی نکرده بودیم که ماشین باری ایستاد و صدا زد حرم حرم
دلدل کردیم سوار شویم یا نه ولی وقتِ اندک و فاصله طولانی و خستگی باعث شد قبول کنیم.
۱۰_۱۲مرد و ۹ زن که جز همشهری بودن با هم نسبتی نداشتیم و تنها محرم بینمان برادرم بود نسبت به من و خواهر و مادرم .
سوار ماشین باری شدن برای خانمها سخت است.
دلم رفت کربلا
کاروان اسرا...
زینب کبری(س) همه را سوار ناقهها کرد و محرمی نبود که او را...🥺😭
برادرم رفت بالا و دست ما را گرفت و ما دست سایر خانمها و بعد بقیه مردها سوار شدند.
۲۰ دقیقهای طول کشید و چون باربند چادر کشی شده بود مسیر مشخص نبود و هوا گرم و دمدار و فضا تاریک
برادرم دست و دلبازانه [۴۸ ساعت در مسیر و عدم توقف کافی برای شارژ باتری گوشیها]چراغ قوه گوشیاش را روشن کرد . نور اندکی که میشد چشم چشم را ببیند و حریم و فاصله حفظ شود
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
.
نگه داشت باید بقیه مسیر را پیاده میرفتیم.
قدم از قدم برنداشته بودیم که دیدیم وسط خیابان یک ون آتش گرفته و چند نفر در تلاشند برای اطفاء حریق.
مردها احساس خطر کردند و اجازه ندادند جلو برویم. دورتر ایستادیم بلکه آتش مهار شود؛ نشد بیشتر هم شد.
گفتند تغییر مسیر دهیم و از راه دیگر برویم ،نشانی جدید گرفتند و راه افتادیم ۵۰ متر بیشتر نرفته بودیم که صدای انفجار به گوشمان رسید.
دعا دعا میکردیم برای کسی اتفاقی نیفتاده باشد...
با آن تعداد و مسیر طولانی و راهی که به خاطر حادثه از رفت و آمد ماشینها شلوغ شده بود عقب افتادن عدهای ناگزیر بود.
مردها جلو افتاده بودند و ما در پِیشان و چند خانم عقبتر
ایستادند تا همه برسند،بیشتر از قبل میشد غیرت مردانه و احساس مسئولیت و نگرانی را در چهرههایشان دید.
از ابتدای سفر برنامه و مسئولیت کاروان تا لب مرز مهران بود و از آن به بعد بر عهده خود مسافران.
از آن چهل نفر همه جدا شده بودند ولی غیرت همشهریانمان اجازه نداده بود چند خانم را رها کنند و با فراق بال و بی دغدغه راهی زیارت و مشایه شوند،خود را برای ناموس وطن به سختی انداخته بودند.
راستش در دل به وجود غیورشان افتخار کردم و باز اشکم جاری شد از یادآوری غربت و تنهایی زینب سلام الله علیها میان خیل نامحرمان و اعداء و فحاشی و تعرض به حرم آل الله 😭
ادامه دارد...
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
حرم سید محمد عموی امام زمان(عج)
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
صحن صاحب الزمان(عج) حرم امام موسی کاظم(ع) و امام جواد(ع) کاظمین
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
حرم امام کاظم(ع) و امام جواد(ع)
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
اگه دوست داشتین دوستان و مخاطبینتون رو دعوت کنید کانال تا باهم همسفر اربعین بشیم.
آیدی کانال👈 @mamanjoona
۳۱ مرداد ۱۴۰۳