اونجا که نگار قاسمی میگه :
شده هی گم بشوی در خودت و دم نزنی؟
من غریبانهترین حالتِ دردم به خدا...
اندوه ما از این نبود که زخم میخوردیم
بخاطر این بود که از کسانی زخم میخوردیم که در آغوششان گرفته بودیم.
ـ کیمیا رجبی .
ما میتونیم خیلی چیزها
به آدم های اطرافمون هدیه کنیم
مثل عشق، دلگرمی و محبت ؛
اما لیاقت ِداشتن این ها رو ما نمیتونیم
بهشون بدیم .
او زخم می زد و من به همه می گفتم در چشمانش، معصومیتی بیمثال وجود دارد. علاقه آدم را احمق میکند، شاید هم ناباور.