eitaa logo
#من_منتظرم!
890 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمود خواهر یک به یک را آزمودم هر چند خود از قلبشان آگاه بودم
تا این حرف‌ها رو حبیب شنید، دست و پاش شروع كرد لرزیدن ز این گفت و گو رنگ حبیب از رخ پریده انگار بر تن جامه ی جان را دریده انگار اینجا مرگ خود را آرزو کرد😭😭
سراسیمه رفت خیمه یار ها... +چی شده حبیب؟ - خبر ندارید، بانو زینب نگرانه، اونوقت ما اینجا نشستیم
یه دهه داریم میگیم حسین💔 برا امشب،امشب تنوره سینه ات داغه... اومدم بگم امام حسین جانم!آقاجان! زندگیم! یعنی میشه منم جزو یارای امام زمانم باشم؟یه كاری بكنم دل امام زمانم آروم بشه؟ اصحاب امشب یه كاری كردند، دل خواهر حسین آروم شد،كاری كردن خیالش راحت شد،ان شاءالله من و تو هم جوری پا به ركاب باشیم،مثل اصحاب حسین علیه السلام، ما هم دل امام زمانمون رو شاد كنیم :)
+خیالت راحت باشه خانوم جان! تا ما هستیم یه مو از سر حسینت كم نمیشه، همین حرف رو عمل كردن،فردا تا اصحاب بودن، اجازه ندادن یه نفر از بنی هاشم میدان بره، نشون دادن تو عمل،یكی یكی اول اصحاب رفتن، وقتی اصحاب به شهادت رسیدن، دیگه بنی هاشم رفتن ...💔
آن شب خدا بود و خدا بود و خدا بود برلب دعا بود و دعا بود و دعا بود🥀
یاران همه در فکر وصل یار بودند در انتظار صبح خون بیدار بودند همه مشتاق شهادتند، چه خبره؟ 
چه خبره كربلا؟این حسینی كه محاله به دشمن رو بزنه، چه اتفاقی می افته كه یه شب مهلت می گیره از دشمن؟ جانم فدات آقا جان، دو تا دلیل براش نوشتن،
#من_منتظرم!
چه خبره كربلا؟این حسینی كه محاله به دشمن رو بزنه، چه اتفاقی می افته كه یه شب مهلت می گیره از دشمن؟ ج
دلیل اول این بود، می خواست تا صبح مناجات كنه و قرآن بخونه و نماز،وقت برا عبادت گرفت،دلیل دومش كه با دل ِ من و تو بازی می كنه
#من_منتظرم!
چه خبره كربلا؟این حسینی كه محاله به دشمن رو بزنه، چه اتفاقی می افته كه یه شب مهلت می گیره از دشمن؟ ج
حضرت می خواست وقت بگیره، اونایی كه قرار ِ برسن،برسن، قربون تو برم آقا منتظر بودی یه عده بیان،آقا جان ممنونتم صبر كردی ما هم به تو برسیم...😭💔
هدایت شده از #من_منتظرم!
♥️ |•حوالی ساعت‌ ۱۵ الی ۱۶ •| او می‌برید و من می‌بریدم  او از حسین سر من از حسین دل می‌گویند  سیدالشهدا از شدت زخم‌های فراوان  از اسب به زمین افتاد و در این لحظه حضرت زینب سلام الله علیها  به بیرون خیمه‌ها آمد و با ناله ای جانسوز گفت: «کاش آسمان بر زمین فرو می‌افتاد.» پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود:« ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیه‌السلام را شهید می‌کنند و تو نظاره می‌کنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟»سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد. وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیه‌السلام غالب شد، هر کس با هر وسیله‌ای که در اختیار داشت به  سید الشهدا ضربه می‌زد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار می‌شد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و به عقب بر می‌گشت. حمید بن مسلم می‌گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم بگیرد.» در همین لحظات بود که شمر فریاد زد:« وای بر شما منتظر چه هستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، او را بکشید!»می گویند در این حال سنان بن انس حمله‌ای کرد و نیزه‌اش را در قلب امام حسین(علیه السلام) فرو برد .وقتی  شمر بن ذی الجوشن  روی سینه مبارک امام علیه‌السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی می‌خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می‌کشی در حالی که می‌دانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب می‌شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را می‌کشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه‌السلام را از بدن جدا ساخت.
در خانه خود نشسته و مرتب میگویید : یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما . ای کاش ما هم میبودیم ، ای کاش ما هم به این رستگاری نائل میشدیم . پای عمل به میان نیامده است تا معلوم شود که در عمل هم اینچنین هستید یا نه ، اصحاب من مرد عمل بودند نه مرد حرف و زبان . [ ازادی معنوی ص ۱۷۵ ]