📌 درباره #مناط
مباحثات نو
در
اجتهاد طراز
🔸 از زمان محقق حلی که اصطلاح #تنقیح_مناط بصورت مصرح مطرح و به کار بسته شده تا کنون، این روش در کانون توجه فقهای شیعه قرار داشته بطوری که شاید بتوان کشف علت و مناط احکام را مهمترین دغدغه یک فقیه در طول فعالیت علمی او دانست.
فقیه با یافتن علت حکم نه تنها توسعهای در دایره احکام محقق کند و حل مسائل جدید را ممکن میسازد، بلکه توانسته تقرّبی نسبت به حقیقت لوح محفوظ ایجاد کند. این تقرب فارق از تعالی بخشیدن به او و ارتقاء جامعه فقهی، منطق شریعت و ارتباطات احکام را آشکارتر کرده و باب جدیدی را برای حل عدهای از مسائل که بیپاسخ مانده و یا حتی اشعاری درباره آنها وجود نداشته باز میکند.
🔸 در دوران حاضر امور مبتلا به مرتبط با فقه و اصول خصوصاً #فقه_نظامات اداره کشور در حال تزاید و پیچیدگی روزافزون است. بدیهی است فقه نظامات از دو جهت به صورت مضاعفی مهم و بغرنج می شود؛ اول ابهام، سعه موضوعات این حوزه و احیاناً مستحدثه بودن اداره کشور و احتیاج مبرم جامعه و حاکمیت؛ دوم اهمیت یافتن حل آنها به دلیل وضعیت تاریخی که شیعه در دوران کنونی در آن به سر میبرد. با این مقدمه میتوان گفت یافتن ملاکات احکام و تدارک کردن مقدمات و ملزومات کشف آن و همچنین تبدیل ملاکات ظنی به مرادات قطعی و حجت، به اتکاء قواعد استنباط #فقه_جواهری جهت استفاده در نظامات حکومت دینی میتواند به عنوان مهمترین ماموریت نهاد مقدس فقاهت شیعی در عصر حاضر قلمداد شود.
🔸 "بیانیه #گام_دوم_انقلاب" به عنوان نقشه راه کلی نظام اسلام در چله دوم اتقلاب مقدس اسلامی، چارچوبی را برای پرداختن به چالشهای موجود پیش روی نهاد فقاهت قرار میدهد که با عنایت به آن میتوان نقش خود را در این عرصه بخوبی ایفا کند.
🔸 "#مناط" سلسله نشستهای تخصصی است که به بررسی مسائل نوپدید فقهی- اصولی در حیطه چالشهای کشور در گام دوم انقلاب اسلامی میپردازد. این جهاد علمی، تلاشی برای افزایش شناخت محیط روحانیت انقلابی از نیازهای موجود و روش پاسخ به آنها میباشد. هدف از این محفل علمی روزآوری تراث سترگ حوزه در کنار آشنایی با رویکرد #فقه_جواهری و همچنین یافتههای علمی روز در ضمن استفاده از تجربیات و نظریات اساتید صاحبنظر میباشد. امید است که به فضل الهی و عنایت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این تلاشها مقدمه و زمینهای برای حل جمعی مسئلههای فقهی و اصولی موجود در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی در دوران کنونی باشد.
🔸 این نشست ها با همت دارالعلم امام حسن (علیه السلام) و در دو قالب جلسات اساتید و جلسات طلاب برگزار می شود.
#آزاداندیشی
#فقه_جواهری
#مناط
📌نشست اول: #ماهیت_شناسی_فقه_نظام
🔸زمان: دوشنبه 15 مهرماه از اذان ظهر
🔸مکان: قم، میدان روح الله، دارالعلم امام حسن علیه السلام
نشست اول:
🔸#ماهیت_شناسی_فقه_نظام
🔸#پیش_نشست
📌سرمقاله
♦️لوازم فقهی و اصولی گام دوم انقلاب در اندیشه رهبری♦️
🔸 بیانیه گام دوم انقلاب به منزله افقی جدید برای انقلاب اسلامی است که سه واژه خودسازی، جامعه پردازی، و تمدن سازی را میتوان به عنوان دال محوری آن در نظر گرفت. اما جایگاه نهاد فقاهت در این مرحله از انقلاب و در نسبت با این دال مرکزی چیست؟ در پاسخ باید گفت کلیدواژههای فقه حکومتی، فقه نظامها و فقه جامعهپرداز که چند سالیست توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله العظمی خامنه ای (ادام الله ظله الوارف) رهبری در رابطه با حل مسائل کشور مورد تاکید قرار گرفته زمینهای مفروض برای هر حرکت اصلاحی در اندیشه ایشان قلمداد میشود. بطوریکه میتوان گفت این مفاهیم از محکمات ما برای فهم مرادات معظم له در حیطه مباحث سیاسی-اجتماعی میباشد. برای این منظور نگاهی به واژگان دولت، جامعه و تمدن اسلامی در بیانات ایشان میاندازیم تا ارتباط حرکت تمدنی که در این بیانیه نقشه کلی آن ترسیم شده را با شئون مختلف نهاد فقاهت تبیین کنیم.
🔸 چهار گزاره مهم که می توان از فرمایشات معظم له در سال های اخیر استفاده کرد از این قرار است:
- انقلاب اسلامی در حال حاضر در مرحله تحقق دولت اسلامی است.
- مرحله بعد از تحقق دولت اسلامی، تحقق جامعه اسلامی است.
- در هر دو مرحله با نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.
- تحقق "تمدن اسلامی" نتیجه طبیعی و بلکه قهری تحقق مراحل قبل است.
نتیجه مشخص این چهار گزاره لزوم تمرکز تمام نهادهای علمی و اجرایی از جمله نهاد فقه و فقاهت بر دو مرحله تحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی است. بنابراین سوال اصلی این است که: نقش دانش فقه در تحقق دولت (حاکمیت) اسلامی و جامعه اسلامی چیست؟
اما از آنجا که بر اساس فرمایشات معظم له تحقق تمدن اسلامی نتیجه طبیعی تحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی است، پس "فقه تمدن ساز" همان فقهی است که زیرساخت های فقهی تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی را تدارک میکند.
🔸 اما فقه نظامها دقیقاً چیست، و چه ماموریتی را دنبال میکند، و نسبت آن با علوم انسانی اسلامی چه میتواند باشد؟
با توجه به آنچه از فرمایشات مقام معظم رهبری استفاده میشود؛ مراد از نظام در فقه نظام ها، "نظاممند بودن یا منظومه وار بودن فقه" و "نظام به معنای ساختار حکومت جمهوری اسلامی" نیست. بلکه منظور نظامات اداره کننده کشور است که ناظر به چهار کلان نظام اصلی یعنی: فقه اقتصاد، فقه سیاست، فقه فرهنگ و فقه اجتماع به معنای اخص می باشد.
نشست اول:
🔸 #ماهیت_شناسی_فقه_نظام
🔸 #پیش_نشست
📌ادامه سرمقاله:
🔸 ممکن است این سوال پیش بیاید که فقه نظام ها چیزی جز مسائل مستحدثه نیست، که در فقه موجود مورد بحث قرار میگیرند و به این جهت نیازی به طراحی امری جدید نیست.
در پاسخ به این پرسش باید بگوییم که "مسائل مستحدثه" عنوان عامی است که به هر مسئله نوپدیدی میتواند اطلاق شود و از این جهت بر مسائل مربوط به نظامهای اداره کننده کشور نیز اطلاق میگردد. اما نکته اینجاست که با فقه موجود که رویکرد نظام محوری آن کمتر است، در برخی از نمیتوان این مسائل اجتماعی در نظامات کلان را حل کرد و از این جهت نیاز به گشودن ابواب جدیدی در فقه است که با همان شیوه فقه جواهری مسائل مربوط به نظامها را مورد بحث قرار دهد. دلیل کاستی رویکرد فقه موجود در پاسخ به این نیازها این است که بحث از موضوع که رتبتاً مقدم بر بحث از حکم است، در مسائل مربوط به نظامهای اداره کننده کشور متوقف بر طراحی و شناخت مناسب از موضوع خود یعنی نظام مورد نظر است. از این جهت بدون تحلیل نظام مورد نظر موضوع شناسی صحیح در قالب روش های درون دینی متخذ از کتاب، سنت و عقل رخ نمیدهد تا نوبت به حکم شناسی این مسائل برسد.
فقه اسلام آنگاه که اداره ی زندگی فرد و جامعه - با آن گستردگی و پیچیدگی وتنوع را - مطمح نظر میسازد مباحثی تازه و کیفیتی ویژه می یابد، و این همانطور که نظام اسلامی را از نظر مقررات و جهت گیری های مورد نیازش، غنی میسازد، حوزه ی فقاهت را نیز جامعیت و غنا میبخشد.
🔸 در خصوص علوم انسانی اسلامی مطالعه بیانات معظم له نشان می دهد که آنچه مسئول طراحی نظامهای اداره کننده کشور است علوم انسانی اسلامی است که این خود یکی دیگر از نیازهای جدی حاکمیت از سویی و وظایف مهم حوزههای علمیه در قبال حاکمیت از سوی دیگر است. از این جهت توجه به این نکته لازم است که فقه نظامها تنها متولی تبیین مبانی فقهی نظامهای اداره کننده کشور است نه اینکه متصدی طراحی همه اضلاع اداره کشور باشد. به عنوان مثال طراحی نظام اقتصادی کشور به عهده علم اقتصاد اسلامی است ولی مبانی فقهی همین نظام اقتصادی اسلام به عهده نهاد فقاهت است. به عبارت دقیقتر ساحت علوم انسانی را باید در مطالعه و فهم فعل خداوند متعال در حیطه خالقیت و حیطه فقه را باید در شناخت فعل خداوند متعال در حیطه تشریع جستجو کرد. بدیهی است در کل نظام هستی بین نظام اسماء و صفات الهی و نظام خلقت هستی و انسان و نظامات دینی هماهنگی شگفت و وثیقی است و اعتقاد به این هماهنگی تاثیر رکنی در تدوین نظام واره های فقهی مبتی بر توحید ناب و متجلی در اسلام ناب محمدی (صلّی الله علیه و آله) دارد.
#مناط
📌نشست اول: #ماهیت_شناسی_فقه_نظام
🔸#پیش_نشست
🔸#طرح_دیدگاه
📌اجمالی از دیدگاه حجت الاسلام و المسلمین مقیمی
🔸برای تنقیح مسئله و محل نزاع در موضوع فقه نظام ابتدا آنرا از جهت معانی که در آنها استعمال شده مورد دقت قرار میدهیم و انظار مختلفی که توسط اساتید طرح شده را از این طریق تبیین میکنیم. "شریعت"، "دانش"، "معرفت بر احکام" و "عملیات استنباط" تعابیریست که لغت فقه در معنای آنها در حیطه فقه نظام به کار رفته و بسط یافته. "امر منسجم و به هم پیوسته"، "حکومت و دستگاه حاکمه"، "مجموعه سازمانها و سیستمهای اجرایی" و "انتظام بخش و نظم دهنده" عباراتیست که لغت "نظام" برای آنها در این زمینه استفاده شده.
🔸با تدقیق معانی ترکیت "فقه نظام" محل نزاع بخوبی مشخص میشود. "حکومت"، "نظاموارگی فقه" و "مکتبوارگی اسلام" معانی است که صاحبنظران ارائه کردهاند و اختلافی در اطلاق آنها به فقه نظام وجود ندارد. اما نزاع اصلی بین دو تعریف "فقه نظام به مثابه قواعد اداره جامعه" و "فقه نظام ناظر به تمدنسازی، اجرا و تاسیس سازمانها و نهادها" در میگیرد. در اولی نگاه حاکم و محکوم که مکلف خرد و کلان را موضوع قرار میدهد مبنا است و در معنای دومی بازتعریف شالودههای فقه بر اساس نظامات حاکمیتی مد نظر است. میتوان با تشریح دقیق معطیات هر کدام از این رویکردها علت پدید آمدن اختلاف را بیان کرد و نهایتاً نظر مختار را با توسعهای در معنای فقه حکومتی بیان نمود و نشان داد این رویکرد به چه نحوی میتواند عملاً موفق بوده و منجر به حل مسائل واقعی این حوزه شود.
#مناط
📌نشست اول: #ماهیت_شناسی_فقه_نظام
🔸 #پیش_نشست
🔸 #طرح_دیدگاه
📌اجمالی از دیدگاه حجت الاسلام و المسلمین میرمعزی
🔸یک معنای فقه نظام عنایت به نظاموارگی فقه است که لازمه آن درک و التزام به رویکرد سیستمی در فقه است. به این معنی که احکام و فروعات مختلف را به جای بررسی گسیخته از هم، بصورت یک سامانه که اجزاء آن با یکدیگر ارتباط منطقی دارند در نظر بگیریم. بر این اساس اولاً باید به دنبال ربط و پیوند منطقی آنها باشیم و ثانیاً عملیات استنباط را ناظر به موقعیتی که فرع مورد نظر در سیستم فقه دارد انجام دهیم.
باید به این مطلب توجه کرد که تفاوت جدی بین استخراج نظامات اجتماعی از دین با استنباط احکام نظامات اجتماعی وجود دارد. در قسم اول باید فقه اکبر که مجموعه تمام آموزهها و دستورات دین است مطمح نظر قرار بگیرد که مسائل فقهی بخشی از آن میباشد. در قسم دوم هدف، استنباط احکام نظامات است اما با این ملاحظه که روش فقه موجود برای مسائل فقه نظامات کافی نیست؛ در فقه رایج ما احکام مکلفین را از جهت فرد بودن ایشان بررسی میکنیم اما در فقه نظام احتیاج داریم احکام یک نظام را با لحاظ سیستم بودن آن استنباط کنیم.
🔸اما نکته بسیار مهم این است که فقه به معنای استنباط احکام، قابل اضافه به نظام نیست، ما به دنبال استنباط نظام اسلامی از ادله هستیم که جزئی از آن ادله، ادله فقیه به معنای فقه اصغر است که باید از فقه، اخلاق، ادله بیان کننده مبانی و از تمام معارف و آموزههای اسلامی استفاده کنیم تا بتوانیم نظامات اسلام را با این مفهوم استنباط کنیم. لذا اساساً دعوای فقه نظام به معنای فقه اصغر، دعوای صحیحی نیست، اما به معنای فقه اکبر دعوای صحیحی بوده و فقه در این معنا میتواند اضافه به نظام شود.