هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
🌺 زیباترین فراز زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها
🔵 أَسْأَلُ اللهِ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ
🔴 از خدا می خواهم روز فرج و شادی شما را به ما نشان دهد.
🟢 سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم مبارک باد.
#امام_زمان
مداحی آنلاین - مقام شفاعت حضرت معصومه - استاد رفیعی.mp3
3.02M
#پادکست
📝مقام شفاعت حضرت معصومه سلام الله
🎤حجت الاسلام #استاد_رفیعی
📌پیشنهاد_دانلود
🌸 #ورود_حضرت_معصومه_به_قم
؛#حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🟢 ۲۳ ربیعالاول سالروز ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به شهر قم...
⚡️استقبال با شکوه بزرگان قم از بانوی کرامت...
در نقلها آمده است:
زمانی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها قصد آمدنِ به شهر قم را نمودند،
لَمَّا وَصَلَ خَبَرُهَا إِلَى قُمَّ اِسْتَقْبَلَهَا أَشْرَافُ قُمَّ وَ تَقَدَّمَهُمْ مُوسَى بْنُ اَلْخَزْرَجِ
🔻همینکه خبر رسید که ایشان در راه آمدن به قم هستند،بزرگان قم و پیشاپیش آنها موسی بن خزرج به استقبال ایشان رفتند.
فَلَمَّا وَصَلَ إِلَيْهَا أَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهَا وَ جَرَّهَا إِلَى مَنْزِلِهِ
🔻موسی بن خزرج وقتی به ایشان رسید، مهار شتر ایشان را گرفت و شتر را تا منزل خود کشاند.
📚تاریخ قم ص ۲۱۳
📚بحارالانوار ج۴۸ ص۲۹۱
✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو
این ز معصومه و از زینب مضطر بشنو ...
...در دروازهٔ شهر شام سه روز اسرای آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود.
ثمّ استَقبَلتْهم مِْن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خمس مائة ألف مِن الرّجال و النّساء مَعَ الدّفوف، و خرَجَ أمراءُ النّاسِ مع الطّبولِ و الصّنوجِ و البوقات،
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن با دفها و اميران ايشان با طبلها و كوسها و بوقها و دهلها بيرون آمدند؛
و كانَ فيهِم ألوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّانِ و النّسوانِ يَرقصونَ و يَضربونَ بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّنَ جميعُ أهلِ الشّام بِألوانِ الثّيابِ و الكُحل و الخَضاب .
▪️چند هزار مرد و جوان و زن، رقص كنان با دف و چنگ و طبلزنان، به استقبال آمده بودند. همه اهل شام، دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى،ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم،ص۴۳۲
دارد مسیح ما میاید دیگر از راه
پس خیر میبیند گدا سرتاسر از راه
ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه
دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه
از شوق لبریز است چشم جاده حتی
از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی
این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا
در صبر عین زینب کبراست اصلا
بین کریمان شهره در دنیاست اصلا
جان علی موسی الرضای ماست اصلا
ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد...
در شوره زار شهر قم گندم بکارد
در محملش امنیتی بسیار دارد
اندازه یک شهر خدمتکار دارد
هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد
هم اینکه راهی راحت و هموار دارد
اهل محل نه بددهن نه لات هستند
تا چند خانه دور و بر سادات هستند
چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده
بر چادر او جای پا هرگز نخورده
سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده
آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده
امن است راهش بی بروبرگرد اینجا
سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا
دستی سوی معصومه طه نیامد
پیش نگاهش خیزران بالا نیامد
تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد
پای پیاده یک قدم حتی نیامد
هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود
در هرشرایط احترام او به جا بود
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸 محل سکونتی که اهل «قم» و اهل «شام» برای دخترانِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آماده کردند ...
در نقلی آمده است:
موسی بن خزرج ، حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به خانهای آورد که خالی از تردّد اغیار بود و بهترین حجره آن را در اختیار آن بانوی مخدّره قرار داد؛ چند کنیز پاکیزه را نیز برای خدمت آن بانوی مخدّره معین نمود...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۶
✍ اما یا حضرت معصومه...
چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن مخدّرات مظلومهای که در شهر شام، آنان را در محلی جای دادند که درباره آن محل، نقل کردهاند:
➖لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
➖حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،(۱)
➖ فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ در آن خرابه، هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریه میکردند.(۲)
➖ سقف خرابه شام به گونهای بود که در شُرف خراب شدن بود؛ بعضی از أسرای آل الله میگفتند:
إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.(۳)
📚(۱)مثير الأحزان، ص۱۰۳
📚(۲)بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
📚(۳)الخرائج و الجرائح ج٢ ص٧۵٣
قم شد مسیرِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله ...
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸راهِ «شام» و راهِ «قم» ...
مسیرهایی که تفاوتِ بسیار داشت ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها نزدیک شهر قم شدند؛ بزرگان و سادات قم از شهر خارج شدند و به استقبال آن حضرت رفتند؛ عدهای از مردانِ قم نیز، مسیر آمدنِ مَحمل آن بانوی مکرّمه را هموار نمودند؛ اگر سنگ و یا مانعی در مسیر ناقه آن حضرت بود، آن را برمیداشتند تا مبادا ناقه آن حضرت، با آن برخورد کند ...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۵
✍ آه یا حضرت معصومه...
در مسیر شام، قضیه کاملاً برعکس بود...
در زمان قیام مختار، «سهیل بن عَریف خزاعی ملعون» را به نزد او آوردند.
مختار گفت:
ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران میزدی تا رَم کنند و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روی شتران بر زمین بیفتند!؟ سهیل انکار کرد.
مختار گفت:
اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمیکنم! پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد.
📚مخزن البکاء، ص ٧۴٨
رفـته بین هر بیـابان در هـوای دلبرش
روی ناقه بینمحمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بیبی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بیسر ندید
عـمهاش زینب ولی زیر لگـدها مانده بود
بین آن نـامـردهای پـست تـنها مـانـده بود...
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628
📣📣📣📣📣
ورود حضرت معصومه به قم
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مومن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى ماموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.
به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.
محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢۵۶ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.
جایگاه حضرت معصومه(س)
لقب «معصومه» را امام رضا(ع) به خواهر خود عطا فرمود:آن حضرت در روایتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى.» (ناسخ التواریخ، ج ٣، ص ۶٨، به نقل از کریمه اهل بیت، ص ٣٢)
«هرکس معصومه را در قم زیارت کند،مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.»
این لقب، که از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.
امام رضا(ع) در روایتى دیگر مى فرماید:
هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت کند که ثواب زیارت مرا در مى یابد. (زبده التصانیف، ج ۶، ص ١۵٩، به نقل از کریمه اهل بیت، ص ٣ .)
ب دیگر حضرت معصومه(س) «کریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رویاى صادقانه یکى از بزرگان، از سوى اهل بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رویاى صادقانه بدین شرح است :
مرحوم آیت اللّه سیّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه مند بود که محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب کرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت کرد. در عالم رویا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و یا امام صادق (ع) مشرّف شد.
امام به ایشان فرمودند:
«عَلَیْکَ بِکَرِیمَهِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ.»
یعنى به دامان کریمه اهل بیت چنگ بزن .
ایشان به گمان اینکه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض کرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دلیل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا(س) پنهان بماند; از این رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شریف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى که از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زیارت حضرت معصومه (س) رهسپار ایران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زیارت کریمه اهل بیت ترک کرد.
(کریمه اهل بیت ، ص 43 )
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🔰 به برکت حضرت معصومه علیهاالسلام، قم حرم اهلبیت عليهمالسّلام شد...
در روایتی امام صادق عليه السّلام فرمودند:
📋 إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ علیه السلام ذَلِکَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسَی أُمُّهُ
🔻 همانا برای خداوند حرمی وجود دارد و آن، مکه است؛ و برای فرستاده اش حرمی وجود دارد و آن، مدینه است؛ و برای امیرالمؤمنین حرمی وجود دارد و آن، کوفه است؛ و برای ما حرمی وجود دارد و آن، قم است؛ و به زودی بانویی از فرزندان من در آن دفن خواهد شد که اسمش فاطمه است؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت برایش واجب میشود؛
حضرت علیه السلام این را زمانی فرمود که مادر امام موسی کاظم علیه السلام هنوز به او باردار نشده بود.
📚تاریخ قم ص۲۱۵
📚بحارالانوار ج۹۹ص۲۶۸
متن سخنرانی درخصوص پدرومادر
مجلس ترحیم🥀🥀🥀🥀
مداح احمد بهزادی
اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم، بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم، اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا و نَبیِّنا حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِاالقاسِم المُصطَفی مُحَمَّد و علی ...
امروزروز سوم(چهلم)(سالگرد) پدری مهربان (مادری دلسوز) است انشاالله روح این پدرمان با مولایمان امیرالمومنین محشوربشه روحش ازاین مجلس محفل فیض ببرد بنده به نوبه خودم واز طرف شما سروران گرامی که دراین مجلس حضوردارید مصیبت وارده را به صاحبان عزا تسلیت عرض می نمایم انشاالله خداوند به این عزیزان صبر بده مصیبت پدره خیلی سخت است
عزیزان صلواتی بفرستید
خداونددرقران درخصوص احترام پدر ومادر تاکید نموده است
وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (۲۳) وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾ و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند
مردی خدمت پیامبر اکرم رسید وپرسید ای رسول خدا من سوگند خورده ام که ا
آستانه در بهشت را ببوسم اکنون باید چه کنم پیامبر فرمودند برو پای مادر وپیشانی پدرت را ببوس یعنی اگر این کار را کنم به آرزویم خواهم رسید گفت بله می رسی گفت یا رسول الله اگر پدر ومادرم مرده باشند باید چه کارکنم پیامبر فرمود برو قبر ان دو راببوس امادرحدیثی دیگرازپیامبر امده
نیکی کردن به والدین کفاره کناهان است شخصی خدمت رسول خدا آمد
عرض کرد یا رسول الله هیچ کار زشتی
نبوده که انجام دهم ایا برای من راه توبه وجود دارد یانه فرمودند برو به پدرومادرت نیکی کن تا کفاره گناهان تو شود ببینید چقدر احترام پدرومادر واجب است تا می توانی به پدرومادر نیکی کنید چون فرمایش پیامبراست وای برآن انسانی که نتواند با نیکی به پدومادر بهشت را برخورد واجب کند
برکات احترام به پدر و مادر
امام صادق علیه السلام میفرماید: «یقُولُ لِلْبَارِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی سَأَغْفِرُ لَك»[4]. كسی كه به پدر و مادر احترام میكند، بهش بگو: هرچه هم گناه داشته باشی، من میبخشم و تو را میبرم به بهشت. یعنی عاقبتت را به خیر میكنم. خطا و گناهی هم داشته باشد، خدا میبخشد، عاقبت به خیرش میكند، موفق به توبه میكند. «یقَالُ لِلْعَاقِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی لَا أَغْفِرُ لَكَ»[5] كسی كه عاق والدین است، اگر عبادت جن و انس را هم انجام داده باشد، آخرش به آتش جهنم میرود. تمام اعمالش باطل میشود. مواظب باش. دل پدر و مادر را نشكنی. اگر هم اشتباهی، خطایی كردهای، طلب بخشش كنی.
در روایت هست: پدر و مادر بهشت و جهنم شما هستند. خیلی حدیث مهمی است. یعنی احترام به آنها بهشت را واجب میكند. آزار آنها جهنم را واجب میكند. این گوی و این میدان. حالا بد هم باشند احترامشان واجب است. روایت داریم استثنا ندارد. كافر باشند، بیدین باشند، بینماز باشند. بدترین پدر و مادر احترامشان بر اولاد واجب است. «وَ أَطِعِ الْوَالِدَینِ وَ لَوْ كَانَا كَافِرَینِ»[6].
. پیامبر اکرم (ص) : به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.
پیامبر اکرم (ص) : از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام میرسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)
هم رتبه حضرت موسی در بهشت
موسی كلیم الله پیغمبر اولوالعزم است. به خدا عرضه کرد: خدایا هم درجه من در بهشت كیست؟ شاید حضرت موسی فكر میكرد یك پیغمبری مثل خودش، عالمی، ربانیای، عابدی، زاهدی، یك شخصیت جهانیای. گفتند: هم درجه شما یك قصابی است در فلان محله! ای داد بیداد! قصاب فلان محله شده همدرجه موسی كلیم الله؟ حضرت موسی تعجب كرد. گفت: من باید ببینم ته این قضیه چیست. حركت كرد و آمد قصاب را پیدا كرد. به در مغازهاش رفت، دید یك آدم معمولی است. گفت مهمانش بشوم ببینیم این فوقالعادگیاش چیست. مهمانش شد. او هم حضرت را نمیشناخت. به حضرت گفت: كه آقا من یك كار واجبی دارم شما در این اتاق مهمانی باشید، من كارم را انجام بدهم و خدمت شما بیایم. دیدم یك سبدی از سقف آویزان است. سبد را پایین آورد. داخلش یك پیرزنی بود.
پیرزن فرسوده، فرتوت، و خیلی مسنی بود. خیلی جثه كوچكی داشت. گفت این مادر من است. غیر از من هم كسی را ندارد. من فقط اولادش هستم. و من باید از این مادر نگهداری كنم. این جا آویزانش كردم كه از خطر محفوظ باشد. كسی بهش آزار نرساند. حیوانی حمله نكند. من اول باید مادرم را تر و خشك بكنم. غذا در دهانش بگذارم، شروع كرد دست و صورت مادر را شستن. غذا دهانش گذاشتن، بهش محبت كردن، لطف كردن. وقتی مادرش را سیر كرد، این پیرزن دستهایش را بلند كرد، گفت ای خدا، پسر من را هم درجه موسی كلیم الله قرار بده. ببینید دعای پدر و مادر چه كار میكند. نفرین پدر و مادر هم همین طور. مواظب باشید. و بخواهید از پدر و مادر كه از ته دل برایمان دعا كنند.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
تایپ مداح اهل بیت احمد بهزادی✍
کاربرد درمجالس پدرومادر
التماس دعا
❇️روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها ب داشتند.
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس
راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من ب جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها ب آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع ب پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
امام علی (ع) پاسخ دادند:
.
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.
🔹آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
🔹و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
عزيزان کپی فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود.
⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از ان نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند )
.
فقط حیدر امیرالمومنین است
منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ره ، ج۱ ص: ۲۰۵ تا ۲۰۷
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
990905-ali-vateHazrateMasume-vaseteNur-eheyat-1.mp3
5.76M
🔖منبر کوتاه 🔖
#حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها
🔷حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#استاد_عالی
‼️موضوع👇
حضرت معصومه سلام الله علیها واسطه ی نوری حضرت زهرا سلام الله علیها
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
4_5803392817178872681.mp3
5.46M
🔊 #صوتی | #پادکست
📝 عظمت زیارت حضرت معصومه
👤 حجتالاسلام #دارستانی
▪️ویژه وفات #حضرت_معصومه
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
.
5⃣تغسیل و تدفین #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها؟!
✅در مورد تغسیل و تدفین حضرت معصومه(س) نقل شده است که؛
📋《لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ(س) وَ غُسِّلَتْ وَ كُفِّنَتْ حَمَلُوهَا إِلَى مَقْبَرَةِ بابلان وَ وَضَعُوهَا عَلَى سِرْدَابٍ حُفِرَ لَهَا فَاخْتَلَفَ آلُ سَعْدٍ فِي مَنْ يُنْزِلُهَا إِلَى السِّرْدَابِ ثُمَّ اتَّفَقُوا عَلَى خَادِمٍ لَهُمْ صَالِحٍ كَبِيرِ السِّنِّ يُقَالُ لَهُ قَادِرٌ فَلَمَّا بَعَثُوا إِلَيْهِ رَأَوْا رَاكِبَيْنِ مُقْبِلَيْنِ مِنْ جَانِبِ الرَّمْلَةِ وَ عَلَيْهِمَا لِثَامٌ فَلَمَّا قَرُبَا مِنَ الْجِنَازَةِ نَزَلَا وَ صَلَّيَا عَلَيْهَا ثُمَّ نَزَلَا السِّرْدَابَ وَ أَنْزَلَا الْجِنَازَةَ وَ دَفَنَاهَا فِيهِ ثُمَّ خَرَجَا وَ لَمْ يُكَلِّمَا أَحَداً وَ رَكِبَا وَ ذَهَبَا وَ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مَنْ هُمَا》
♦️وقتی حضرت فاطمه(س) وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند.
آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه(س) را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد؟
سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند.
وقتی به سراغ آن پیرمرد رفتند، در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند به آن جا آمدند، و وقتی به جنازه حضرت فاطمه(س) رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گزارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و از سرداب خارج شدند و با کسی هم سخنی نگفتند و بر هیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار چه کسانی بودند.(۱)
در منابع تاریخی و روایی نوشته نشده که این دو نفر چه کسانی بودند، اما طبق سیره ائمه اطهار(ع) شاید این دو نفر وجود مقدس امام رضا(ع) و امام جواد(ع) باشند كه برای شركت در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(س) به اعجاز امامت از خراسان و مدینه به سرزمین قم آمدند.الله عالم
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۸، ص۲۹۰
#وفات_حضرت_معصومه
#حجاب
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
متن سخنرانی شفای مریض به برکت اشک بر امام حسین
توسل به حضرت علی اصغر(ع)
برویم در خانه شش ماهه ابا عبدالله حضرت علی اصغر علیه السلام که خیلی پیش خدا آبرو دارد. مظلوم ترین شهید کربلا و سند مظلومیت اهل بیت است.
خوشا به حال آن هایی که با اهل بیت خصوصا آقا ابا عبدالله سر سودایی دارند. اگر با دستگاه امام حسین(ع) رابطه ای داری که داری والا دستت به هیچ کجا بند نیست. بلکه به برکت امام حسین علیه السلام لطفی به ما کنند.
یکی از آقایان می گفت: یک روحانی منزل ما آمد گفت: بچه من سرطان گرفته دکتر ها جوابش کردند. التماس دعا کرد خواهش کرد. گفتم: من که کاری از دستم بر نمی آید. زیاد اسرار کرد. گفتم: فردا بیا ببینم چه کار می توانم برای شما بکنم.
فردا آمد من نصف شب بلند شدم ایشان عادت دارد می رود زیر آسمان با خدا راز و نیاز می کند. گفت: خدایا می خواهم این بنده ات نا امید برنگردد. بچه اش دارد می میرد پرپر می شود برای آدم خیلی سخت است.
گفت: وقتی التماس کردم برای خدا، به قلبم الهام شد یک روضه ای برای امام حسین علیه السلام بخوانم.
اشک هایی که برای امام حسین(ع) می ریزی در یک استکان جمع کن به این بچه بده بخورد خوب می شود.
گفت: روضه خواندم «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»[1] گریه ام گرفت چند قطره اشکم را در استکان ریختم کمی هم آب قاطیش کردم. فردا پدرش آمد به او دادم برد. بعد از چند روز آمد گفت: حاج آقا این چه بود؟ گفتم: چه طور؟ گفت: بچه را آزمایشگاه بردیم. گفتند: بچه ای را که مریض بود بیاورید این بچه را چرا آوردید. چه کردی؟ چه دادی من به این بچه دادم؟
گفتم: اشک هایی که برای مظلومیت ابا عبدالله علیه السلام ریختم، آتش جهنم را خاموش می کند.
[1] . بحارالأنوار/مجلسی/98/ 293/ باب 24- كيفية زيارته صلوات الله عليه...ص:290
حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین