اگه قابل بدونید الان همراهمیمون کنید... و ان شاءالله که صحبت ها موثر واقع بشه....

#دربست_ظهور بسم رب نامش که اعجاز میکند... 🎈

قدیم تو تهران هر محله واسه یه لات بود !

به مصطفی پادگان میگفتن دیوونه چون دیوونه ی اهل بیت بود ولی خب لات بود ...

یه شب جمعه میره تو یه باغ واسه عیاشی!.

آ سید مهدی قوام هم اتفاقا رفته بودن اونجا واسه هواخوری

یه کسی میره به مصطفی دیوونه میگه یکم بزن و بکوبت رو کم کن .. آسید مهدی اونجاست میگه چشم ما نوکر بچه های زهرا هم هستیم می‌ره پیش آسید مهدی ، روشو میبوسه !

آقا سید میگم ما امشب اومدیم راه و رسم لات بودن رو یاد بگیریم اولین قانونش چیه؟ مصطفی میگه اولین قانونش اینه که نمک کسی رو خوردیم ، نمکدونش رو نشکنیم !

آسید گفت حرفشو میزنی یا عمل هم میکنی؟ هیچی جواب نداد آسید گفت پس فقط حرفشو میزنی چقدر نمک خدا رو خوردی و نمکدونش رو شکستی ؟ همونجا شد ... این مصطفی تغییر کرد و شد رئیس یکی از هیئات !

تمام زندگیشو کرد پول نقد رفت دفتر ایت الله بروجردی گفت من میخوام اقارو ببینم اونا هی گفتن نمیشه اونم خب هنوز لات بود هل داد رفت داخل چمدون رو گذاشت جلو ایت الله بروجردی

گفت حاج عمو من تمام زندگیم همین پوله همش پول نجس باج گیری! غیر این یه کت و شلوار دارم که تنمه اونم نجس! چیکار کنم بعد جلو امام حسین شرمنده نشم؟

ایت الله بروجردی گفت دربیار بذار همینجا برو در اورد ! بی چون و چرا ! راه افتاد که بره صورت ایت الله پر اشک شد گفت برگرد ... تازه قشنگ شدی ... بردار لباست رو بپوش یه پول دیگه ای هم بهش داد