eitaa logo
منبرهای دلنشین
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 شرط با شیطان 💠روزی زنی با شیطان شرط گذاشت که مرد خیاطی را وادار به طلاق همسرش کنند. شیطان خندید و گفت به اینکه کاری ندارد. پس به دکان مرد خیاط رفت و شروع به وسوسه کردن وی کرد. اما خیاط زنش را دوست داشت و فکر طلاق به سرش نیامد. شیطان سرافکنده برگشت و این بار زن به دکان مرد خیاط رفت و گفت: چند متر از گرانترین پارچه ای که داری برای زنی که پسرم دوستش دارد میخواهم. خیاط پارچه ای را برید و به زن داد. زنک به در خانه مرد خیاط رفت و در زد. چون زن خیاط در را باز کرد به او گفت: خیر ببینی خواهر میترسم نمازم قضا شود میخواهم اجازه دهی در همین ایوان خانه ات نمازم را بخوانم. زن خیاط گفت بفرمایید. زن پس از آنکه نمازش تمام شد پنهانی پارچه را پشت در اتاق گذاشت و از خانه خارج شد. خیاط که به خانه برگشت پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد. بعد از این اتفاق شیطان به زن گفت: اکنون من به مکر و حیله زنان اعتراف می کنم. زن به شیطان گفت نظرت چیست مرد خیاط و همسرش را به یکدیگر بازگردانم؟ شیطان با تعجب گفت چگونه؟ زن گفت بنشین و نگاه کن. روز بعد زنک به دکان خیاط رفت و به او گفت: از همان پارچه ی زیبایی که دیروز خریدم می خواهم چون دیروز برای ادای نماز به خانه ای رفتم و پارچه را آنجا جا گذاشتم. مرد خیاط بعد از شنیدن این حرف سراسیمه دکان را رها کرده و دنبال زنش رفت.... داستانها وحکایتها https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
خدایا . من درکلبه فقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری . من چون تویی دارم وتو چون خود نداری . . . |داستانها و حکایتها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد. روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم. خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد. شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت. خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟ روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!😂😂 |داستانها و حکایتها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
خدا به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند ! موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد ! مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی پیش خدا رفت و علت را پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند ! من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟ [ بـه هـمـدیـگـه رحـم کـنـیـم کـه خـدا هـم بـهـمـون رحـم کـنـه ] |داستانها و حکمتها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرد عابدی در بین قوم بنی اسرائیل زندگی میکرد که ۴۰سال خدا را عبادت میکرد او روزی گوسفندی را برای قربانی به مسلخ برد اما مورد قبول پروردگار واقع نشد مرد عابد ،نفس خود را مورد خطاب قرار داد وگفت امروز آنچه کشیدم از دست توست وگناهانم را توباعث شدی در آن لحظه خداوند به او وحی فرستاد وگفت سرزنش امروز تو در مورد نفس اماره ات از عبادت ۴۰ساله ات نزد من بهتر است |داستانها و حکمتها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
هدایت شده از معرفــت
#دعای_افطار روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه می‌کردند:  💠«بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»؛  💠خدایا براى تو روزه  گرفتیم و با روزى تو افطار می‌کنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى. دعای برای #فرج فراموش نشود #التماس_دعای_فرج https://eitaa.com/alihidar
👈دنیا مانند گردویی است بی مغز! 🌕ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، ◀️گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ✅ ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. 🔅پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت... 🔘 دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم... @dastanhavehkaytha
👈قضاوت ✨روزی لقمان در كنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی كه از آنجا مي‌گذشت. از لقمان پرسيد: «چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟» لقمان گفت: «راه برو.» آن مرد پنداشت كه لقمان نشنيده است. دوباره سوال كرد: «مگر نشنيدي؟ پرسيدم چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟» لقمان گفت: «راه برو.» آن مرد پنداشت كه لقمان ديوانه است و رفتن را پيشه كرد. ✔️زماني كه چند قدمي راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد، يک ساعت ديگر بدان ده خواهی رسيد.» مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟» لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را نديده بودم، نمی دانستم تند می‌روی يا كُند. حال كه ديدم دانستم كه تو يک ساعت ديگر به ده بعدی خواهی رسيد.» 💥دوست من ، تو راه رفتن دیگران را ببین و بعد در موردشان قضاوت کن💥 @dastanhavehkaytha
هدایت شده از معرفــت
🌺 روز پنجم آمد و روز كريم بن كريم🍀 روزه ی امروز ما اَحلی عسل گرديده است🍀 🌼ولادت شهزاده قاسم بن الحسن(ع) بر تمام شیعیان مبارک🌸 کانال سیره اهل بیت علیهم السلام👇 http://eitaa.com/joinchat/771096594C6a96f14d24
فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن می کنم و به گور می سپارم. فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ....! 👌حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛ که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمی دانیم ولی بعد از مردن هم، می خواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم. @dastanhavehkaytha
امام صادق (ع) فرمود كه رسول اكرم (ص) نماز ظهر را با مردم به جماعت گزارد و دو ركعت آخر را به سرعت و بدون مستحبّات خواند . پس از نماز ، مردم به ایشان گفتند : آيا در نماز اتّفاقی افتاد ؟ حضرت پرسيد : مگر چه شده ؟ عرض كردند : دو ركعت آخر را با سرعت ، ادا كرديد . فرمود : مگر صداى شیون و ناله كودك را نشنيديد ؟ (پیامبر گاهى به احترام كودك خود سجده نماز را طولانى مي كند و گاهى باحترام كودك مردم نماز را بسرعت خاتمه مي دهد و در هر دو صورت از كودكان احترام ميكند، و عملاً به مردم درس پرورش شخصيت اطفال را مىآموزد ! اساساً رسول اكرم (ص) نسبت به تمام كودكان ، خواه فرزندان خود يا اطفال مردم ، رأفت و مهر مخصوص داشت) (منبع : الحديث-روايات تربيتى) |داستانها وحکمتها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
جا باز کردن برای همنشین مردى وارد مسجد شد و پيغمبر تنها بود حضرت خود را كنار كشيد و براى او جا باز كرد . مرد گفت يا رسول اللَّه جا زياد و وسيع است ، حضرتش فرمود : حق مسلمان بر مسلمان اين است كه وقتى ببيند مىخواهد در كنارش بنشيند كنارتر برود و براى او جا باز كند . |داستان ها وحکایت ها | https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
‌عاقل را اشارتی کافیست! مردی برای خود خانه ای ساخت واز خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند. مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک راپوشاند.بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد وباز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یادآوری کرد و خانه پاسخ داد هر بار خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی این هم عاقبت نشنیدن هشدارها !!! مثنوی معنوی امام عليه السّلام (در باره پايان دنيا) فرموده است: خداوند را فرشته اى است كه هر روز فرياد ميكند: بزائيد براى مردن، و جمع كنيد براى از بين رفتن، و بسازيد براى ويران گشتن ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1150 @dastanhavehkaytha
📌 حاکم جامعه اسلامی... ✍ احنف بن قیس نقل می کند: 🔸روزی به دربار رفتم و دیدم طعام‌های مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمی‌دانستم. پرسیدم: این چه طعامی است؟ معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آن‌را با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریخته‌اند. 🔻بی اختیار گریه‌ام گرفت. معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریه‌ات چیست؟ گفتم: 🔹به یاد بن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم. آنگاه سفره‌ای مُهر و موم شده آوردند. از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟ پاسخ داد: نان جو گفتم: شما اهل سخاوت می‌باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می‌کنید؟ علی فرمود: این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم و ، نان‌ مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند. گفتم: مگر این کار حرام است؟ علی علیه السلام فرمود: 🔸نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره نیز مانند ماست. 📚 ینابیع الموده، ص۱۷۲. @dastanhavehkaytha
📌 ابوحمزه ثمالی 🔰ثابت بن دینار ثُمالی، مشهور به ، راوی، محدّث و مفسر امامی قرن دوم و از اصحاب ، و امام_صادق علیهم السلام بود. 🔰ابوحمزه دعایی از امام علیه السلام نقل کرده است که در سحرهای ماه خوانده می‌شود و به دعای ابوحمزه ثمالی مشهور است. 🔰 از علیه السلام روایت کرده است که ابوحمزه در زمان خود مانند در زمانش و در روایتی دیگر مانند در زمانش بوده است. 🔰از آثار او میتوان به کتاب هایی چون: تفسیرالقرآن، کتاب النوادر، رسالة الحقوق عن علی بن الحسین علیهما السلام، اشاره کرد. 📚 الامالی (شیخ صدوق)، ص۳۶۸-۳۷۵. 📚 من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص۳۷۶-۳۸۱‌. 📚 مصباح المتهجد، ص۵۸۲-۶۰۴. 📚 بررسی سبک‌شناسانه دعای ابوحمزه ثمالی، ۱۳۹۴ش، ص ۱۱۵. @dastanhavehkaytha
🔴کانال احکام شرعی🔴 http://eitaa.com/joinchat/4077781009C7a30a24faa احکام ماه مبارک رمضان رو یاد بگیر😊☝️
✅هیچ یک را نبوسیده ام رسول اكرم (ص) حسن و حسين (ع) را می بوسيد . اقرع بن حابس كه ناظر مهر و عطوفت پيغمبر نسبت به فرزندان خود بود عرض كرد : من ده فرزند دارم و هرگز آن ها را نبوسيدهام . حضرت در جواب فرمود : کسی که رحم نکند مورد رحمت قرار نمی گیرد . (بحار الأنوار ، ج43، ص: 283-282) |داستان ها وحکایت ها| https://eitaa.com/dastanhavehkaytha
کانال هایی که به شما پیشنهاد میکنیم: 🌺معرفت🌺 http://eitaa.com/joinchat/2075394064Ce1dd951e80 🌺پروفایل مذهبی🌺 http://eitaa.com/joinchat/2393309200C796eeb08e9 🌺گام دوم انقلاب اسلامی🌺 eitaa.com/joinchat/3935371281Cd13c109209 🌺بهشت و جهنم🌺 eitaa.com/joinchat/2191065104Cde36b76dd1 🌺احکام شرعی🌺 http://eitaa.com/joinchat/4077781009C7a30a24faa 🌺حدیث و روایت🌺 http://eitaa.com/joinchat/1242300433C4c0b687513 🌺سیره اهل بیت علیهم السلام 🌺 http://eitaa.com/joinchat/771096594C6a96f14d24
۱۴ رمضان سالروز شهادت عبیدالله بن علی بن ابی طالب ع و مختار بن ابی عبید ثقفی و شانزده یار بصیرش تسلیت باد. http://eitaa.com/joinchat/2191065104Cde36b76dd1
ما به تمام کاربرانِ عزیز! http://eitaa.com/joinchat/771096594C6a96f14d24 http://eitaa.com/joinchat/771096594C6a96f14d24 داستان های جالب و جذاب❤️