eitaa logo
منِ بدون او..🇮🇷
75 دنبال‌کننده
404 عکس
74 ویدیو
1 فایل
اینجا هیچی دائمی نیست. حال و روزمون به لحظه های زودگذر بستگی داره.. https://daigo.ir/secret/71923442802 هرچه دل تنگت میخواهد بگو..
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی از زندگیم رفت:
•علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را•
- حالا دیگه بهت ثابت شد یه درصدم براش مهم نیستی... +اره، فقط یکم باورش برام سخته..
‌ ‌‏_پرسیدم، اگه ماشینت پنجر باشه باهاش میری سرکار؟! +گفت: خب معلومه، نه _گفتم: اگه توجه‌ نکنی بری و بیایی باهاش،چی میشه؟! +گفت: خب میترکه، نابود میشه _گفتم: ما با ماشینمون اینکارو نمی‌کنیم، ولی بارها با خودمون اینکارو کردیم کیلومترها خود پنجرمونو بردیم! ‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر ز لیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای نشتر عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می زنی خسته ام زین عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو … من نیستم گفت: ای دیوانه لیلایت منم در رگ پنهان و پیدایت منم سال ها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی عشق لیلا در دلت انداختم صد قمار عشق یک جا باختم کردمت آوارهء صحرا نشد گفتم عاقل می شوی اما نشد سوختم در حسرت یک یا ربت غیر لیلا بر نیامد از لبت روز و شب او را صدا کردی ولی دیدم امشب با منی گفتم بلی مطمئن بودم به من سر میزنی در حریم خانه ام در میزنی حال این لیلا که خوارت کرده بود درس عشقش بیقرارت کرده بود مرد راهم باش تا شاهت کنم صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
هرآدمی‌بارفتنش‌یه‌تیکه‌ازمارومیبره... یه‌بارذوقمونو، یه‌باراعتمادمونو، یه‌بارهم‌خوشحالیمونو، امیدوارم‌کسی‌بارفتنش‌،روحتونونبره.!
خدایا دعامون رو مستجاب بگردان ممنون😘 ‌
‏اصلا بوی امتحان که میاد ناخواسته دستم می‌ره سمت دانلود سریال.
یلداتونم با تاخیر مبارک..❤️
اولین روز از دی ماه زیبا.. 🤍
هدایت شده از مُهَـیمِن.
یلدا ؟ ما امسال شب‌های طولانی‌‌مان یکی و دو تا نبود . . انگار، دل آدم بی‌قرار باشد، حال و هوای زمین و زمان به سامان نباشد، روز‌ها از تقویم قِل می‌خورند و بی‌ خانه و کاشانه می‌شوند. طولانی‌ترین شب سال ما، شب ۳۱ اردیبشهت بود ؛ همان وقتی که خودمان گوشه خانه بودیم دل‌هایمان جنگل ارسباران، لا‌به‌لای درخت‌ها، دنبال مردِ مردم می‌گشت. طولانی‌ترین شب سال شب ۷ام و ۱۵ام تیر بود وقتی نفر به نفر چشم انتظار برگه‌های سفید بودیم تا به وصیت پیر جماران عمل کنیم؛‌ [ نگذاریم کشور به دست نااهلان بیوفتد ] طولانی‌ترین شب سال، شب ۶ مهر بود. زمانی که آن‌وری‌ها هروله می‌کردند و ما چشم انتظار بودیم تا سید دوباره بیاید، خطبه بخواند، روح بدمد در جان پر التهاب ما . . طولانی‌ترین شب سال شب ۱۰ مهر بود زمانی که یک به یک موشک‌ها را نگاه می‌کردیم تا ببینیم عوض جان عزیزان ما بر سر کدام غاصب فرود می‌آید. القصه؛ ما شب‌های طولانی زیاد داشتیم. الان فقط قرار است یک دقیقه بیشتر، دلمان برای پاره‌های جانمان تنگ شود. همین ‌. ‌.