eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
696 ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان. 🏴 🍃🥀[السّلامُ عَلَیکَ یا ابا عَبدِالله]🥀🍃 ▪️روضه های اربعین ▪️ 🍃 پرده چهارم:نحوه وداع سکینه با پدر در اربعین .🍃 ✍ از نوشته‌هاي مقتل‌نويسان برمي‌آيد که حضرت سکينه(س)، [سه وداع] با سيدالشهدا (ع) داشته است: 🍃۱_نخستين وداع، در عصر روز عاشورا رخ داد؛ هنگامي که سيدالشهدا(ع)در قيد حيات بود و مي‌خواست به ميدان برود. امام با تك‌تك زنان اهل بيت وداع کرد و سپس نزد دخترش سکينه(س) رفت که در گوشۀ خيمه نشسته بود و مي‌گريست. امام او را به صبوري دعوت کرد و در آغوش کشيد و اشک از چشمان او پاک کرد و فرمود: 🥀سَيَطُولُ بَعْدِي يَا سُكِينَةُ فَاعْلِمِي مِنْكِ البُكَاءُ  إِذَا الحِمَـامُ دَهَانِي  سکينه جان! بدان که پس از من، گريۀ تو طولاني خواهد بود . 🥀لا تُحْرِقِي قَلْبِي بِدَمْعِكِ حَسْـرَةًمَا دَامَ مِنِّي الرُّوحُ فِي جُثْمَانِي پس تا زماني که جان در بدن دارم، با اشک حسرت‌بار خود، مرا مسوزان. 🥀فَإِذَا قُتِلْتُ فَـأَنْتِ أَوْلَى بِالـذِيتَبكينَـهُ يَـا خِيـَـرَةَ النِّسْـوَانِ اي بهترين زنان! آنگاه که من کشته شدم،  تو براي گريه سزاوارتر هستي».  🍃۲_دومين وداع، در عصر روز يازدهم محرم و با بدن تكه‌تكه و بي‌سر سيدالشهدا(ع)صورت گرفت. وقتي اهل بيت را از قتلگاه عبور دادند و چشم آنان به شهدا افتاد، تاب نياوردند و خود را از مركب‌ها بر زمين انداختند. ناله‌زنان و شيون‌كنان، به سر و صورت خود زدند و هر كدام، بر بالاي سر شهيدي رفتند. زينب، ام كلثوم، سكينه و فاطمهسلام الله در كنار بدن تكه‌تكۀ امام حسين (ع)جمع شدند و ناله‌ سر دادند.سكينه(س)، پيكر خونين پدر را در آغوش گرفت و گريه ‌كرد؛ تا عده‌اي از عرب‌ها جمع شدند و او را از جسد پاك پدرش جدا كردند. در مصباح كفعمي، از قول حضرت سكينه(س) آمده است: [هنگامي كه پدرم امام حسين(ع) شهيد شد، او را بغل كردم و بيهوش شدم. در آن حال شنيدم پدرم مي‌گويد: شيعَتي ما اِن شَرِبتُم رَيَّ عَذبٍ فَاذكُروني اَو سَمِعتُـم بِغَريـبٍ اَو شَهيـدٍ فَانـدُبـوني «اي شيعۀ من! هر گاه آبي گوارا نوشيدي، مرا ياد كن. هر گاه داستان غريب يا شهيدي را شنيدي، براي من گريه كن». وقتي به هوش آمدم، بي‌تاب شدم و به صورت خود ‌زدم.] ناگهان شنيدم هاتفي مي‌گويد: 🍂بَكَـتِ الأَرضُ وَ السَّمـاءُ عَلَيهِ بِـدُمــوعٍ غَـزيــرَةٍ و دِمـاءِ  «زمين و آسمان، با اشك و خون بر او گريستند؛ 🍂تَبكِيـانِ المَقتـولَ فـي كَربَـلاءَبَـيـنَ غَـوغـاءِ اُمَّـةٍ أدعِيـاءِ بر كسي گريه كردند كه در كربلا و در ميان امتي كه او را دعوت كرده بودند، به شهادت رسيد. 🍂مُـنِـعَ الـماءَ و هُوَ عَنهُ قَريبُ او را از نوشيدن آب منع كردند، در حالي كه در كنار آب بود. 🍂عَيـنُ اِبكِي المَمنوعَ شُربَ الماءِ اي چشم! براي كسي كه از نوشيدن آب منع شد، اشك بريز!». ✍در روايت ديگر آمده است: حضرت سكينه (س)خود را بر روي جسد مبارك پدر انداخت و چند بار فرياد زد تا بيهوش شد. وقتي به هوش آمد، گفت: از پدرم شنيدم كه مي‌فرمود: 🍂شيعتي مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذكروني «اي پيروان من! هر گاه آب گورا نوشيديد، مرا ياد كنيد 🍂اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني و هر گاه داستان غربت غريبي يا شهادت شهيدي را شنيديد، بر من بگرييد. 🍂فـَاَنا السِّبْطُ الَّذي مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ قَتِلُوني من نوادۀ رسول خدا(ص)هستم. مرا بي‌گناه كشتند 🍂وَ بِجَرد الخَيْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونيو با تاختن اسب، بدنم را خرد كردند. 🍂لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني اي كاش همۀ شما در روز عاشورا بوديد و مي‌ديديد 🍂كَيْفَ اِسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبوا اَن يّرْحَمُوني كه چگونه براي طفل خردسالم آب خواستم و آنان بر من رحم نكردند. 🍂وَ سَقَـوهُ سَهمَ بَغيٍ عـِوَضَ الماءِ المَعين به جاي آب گوارا، تير ستم به كودك خردسالم چشاندند. 🍂يا لِرُزءٍ وَ مُصـابٍ هَـدَّ اَركانَ الحَجون واي از اين مصيبت بزرگ و دردناك كه پايه‌هاي كوه بلند حجون را به لرزه درمي‌آورد! 🍂وَيلَهُم قَـد جَرَحـوا قَلبَ رَسولِ الثَّقَلَين واي بر آنان كه قلب رسول جن و انس را جريحه‌دار كردند! 🍂فَالعَنوهُم مَا استَطَعتُم شيعَتي فی کُلِّ حین اي شيعيان من! تا مي‌توانيد، در همه حال آنان را لعنت كنيد». ✍ و ادامه دارد ..... 🍃🥀در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم و با تبلیغ ‌کانال مقتل خوانی و عاشورا پژوهی مبلغ نهضت عاشورا باشیم و در اجر معنوی آن سهیم شویم .🥀🍃 . ارتباط با خادم @M09100599468
🏴 آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان. 🏴 🍃🥀 [السّلامُ عَلَیکَ یا ابا عَبدِالله] 🥀🍃 ▪️روضه های اربعین ▪️ 🍃 پرده چهارم :نحوه وداع سکینه با پدر در اربعین .🍃 🍃۳_سومين وداع، با قبر مطهر سيدالشهدا(ع) بود كه در روز اربعين رخ داد. ✍در برخي منابع آمده است: هنگامي که امام سجاد(ع)به كاروانيان فرمود وسايل سفر را مهيا سازند و از کربلا به سوي مدينه حرکت نمايند، شترها و محملها آماده شد. در اين هنگام، سکينه(س) گريه کرد و بانوان را به وداع با قبر شريف پدر طلبيد. بانوان در اطراف قبر، حلقه زدند و سکينه (س)قبر پدر را در آغوش گرفت و به شدت گريه كرد و شيون و ناله سر داد و گفت: 🥀اَلا يا کَربَلا نُودِعُکَ جِسْماً هان اي کربلا! پيکري را به تو مي‌سپاريم 🥀 بِلا کَفَـنٍ وَ لا غُسْـلٍ دَفيناً که بدون غسل و کفن، در اين مکان دفن شده 🥀اَلا يا کَربَلا نُودِّعُکَ رُوحاً    هان اي کربلا! ما به همراه امين‌مان (امام سجاد ع) كسي را به تو مي‌سپاريم 🥀لِاَحْمَدِ وَ الْوَصِيِّ مَعَ الْاَمينا كه جان پيامبر(ص) و جان وصي پيامبر(ص) بود. ✍مرحوم فاضل دربندي، اين ماجرا را با تفصيل بيشتري از زبان ابي‌مخنف به این گونه نقل كرده است: 🍃خاندان رسالت تا سه روز پس از اربعين، در كربلا ماندند و در روز چهارم که نداي الرحيل بلند شد و دستور حركت صادر گرديد، سکينه صيحه‌اي زد و به بانوان حرم گفت که به کنار قبر پدرم برگرديد تا با او وداع کنم. بانوان رفتند و اطراف او را گرفتند. او قبر را در بغل گرفت و به شدت گريه کرد و از هوش رفت. هنگامي که به هوش آمد، شروع به مرثيه‌سرايي کرد:  🍂رَحِلْنا يـا أبـي بِِالرَّغمِ مِنّا   «بابا! دلمان نمي‌خواهد برويم، 🍂ألا فَانظُر إلي ما حَـلَّ فينا ولي به زور ما را مي‌برند. 🍂ألا يا کربلا أودَعتَ جِسماً ببين چه بلايي به سرمان آمده است؟ اي کربلا! 🍂بِلا غُـسلٍٍ وَ لا کَفَـنٍٍ دَفينا جسمي را در خود جاي داده‌اي که غسل و کفن ندارد. 🍂ألا يـا کربـلا أودَعتَ نوراً    اي کربلا! تو نوري را در خود جاي داده‌اي 🍂 لِبارِِ الخَلقِِ طُـراً أجـمَـعينا که از نور خالق خلق است. 🍂ألا يـا کربلا أودَعـتَ کَنزاً    اي کربلا! تو گنج و پس‌اندازي را 🍂وَ ذُخـرَ القاصِدينَ الزائِرينا براي مسافران و زيارت‌کنندگان، در خود جاي داده‌اي». 🍃🥀در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم و با تبلیغ ‌کانال مقتل خوانی و عاشورا پژوهی مبلغ نهضت عاشورا باشیم و در اجر معنوی آن سهیم شویم .🥀🍃 ارتباط با خادم @M09100599468
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🌷 🌹 @majmaozakerine 💚سفارش امام صادق عليه السلام به کربلا نرفته ها، در روز اربعین! 🏁شخصی نزد امام صادق عليه السلام رفت و پرسید: ما که نتوانستیم به کربلا برویم چه می شود؟ 👈فرمودند: روز اربعین چه کار می کنی؟ گفت: دلم متوجه قبر حضرت می شود...امام عليه السلام زیارت اربعین را به او آموزش داد و فرمود: حتی اگر از راه دور در این روز این زیارت را انجام دهی ،خداوند در این روز فرشتگانی در عالم دارد که معلق اند و صبح سحر روز اربعین می آیند و تا غروبش در زمینند . 🏴هر جای عالم کسی با خواندن زیارت اربعین، ارتباط دلی و قلبی با امام حسین علیه السلام برقرار کند ملائک می آیند و آن زیارت را بر می دارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا علیه‌السلام می برند. و حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام به ملائک امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند... 🔸امام صادق علیه‌السلام در ادامه فرمودند: غصه نخور که نرفتی، فقط در این روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. ◾️آه که می توانی بکشی؟چه بسا این آه ثوابش بیشتر از آن زیارت می شود... @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🌹 🌹 قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: عَلامَهُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاهُ الإحْدی وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَهُ الاْرْبَعینَ. «حدیقه الشّیعه، ج. ۲، ص. ۱۹۴» امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: 👈 انگشتر به دست راست داشتن، 👈خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (واجب و مستحبّ)، 👈خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صدای بلند، 👈پیشانی را در حال سجده روی خاک نهادن، 👈زیارت اربعین امام حسین – علیه السلام – انجام دادن @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◼️ مدت اقامت اهلبیت سیدالشهدا علیه‌السلام، در کربلا... نقل کرده‌اند: فعند ذلك نزلوا وجدّدوا الأحزان، وشقّقوا الجيوب، ونشروا الشُّعور، وأبدوا ما كان مكتوماً من الأحزان، وأقاموا عنده أيّاماً ثمّ رحلوا قاصدين المدينة. ▪️وقتی که اهلبیت علیهم السلام، با جابر و یاران او بر سر مزار سیدالشهدا علیه السلام ملاقات کردند، پایین آمدند و داغ دلشان تازه شد. گریبان ها را دریده و موی سرشان را پریشان کردند. و آن گونه که تابحال نتوانسته بودند، آن چنان عزاداری کنند، روز اربعین در کربلا مشغول عزاداری شدند. و مدتی را در آن جا اقامت کردند. (طبق نقل برخی مقاتل مدت اقامت اهلبیت علیهم السلام در کربلا سه روز بود. چون آن قدر در این سه روز بر سر مزار عزیزانشان گریه و زاری کرده بودند که نزدیک بود، دیگر جان بسپارند. لذا امام سجاد علیه السلام مصلحت را در این دیدند که بعد از سه روز اقامه عزاداری به سمت مدینة حرکت کنند.) 📚مقتل أبي مخنف ص ۱۴۰ 📚مقتل الحسين مقرم ص۴٨۵
◼️ گوشه از حال مخدّرات آل الله بر سر مزار شهدای کربلا... نقل کرده‌اند: فخرجت زينب عليهاالسلام في الجمع، وأهوت إلى جيبها، فشقّته، ونادت بصوتٍ حزين يقرح القلوب: ▪️وقتی که روز اربعین زن ها بر سر مزار شهدای کربلا جمع شدند، از بین آن ها زینب کبری بیرون آمد و دست انداخت و گریبان درید و با صدایی دردناک که قلب را جریحه دار می کند، فریاد می زد: وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه. و پشت سر هم آه می کشید تا اینکه از هوش رفت. وخرجت أمّ كلثوم لاطمة الخدّين تنادي برفيع الصّوت اليوم مات محمّد المصطفى، اليوم مات عليّ المرتضى، اليوم ماتت فاطمة الزّهراء وباقي النِّساء لاطمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه. ▪️وقتی حضرت ام کلثوم علیها السلام این صحنه را دید او نیز از بین زن ها خارج شد و برصورتش لطمه میزد و با صدایی بلند فریاد می زد : امروز همان روزی است که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است. امروز همان روزی است که علی مرتضی علیه السلام از دنيا رفته است. امروز همان روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از دنيا رفته است. و بقیه زن ها بر صورت ها لطمه می‌زدند و نوحه سر می دادند و می گفتند :وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه. فلمّا رأت سكينة ما حلّ بالنِّساء رفعت صوتها تنادي: وا محمّداه! وا جدّاه! يعزّ عليك ما فعلوا بأهل بيتك ما بين مسلوب وجريح، ومسحوب وذبيح، وا حزني أسفاً . ▪️حضرت سکینه علیهاالسلام چون این صحنه را دید با صدای بلند فریاد زد :وامحمداه! وا جداه! یا رسول الله! خیلی سخت است بر تو اینکه ببینی با اهلبیتت چه کرده اند؛ عده ای از آن ها غارت شده؛ عده ای جراحت دارند؛ عده ای ذبح شده و عده کشانده شدند. وای از این حزن و اندوه عظیم.... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص ۱۶۲ 📚 معالي السّبطين، ج۲‌ص۱۹۷ 📚 وسيلة الدّارين،ص۴۰۴
◼️ ای جابر! درست همین جا بود، که بچه های پدرم را ذبح کردند... عطیه گوید: همینکه با جابر در کنار قبر أبي عبدالله الحسين عليه السّلام مشغول سخن بودیم، دیدم که یک سیاهی از جانب سرزمین شام دارد به طرف ما نزدیک می شود. به جابر گفتم :من یک سیاهی بزرگی را دارم از دور میبینم. جابر رو به طرف غلامش کرد گفت :برو و آن سیاهی را که پیداست ببین چه کسانی هستند؟ که اگر از ماموران عبیدالله بن زیاد لعین هستند هرچه زودتر در پناه گاهی مخفی شویم. واگر مولا و سرورم زین العابدین علیه السّلام بود تو در راه خدا آزادی. فانطلق الغلام فما كان بأسرع من أن رجع إلينا، وهو يلطم على وجهه، وينادي: قم يا جابر! واستقبل حرم اللَّه وحرم رسول اللَّه، فهذا سيِّدي ومولاي عليّ بن الحسين عليه السلام قد أقبل مع عمّاته وأخواته ليجدّدوا العهد بزيارة الحسين عليه السلام. ▪️غلام رفت و سریعا به جانب ما برگشت و بر صورتش لطمه میزد و فریاد می‌زد : ای جابر بلند شو و از حرم خدا و حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله استقبال کن. که این مولایم علی بن الحسین عليهماالسلام همراه با عمه ها و خواهران و دیگر مخدرات دارند به این جا نزدیک می‌شوند تا عهدشان را با زیارت قبر سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام تجدید کنند فقام جابر ومَن معه واستقبلوهم بصراخ وعويل يكاد الصّخر أن يتصدّع منه، ولمّا دنى من الإمام انكبّ على أقدامه يقبِّلهما، ويقول: سيِّدي عظّم اللَّه لك الأجر بأبيك الحسين عليه السلام! سيِّدي عظّم اللَّه لك الأجر بعمومتك وإخوتك ▪️جابر با همراهیانش بلند شدند با ضجه و فریاد و شیون و شین _به گونه ای که سنگ ها از فریادشان نزدیک بود متلاشی شوند_به استقبال اهلبیت علیهم السلام رفتند. جابر وقتی که نزدیک امام سجاد علیه السلام شد خودش را بر روی پای امام انداخت و آن ها را می بوسید و می‌گفت : ای آقای من! خدا در برابر این مصیبت عظمی و شهادت پدرتان به شما جزای خیر دهد. خدا در برابر این مصیبت عظمی و شهادت عمو ها و برادرانتان به شما جزای خیر دهد. فقال الإمام عليه السلام: أنت جابر؟ قال: نعم سيِّدي أنا جابر.فقال عليه السلام: يا جابر! ههنا قتل أبو عبداللَّه، يا جابر! ههنا ذبحت أطفال أبي. ▪️امام علیه السلام فرمود :جابر! تویی؟ جابر گفت :بله ای آقای من! من جابرم. پس آقا زین العابدین علیه السّلام فرمودند : ای جابر! همین جا بود که پدرم اباعبدالله را کشتند. ای جابر! همین بود که بچه های پدرم را ذبح کردند. 📚 معالي السّبطين، ج۲/ص۱۹۳ 📚وسيلة الدّارين، / ص۴۰۳
◼️ گمانم کربلا شد عمه نزدیک... کاروان همچنان به قصد مدینه حرکت می‌کرد وقتی به دوراهی رسیدند یک راه به طرف کربلا و راه دیگر به طرف مدینه می‌رفت به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا عبور بده (تا پس از زیارت قبور شهیدان از آنجا به سوی مدینه برویم) بعضی نوشته اند: وقتی که کاروان به دوراهی رسید حضرت سکینه علیهاالسلام در محمل خود به خواب رفته بود، نسیم تربت حسینی به مشامش رسید چشم گشود و عمه اش زینب سلام الله علیها را دید به او سخنانی فرمود که مضمون آن در شعر جودی خراسانی چنین آمده است: شمیم جان فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان بر آمد گمانم کربلا شد عمه نزدیک که بوی مشک ناب و عنبر آمد بگوشم عمه از گهواره گور در این صحرا صدای اصغر آمد مهار ناقه را یکدم نگهدار که استقبال لیلا اکبر آمد مران ای ساربان یکدم که داماد سر راه عروس مضطر آمد حسین را ای صبا بر گو که از شام به کویت زینب غم پرور آمد 📚 تذکره الشهداء ص ۴۳۸
◼️ جابر و عطیه کنار قبر امام حسین علیه السلام عطیه عوفی می‌گوید: من با جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین علیه السلام رفتیم وقتی که به کربلا رسیدیم جابر کنار آب فرات رفت و غسل کرد. قطیفه ای به کمر بست و قطیفه دیگری هم بر دوش افکند. سپس کیسه ای را که همراهش بود گشود و از آن آرد سعد (ریشه گیاه خوشبوی کوفی) در آورد و به تن خود پاشید و سپس به طرف مرقد مطهر حرکت کرد و در حالی که مشغول ذکر خدا بود قدم برمیداشت تا نزدیک قبور رسید به من گفت مرا به قبر حسین علیه السلام برسان تا دستم به قبر برسد (با توجه به اینکه جابر در این هنگام نابینا و پیر حدود ۷۵ ساله بود) دستش راگرفتم هنگامی که دستش به قبر رسید از شدت اندوه بیهوش شد و به روی قبر افتاد من آب به روی او پاشیدم تا به هوش آمدو سه بار گفت: یا حُسَینُ یا حُسَینُ یا حُسَینُ سپس گفت: اَحَبِیبٌ لا یُجِیبُ حَبِیبَهُ آیا دوست جواب دوستش را نمی دهد؟ بعد گفت: چگونه جواب دهی که خون از رگهای گلویت بر سینه و شانه است فرو ریخته و میان سر و بدنت جدائی افتاده است؟! منظور جابر از این سخن ذکر مصیبت بود وگرنه او به مقام امامت معرفت داشت چنانکه کلمات زیارت جابر بیانگر این مطلب است. آنگاه گفت: من گواهی می‌دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و سرور مومنان و مقتدای پرهیزکاران و زاده هادیان و رهبران پنجمین نفر از اصحاب کساء و فرزند سیده زنان هستی چرا چنین نباشی که دست سید مرسلین (رسول خدا) تو را پرورانید و در دامن پاک برخاستی و از پستان ایمان شیر خوردی و با اسلام از شیر باز گرفته شدی و پاک زیستی و پاک مردی. ولی قلب مومنان از فراق تو سوخت و آنها شک ندارند که تو زنده ای و سلام و خشنودی خدا بر تو باد (و سپس کلمات زیارت را تا آخر خواند) و بعد گفت: سوگند به خدا ما با شما شریک بودیم در آنچه که شما در آن وارد شدید. عطیه می‌گوید: ازجابر پرسیدم: ما چگونه در اجر شهیدان شریک هستیم با اینکه نه جهاد کردیم و نه بدنمان مجروح شد؟ جابر در پاسخ گفت: از حبیب خود رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم فرمود: هر کس عمل قومی را دوست بدارد در آن عمل با آن قوم شریک می‌باشد سوگند به خدا نیت من و اصحاب من همان است که نیت امام حسین علیه السلام و اصحابش بود. (توضیح اینکه: جابر بر اثر پیری و نابینائی از شرکت در جنگ معذور بود ولی نهضت امام حسین علیه السلام را قبول داشت و نیت و هدفش در راستای قیام آنحضرت بود و چنین نیتی در صورت عذر از شرکت عملی انسان را در مرحله ای از پاداش شهید قرار می‌دهد و از این مطلب به عنوان شرکت در هدف یاد می‌شود؛ چنانکه این مطلب در خطبه ۱۲ نهج البلاغه آمده است.) عطیه می‌گوید: پس از زیارت جابر گفت: مرا به خانه (کوفه) ببر به سوی کوفه حرکت کردیم در مسیر راه فرمود: ای عطیه به تو وصیتی کنم که گمان ندارم بار دیگر بتوانم باتو ملاقات کنم (زیرا جابر در مدینه سکونت داشت و عطیه در کوفه بود) ای عطیه! دوستان محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدار که سزاوار دوستیند و دشمنان او را دشمن بدار که سزاوار دشمنیند گرچه روزه بسیار بگیرند با دوستان این خاندان مهربان باش که اگر یک پای آنها به بسیاری گناه بلغزد پای دیگرشان به محبت خاندان نبوت استوار گردد و عاقبت کار دوستان بهشت و عاقبت کار دشمنان دوزخ است. 📚 نفس المهموم ص۳۲۲ 📚منتهی الآمال ج۱ص۳۲۱
11.68M
رابطه اربعین عدد چهل و امام حسین علیه السلام مقتل خوانی مخصوص روز اربعین سخنرانی حجت‌الاسلام دکتر حاج شیخ محمد جعفری پور صفر۱۴۰۳ https://eitaa.com/almaggatel
🏴 آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان. 🏴 🍃🥀 السّلامُ عَلَیکَ یا ابا عَبدِالله. 🥀🍃 🍃🌾[دانستنیهای اربعین ]؛🌾🍃 🍃 برگ اول : اربعين و امام حسين (ع)🍃 ✍در بسياري از آيات و روايات مي‌بينيم كه عدد [چهل]، براي موضوعات گوناگون مطرح شده است. دسته‌اي از اين روايات، در رابطه با امام حسين (ع)مي‌باشند. 🍃 مرحوم شيخ احمد مولايي، در کتاب «الاربعينيات»، روايات مربوط به[ عدد چهل] را گرد آورده و بخشي از كتاب را با عنوان «باب في ما يتعلق بالحسين(ع)»، به روايات حاوي عدد [چهل ]دربارۀ امام حسين(ع) اختصاص داده است. مواردي كه وي در اين بخش، از کتاب‌هاي مختلف گرد آورده، بدين شرح است: 🍃 ۱_ امام حسين ع، تا[ چهل] روز از انگشت و دهان رسول خدا ص ارتزاق مي‌کرد و گوشت و خونش، از رسول خدا (ص) روئيد. «كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ يُدْخِلُ لِسَانَهُ فِي فِيهِ فَيَغُرُّهُ كَمَا يَغُرُّ اَلطَّيْرُ فَرْخَهُ فَيَجْعَلُ اَللَّهُ لَهُ فِي ذَلِكَ رِزْقاً فَفَعَلَ ذَلِكَ [أَرْبَعِينَ] يَوْماً وَ لَيْلَةً فَنَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اَللَّهِ».  🍃۲_[چهل نفر ]براي کشتن و جدا کردن سر امام حسين (ع) کمر همت بستند. «قالَ اَبومِخنَف بَقي الحُسَينُ ثَلاثَ ساعاتٍ مِنَ النَّهار مُلَطَّخاً بِدَمِهِ رامِقاً بِِطرفِهِ اِلَي السَّماءِ وَ يُنادي يا اِلهي صَبراً عَلي قَضائِکَ وَ لا مَعبودٌ سِواکَ يا غِياثَ المُستَغيثين. فَبادَرَ اِلَيهِ[ اَربَعونَ] فارِساً يُريدونَ حَزَّ رَاسِهِ الشَّريفِ المُکَرَّم، وَ يَقولُ عُمَرُ بنُ سَعدٍ وَيلَکُم عَجِّلوا بِقَتلِهِ». 🍃۳_ تعداد زخم‌هاي عميق امام حسين (ع) ، [چهل زخم] بود. «أُصِيبَ الْحُسَيْنُ ع يَوْمَ أُصِيبَ وَ عَلَيْهِ جُبَّةُ خَزٍّ فَحَسَبْنَا فِيهَا [ أَرْبَعِينَ ]جِرَاحَةً مَا بَيْنَ طَعْنَةٍ وَ حَرْبَة». 🍃 ۴_ ذوالجناح، اسب امام حسين(ع)،[ چهل نفر ]را در روز عاشورا به درک واصل کرد. «رَوَى أَبُو مِخْنَفٍ قَتَلَ اَلْفَرَسُ أَرْبَعِينَ رَجُلاً ». 🍃۵_ آسمان و زمين و کوه‌ها و خورشيد و درياها و ملائکه،[ چهل روز ]بر امام حسين(ع) گريستند. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ( ع‏ )يَا زُرَارَةُ إِنَّ السَّمَاءَ بَكَتْ‏ عَلَى الْحُسَيْنِ[ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً] بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَكَتْ‏[ أَرْبَعِينَ‏] صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَكَتْ‏ [أَرْبَعِينَ‏] صَبَاحاً بِالْكُسُوفِ وَ الْحُمْرَةِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ بَكَتْ‏ [أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً] عَلَى الْحُسَيْنِ( ع )». ‏ 🍃۶_ عمر سعد، اهل بيت اباعبدالله(ع) را بر [چهل شتر] سوار کرد. «تَوَجَّهَ عُمَرُ بنُِ سَعدٍ اِلي الکوفَةِ بِالسَّبايا عَلَي الجِمالِ نَحوَ [اَربَعينَ جَمَلاً] بِغَيرِ وَطَاءِ وَ لا غِطاءٍ».  🍃۷_ سر بريدۀ امام حسين (ع)[چهل روز] بر دروازۀ شام بود. «ِانَّ رَأسَ الحُسَينِ صُلِبَ عَلي مِنارَةِ جامِعِ دَمِشق[ اَربَعينَ يَوماً]».   🍃۸_ سر امام حسين (ع) بعد از [چهل روز] دفن شد. از اين رو، روز [اربعين] را «مَرَدُّ الرَّأس» گويند. «ذَهَبَت الاِمامِيَةُ اِلي اَنَّهُ اُعيدَ اِلي الجَنَّةِ وَ دُفِنَ بِکَربَلا بَعدَ [اَربَعينَ] يَوماً مِنَ القَتلِ». 🍃۹_ آبي که بر قبر سيدالشهدا (ع)بستند، بعد از [چهل روز ]فروكش كرد. «ذَکَرَ هِشامُ بنُ الکَلبي: اِنَّ الماءَ اُجرِي عَلي قَبرِ الحُسَينِ لِيُمحي اَثَرَهُ نَضَبَ الماءُ بَعدَ [اَربَعينَ يَوماً] ». 🍃۱۰_ قبر امام حسين( ع)را [چهل هزار فرشته] احاطه کرده ‌است. «قالَ الصادِقُ: إِنَّ حَوْلَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ ع [اَربَعينَ أَلْفَ مَلَكٍ ]شُعْثاً غُبْراً يَبْكُونَ عَلَيْهِ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ». 🍃۱۱_ ذکر گفتن با تسبيح تربت سيدالشهدا(ع) [ثوابي چهل برابر ]دارد. «قالَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ: سُبْحَةٍ مِنْ طِينِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع فِيهَا ثَلاَثٌ وَ ثَلاَثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَّبَهَا ذَاكِراً لِلَّهِ كَتَبَ اَللَّهُ لَهُ بِكُلِّ حَبَّةٍ[ أَرْبَعُونَ حَسَنَةً] ».  🍃۱۲_ خدا براي زائر امام حسين(ع)، [چهل فرشته] مي‌گمارد تا بر او صلوات بفرستند. «قالَ الصادِقُ: إِذَا خَرَجَ مِنْ بَابِ مَنْزِلِهِ رَاكِباً أَوْ مَاشِياً وَكَّلَ اَللَّهُ بِهِ[ أَرْبَعَينَ مَلَكاً ]مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى يُوَافِيَ قَبْرَ اَلْحُسَيْنِ».  🍃۱۳_ زيارت اربعين [ در چهلمين روز شهادت امام حسين(ع) ] مستحب است و از نشانه‌هاي مؤمن مي‌باشد.  🍃🌺در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم و با تبلیغ ‌کانال مقتل خوانی و عاشورا پژوهی مبلغ نهضت عاشورا باشیم و در اجر معنوی آن سهیم شویم .🌺🍃 http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
اباعبدالله الحسین (ع)❤️ اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ، وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَیْتَهُ، مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ، فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَتَغَطْرَسَ ، وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً ، حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ، اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَمَضَیْتَ حَمیداً، وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً ، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ، اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا، وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى ، وَخَواتیمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
🔺مرجع حفظ و نشر آثار استاد حوزه حجت‌الاسلام مرتضی محمدیان🔻 ◾سخنران و روضه خوان ◾استاد و مدرس ◾مباحث خانواده ◾ تربیت فرزند ◾مباحث اعتقادی ◾مباحث مهدویت ◾مباحث معرفتی و بصیرتی ◾ مباحث روز و روانشناسی 🛑 تمامی این مطالب ارزشمند را در کانال حجت الاسلام مرتضی محمدیان میتوانید داشته باشید و استفاده کنید. https://eitaa.com/Morteza_mohamadian https://eitaa.com/Morteza_mohamadian https://eitaa.com/Morteza_mohamadian 👆👆👆👆 💠قال رسول الله: 🔹ما تصدّق النّاس بصدقه أفضل من علم ینشر؛ هیچ صدقه ای که مردم دهند از علمی که منتشر شود بهتر نیست.
چرا میرویم کربلا؟ حجت‌الاسلام محمدیان .mp3
2.02M
🎵 | چرا میرویم به کربلا؟ چرا هزینه سفر کربلا را نمی‌دید به فقرا؟ ✔️کانال رسمی حجت‌الاسلام محمدیان
نظام رشتی روضه خوان حجت الاسلام محمدیان .mp3
2.61M
🎵 | نظام رشتی/ روضه خوان ابا عبدالله الحسین علیه السلام ✔️کانال رسمی حجت‌الاسلام محمدیان
20 صفر (اربعین) 1 _ اربعین سیّد الشهداء علیه السلام در چنین روزی چهل روز از فاجعه ی مولمه ی شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب با وفایشان می گذرد. بر دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام لازم است که با پوشیدن لباس مشکی، تعطیل کار و بر پایی مجلس عزا و شرکت در مجالس سینه زنی و ذکر مصیبت این روز را تعظیم نمایند. امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند : علامات مؤمن پنج چیز است : نماز 51 رکعتی (نماز های واجب و مستحب در شبانه روز)، و زیارت اربعین، و انگشتر در دست راست کردن، و پیشانی به خاک گذاشتن، و بلند بسم الله الرّحمن الرّحیم گفتن. (1) 📚 منابع : 1. وسائل الشیعة : ج 14، ص 478. و ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_ثواب_عجیب_صدقه_دادن_استاد_فرحزاد.mp3
2.61M
♨️ثواب عجیب صدقه دادن 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز @manbarmajma
آخر صفر 1 _ علیه السلام حضرت ثامن الحُجَج مولانا علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال 203 هـ بنابر أصَح (1) دو سال پس از شهادت حضرت معصومه علیها السلام به شهادت رسیدند. سنّ مبارک حضرت 49 یا 51 یا 55 سال بوده است. (2) بنابر نقلی در 27 صفر حضرت امام رضا علیه السلام شهادت رسیده اند، (3) ولی مشهور آخر ماه صفر است. در 28 صفر مأمون انگور مسموم یا آب انار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا علیه السلام خورانید. (4) ← آزارهای مأمون نسبت به حضرت مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهی نکرد، و حتّی حضرت را چندین ماه در سرخس مقیداً زندانی کرد. (5) پس از ولایتعهدی، ابتدای گرفتاری آن حضرت به خاطر معاشرت با مأمون منافق ملعون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت می کوشید، امّا در باطن با آزار و اذیّت حجّت خدا را به مرگ خویش راضی نموده بود. یاسر خادم می گوید : هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت می کرد، با بدنی عرق دار و غبار آلود دست ها را به درگاه الهی بر می داشت و می فرمود : «بار الها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است، مرگ مرا برسان». آن حضرت پیوسته در غم و حزن بودند تا در غربت رحلت فرمود. (6) مأمون پس از آنکه یک شبانه روز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمّد پسر امام صادق علیه السلام و جماعتی از آل ابوطالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببیند، و پس از آن شروع به گریه و زاری نمود !! (7) ← دفن بدن مبارک حضرت پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد علیه السلام انجام شد (8) آن حضرت را جلوی قبر هارون در خانه ی حمید بن قحطبه، مکان فعلی دفن کردند. (9) بنابر بعضی از روایات مأمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد. (10) مدّت امامت آن حضرت 20 سال بود. (11) سنّ شریف امام جواد علیه السلام هنگام شهادت امام رضا علیه السلام 7 سال و چند ماه بود. (12) اقوال شهادت آن حضرت عبارتند از : اوّل ماه رمضان (13)، 21 ماه رمضان (14)، 23 ماه رمضان (15)، 24 ماه رمضان (16)، 14 صفر (17)، 17 صفر (18)، شش روز مانده از صفر (23 یا 24) (19)، 27 صفر (20)، 18 جمادی الاولی (21)، و 23 ذی القعده (22). بزرگان شیعه در کتب مختلف ماه شهادت را صفر و روز آن را اکثراً آخر صفر ذکر کرده اند، ولی 29 یا 30 روز بودن ماه صفر در سال شهادت را ذکر ننموده اند. 📚 منابع : 1. کافی : ج 1، ص 486. و ... . 2. کشف الغمة : ج 2، ص 267 . و ... . 3. تاج الموالید : ص 50. شرح الاخبار : ج 3، ص 343. 4. ارشاد : ج 2، ص 270. و ... . 5. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 197. و ... . 6. همان : ج 1، ص 18. و ... . 7. ارشاد : ج 2، ص 271. و ... . 8. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 273، 276. و ... . 9. همان : ج 1، ص 219، ج 2، ص 28. و ... . 10. همان : ج 1، ص 270. و ... . 11. ارشاد : ج 2، ص 247. و ... . 12. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 2، ص 28. و ... . 13. العدد القویة : ص 276. و ... . 14. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 2، ص 28، 274. و ... . 15. کشف الغمة : ج 2، ص 297. و ... . 16. بحار الأنوار : ج 99، ص 43. 17. العدد القویة : ص 276. منتهی الآمال : ج 2، ص 312. 18. مصباح کفهمی : ج 2، ص 596. و ... . 19. تاریخ قم : ص 199. 20. تاج الموالید : ص 50. شرح الأخبار : ج 3، ص 343. 21. رجال النّجاشی : ص 100. و ... . 22. منتخب التواریخ : ص 577. و ... .
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 9 روایت امام رضا ع در باره پیراهن خونی امام حسین ع در قیامت در دست مادرش فاطمة س 3. ن، [عيون أخبار الرضا عليه السلام‏] بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وُلْدِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيَحْكُمُ لِابْنَتِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا صح، [صحيفة الرضا عليه السلام‏] عن الرضا عن آبائه ع مثله نيز در همان كتاب: از پيغمبر معظم اسلام صلى اللَّه عليه و آله روايت ميكند كه فرمود: هنگامى كه روز قيامت فرا رسد دخترم فاطمه در حالى محشور مى‏شود كه لباسهاى خون آلودى با وى خواهد بود، آنگاه يكى از پايه‏هاى عرش را ميگيرد و ميگويد: اى خداى عادل! بين من و قاتل فرزندانم حكم كن! سپس پيامبر اكرم فرمود: بحق خداى كعبه قسم كه خدا بر له دخترم قضاوت ميكند، زيرا خدا براى غضب فاطمه غضب مينمايد و براى رضايت وى راضى خواهد شد. باب 8- تظلمها صلوات الله عليها في القيامة و كيفية مجيئها إلى المحشر بحارالأنوار ج : 43 ص : 220 https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ♨️ شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی میگوید : کاروانی از سرخس اومدند پابوس امام رضا(ع) ، یه مرد نابینایی تو اونها بود، اسمش حیدر قلی بود. اومدند حرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلیه مشهد اُطراق کردند، و به اندازه یه روز راه از مشهد دور شده بودند. شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم خسته‌ایم، بخندیم و سرگرم بشیم! کاغذهای خالی برداشتن گرفتند جلوشون هی تکون میدادند، بعد به هم می‌گفتند ، تو از این برگه‌ها گرفتی؟ یکی می‌گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه به خودش اومد و گفت: چی گرفتید؟ گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا(ع) برگ سبز می‌داد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان نامه از آتش جهنم، ما این رو می‌ذاریم تو کفن‌مون قیامت دیگه نمی‌سوزیم، جهنم نمی‌ریم چون از امام رضا(ع) گرفتیم، تا این رو گفتند دل که بشکند عرش خدا می‌شود، این پیرمرد یه دفعه دلش شکست با خودش گفت: امام رضا(ع) از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، کور بودم از قلم افتادم، به من اعتنایی نکردی! دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان‌نامه نگیرم سرخس نمیآم باید بگیرم، گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آروم نمیگرفت خیال میکرد که اونها الکی میگند که این نابیناست، تو این بیابون تنها بلند نشه بره! شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره میاد یه برگه هم دستشه؛ می خنده، گریه می‌کنه؛ گفتند: چی شده؟ گفت: امام رضا(ع) به منم برگ امان نامه دادن؛ گفتند: چی میگی؟ امام رضا(ع) چیه؟ امان‌نامه چیه؟ گفت: همین که به شما داده، منم همینطور که می‌رفتم اشک ریختم گفتم مگه من چی از بقیه کم داشتم؛ من که زائر همیشگی شما بودم؛ دلمو شکستی آقا؛ دیدم یکی میزنه رو شونه‌م میگه بیا ما زائرمون رو فراموش نمی‌کنیم اینم امان نامه تو؛ برگه رو ازش گرفتند دیدند نوشته: هذا أمان من النار زیرشم نوشته: أنا علی بن موسی الرضا(ع) کرامات امام رضا علیه السلام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @manbarmajma