eitaa logo
منبرهای دلنشین
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ 🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ✍ هرگاه خردمند پير شود، خرد او جوان گردد، و هرگاه نادان پير شود، نادانى او جوان گردد. 📗 ميزان الحكمه، ج۶، ص۱۰۵ ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
🌷حَتَّی اِذَا جَاءَ اَحدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ، لَعَلِّی اَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ 🌸آن‌گاه که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد مى‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید، شاید من در آنچه پشت سر گذاشته‌ام، کار نیکى انجام دهم 📚سوره مومنون ، آیٔٔه ۹۹ ، ۱۰۰ ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
آنان چفیه داشتند... 💜 من چادر دارم....💜 آنان می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...آنان موقع نماز شب با صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند... من مشکی می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...🌟🌟 آنان را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ... من با نماز می خوانم تا به خدا برسم...❤️ 💞💞 💞💞 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 با ما زیباترین شو ای چشمه مهتاب💜
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷پیاده روی اربعین یه اصل داره 🎙حجت الاسلام_بی آزار تهرانی شنیدنی ┏━✨🌹✨🌸✨━┓ 🆔    @alihidarr ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
این روزا درست مثل بچگیام - @Maddahionlin.mp3
5.27M
🍃این شبا درست مثل بچگیام 🍃گریه می کنم برا حرم حسین 🎤 ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
عاقـِـــل🌿 ڪسے ست ڪہ عاشقِ تُـو مے شود ؛ حُسیــِـــــن...💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @avaye_alaviun
5d02384b133834ea5fa8e6b2_7318864108312057135.mp3
9.6M
🍃خیلی دلم میخواست که، بیام حرم پیاده 🍃دعوت نکردی من رو، غم تو دلم زیاده 🎤 👌فوق زیبا ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
💠 ❤️ 🔹ای دل بیا به رسم قدیمی سلام ڪن ✨صبح هست مثل باد و نسیمی سلام ڪن 💫برخیز نوڪرانہ و با عشق ، خدمت 🔸ارباب مهربان وصمیمے سلام ڪن ✋ ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
CQACAgQAAx0CU9r2GAACBMdfXthexOe9mJNLkvhDrJgH5Yrv0gACTAgAAt1UIFKfHNKr6Z_xgRsE.mp3
1.76M
﷽ 🌷سلسله دروس اخلاقی مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)🌷 جلسه 8⃣ ⏰زمان هر فایل ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26
✍عصا زنان و آرام نزدیک شد و در حالی که سعی می‌کرد نفسی تازه کند گفت: «پسرم خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من می‌کنی؟» راهش رو کج کرد و زیر لب گفت: من دانشجویم پولم کجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صدای خواهشش به گوش رسید که: «از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی بکن دیگه، منم جای مادرت...» عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست بگوید که پولی برای کمک ندارد اما پیرزن اسکناس 5 هزار تومانی را سمتش گرفت و گفت: «خیر ببینی، من پا ندارم برم اونور، از سوپر اونطرف یه چیزی بخر برام، ثواب داره.ننه !» هیچگاه برای عصبانی شدن زود تصمیم نگیریم! ➰✨➰✨➰✨➰ https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26