ببینید ما یک حکم کلی داریم
یک چارچوب
که تشخیص حلال یا حرام بودنش در اون چارچوب بر عهده خودتون هست.
اگر پاسور و امثالهم ( حکم و اونو و ...) ، تخته نرد و .. ،
در شهر شما ، در عرف
آلات قمار محسوب بشه
مطلقا حرامه
حتی اگر بدون شرط بندى و قصد قمار و بُرد و باخت و کسب درآمد بلکه فقط براى سرگرمى و مشغول بودن باشه
اما اگر در عرف
از آلات قمارمحسوب نشه اشکالی نداره
این حکم برای تمام بازی ها از نظر تمام مراجع همینه
بجز مقلدین آیت الله بهجت ، سیستانیو صافی گلپایگانی، که شطرنج در هرصورت براشون حرامه
بقیه بازی ها باید به عرف توجه بشه
مثلا در شیراز تخته نرد آلت قمار نیست اما ممکنه در شهر دیگه هنوز آلت قمار محسوب بشه
خسته نباشی😅
یه جاهایی اشتباه کردی چون برات لازم بود ، یه روزایی اعتماد کردی و ضربه خوردی چون باید درس میگرفتی ، یه مواقعی در روابط سمی و نامناسب وارد شدی و دلشکسته شدی چون نیاز به تجربه داشتی ولی الان انقدر به خودت سخت نگير و خودتو سرزنش نكن چون تمام اشتباهات بخشى از مراحل رشد تو بوده، مراحلى كه بايد ازشون عبور كنى تا عمیق تر بفهمی و به كسى كه ميخواى و واقعا بايد باشى تبديل بشى. پس لطفا خودتو سرزنش نکن چون تو با اشتباهاتت تعريف نمیشی و تمام این مسیرها بخشی از مراحل رشد و بلوغ فکری توعه تا خودتو بشناسی و بدونی از زندگیت چی میخوای و حالا آدمای مناسب رو هم به زندگی خودت وارد میکنی پس سخت نگیر رفیق، قدر خودت و لحظات زیبای زندگی رو بدون و ازش لذت ببر.
امروز ۲۲ رجبِ
دیدین؟! به همین زودی گذشت
و دست های ما
که هنوز خالیه...
چند قسمت از مناجات شعبانیه رو يادداشت کردم بزارم براتون، بلکه مشتاق بشید و بخونین :)
إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیقِظْ أَیامَ اغْتِرَارِی بِك خدایا در روزگار غرور ، نسبت به تو بیدار نشدم... - عمری ، چشمانم باز است و اما در خوابم ... این چشمان خواب زده را ، چه سود؟!
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ ... به سوی تو گریختم ... به سوی تو... به سوی تو... به سوی تو... گریختم ... کجا را دارم جز درِ خانه ی تو؟! - میشه نگام کنی؟
إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي.. اى خدا اگر در مقابل طاعتت عملم اندك است، در مقابل رجاء و اميد به كرمت آرزويم بسيار است..
إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَها بِذِکْرِکَ إِلَی ذِکْرِکَ... خدایا! مرا شیفته یاد خود ساز...
أَبـْلَیْتُ شَبَابِی فِي سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْک و جوانیام را در مستی دوری از تو تباه کردم!
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ... خدایا کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من در خور آنم)...
اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِكَ غَیرُ مَجهُول خدایا؛ کاری کن منو با تو بشناسن هرکسی با رفیقش شناخته میشه...