#من_منتظرم!
موقعی که امیرالمؤمنین میخواستن حضرت زهرا رو خواستگاری کنن ، چندین بار قصد کردن برن خدمت پیامبر اما خ
پیامبرفرمودن علیجان فاطمه رو خواستگاری میکنید؟ بار هم حضرت بخاطر حیایی که داشتن سرشون رو انداختن پایین و نتونستن جواب بدن.
پیامبر با حضرت زهرا مطرح کردن واکنش ایشون هم همین بود. جبرئیل نازل شد که یا محمد، جواب فاطمه هم مثبته اما خجالت میکشه از شما
فرمود حق شما را سلام میرساند و به حضرت زهرا نیز سلام میرساند و میفرمایند خواستگاری علی را بپذیرید و اجازه ندهید این جوان غیور و بزرگوار، دست خالی از این خانه برگردد
و خدا برای زیرلفظی به مادرِ ما،
آبهای پنج رود بزرگ زمین یعنی دجله، فرات، سیحون، جیحون و رود نیل را به حضرت هدیه کرد.
و بالاخره حضرت زهرا جواب مثبت دادن💞
امیرالمؤمنین هم زرهشون رو به سلمان دادن تا بفروشه و بشه خرج مراسم و بقیه وسایل خونه.
مهریه حضرت هم کتانِ بافت یمن، پوست دباغینشده و گیاهی خوشبو۵۰۰ درهم که مهریه همسران پیامبر بوده مهرالسنه نامیده میشه. و معادل حدود ۱۵۰۰ گرم نقره خالص هست.
و خدا ازدواج با زنان دیگر رو تا زمان حیات حضرت زهرا بر امیرالمؤمنین حرام کرد :)
روز عروسی پیامبرفرمودن علی جان برو مسجد و اشخاصی رو که میگم به مجلس دعوت کن
حضرت که وارد شدن دیدن عده زیادی در مسجد هستن و خجالت کشیدن فقط یک تعداد خاص رو دعوت کنن و با صدای بلند همه رو دعوت کردن.
با وجود کم بودن غذا تمام جمعیت حاضر سیر شدن و باز هم غذا اضافه اومد.
تا اینجا چند نکته رو دقت کردید؟
نکته اول مشورت با دختر برای ازدواج
نکته دوم نهایت کم خرج بودن این عروسی نکته سوم بی توقع بودن عروس خانوم و اینکه داماد رو به سختی ننداختن
امابریم بخش شیرین ماجرا ،
نصیحت های پیامبر به تمام مردان و زنان جهان :)
شب عروسی،
پیامبر دست حضرت علی و حضرت زهرا رو به هم فشردن و نصایحی رو فرمودن.
اول به امیر المومنین (ع) نصیحت کردند که علی جان! فاطمه پاره تن من است و من او را به رسم امانت به تو میسپارم. مراقب باش در خانه تو دلش نگیرد؛ در کار خانه به او کمک کن؛ در بچه داری به او کمک کن؛ زندگی را برایش شیرین کن و احتیاجات او را تهیه کن که همسرت در زندگی با تو اذیت نشود
بعد هم به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودن:
فاطمه جان! علی جوان فقیری است، اما روی کره زمین جوانی به شرافت و اعتلای او نه در میان گذشتگان و نه در میان آیندگان وجود ندارد. من تو را به ازدواج برجستهترین مرد عالم درآوردم. اسرار شوهرت را فاش نکن؛ از او هرگز چیزی که در توانش نیست، نخواه و او را خجالت نده؛ باید زندگی همسرت مملو از شیرینی باشد. از راه که میرسد، خستگی او را در بیاور؛ آنچه او میخواهد، فراهم کن به گونهای که احساس کند در خانه راحتتر از هر جای عالم است.
بریم کمی از عقب تر ِ ماجرا،
زمانی که جبرئیل بر پیامبر نازل شد که خدا فرموده فاطمه رو شوهر بده.
زمانی که پیامبر نزد صحابه این مسئله رو مطرح کردن، در یک هفته هزار و هفتصد نفر به خواستگاری حضرت اومدن.
یکی از معروف ترین خواستگار ها عبدالرحمان بن عوف بود که یکی از بزرگان به شمار میرفت. پول های نقدش رو اگر بر هزارشتر حمل می کردن باز زیاد میومد.سیصدعامل داشت که ازجانبش تجارت می کردن.سیصدوپنجاه مغازه درمکه ومدینه وطایف وشام داشت که کارکنانش در اونها تجارت می کردن .سه هزارخادم داشت که ازاموالش نگهداری میکزدن وهزار بنده هم داشت.انقدر گاو و گوسفند واسب و شتر داشت که بیشمار بودن.
وقتی نزد پیامبر اومد برای خاستگاری گفت تمام اموالم رو به فاطمه میبخشم و انقدر زر و زیور براش تهیه میکنم که نشه شمرد.
پیامبر ناراحت شدن و دست به زمین بردن و یک مشت ریگ برداشتن و سمت عبدالرحمان پرت کردن. همه ریگ ها تبدیل به لولو و مرجان شد. پیامبر فرمودن اینها رو هم بگیر که مالت بیشتر بشه 😒
در نهایت پیامبر به همه فرمودن دراین امربسیارسخن گفتید!
لکن بدانیدکه این امربدست خداست وفاطمه رابه هرکه او امر کند خواهم داد.
جبرییل نازل شد و بعد از ابلاغ سلام عرض کرد فاطمه رو به اون کسی که ستاره درشب جمعه به خونهش فرودمیاد تزویج کن.
این خبر به اصحاب رسید و اونها شروع به زینت کردن خونه هاشون کردن مهیاءنزول ستاره شدن .تا اینکه اون شب فرارسید وپیامبر(صلی الله علیه وآله) برپشت بام رفتندومنتظرنزول ستاره شدن.
حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هم پشت سرشون نشستندتاببینن که چطور ستاره درخانه اون کسی که بایدفرود بیایدفرودمیاد.تا اینکه نیمه شب شدوناگهان ستاره فرود اوند وشب ظلمانی چون مثل روز روشن شد.
وقتی فاطمه(سلام الله علیها)اون رو دید شروع به گفتن (الله اکبر)کرد.نزول ستاره طولانی شدتا سی وچهارمرتبه(الله اکبر)فرمود.
وقتي ستاره به آسمون رفت حضرت ۳۳ سبحان الله و الحمدالله گفتن.
چرا این معجزات رو برای ما نمیگن؟
چون انقد نگفتن که دیگهکسی باور نمیکنه.
همهمیگن مگه میشه؟
بله . همون خداییکه حضرت یونس رو در شکم ماهی زنده نگه داشت و آنش رو بر ابراهیم سرد کرد، مگهبراش کاری داره همچین معجزه ای؟
تا فراموش نکردم در مورد ازدواج سه تا کتاب معرفی کنم که خیلی مفیدن
البته از سخنرانی ها و مقاله ها و... هم غافل نشید.
کتاب گلبرگ زندگی قلم حاج آقا دهنوی
دو جلد نیمه دیگرم قلم استاد عباسی ولدی
کتاب جوشکاری قلم آقای عالمی که به صورت پرسش و پاسخ هستش
مطالعه سایت سمینار دکترفرهنگ هم خالی از لطف نیست.
https://khbartar.blog.ir/post/14393
پارسال همچین روزی دعا کردیم ان شاءالله تا سال آیندهکهمیشهامسال همهمجرد های کانال با فرد هم کفوشون ازدواج کرده باشن و زیر سایه آقا امام زمان خوشبخت بشن.
دستا بالا ببینم کیا رفتن ؟😄
تقریبا ۹۵درصد بچه مذهبیا،
در آرزوی همسری هستن شبیه شهدا باشه...
و وقتی ازدواج میکنن و مثلا همسرشون بد اخلاقه، محبت کردن بلد نیست ، بی نظمه و... ناامید میشن که بدبخت شدیم و این نبود آرمان های امام. اِ ببخشید اشتباهگفتم😅 این نبود ایده آل های ما
این نبود اون چیزی که من براش گفتم اللهم الرزقنا زوج صالح، یا نمیدونم این آیه سوره فرقان ، یا فلان چله رو خوندم.
سخنرانی کوتاه شک ممنوعاستاد پناهیان رو گوش کنید رفقا
خدا اون کسی رو به ما میده،
که باعث رشد ماست !
جهاد همیشه مدافع حرم شدن نیست،
گاهی جهاد احترام گذاشتن به پدر و مادری هست که مدام حرف غیر منطقی میزنن.
بد اخلاقن، گاهی جهاد کنار اومدن با یه همسر بداخلاقه.
از خدا بهترین ها رو برای خودمون بخوایم،
اما اگه علی رغم تمام دقت ها در پرسیدن سوالات جلسه خواستگاری و مشاوره و تحقیق، نتیجه اون چیزینشد که میخواستیم نا امید نشیم، خدا صلاح ما رو میخواد
حتما کنار اون آدم رشد بهتری داریم.
از خزانه خدا که کن نمیشد یه همسر خوب میداد بهت
حتما حکمتیه. حکمت رو کشف کن،
بخاطرپسر ارباب تحمل کن
رفیقای متاهل
همسرداریِ عادی خودش جهاده
ببین اگه اون همسر بدم باشه...
و تو صبر کنی
چطور تو آسمونا برا خدا دلبری میکنی:)