زندگی بی تو سراب است ڪجایی آقا⁉️
#استوری
#امام_زمان♥
#دربست_ظهور
مناسبت های مربوط به امیرالمؤمنین حالم یه طور خیلی خاص خوبه...
این شعره هست میگه به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ، شرح ِ حالِ منه:)
خصوصا امروز ،
که فکر کنم شاد ترین مرد در روز ازدواجش از اول دنیا تا آخر، آقا امیرالمؤمنین بودن و هستند و خواهند بود😅
آخه چه بانویی نصیبشون شده ✨
البته بله گفتن به کسی که هم خودت دوسش داری و قلبت ازاون آدم مطمئنه، هم خدا با چنین معجزه ای تاییدش کرده هم قطعا قشنگ ترین بله جهان بوده
موقعی که امیرالمؤمنین میخواستن حضرت زهرا رو خواستگاری کنن ، چندین بار قصد کردن برن خدمت پیامبر اما خجالت میکشیدن.
بار آخر که رفتن، دو بار تا پشت در منزل میرفتن اما حیا مانع ورودشون میشد.
پیامبر متوجه شدن و خودشون تشریف آوردن بیرون و فرمودن علی جان با من سخنی دارید؟
باز هم حضرت امیر از خجالت نتونستن مطرح کنن و صورت مبارکشون سرخ شده بود.
قربونتون برم آقا جون♥️ کاش یکم از اون حیا و مردونگی شما یاد بگیریم ...
جبرئیل بر پیامبر نازل شد که علی خواستگار دخترشماست
فداتون بشم مولا که خواستگاری رو هم خدا انجام داد براتون💚
#من_منتظرم!
موقعی که امیرالمؤمنین میخواستن حضرت زهرا رو خواستگاری کنن ، چندین بار قصد کردن برن خدمت پیامبر اما خ
پیامبرفرمودن علیجان فاطمه رو خواستگاری میکنید؟ بار هم حضرت بخاطر حیایی که داشتن سرشون رو انداختن پایین و نتونستن جواب بدن.
پیامبر با حضرت زهرا مطرح کردن واکنش ایشون هم همین بود. جبرئیل نازل شد که یا محمد، جواب فاطمه هم مثبته اما خجالت میکشه از شما
فرمود حق شما را سلام میرساند و به حضرت زهرا نیز سلام میرساند و میفرمایند خواستگاری علی را بپذیرید و اجازه ندهید این جوان غیور و بزرگوار، دست خالی از این خانه برگردد
و خدا برای زیرلفظی به مادرِ ما،
آبهای پنج رود بزرگ زمین یعنی دجله، فرات، سیحون، جیحون و رود نیل را به حضرت هدیه کرد.
و بالاخره حضرت زهرا جواب مثبت دادن💞
امیرالمؤمنین هم زرهشون رو به سلمان دادن تا بفروشه و بشه خرج مراسم و بقیه وسایل خونه.
مهریه حضرت هم کتانِ بافت یمن، پوست دباغینشده و گیاهی خوشبو۵۰۰ درهم که مهریه همسران پیامبر بوده مهرالسنه نامیده میشه. و معادل حدود ۱۵۰۰ گرم نقره خالص هست.
و خدا ازدواج با زنان دیگر رو تا زمان حیات حضرت زهرا بر امیرالمؤمنین حرام کرد :)
روز عروسی پیامبرفرمودن علی جان برو مسجد و اشخاصی رو که میگم به مجلس دعوت کن
حضرت که وارد شدن دیدن عده زیادی در مسجد هستن و خجالت کشیدن فقط یک تعداد خاص رو دعوت کنن و با صدای بلند همه رو دعوت کردن.
با وجود کم بودن غذا تمام جمعیت حاضر سیر شدن و باز هم غذا اضافه اومد.
تا اینجا چند نکته رو دقت کردید؟
نکته اول مشورت با دختر برای ازدواج
نکته دوم نهایت کم خرج بودن این عروسی نکته سوم بی توقع بودن عروس خانوم و اینکه داماد رو به سختی ننداختن
امابریم بخش شیرین ماجرا ،
نصیحت های پیامبر به تمام مردان و زنان جهان :)
شب عروسی،
پیامبر دست حضرت علی و حضرت زهرا رو به هم فشردن و نصایحی رو فرمودن.
اول به امیر المومنین (ع) نصیحت کردند که علی جان! فاطمه پاره تن من است و من او را به رسم امانت به تو میسپارم. مراقب باش در خانه تو دلش نگیرد؛ در کار خانه به او کمک کن؛ در بچه داری به او کمک کن؛ زندگی را برایش شیرین کن و احتیاجات او را تهیه کن که همسرت در زندگی با تو اذیت نشود
بعد هم به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودن:
فاطمه جان! علی جوان فقیری است، اما روی کره زمین جوانی به شرافت و اعتلای او نه در میان گذشتگان و نه در میان آیندگان وجود ندارد. من تو را به ازدواج برجستهترین مرد عالم درآوردم. اسرار شوهرت را فاش نکن؛ از او هرگز چیزی که در توانش نیست، نخواه و او را خجالت نده؛ باید زندگی همسرت مملو از شیرینی باشد. از راه که میرسد، خستگی او را در بیاور؛ آنچه او میخواهد، فراهم کن به گونهای که احساس کند در خانه راحتتر از هر جای عالم است.
بریم کمی از عقب تر ِ ماجرا،
زمانی که جبرئیل بر پیامبر نازل شد که خدا فرموده فاطمه رو شوهر بده.
زمانی که پیامبر نزد صحابه این مسئله رو مطرح کردن، در یک هفته هزار و هفتصد نفر به خواستگاری حضرت اومدن.
یکی از معروف ترین خواستگار ها عبدالرحمان بن عوف بود که یکی از بزرگان به شمار میرفت. پول های نقدش رو اگر بر هزارشتر حمل می کردن باز زیاد میومد.سیصدعامل داشت که ازجانبش تجارت می کردن.سیصدوپنجاه مغازه درمکه ومدینه وطایف وشام داشت که کارکنانش در اونها تجارت می کردن .سه هزارخادم داشت که ازاموالش نگهداری میکزدن وهزار بنده هم داشت.انقدر گاو و گوسفند واسب و شتر داشت که بیشمار بودن.
وقتی نزد پیامبر اومد برای خاستگاری گفت تمام اموالم رو به فاطمه میبخشم و انقدر زر و زیور براش تهیه میکنم که نشه شمرد.
پیامبر ناراحت شدن و دست به زمین بردن و یک مشت ریگ برداشتن و سمت عبدالرحمان پرت کردن. همه ریگ ها تبدیل به لولو و مرجان شد. پیامبر فرمودن اینها رو هم بگیر که مالت بیشتر بشه 😒
در نهایت پیامبر به همه فرمودن دراین امربسیارسخن گفتید!
لکن بدانیدکه این امربدست خداست وفاطمه رابه هرکه او امر کند خواهم داد.
جبرییل نازل شد و بعد از ابلاغ سلام عرض کرد فاطمه رو به اون کسی که ستاره درشب جمعه به خونهش فرودمیاد تزویج کن.
این خبر به اصحاب رسید و اونها شروع به زینت کردن خونه هاشون کردن مهیاءنزول ستاره شدن .تا اینکه اون شب فرارسید وپیامبر(صلی الله علیه وآله) برپشت بام رفتندومنتظرنزول ستاره شدن.
حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هم پشت سرشون نشستندتاببینن که چطور ستاره درخانه اون کسی که بایدفرود بیایدفرودمیاد.تا اینکه نیمه شب شدوناگهان ستاره فرود اوند وشب ظلمانی چون مثل روز روشن شد.
وقتی فاطمه(سلام الله علیها)اون رو دید شروع به گفتن (الله اکبر)کرد.نزول ستاره طولانی شدتا سی وچهارمرتبه(الله اکبر)فرمود.
وقتي ستاره به آسمون رفت حضرت ۳۳ سبحان الله و الحمدالله گفتن.
چرا این معجزات رو برای ما نمیگن؟
چون انقد نگفتن که دیگهکسی باور نمیکنه.
همهمیگن مگه میشه؟
بله . همون خداییکه حضرت یونس رو در شکم ماهی زنده نگه داشت و آنش رو بر ابراهیم سرد کرد، مگهبراش کاری داره همچین معجزه ای؟