💫✨💫✨💫✨
🌸..→| #تلنگرانہ
بچههامادریکدورهیخاصیازتاریخهستیم؛
هرکدومتونبریددنبالاینکهبفهمید
مأموریتخاصِتوندردورانقبلازظهورچیه؟!
شماالانوسطمعرکهاید!✨
وسطمیدونمینهستید...
بچهها!!!
ازهمیننوجوانیخودتونوبرای
حضرتمهدیارواحنافداهآماده کنید!!
#حاجحسینیکتا
@man_montazeram
204.8K
سلام خسته نباشید
من ۲۰سالمه خاستگار هم دارم اما شرایط ازدواج از نظر مالی برایم محیا نیست چون پدری بالا سرم نیست،...
خودم تا زمانی که تحصیلاتم رو تمام نکنم قصد ازدواج ندارم، اما به شدت هم به محبت احتیاج دارم با پسری در ارتباطم و به هم علاقه داریم...
ما میتونم بدون اجازه پدرم صیغه محرمیت بخونیم تا ارتباطمون حلال بشه؟
پاسخ استاد احقاقی
@man_montazeram
21.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤩 #خواستگاری
خواستگاری از #دخترا وسط خیابون😉
🍃از پدر مادرا ودخترا پرسیدم به پ#سری که #حقوق چهار وپنج تومنی میگیره #جواب بله میدید یا نه؟
🍃جواباشون(پدر ومادرا،دخترا) جالبه😊
😔😕 به اسم #جوونا به کام عقده #گوشایی_والدین
🍃به نظر شما درآمد یه #پسر برا #ازدواج باید چقدر باشد؟☺️
@man_montazeram
#دل_گرفتگیهای_بدون_منشا
#باعث_آمرزش_گناهان_میشه❗️🌺
#آیت_الله_فاطمی_نیا
✍گاهي #اوقات ما يك #غصههايي داريم كه #منشأ آن #معلوم_نيست و فرد نميداند كه چه اتفاقي افتاده است كه دلش گرفته است؛ در اين مواقع بايد گفت " ان شاءالله كه #خير است!"
💠🍃گاهي دل گرفتنيهايي است كه هيچ منشأيي ندارد و فرد به سبب آنها #غصه ميخورد، در حديث داريم كه اين غصه خوردن هاي #بدون_منشأ سبب #آمرزش_گناهان ميشود.
@man_montazeram
هدایت شده از #من_منتظرم!
اگر چیزی برای شکرگزاری ندارید؛ نبضتان را چک کنید.ـﮩﮩــ٨ـﮩ۸ــ۸ـﮩـ٨ـﮩـ❤️
@man_montazeram
هدایت شده از #من_منتظرم!
✳️پیدا کردن گمشده✳️
🔵آیت الله بهجت:
🔷برای پیدا کردن شیء گمشده، این دعا خوانده شود، خوب است:
اللّهمَّ، اِنّی اَساَلُکَ یا مُذَکِّرَالخَیرِ و فاعِلَهُ وَالآمِرَ بِهِ اَن تُصَلِّیَ عَلی محمد و آلِ محمد و تُذَکِّرَنی ما اَنسانیِه الشّیطانُ
◾️همچنین این دعا برای به یاد آوردن چیزهایی که فراموش شده، موثر است.
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
ان شاءالله فردا ادامه بحث #امربهمعروفونهیازمنکر رو خواهیم داشت. حتما مطالعه کنید.
سوالی هم داشتید در خدمتم
@Momtahane110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با ناتوی آسیایی آشنا شوید
🔹۴۰ درصد جمعیت جهان، ۲ قدرت اقتصادی آینده جهان، ۲ عضو شورای امنیت، یکسوم خشکیهای دنیا و ۲۵ درصد تولید ناخالص جهان متعلق به اعضای سازمان شورای همکاریهای شانگهای است.
#قدرتهای_نوظهور
#ایران_ابرقدرت
@man_montazeram
#من_منتظرم!
🎥 با ناتوی آسیایی آشنا شوید 🔹۴۰ درصد جمعیت جهان، ۲ قدرت اقتصادی آینده جهان، ۲ عضو شورای امنیت، یکس
در ناشناس درباره اجلاس شانگهای که آقای رئیسی شرکت میکنن پرسیده بودید، پاسخ ⬆️
استاد دانشمند میگفت:
محاله کسی مبلغ امامزمان باشه
و تــــوی زنـــــدگی لنـــگ بــــمونه!
@man_montazeram
♡﷽♡
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#40
***
با صدای اذان از خواب بیدار شدم و برای گرفتن وضو راهی سرویس شدم
دیشب اونقدر دیر به خونه رسیدم که چراغها خاموش بود و اهل خانه غرق خواب
و من ناچار شدم برای شنیدن تجربه اولین روز کاری ژانت با حجاب تا این لحظه صبر کنم
وقتی برگشتم ژانت با صورت خیس و پف کرده روی مبل انتظارم رو میکشید:
اومدی؟
من توی سینک ظرفشویی وضو گرفتم
اینکار ایرادی که نداره؟
_سلام صبحت بخیر نه عزیزم چه اشکالی
احساس کردم حالش کمی گرفته ست
پرسش و پاسخ رو به بعد از نماز موکول کردم و خیلی سریع مشغول خواندن شدیم
نماز که تموم شد گفتم: قبول باشه
لبخندی زد: ممنون
راستی این جور مواقع چی جواب میدن؟
تشکر میکنن؟
_نه.
میگن قبول حق
_آها
قبول حق
_خب... بگو ببینم
چه خبر از کارت؟
دیروز چطور بود؟
نفس عمیقی کشید که حاکی از حرفهای مونده روی دلش بود:
دیروز...
اولش که همکارا از دیدنم تعجب کردن
فکر کردن یه چالش یا چیزی شبیه اونه
وقتی گفتم مسلمان شدم و شکلاتی که خریده بودم رو تعارف کردم؛
اولش با شوخی و خنده و مسخره بازی شکلات رو خوردن
فکر کردن سرکارشون گذاشتم
ولی وقتی فهمیدن قضیه جدیه؛
بعضیا مسخره کردن و بعضیا ناراحت شدن حتی یکیشون باهام دعوا کرد!
ضحی واقعا دلم میخواست گریه کنم ولی خیلی خودمو کنترل کردم
به خدا فکر کردم
با خودم گفتم حتما اون منو میبینه و به قول تو عوض همه این سختیا بیشتر دوستم داره و بیشتر بهم نزدیک میشه
چیزی نگفتم
جوابشون رو ندادم
رفتم دنبال ماموریتی که روی میزم بود
ولی وقتی برگشتم همونی که باهاش دعوام شد گزارشم رو به رئیس شرکت داده بود
احضارم کرد و توضیح خواست
منم گفتم مسلمان شدم
ولی توبیخم کرد!
گفت دین شما به من ربطی نداره ولی کار شوخی بردار نیست
گفت ظاهر شما روابط ما رو با شرکت های طرف قراردادمون دچار تشویش میکنه!
گفت اینطوری نمیتونیم همکاری کنیم
گفت فردا یا مثل همیشه بیا سر کارت... یا اینکه برو حسابداری و تسویه کن!
منم...
امروز میرم که تسویه کنم
سعی کردم مثل اون وا نرم:
یعنی به همین راحتی اخراجت کرد؟
با بغض گفت: آره
من نمیفهمم مگه این یه تیکه روسری چه ضرری بهشون میرسوند!
یعنی من با این دیگه نمیتونم عکس بگیرم؟!
_فدای سرت عزیزم این که بغض کردن نداره
تو خودتم میدونستی که این احتمال وجود داره
خودتم گفتی
وقتی بهت گفتم بیشتر فکر کن
یادته؟...
پس دیگه غصه شو نخور
قحط کار که نیست تو هم عکاسی بلدی هم نقاشی
هم زبان فرانسوی بلدی
بالاخره یه کار خوب پیدا میکنی اصلا نگران نباش!
لبخندی زد: ممنون که بهم روحیه میدی
کتایون که دیشب بیشتر حالمو گرفت!
بس که غر زد تا فهمید چی شده
_اشکالی نداره از دستش دلخور نشو
اونم نگرانته خیلی زیاد
فقط یکم عجیب ابرازش میکنه!
ولی کتایون خیلی دوستت داره ژانت
لبخندی زد:
میدونم
تو خیلی خوبی ضحی همیشه توی هر شرایطی بجای پر و بال دادن به مشکلات مثبت ترین چیزها رو میبینی و به دیگران نشون میدی
با لبخند و برای بار چندم گفتم:
زاویه دید...خیلی مهمه
خب حالا برو تسویه کن و بیا
به نظرم فعلا یه هفته استراحت کن
بعدش میگردیم دنبال یه کار خوب
خوبه؟!
لبخندی زد:
استراحت!
من الان نهایتا برای یک هفته زندگی پس انداز دارم
یعنی میگی اونم خرج کنم و بعد برم بگردم دنبال کار؟
تو که میدونی اینجا چقدر هزینه ها بالاست
_معلومه که میدونم
تو فکر کردی من از خانواده م پولی میگیرم؟!
من از حقوق کوچولوی خودم تو آزمایشگاه و پول ترجمه پروژه های دیگران خرج زندگیم رو میدم دستم تو خرجه رفیق!
_واقعا؟!
_بله واقعا
اصلا نگران نباش کار بالاخره پیدا میشه اگرم یکم طول بکشه فعلا از پس انداز من خرج میکنیم و بعدا ازت میگیرم
_اتفاقا امروز کتی گفت اگر پول نیاز داشتی بگو ولی من هیچ وقت دلم نخواسته از کتی پول بگیرم
با خودم میگم اگر از اون پول بگیرم ممکنه فکر کنه رفاقتم باهاش بخاطر پولشه و آویزونش شدم
_این چه حرفیه انقد به خودت سخت نگیر رفیقیم دیگه
_من از ده سالگی رو پای خودم وایسادم ضحی
به کار کردن و کم خرج کردن عادت دارم
_نگران هیچی نباش خدا بزرگه
تو فکر کردی خدا از روزی کسی که خلق کرده غافل میشه؟
توکل کن
مطمئن باش به بهترین حالت ممکن این گره باز میشه
این قول خداست!
لبخندی زد:
چقدر حالمو خوب کردی
عاشقتم!
پس امروزو استراحت میکنم و از فردا میگردم دنبال کار
_منم برات پرس و جو میکنم
به نظرم کتی هم...
_نمیخوام به کتی رو بندازم
امشب میگفت این چه خداییه که هنوز نیومده بیکارت کرده!
نمیخوام فکر کنه ناتوان شدم
_تو چه جوابی دادی؟
_گفتم تغییر اتفاق میفته اما دلیل نمیشه تاابد سختی ادامه داشته باشه
شاید خدا میخواد کار بهتری برام پیدا کنه!
حالا به هر وسیله ای
لبخندم عمیق شد: آفرین
همینطوره...
با ذوق سجاده ش رو جمع کرد و بلند شد: من میرم برای تسویه
وقتی برگردم تو رفتی درسته؟!
_آره
این هفته سرم خیلی شلوغه
ولی پیگیر هستم نگران نباش