♨️امام زمان‌ عجل‌الله برای چه هدفی ظهور میکنه...!؟ #امام_زمان #انتشار_با_شما 🌱

گفتم‌حاجی‌لباس‌پاسداری‌چه‌رنگیه؟! سـبزیاخاکی؟! خندیدوگفت : این‌‌لباس‌‌عادتشه‌یاخونی‌باشه‌یاگِلی...🙂💔 #شهیدانه 🦋 #حاج_قاسم

▪️فرمود: «آن مصیبتی که هر صبح و شام بر آن خون گریه می‌کنم مصیبت اسارت عمه‌ام زینب سلام الله علیها است » 🏴 «از کربلا تا کربلا» روایتی است از سفر جانسوز کاروان اسرای کربلا... #از‌کربلا‌تا‌کربلا ۲۱ #محرم #امام_حسین

❣شور حسین است، چه ها میکند... 🌱نام و یاد امام حسین علیه السلام و عزاداری برای ایشان برکات فراوانی برای فرد و جامعه دارد... #اخلاق_و_معنویت ۲ #محرم #امام_حسین

بریم که داشته باشیم ایمنی بالاتر برای اربعین💉 برکتی بودم به اسپایکوژن نیز آراسته شدم😂✌🏻 #احوالات

ظهر چند خط مقتل بخونیم...؟

وَ رُوِي عَنْ زَيْنِ الْعابِدينَ اَنَّهُ قالَ: هنگامی که سر بریده امام حسین را به سوی یزید آوردند. كانَ يَتَّخِذُ مَجالِسَ الشُّربِ ، وَ يَاْتي‏ بِرَاسِ الْحُسَينِ وَ يَضَعُهُ بَينَ یَدَيْهِ وَ يَشرِبُ عَلَيْهِ. او مجلس شرابخواری تشکیل داد سر مبارک حسین«ع» را برابر روی خود نهاده و شراب می نوشید.

روزی فرستاده پادشاه روم که شخصی بزرگ بود در مجلس یزید حاضر شد فَقالَ: يا مَلِكَ العَرَبِ، هذا رَاسُ مَن؟ یزید گفت: تو چه کار داری این سر برای کیست! گفت هنگامی که به نزد پادشاه بازمی‏گردم از چیزهایی که دیده‏ ام سوال می‏ کنند دوست دارم بدانم جریان این سر و صاحب آن را حَتّي يُشارِكَكَ في الْفَرَحِ وَ السُّرُورِ.. تا او نیز در شادی و سرور تو سهیم گردد.

فَقالَ لَهُ يَزيدُ هذا رَاسُ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِي بْنِ اَبيطالِب. سفیر رومی پرسید: مادرش کیست؟ یزید گفت: فاطمه دختر رسول خدا«ص» نصرانی گفت نفرین و اُف برتو و دین تو دین من بهتر از دین توست، همانا پدرم از نوادگان حضرت داوود است میان آن حضرت ومن بسیار نسل وجود دارد ومسیحیان مرا احترام و خاک پای مرا برای تبرک بر میدارند چرا که از نسل داوود هستم

وَ اَنْتُم تَقتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكُم وَ لَيسَ بَينَهُ وَ بَينَ نَبِيِّكُمْ الاّ اُمُّ واحِدَة، و شما فرزند دختر پیامبر را می‏کشید و بین او و پیامبرتان یک مادر بیشتر نیست فَاَيُّ دينٍ دينُكُم. این چه دینی است که شما دارید....

سپس به یزید گفت ای یزید آیا ماجرای کلیسای حافر را شنیده اید؟ یزید گفت بگو تا بشنویم گفت میان سرزمین عمان و چین دریایی است که یک سال راه مسافت دارد و هیچ شهری نیست جز یک شهر که آن هم هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ راه می باشد و بر روی زمین بزرگترین شهر می باشد ، صادرات آن شهر یاقوت و کافور می باشد  درختانش همه عود و عنبر و اینجا ملک و سرزمین مخصوص پادشاه نصاری است  ودر این شهر  وجود دارد کلیساهای بزرگ که بزرگترین آن کلیسای حافر می‏باشد در محراب این کلیسا حقه‏ای از طلا آویخته ومیان حقه ناخنی وجود دارد که می گویند این ناخن الاغی است که عیسی«ع» سوار می‏شد که این حقه را با حریر زینت دادند و قصد می کنند از عالمان انصاری و طواف می کنند هر ساله عده ای از آنان و نذر می کنند تا حوائجشان برطرف شود  به سوی خداوند

آری اینگونه برخورد می کنند نسبت به ناخن الاغی که گمان می‏کنند الاغ پیامبرشان است که عیسی بر آن سوار شده و شما می کشید ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ، فَلا بَارَكَ اللّهُ فيكُمْ وَ لا في دينِكُمْ. پسر پیامبرتان را. خداوند برکت را از شما و دین شما بردارد. 🏴فَقالَ يَزيدُ اُقْتُلُوا هذَا  النَّصْراني لِئَلاّ يَفْضَحَني في ‏بِلادِهِ. فَلَمّا اَحَسَّ یزید گفت بکشید این نصرانی را زیرا ممکن است او آبروی ما را در بلادش ببرد. پس چون احساس کرد قصد کشتنش دارند گفت می خواهی مرا بکشی؟ گفت آری