پروردگارا چگونه عرش خودرا برقرار ساختی؟
آسمان ها وکرات فضایی را درهوا چطور آویخته ای؟ چگونه زمین را برروی امواج آب گسترده ای؟
عقل آدمی مات وسرگردان واندیشه هاحیران میمانند درمقابل قدرت وصف ناپذیرت ...
نه اول تورا آغازی است ونه ازلی بودنت را پایانی...
تمامی نعماتت گواهی میدهند که برای وجود بی نهایتت همانندی نبوده نیست ونخواهدبود...
هرآنقدر که لایق سپاسی شکر...
نویسنده: خدیجه علیپور اُناری
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دستگیری امام رضا (ع) در قیامت
🔸حجت الاسلام و المسلمین عالی
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
شهادت پیامبر1.pdf
287.5K
📩pdf
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
⚫️شهادت #پیامبراکرم ص(1)
✅ #فیش_روضه
⚫️ 28صفر ⚫️
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
امام رضا مادر سرطانی ام را شفا داد
خاطره از مریم :
من درست یادمه که شش سالم بود که مادرم به سرطان سینه مبتلا شد اما خیلی امیدوار بود که باز هم سلامتی شو بدست بیاره ولی…
ولی وقتی آزمایش هاشو به دکتر نشون داد دکتر معالجِ مادرم جواب منفی داد ؛ اون گفته بود چون خیلی دیر فهمیدی ما کاری از دستمون بر نمیاد …
ولی از اونجایی که مامانم خیلی امیدوار بود به دکتر معالج خودش اکتفا نکرد و جواب آزمایش ها شو به دکترهای دیگه هم نشون داد و همه دکتر ها همون حرفو زدن کاملا یادمه که اون روزا تو خونه مون همش صدای گریه می اومد و حتی یادمه یه روز دیدم بابام نتونست خودشو نگه داره و برای اینکه جلوی من و مامانم گریه نکنه با عجله بیرون رفت….
روزای خیلی سختی بود هر روز نا امیدتر میشدیم ولی یه روز بابام تصمیم گرفت ما رو ببره مشهد به من و مامانم گفت بیایین از این شهر لعنتی بزنیم بیرون و همه دکتر ها و آدماشو تنها بذاریم ؛ ما هم قبول کردیم و به مدت دو هفته تو مشهد بودیم وقتی وارد حرم شدیم بابام نتونست خودشو نگه داره و کلی گریه کرد و مامانم هم تو ویلچر بود و نگاه های مردم اذیتش میکرد.
کاملا احساس میکردم که مامانم خیلی از این وضع ناراحته هر روز صبح میرفتیم حرم و ساعت هشت شب هم برمی گشتیم ما فقط تو حرم بودیم جای دیگه نمیرفتیم بعد دو هفته تصمیم گرفتیم برگردیم تهران که یهو حال مامانم بد شد و به خاله ام و مامان بزرگم زنگ زدم و بابام هم خیلی ترسیده بود منم گریه می کردم که دختر خاله ام منو نذاشت تو خونه بمونم و به خونه خودشون برد بعد دو ساعت بابام زنگ زد و با صدای بغض و حالت گریه به خاله ام گفت : دکترا میگن که یه معجزه ای شده و حال همسرتون بعد چند ماه شیمی درمانی کاملا خوب میشه . یادمه که خاله ام گوشی از دستش افتاد و در همون لحظه سجده کرد همه داشتند از خوشحالی گریه میکردن واقعا معجزه بود.
الان هم که هفت ساله از این موضوع میگذره و ما هر سال تو اون روز که دکترا گفتن مادرم حالش خوب میشه به بیمارستان کودکان سر طانی میریم و بابام هم نذری که تو اون روزای پر از رنج و درد کرده بود رو ادا می کنه ما هرسال تو اون دو هفته ای که بخاطر بیماری مامانم رفته بودیم محضر آقا امام رضا ، میریم مشهد و دو هفته رو تو این شهر مقدس سپری می کنیم ….
#کرامات_رضویه
داستان مـرگ یک کودک و زنـده شدن دوبـاره پس از چند ساعت توسط امـام رضـا (ع)
خاطره از عبدالله:
روزی پیرمردی به همراه دختری که رویش را با چادر پوشانده بود و وی را روی زمین میکشید وارد صحن روضه منوره حضرت رضا شد. جلوی او را گرفتم و پرسیدم با این وضع کجا میخواهی بروی. جواب داد این دخترم است و برای گرفتن شفا به محضر حضرت میبرم. با درخواست من صورتش را باز کرد و شگفت زده دیدم که وی مُرده است و بی روح میباشد. برای اطمینان بیشتر به چند نفر از خادمان خانم گفتم که او را معاینه کنند و بعد از معاینه یقین حاصل شد که علایم حیاتی ندارد و از دنیا رفته است. با عصبانیت به پیرمرد گفتم که ای مرد تو حرم را با غسال خانه اشتباه گرفته ای. امام رضا مُرده زنده نمیکند بلکه مریض شفا میدهد و آن هم اگر مصلحت باشد. با التماس و تضرع فراوان پیرمرد به من گفت که اجازه بدهید او را به حرم ببرم، آخر این که برای شما ضرری ندارد و اگر هم شفا نیافت، برمیگردم و دفنش میکنیم. دلم به رحم آمد و با خود گفتم حداقل برای زیارت وداع اجازه دهم که او را داخل حرم ببرد. بعد از ساعتی دیدم ولولهای در حرم به پا شد و با چشمان خودم دیدم که آن دختر مرده زنده شد.
#کرامات_رضویه
4_6008013868138236114.mp3
3.48M
🎼#کرامت_امام_رضا ع
🎧#آقای_کافی
ترکمنها دختر رو گرفتن و بردند
مادرش رفت مشهد دخیل بست
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
تولد یک انسان همانند تولد یک ستاره که زینت بخش آسمان است زینت بخش جهانیست...*
اما، کمتر کسانی هستند که ارزش وجود خود رادرک میکنند،کسانی که خود را به توهمات وارزش های تهی مثل ناامیدی ترس وفقدان و... میسپارند ،این افکار انقدر در وجودشان رخنه میکنند تا شخص به این نتیجه میرسد که موجودی ناچیز وبی ارزش است ومانند ستاره ای بی فروغ ناگهان غروب میکنند...
اما زندگی تمام لحظات را دربرمیگیرد شادی غم امید وناامیدی عشق ونفرت... اینها همه آموزگارت هستند وقتی هرکدام ازاین معلم ها بر تو سخت گرفتند بدان تورا به نسخهی جدیدی از خودت تبدیل میکنند و موفقیت بزرگی از آنت میسازند.
در لحظه هایی که موقعیتی، عزیزی، شرایطی و... ازدستت دادی گمان نکن همیشه همین طور میماند تمام عمرت را صرف سوگواری برای آنچه از تو گرفته شد نکن دراین صورت تنها به خود ستم میکنی.
مقایسه مرگ تدریجی آدمی است تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری از سفر زندگی لذت ببر خود را از نظرات دیگران رها کن واز فردیتت لذت ببر انتخاب باتوست .
خدیجه علیپور اُناری ✍
نوحه های جدید آخر ماه صفر رسید
#امام_حسنی_ها
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری
#پروفایل
#نوحه
#روضه
اینجا خیمه امام حسنه🖤
دلت روآروم میکنه😭
بزن روی لینک پشیمون نمیشی👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین