eitaa logo
#من_منتظرم!
889 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
نقل شده عباس وارد میدون شد یکی داد زد گناه عالم و آدم رو دوش من اگر مادر اینو به عزاش نشونم شمر دستور داد ۴۰۰۰ تیرانداز بیان... حضرت سمت فرات رفتن دست تو آب زدن یاد لبهای خشکیده برادر افتادن آب رو خجالت زده کردن... به اهل خیمه گفته بودن ۳ تا الله اکبر میگم که بفهمید سالمم یکی زمانیکه رسیدم کنار فرات یکی زمانیکه مشکو پر کردم یکی زمانیکه داشتم برمیگشتم حضرت الله اکبر اول رو گفتن خیمه پر از شادی شد الله اکبر دوم هم رسید اما ضعیف تر.. همین جا بگم بچه ها خیلی منتظر شدن ولی الله اکبر سوم هیچوقت نرسید!!
مشک رو که پر کردن تیراندازا شروع کردن یه جای سالم تو تن حضرت نمونده بود اما حضرت هنوز به آب امید داشتن تا اینکه دست راست رو قطع کردن حضرت فریاد زدن ولله ان قطعطموا یمینی آنی احامی ابدا عن دینی من که از حسین دست نمی کشم اخه.. دست دوم رو هم زدن اما عباس هنوز امید داشت تا اینکه تیر زدن به چشم حضرت تیر سه شعبه حضرت از رو اسب افتادن با صورت.. هرکس که بخواد از رو بلندی بیفته دستاشو حائل میکنه اما حضرت عباس که دست نداره...
حضرت به زمین افتاد تیر چشم رو خواستن با پا در بیارن که کلاهخود از سرشون افتاد یکی اومد بالاسرشون خندید گفت عباس پههلوون میگن تویی؟؟ تویی که نقل پهلوونی ات همه جا هست؟ عباس گفت حیف زمانی اومدی ک دست ندارم گفت تو دست نداری ولی من که دارم انچنان با عمود آهنی بر سر عباس کوبید... دیگه صدای الله اکبر نیومد ارباب راهی علقمه شد بچه ها میگفتن بابا عموی مارو برگردون....
فریاد اخا ادرک اخا ی عباس بلند بود حسین بالای سر عباس نشست اخه باورش نمی شد که عباس رو اینطور کرده باشن داد زد داااداااش پاشو ببین چشم تورو دور دیدن حرومیا دارن میرن سمت خیمه ها. داداش پاشو بببین دور منو گرفتن هلهله میکنن داداش به تنهایی من میخندن عباااس الان انکسر ظهری پشتم شکست دیگه من میتونم مگه بلند شم؟ داداش گریه نکن عزیزم اب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت
دامن کشون رفتی دلم زیر رو شد چشم حرامی با حرم روبه رو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم عباس جان برادرم پاشو خودت جواب رقیه رو بده من نمیتونم من نمیتونم این بدن رو برگردونم داداااااش پناه من پاشو پهلوونم زانو نزن انقدر رو خاک بازو نزن من خودتو میخوام داداش به مشک خالی رو نزن😭😭
حضرت عباس چی میگن حالا؟ هُ میکنندمراکه زمین خورده ام حسین بامن بگو که آبرویت برده ام حسین؟؟ سوگند به موی مادرمان فاطمه نشد شرمنده ام که آب نیاورده ام حسین..
ارباب هرکس که شهید میشد میگفتن گریه نکنید دشمن شادمون نکنید اما سر عباس رفتن نشستن تو خیمه حضرت زینب رو هم رو به روشون زن و بچه رو هم دورشون گفتن حالا همه بلند بلند گریه کنید ارباب یک بند گریه میکردن یهو یکی از یزیدیا نزدیک خیمه بود اومد جلو یه پوزخندی زد گفت: چیه حسین؟ با زنها نشستی گریه میکنی؟
فنعم الاخ المواسی العباس :) چه خوب برادری بودی عباس...
تا حالا از بلندی افتادی یا نه!؟ فرمود : هرکی بخواد رو زمین بیفته ؛ پیر و جوون نداره ؛ کوچک و بزرگ نداره ؛ زن و مرد نداره ؛ همچین که میفته اول ناخودآگاه دستاش رو رو جلو میاره...💔
گفت مگه عباس مرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها... علی اصغر داره بال بال میزنه💔 به سکینه قول دادم...😭 رقیه منتظره....😭
حالا کسی که تیر به چشمش زدن ؛ دستشو بریدن با صورت رو زمین افتاد ....😭 دست نداره💔 چشمش تیر خورده....💔