معاویه یک جنگ ترکیبی یا هیبریدی راه انداخت‌ ‌. ینی جنگی که یک بُعد نداره! گفت آب رو آلوده کن محاصره اقتصادی هم کن امنیت رو هم بهم بریز با ماهواره هم افکار عمومی رو خراب کن شایعه پراکنی کن یعنی کاری کن که هیچ چیزی نمونه و مردم بگن چه غلطی کردیم که در حکومت علی هستیم و بیعت کردیم . معاویه به دنبال این بود که مردم را از امیرالمؤمنین جدا کنه

بخاطر همین وقتی فهمید که امیرالمؤمنین با خوارج درگیر هستند، یه هیئت کارورزیده ۳ هزار‌نفری به فرماندهی بُسْرِ بْن اَرْطاة از وحشی ها که بعدا محدثان حکومتی شدن ، می‌فرسته مدینه که آقا هرکسی رو دیدید مرد زن بچه مهم نیس بکشید. ترس و وحشت راه بندازید تو شهر‌ . تا زمانی‌که‌جابر بن عبدالله انصاری بیعت کنه. حضرت جابر هم تقیتا مجبور میشن بیعت کنن! میگه بعدش حرکت کنید سمت یمن. تو راه هم هر روستایی که با علی بیعت کرده بود رعب و وحشت راه بندازید و لازم شد بکشید. کاری کنید خونه و زندگیشون ول کنن بزنن به بیابون. رسیدید به یمن ، مردهایی‌که بیعت نمیکنن بکشید ، حجاب زن ها و دختر ها رو هم بردارید و نوامیس یمن رو در بازار به فروش برسونید. ( برای بازار شام هم همین خیال رو داشتن ) آخرش هم روی منبر آیه ۱۱۲ سوره نحل هم بخونید!

امیرالمؤمنین باید با این غارتگر ها برخورد‌میکردن دیگه. به فرمانده سپاهشون فرمودن فقط با اونهایی که با تو می‌جنگن بجنگ، بقیه که فرار کردند رو رها کن، کسانی رو که توبه کردند بپذیر، حق دست زدن به اموال مردم رو نداری، حق نداری آب چاه شهرها و روستاهای مجاور که رد میشی رو برداری.اگر فحش دادند فحش‌نمیدید .اگر خونی ریختی بای حجت شرعی داشته باشی! دائم به من خبر بده. راست بگو! این منطق امیرالمؤمنین ِ !

شاه اسماعیل صفوی به چالدران رسید، عثمانی‌ها نرسیده بودن وقتی رسیدند گفت صبر کنید اول خستگی‌شون در بره بعد بجنگیم. شاه اسماعیل که معصوم نبود اما اگر کسی منطق اهل بیت رو یاد بگیره به اندازه‌ی خودش عمل می‌کنه بعد که عثمانی‌ها با توپ زدند گفت این کار نامردیه اما ما به هر قیمتی پیروز نمی‌شویم! وای بحال شیعه‌ی امیرالمؤمنین که با هر قیمتی، با خصم خودش… خصم ما که معمولاً خصم نیست، همسر ماست، برادر ماست، همسایه ماست، همکار ماست، مشتری ماست. وای بحال اینکه ما بیخود با این‌ها دشمنی کنیم. این چه منطقیه؟ منطق امیرالمؤمنین؟ آقا که با اون عارتگر اینطور رفتار کردن چی میگی پس؟

ابن ابي الحدید از اهل سنته! میگه شیعیان چندتا نشونه دارن انگشتر در دست راست ، بسم الله الرحمن الرحیم بلند گفتن ،امانتداری و فتوت ! اگر فردی دیدی اهل بخشش و جوانمردی نیست از منطق تشیع خارج شده! حالا منو شما شیعه هستیم یا نه؟ بزار ملموس تر کنم مسئله رو زن و شوهر، دو همسایه بر سر جای پارک، مستأجر و صاحبخونه بر سر اجاره‌ی خانه، ممکنه هر بلای سر هم بیارن، معلوم نیست شیعه‌ی امیرالمؤمنین هستند یا شیعه‌ی معاویه؟! تولی و تبری بخاطر همین جزء فروع دینه دیگه باید تو زندگی پیاده بشه! طرف عزاداری می‌کنه ولی شب سر همسرش داد می‌زنه! ما در احادیث متواتر داریم کسی که همسرش ازش راضی نیست، بجز موارد خیلی خیلی استثنائی، عاقبت به خیر نیست! اگر کسی از همسرش انتقام بگیره ، این مسیر چه کسیه؟ اگر کسی با پدر و مادرش تنش داشته باشه مسیر چه کسیه؟ معاویه یا امیرالمؤمنین؟ در روش امیرالمؤمنین، باید نسبت به پدر و مادر خاک بود!

سال ۵۸، ینی ۲ سال قبل کربلا ضحاک بن قیس میشه حاکم کوفه متن سخنرانی ش رو بگم چطور خودش رو معرفی‌کرد؟ اگر‌کسی با من مخالفت کند پوست شما را می‌کَنَم.  من همان کسی هستم که در روز غارت پدر شما را درآوردم!   من همان کسی هستم که وقتی نام من در خانه‌ای بیاید، زن‌ها در خانه می‌ترسند. همچین فردی در کتاب صحیح بخاری ، راجع بهش اومده که فردی عادل است 😐 و از اهل بدر است. و به عنوان محدث قبولش دارن!!!

در این پازل ضحاک بن قیس عادل ِ، اما حضرت سیّدالشّهداء در کربلا می‌فرمایند که اگر مرا قبول ندارید بروید و از انس بن مالک بپرسید که آیا پیامبر اکرم راجع به من نفرموده است که من سیّد جوانان اهل بهشت هستم یا نه. مسخره کردند. یعنی حضرت سیّدالشّهداء رو به اندازه‌ی یک نقل حدیث قبول نداشتند! ضحاک بن قیس رو بعنوان محدث قبول دارن اما در مورد حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه…

الان فهمیدید وقتی میگم اهل بیت رو از جامعه حذف کرده بودند یعنی چی؟ خیلی از قتل های ۲۰۰ سال اخیر عربستان با توسل به حکم شرک همین آقا بوده! خیلی از گردن هایی‌که میزنن در پرونده ها نوشته به جرم قبر پرستی! منظورشون اینه که طرف‌ رفته سر قبر پیامبر متوسل شده به مزار ایشون. چون نظر ضحاک بن قیس اینه که توسل حرام است و شرک!

این برآمدگی رو روی گنبد پیامبر دیدید؟

اینجوریه که هر زمان قبر پیامبری رو به آسمون باشه ، بارون میباره. مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدن؛ از این مشکل به عایشه شکایت کردن؛ بالاخره معروف بود و مورد‌تایید حکومت . عایشه گفت بالای قبر پیامبر از سقف حجره حضرت، دریچه‌ای به سمت آسمون باز کنید تا بین اون و آسمون مانعی نباشه. کردند و به حدی بارون بارید که گیاه رویید. بعد هم که برای پیامبر گنبد ساختن این پنجره رو گذاشتم روی گنبد و مواقع خشکسالی بازش میکردن

توسل حرام بود دیگه. ولی این پنجره و جواب گرفتن ازش گاف بزرگی بود که نمیتونستن جلوش رو بگیرن میخواستن از طریق همین پنجره وارد بشن و برن داخل‌بمب بزارن. صاعقه زد طرف همونجا خشک شد :) پیامبر اومدن به خواب یکی و گفتن دیگه جنازه ش جدا نمیشه تا عبرت بشه برای بقیه.

موافقید نظر اهل سنت راجع به پیامبر رو بزارم؟! حوالی ۱۱ و نیم . مثل هرشب