🔖 لینک های #مناط در شبکه های اجتماعی:
🔸 ایتا | اینستاگرام | تلگرام | بله 🔸
جهت پیگیری مباحث آدرس های فوق را دنبال کنید.
📌 مبانی فقه نظام ساز در اندیشه #امام_و_رهبری
🖋 دلائل فقهی حرمت کاربرد #سلاح_هسته_ای - قسمت اول
🔶 حضرت آیت الله خامنه ای در پیام به نخستين كنفرانس بينالمللی خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه آن، در تاریخ ۱۳۸۹/۰۱/۲۸ فرمودند: «به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما كاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم.»
🔹 آیتالله عبّاس کعبی استاد سطوح عالی حوزهی علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری، در بحثی پیرامون تشریح روش اجتهادی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در کتاب «ثلاث رسائل فی الجهاد»، با اشاره به نظر معظم له پیرامون سلاح هسته ای می گویند:
🔸 گاهی گفته میشود که «فتوای رهبر معظّم انقلاب مبنی بر حرمت تولید و نگهداری و استعمال سلاح هستهای یک حکمِ تقیّهای است؛ و نه حکم اوّلی». باید توجّه داشت که طبق فتوای ایشان، مبتنی بر ادلهی مسلّم فقهی، تولید و نگهداری و استفاده از بمب هستهای به حکمِ اوّلی -و نه حکم ثانوی یا تقیّهای- حرامِ مسلّم است.
🔸 توضیح ادلّه اینکه: از نظر قرآن کریم، ایجاد آلودگی محیط زیست، چه به میزان کم باشد و چه زیاد، اگر موجب تهدید نسل بشر -همین نسل یا نسلهای آینده- باشد، به حکم اوّلی حرام است؛ یعنی اگر امر مردّد شود بین پیروزی بر دشمن در یک قطعهی محدود و تهدید محیط زیست بشری، طبق قواعد باب تزاحم، حفظ محیط زیست مصلحت ارجح و اقوی دارد. لذا در قرآن کریم حکومتهایی که مشمول «یُهلِکونَ الحَرثَ و النّسلَ» هستند مذمّت شدهاند. زیرا چنین کاری از اختصاصات حکومت طاغوتی است و اساساً اگر حکومت اسلامی چنین کاری بکند، از اسلامیّت ساقط میشود. چرا که یکی از مصادیق افساد فی الارض است.
🔸 طبق آیه شریفه «و أعِدّوا لَهُم ما استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ و عَدُوَّکُم» هم، «تقویّت قوای نظامی» مقیّد به «إرهاب عدوّ» شده و این إرهاب، نهتنها تلازمی با تولید و نگهداری بمب هستهای ندارد، بلکه برخلاف راهبرد تهدیدزدایی است و برعکس باعث ایجاد تهدید برای دولت اسلامی میشود و در این زمانه و با توجه به روابط بینالمللِ این عصر، اساساً ضدّ قدرت است. اگر الآن جمهوری اسلامی یک موشکِ نقطهزن به نیروگاه هستهایِ تلآویو شلیک کند، این در واقع تهدید اصلی برای اهالیِ همان سرزمین است.
🔸 مضافاً بر اینکه در صورت استفاده از بمب هستهای نمیتوان میان نظامیان و غیرنظامیان تفکیک داد و همه با هم نابود میشوند؛ درحالیکه قتل افراد غیرنظامی حرام است. بنابراین اگر همین جهاد فی سبیل الله بهعنوان راهبرد اصلی و کلان سیاست خارجی حاکم باشد، منجر به تولیدِ اقتدارِ بازدارنده و تهدیدزدایی خواهد شد.
🔸 و امّا حدیث: روایات باب «إلقاءُ السّمّ فی ماءِ العَدُوّ» دلالت بر حرمت استفاده از سلاح هستهای میکنند.
🔸 دلیل عقلی هم اینکه: عقل حکم میکند به «قلع مادهی فساد» و بمب هستهای هم مصداق بارز این مادهی فساد است. بنابراین چنین فتوایی کاملاً ریشه در مبانیِ مسلّم فقهی دارد و حکم تقیّهای هم نیست. بلکه حکم اوّلی است.
📝 برگرفته از متن سخنرانی آیت الله کعبی در خصوص روش شناسی اجتهاد رهبری. منبع: KHAMENEI.IR
@manaatt
34.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 گزارش نشست دوم: مبانی #امام_و_رهبری
🎞 #کلیپ_کوتاه
▫️حضرت آیت الله شب زنده دار
❗️رمز رضایت حضرت از ما
🔸 امام جواد علیه السلام خطاب به علی بن مهزیار: فلو قلتُ إنی لَمْ أَرَ مثلَک لَرَجَوْتُ أن اکون صادقاً
@manaatt
📌 مبانی فقه نظام ساز در اندیشه #امام_و_رهبری
🖋 دلائل فقهی حرمت کاربرد سلاح های هسته ای - قسمت دوم
🔶 استاد احمد مبلغی در یادداشتی با عنوان «دلائل فقهی تحریم سلاحهای اتمی»، اشاراتی به ادله فقهی این تحریم داشته اند :
🔹 ویژگی فقه شیعه این است که در قبال اندیشههای فطری، فراگیر و بدیهی بشر، بی هر تردید و به دور از هرگونه نگاه دشوارنگر یا سرگشته در پیچ و خمها، فتوایی هماهنگ و همراه ارائه میکند. فتوای اخیر رهبر معظم انقلاب در خصوص تحریم سلاحهای اتمی از همین دست است. این فتوا به محض صدور، صبغهی تاریخی به خود گرفت و به مجرد عرضه شدن، به درون لایههای مرتکز و مستقر انسانها راه برد. دلائل فقهی نهفته در ورای این فتوا اگرچه بسیار است، ولی در یک نگاه گذرا میتوان به سه قاعدهی زیر اشاره کرد:
🔸 قاعدهی وزر
مطابق قاعدهی وزر {و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری} دامنهی مجازات نباید به بیش از فراسوی کسانی کشیده شود که استحقاق آن را دارند. به عبارت دیگر، هیچ کس نباید دچار عواقب وزر و وبالی گردد که سبب آن از ناحیهی دیگران ارتکاب یافته است. بهکارگیری سلاحهای هستهای، نفی و نقض این قاعده را بهصورتی تکرارشونده و انبوه در پی دارد؛ از آن جهت که بهشیوهای گسترده و فارغ از تمایزگذاری، مجموعهای وسیع از انسانها را هدف قرار میدهد. بلکه حتی فراتر از نسلهای فعلی بشر، حملات مرگبار سلاحهای هستهای متوجه نسلهای آینده هم خواهد شد و تباهی آنها بهصورت زایشی برای مجموعهی گستردهای از انسانها در ابعادی فرانسلی پایدار خواهد ماند.
🔸 قاعدهی سعی بر فساد
آیهی شریفهی {و إذا تولّی سَعی فِی الأرضِ لِیفْسدَ فیها و یهْلکَ الْحَرْثَ و النَّسْلَ} منشأ این قاعده است. در پیش گرفتن هر مسیری که درنهایت به فساد بر روی زمین ختم گردد، مصداق سعی بر فساد و موضوع این قاعده است و در نتیجه محکوم به حرمت خواهد بود. مطالعات استراتژیک نشان میدهد که انباشت سلاحهای هستهای، گامی به سوی بهرهگیری از آنها است. همین مطالعات بیانگر آن است که به محض نخستین بهرهگیری از این سلاحها، بهرهگیریهای بعدی بهگونهای پیوسته و در قالبی کنترلناپذیر سبب شعلهور شدن آتش جنگی میگردد که نتیجهی آن تحقق فسادی بسیار پردامنه در زمین است. بدینسان گام زدن در وادی تولید و مسابقهی تسلیحاتی به دلیل عواقبی که دارد، ناصحیح و از نظر فقهی مردود است. جالب اینکه قرآن شریف در این آیه سخن از «سعی منتهی به فساد در حرث و نسل» به میان آورده است. به تعبیر دیگر، حرمت را بر روی این عنوان برده است بدون نظر به اینکه این سعی آیا به فساد عملاً و مآلاً نیز منتهی میگردد یا نه.
🔸 قاعدهی إثم
مطابق این قاعده اگر إثم -یعنی گناه و زشتی و پلشتی- در عملی از نفع و سود آن عمل بیشتر و بزرگتر باشد، تحریم میگردد. سلاحهای هستهای، مصداق إثم این قاعده است. این سلاحها بهوضوح، إثمی بزرگتر از نفع دارند. تصور درگیر شدن بشر در نبرد هستهای آنچنان دهشتانگیز است که جایی برای تشکیک در کاربرد قاعدهی مورد اشاره باقی نمیگذارد. تشخیص پلشتی و زشتی بهرهگیری از سلاحهای هستهای به حکم عاقلان و خوردن مهر تأیید از سوی وجدان آدمی مسلم است. گسترش سلاحهای هستهای نیز حکمی مشابه دارد، زیرا افزایش این سلاحها بهتدریج فرایندی تصاعدی خواهد یافت و به شیوهای پیوسته به تکرار این وضعیت خواهد انجامید. این مسابقهی خطرناک که منطقی تصاعدی بر آن حکم میراند، إثمی را سبب میشود که بی هر سخنی، بیشتر از منافع احتمالی برخورداری از این سلاحها است. آیهی {إثمُهُما اَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما} اگرچه در ارتباط با «خمر و میسر» وارد شده، ولی در واقع یک قاعده است و قابل تطبیق در هر موردی است که بزرگتر بودن إثم در آن احراز شود. در ارتباط با خمر و میسر، شارع مقدس خود بزرگتر بودن اثم را اعلام نموده، ولی در ارتباط با سلاح اتمی، تمام عقلای جهان بر نهفتگی فساد بزرگ در آن اتفاق نظر دارند. بهواقع همه معتقدند که فساد نهفته در سلاح اتمی، فسادی ذاتی و حداکثری است و از این رهگذر احراز موضوع قاعده شکل میگیرد.
🔖 برگرفته از یادداشت منتشر شده استاد مبلغی در KHAMENEI.IR
@manaatt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 گزارش نشست دوم: مبانی #امام_و_رهبری
🎞 #کلیپ_کوتاه
▫️حضرت آیت الله شب زنده دار
❗️درس خواندن و ملاشدن قانون دارد
❗️ بعد از شصت سال میگویند علی الاحوط...
@manaatt
📌 مبانی فقه نظام ساز در اندیشه #امام_و_رهبری
🖋 مقایسه دو مکتب اصولی #تحلیلی و #تطبیقی با بررسی آرای امام خمینی (ره) و آیتالله خویی - بخش اول
🔶 هر کدام از این دو مکتب در سه زمینه “صدور روایت”، “محتوای روایت”، و “تعیین وضعیت موارد نبود روایت یا آیه” مسیرى متمایز و البته متناسب با اصول و مبانی خود را شکل داده و تحقق بخشیده اند. شایان ذکر است مبانی حضرت امام را متعلق به مکتب تحلیلی و مبانی آیت الله خویی را متعلق به مکتب تطبیقی تعریف می کنیم
🔹 مقصود از قاعده [در مکتب تطبیقی] اعم از قاعده اصولی، قاعده فقهی و قاعده رجالی است و مقصود از تمرکز بر تطبیق آن، التزام قاطع و کاملا آشکار نسبت به نتیجه آن، و پایبندی به مُرّ این نتیجه است. این در حالی است که نقطه ثقل در عمل استنباط در مکتب تحلیلی توجه به قرائن و کوشش برای تجمیع آنها و راه یافتن از رهگذر این تجمیع به حکم کردن به صدور حدیث و یا احراز نمودن محتوای حدیث و یا راه بردن از طریق تجمیع قرائن برای موارد فقدان نص است. البته روشن است که تمرکز بر تجمیع قرائن در مکتب تحلیلی، نفى بهرهگیری از قاعده نیست؛ چه آن که مکتب تحلیلی نیز از قاعده به صورت گسترده بهره میگیرد.
🔹 تفاوت بین دو مکتب در توجه به قاعده این است که در مکتب تطبیقی تمرکز بر قاعده صورت میپذیرد و گویا به تحلیل حاصل از قرائن توجه صورت نمیگیرد؛ در حالی که در مکتب تحلیلی بهرهگیری از قواعد بیگانه و مستقل از توجه به قرائن انجام نمیپذیرد بلکه این توجه در بستر کلیِ تجمیع قرائن، هویت، عینیت و مصادیق خود را باز مییابد. در نتیجه، قواعد بخشی از فرآیند اجتهاد است که در جای خود و به موقع اقدام به تطبیق آنها صورت میگیرد.
🔹 در مکتب تحلیلی نقطه ثقل تلاش برای راه یافتن در یک بستر تاریخی و طبعاً پر رمز و راز فقه (و مسائل آن) توجه به قرائن و تجمیع آنهاست. مقصود از قرائن، که وجه تمایزبخش بین دو مکتب است، قرائن مقالیه و حالیه نیست که مکتب تطبیقی و اصحاب آن به این نوع قرائن توجه دقیق مینمایند، بلکه مقصود قرائنی است که در بستر تاریخ شکل گرفته و منتشر شدهاند و در دیدگاه مکتب تحلیلی کوشش برای تجمیع و تحلیل آنها میتواند زمینهساز راهیابی به معلومات و نکتههایی پیرامون صدور و یا پیرامون محتوای حدیث گردد یا حتی در موارد “فقدان نص خاص” منتهی به دستیابی به دلیلهایی گردد که میتوان از آنها به نص عام یاد کرد.
🔹 مقصود از نص عام چیزی است که مذاق شریعت یا روح شریعت میتوانند مصداقهایی برای آن باشند؛ چه آن که در حقیقت مذاق شریعت یا روح شریعت تکیه بر نص دارند اما نص خاص نیستند؛ بلکه برآیندی از یک مجموعه از نصوص است. بنابراین، گویا در نگاه مکتب تحلیلی، نص دارای دامنهای گسترده تر از نص در نگاه مکتب تطبیقی است.
📝 استاد احمد مبلغی در جمع طلاب لبنانی، ۹۸/۴/۲۷، به نقل ازخبرگزاری رسا
@manaatt
📌مبانی فقه نظام ساز در اندیشه #امام_و_رهبری
🖋 مقایسه دو مکتب اصولی #تحلیلی و #تطبیقی با بررسی آرای امام خمینی (ره) و آیتالله خویی - بخش دوم
🔹 میتوان گفت در زمان معاصر، امام خمینی فقیه برجسته تجسم بخش به مکتب تحلیلی است، و آیتالله خوئی فقیه برجسته تجسم بخش به مکتب تطبیقی است.
🔹 در مکتب تحلیلی امام خمینی (ره) در زمینه حکم به صدور حدیث به قرائنی از جمله موارد زیر توجه کرده است:
- نوع استناد به حدیث (احتجاجى بودن استناد، تاییدی بودن استناد، و استدلالی بودن آن)
- شخصیت استناد کننده به حدیث (متقدم یا متاخر بودن فقیه، اقدم یا غیر اقدم بودن فقیه، و نیز ورع فقیه، و…)
- ذکر حدیث به عنوان فتوا یا غیر فتوا،
- خالى بودن کتابهای اقدمین از فتوا
- و…
اینها بخشی از قرائنی هستند که امام خمینی برای حکم به صدور حدیث از آنها بهره جسته است. این در حالی است که آیتالله خویی بر اساس قاعده عدم جابریت ضعف حدیث توسط عمل مشهور یا قرائن دیگر (و کنار نهادن راه تحلیل قرائن) تطبیقی اندیشیده است.
🔹 در زمینه حکم به صدور حدیث تقابل و تفاوت فقه این دو فقیه برجسته معاصر از حیث تطبیقی و تحلیلی بودن در حدود ۸۰ درصد است به این معنا که امام خمینی عمدتا تحلیلی، و آیتالله خویی تطبیقی میاندیشیدند. اما در زمینه دستیابی به فهم حدیث تقابل مکتبهای این دو فقیه در سطحی حدود ۶۰ درصد است به گونه که آیتالله خوئی ۶۰ درصد تطبیقی عمل میکرد و امام خمینی ۶۰ درصد تحلیلی میاندیشید.
🔹 اما در زمینه دستیابی به ادله و نکاتی در فضای فقدان نص، تفاوت چندانی بین این دو فقیه به چشم نمیخورد، شاید بتوان گفت رگههای از “تحلیلی اندیشی” در فقه حضرت امام در این حوزه سوم به چشم میآید که باید استخراج گردد؛ ولی چندان گسترده نیست.
🔖 استاد احمد مبلغی در جمع طلاب لبنانی، ۹۸/۴/۲۷، به نقل ازخبرگزاری رسا
@manaatt
#مناط
📌نشست سوم: ویژه برنامه سالگرد صدور #بیانیه_گام_دوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
🔸 با حضور استاد عبدالحسین خسروپناه
🔸 ویژه طلاب
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین عباسعلی زارعی سبزواری
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه
@manaatt
📌 #پیش_درآمد نشست سوم
📌 #نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
📝 حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه
@manaatt
🖼 #گزارش_تصویری
📌 نشست سوم
#نقش_نهاد_فقاهت_در_گام_دوم_انقلاب
🔸 با حضور استاد عبدالحسین خسروپناه
🔸 مدرسه فقهی صاحب الامر (عج)
@manaatt