میدونین چی گفت😏
با افتخار گفت روز جنگ احد،
وقتی مشرکان حمله کردن،
هممون فرار کردیم
من از کوه بالا میرفتم و از ترس میدویدم
یهو به خودم اومدم،
دیدم مانند بز کوهی دارم از کوه بالا میرم😂🐑😂
📚الدر المنثور فى تفسیر المأثور ج ۲ ص ۸۸
عمر که میرسه یه جای امن،
میگه پایین رو نگاه کردم،
دیدم هیچ کس با پیامبر نمونده
همه فرار کردن
پیامبر صدامون میکردن که فرار نکنیم...
ولی همه فرار میکردن جز علی🤫
دیدم همه فرار کردن جز علی که داره از پیامبر دفاع میکنه😤
یهو دیدم شمشیر علی شکست😍
ناگهان صدای
⭕️ لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار ⭕️
سه مرتبه در همه جا از آسمان پخش شد و شمشیر علی به حالت اول برگشت...
🔶وقتی به هر صورت جنگ به صورت فرسایشی درومد،و آقا امیرالمومنین پیامبر رو به جای امنی در کوه رسوندن،
پیامبر فرمودن علی جانم، ازت یک درخواست دارم، 🔶
به نظرتون پیامبر چی فرمودن؟ 🧐
حضرت امیر با اون حال، با اون همه زخم...
پیامبر فرمود علی برو آب بیار😊
فکرشو بکنین در اون شرایط حضرت باید میرفتن آب از کوه میاوردن ... ❗️
حضرت رفتن و در 🛡 آب آوردن.
پیامبر فرمود آب بو میده. دوباره بیار😊
❌حضرت سه مرتبه برای پیامبر آب آوردن و پیامبر هر بار فرمودن آب بو میده.
دوباره بیار... ❌
اگه منو تو بودیم چیکار میکردیم رفیق؟ ⁉️
الگوی ما، آقای ما، سرور ما،
اینچنین #ولایت_مدار بودن💠اینجوری مطیع امر رهبری بودن... 💯
ادامه داستان
میگه عثمان فرار کرد بعد سه روز برگشت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود راه زیادی پیمودی[خدا قوت خسته نباشی پهلوون دل همه مشرکین رو شاد کردی😂]....
حدود 14 قرن پیش، در چنین روزی، یه چنین اتفاقاتی افتاد...
تاریخ بخونیم.
ببخشید طولانی شد.
یاعلی