eitaa logo
#من_منتظرم!
999 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
میخوام براتون روضه بخونم... داستانه... ولی میخوام دلتو بلرزونم بچه مسلمون. یکمشو الان میگم، بقیه داستان باشه ساعت 7 و نیم ان شاءالله...
رسول ترک رو میشناسید💔
کل سال عرق میخورد🥂
دهه محرم هم 9 شبو عرق میخورد🍷
فقط شب عاشورا نمیخورد🙃
اونم میگفت حسین امشب که عرق نمیخورم برای اینه که عرق خونه بستس😓
دروغ میگفتا برای آقا نمیخورد😉
میگفت میخام منت سر آقام نذاشته باشم روز قیامت خودم برم جهنم😢
میون دار هیئت بازدار تهران بود😟
یه سالی شب اول محرم هیئتی های مسجد دور هم نشستن گفتن این که نمیشه که😞
یه هیئت قشنگیش به میون داره میون دار تا ناله میکنه همه به میون دار نگاه میکنن🙂
هیئت مام که میره توی شهر تا صدای این هیئت میاد همه میگن آخ هیئت رسول ترک عرق خور داره میاد💔 آبرو برای هیئتمون نذاشته🖤
گفتن چیکار کنیم😢
امشب که اومد بهش میگیم برو از هیئت بیرون😭
رسولم عرق خورده بود اومد هیئت🙂 توی حوض حیاط لباشو آب کشید و رفت تو🙃
بقیه بمونه حوالی 7 و نیم ان شاءالله...
بالاخره یکی از بین حاجیا بلند شد و در مقابل رسول قد راست کرد و در برابر لبخند رسول، از او با لحنی تند خواست که ازمجلس بیرون رود. 😡🤬😤
رسول ساکت بود و فقط با ناراحتی به حرفهای او گوش می‌داد اما به رغم اينكه خيلي عصبانی شد ولی چیزی نمی‌گفت و همه جا را سکوت فراگرفته بود و همه منتظر بودند تا رسول دعوايي راه بياندازد اما او بدون هیچ شکایتی و با دلی شکسته آنجا را ترک کرد و رو به سوی خانه حرکت کرد؛ هرچند رسول آدمی بسیار قلدر و شرور بود ولی اعتقادش به آقاامام حسین (ع) به اندازه ای بود که به او اجازه نمی‌داد تا از خادمان حسینی (ع) کینه و عقده ای به دل بگیرد و دعوا کند. 🤭
آن شب نیز مثل شب‌های دیگر گذشت،🌸🍃 صبح خیلی زود بود و هنوز شهر هیاهوی روزانه خود را شروع نکرده بود که در یکی از خانه‌ها باز شد و مردی بیرون آمد و سوی خانه رسول ترک رفت. به جلوی درخانه رسید و شروع به در زدن کرد. رسول با شنیدن صدای در، خود را به پشت در رساند و در را باز کرد😶😦
پشت در حاج اکبرناظم مسئول هیأت دیشبی بو،. همان هیأتی که رسول دیگر حق نداشت به آنجا برود. اما برخورد گرم و صمیمی حاج اکبر حکایت از چیز دگیری داشت. بعد از کلی معذرت‌خواهی، از رسول خواست تا در شب‌های آینده در جلسات آنها شرکت کند اما چرا؟ 😵مگر چه شده؟ ناظم دیگر بیش از این نمی خواست توضیح دهد ولی اصرار رسول پرده از رازی عجیب برداشت🤚🏻
مرحوم حاج اکبر ناظم در شب گذشته در عالم خواب دیده بود که در شبی تاریک در صحرای کربلاست، او تصمیم می‌گیرد که به طرف خیمه‌های امام حسین (ع) برود ولی متوجه می‌شود که سگی در حال پاسبانی از آنجاست و به هیچ‌کس اجازه نزدیک‌شدن خیمه‌ها را نمی‌دهد. ناظم زمانی که می‌خواهد به آنجا نزدیکتر شود، سگ به او حمله می‌کند و وقتیکه می‌خواهد خود را از چنگال آن سگ رها کند متوجه منظره‌ای عجیب می شود، بله، چهره آن سگ همان چهره رسول ترک بود. 😃
🌸🍃مسئول پاسبانی از خیمه‌ها ی امام حسین (ع) را رسول ترک برعهده داشت، این همان چیزی بود که در رسول انقلابی عظیم ایجاد کرد و به یکباره از رسول ترک، حربن یزید ریاحی دیگری ساخت و او از آن روز به بعد یکی از شیداترین و دلسوخته ترین دلداده ها و ارادتمندان به امام حسین (ع) می‌شود...
بچه مسلمونا... شما که ازین عرقخور ِ بدتر نیستین.. هستین 😳 خدایی هستین ⁉️
معلومه که نه... به آقامون گفتن طُ...
امشب وقتش نیست برگردیم؟ شاید من و تو 313 همین حر امام زمانمون باشیم 💢
میگن تشییع جنازه این آدم انقدر شلوغ شده بوده که همه میگفتن کدوم مجتهد شهید شده؟ باورت میشه؟ سوال همه این بوده...
🌹تصاویر باشکوه عزاداری در مسجد مقدس جمکران/ شعور و شکوه محرم ۹۹ در تاریخ خواهد ماند ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
هدایت شده از #من_منتظرم!
دعای امام زمان.mp3
6.74M
🎧 دعای فرج (الهی عظم البلا) 🎤 حسین معز غلامی 👌 بسیار زیبا 🙏 پیشنهاد دانلود ╔═.🍃.════♥️══╗ @man_montazeram ╚═♥️═════.🍃.═╝
السلام علیک یا باب الحوائج یا علی اصغر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پدر خمید و پسر رفت و مادرش افتاد سه شعبه را تو مگر چند جا زدی نامرد ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در سپاه حسین(ع)، از شروع میشود! ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝