⚠️ اعتماد به غرب و بلایی که بر سر امنیت و ثبات کشور می رود
⁉️ اعتماد سیاستمداران یک کشور به آمریکا و غرب، دقیقاً چه بلایی بر سر امنیت و ثبات و پیشرفت و اقتدار آن کشور میآورد؟
افغانستان و عراق، تصاویر مجسمی از سرانجام اعتماد به آمریکا و باز شدن پای این رژیم مستکبر به کشورها هستند.
1⃣ عراق در همین چند دهه بهویژه سالهای پس از اشغال، موجی از تروریسم، فقر و بیکاری و فساد اقتصادی را تجربه کرده است.
🔹آمریکا، صدام را برای حمله به ایران تحریک و حمایت کرد، اما هنگامیکه او شکست خورد و تاریخ مصرفش تمام شد، کنار زدن وی تبدیل به بهانهای شد تا آمریکا زیرساختهای عراق را نابود و دانشمندانش را ترور کند. نتیجه چهار دهه سیاست آمریکا نسبت به عراق، درگیری این کشور در چند جنگ، ویرانی زیرساختها و نابودی درآمدهای عظیم ملی بود. همین حالا هم گروهکهای تروریستی تحتالحمایه آمریکا، زیرساختهای برق و آب و انرژی عراق را هدف قرار میدهند.
🔹خیانت دیگر آمریکا، غارت بخشی از درآمدهای نفتی عراق بوده و گفته میشود آنها یک سوم از درآمد فروش نفت عراق را بهعنوان هزینههای جنگ و سرنگونی صدام، برای خود برمیدارند و در واقع از سر سفره مردم دریغ میکنند.
خیانت بعدی آمریکا و متحدانش، آشوبافکنی مبتنی بر فقر فساد مزمن در این کشور بوده که ظرف چند سال اخیر موجب شده با حاکمیتی نامنسجم و کم کارآمد مواجه باشیم. آمریکا دو سال قبل دست به تحریک آشوبهای خیابانی زد و مرتکب کودتا علیه دولت قانونی مستقر شد؛ هر چند که پارلمان این کشور رسما حکم به اخراج اشغالگران داده است.
2⃣ افغانستان، نمونه تازهتری از نقش نابودگر «اعتماد به آمریکا» است. آنها به اعتراف خود، در پا گرفتن طالبان نقشآفرین بودند و سپس تروریسم و فعالیت طالبان و القاعده را بهانه اشغال افغانستان قرار دادند.
🔹حالا هم بعد از بیست سال اشغالگری و جنایت و غارت منابع این کشور، پشت دولت غربگرا را خالی کرده و در حال واگذاری افغانستان به همان گروهی هستند که به بهانه فعالیت آنها، خاک افغانستان را اشغال کرده و مردم این کشور را به خاک و خون کشیده بودند.
🔹 وقتی دولتی تماما غربگرا و دستنشانده اما فاقد حداقل ریشههای مردمی در کابل
سر کار آمد، ادعا میشد این کشور در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته و ارتش آن مدرن شده است، اما همین ارتش و دولت بیریشه، ظرف چند هفته تسلیم نیروهای پیاده طالبان شدند و تمام خیالپردازیهای رسانهای درباره پیشرفت و توسعه افغانستان فرو ریخت.
🔔نکته و نظر:
🔻این دو عبرت بزرگ در همسایگی ما، بیش از هر چیز عناصر مزدور یا خوشخیال نسبت به آمریکا و غرب را شرمنده میکند. اما برخی از این افراد، چنان طلبکارانه نسبت به منطق مستحکم جمهوری اسلامی موضع میگیرند که گویا تصور میکنند کسی متوجه زمین خوردن و سینهخیز رفتن آنها نشده و لگدمال شدن بافتههای تئوریکشان زیر پای واقعیتها را نمیبیند.
🔻غربگرایان در ایران مرتکب روایت وارونه میشوند. جمهوری اسلامی را متهم میکنند که چرا دوباره سراغ مذاکره و تعامل با آمریکا نمیرود تا تحریمها برطرف شود، یا چرا از آمریکا واکسن نمیخرد و...! انگار از مریخ آمدهاند! میگویند چرا مذاکره نمیکنید تا تحریمها لغو شود و اقتصاد رونق بگیرد! برخی سفیهان بیپروا یا مأموران معذور، حتی در گذشته مدعی بودند نفی مذاکره، ایدئولوژی بقای جمهوری اسلامی است و به همین دلیل حاکمیت حاضر نیست مذاکره را بپذیرد.
🔺 دو عبرت عراق و افغانستان به علاوه عبرتهای برجام، به ما و هر ملت دیگری میگوید که تنها مسیر پیشرفت و مانعزدایی از آن، بیاعتمادی مطلق به آمریکا و غرب (بیاعتمادی به تطمیعها و تهدیدها) است.
#محمد ایمانی
🔰 توصیههای رهبر انقلاب به دولت جدید درباره مردمی بودن: از اشرافیگری و نگاه بالا به مردم اجتناب کنید/ با مردم حرف بزنید، مشکلات را در میان بگذارید و از آنها کمک بخواهید
🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت سیزدهم: یک جلوهی دیگر مردمی بودن مسئلهی اتخاذ سبک زندگی مردمی است. بیتکلف بودن در مسائل، در ممشا و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها. این هم یک جلوهی دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا همهی دولتها و مسئولیتها و مسئولین مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم به این جور روش زندگی، باید اجتناب کرد.
🔹 مسائلتان را با مردم مطرح کنید. یک وقت مسئلهای مشکلی وجود دارد یا راهحلی وجود دارد، البته سعی کنید حرف زدن شما موجب یأس مردم نشود که بعضی بیتوجهی میکنند به این نکته و حرف نامناسب و خلاف واقع میزنند که موجب ناامیدی مردم میشود، نه، هر مشکلی راهحلی هم دارد، با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید از مردم کمک بخواهید، در موارد مختلف هم کمک فکری هم کمک عملی. ۱۴۰۰/۶/۶
♨ آمریکا آچمز شده است!
🛑 «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، روز چهارشنبه گذشته در گفتگویی با رادیو فردا، به ابعاد مذاکرات هستهای و توافق احتمالی آینده با ایران اشاره کرد. بررسی جنبههای مختلف اظهارات وی، موضوع این گزارش است.
👈 گزاره تحلیلی
⬅️ نکته حائز اهمیت که در سراسر اظهارات رابرت مالی موج میزند و نمیتواند آن را کتمان نماید، اشتیاق آمیخته با نگرانی برای آغاز دور جدید مذاکرات هستهای است. دراینباره قرائنی وجود دارد که نشان میدهد آمریکاییها دائماً در حال ارسال پیام و سیگنالهایی به ایران و اعلام آمادگی برای توافق هستند.
⬅️ چیزی که رابرت مالی در این مصاحبه تصریح میکند و از قضا گردانندگان کنونی کاخ سفید را فاقد راهبرد نموده، این است که ایران بههیچعنوان زیر بار فشار، امتیاز نخواهد داد. این برآورد در حال حاضر تبدیل به بخشی از محاسبات آمریکا شده است. اظهارات مالی که میگوید: «دولت پیشین ما با کمپین فشار حداکثری، اشتباه محاسباتی کرد»، دال بر این مدعاست.
⬅️ نکته دیگری که وی به آن اشاره میکند، دقیقاً همان بخش چالشی مذاکرات است که اجازه نداد گره مذاکرات باز شود و آنهم این است که رابرت مالی میگوید، آمریکا ضمانت نمیدهد و اگر بخواهد ضمانت دهد، باید توافق دیگری داشته باشیم. چالش کنونی دقیقاً در همین گزاره نهفته است.
⬅️ ایران شرط ضمانت دادن آمریکا را با هدف انتفاع اقتصادی خود از برجام گذاشته که در انتهای آن عملاً آمریکا از حیث بهکارگیری ابزار تحریمی، خلع سلاح میشود. این شکل از توافق از منظر آمریکا یک فاجعه بزرگ است؛ چراکه بسیاری از موضوعات ادعایی آنها در حوزه منطقهای و موشکی لاینحل باقی خواهد ماند؛ اما آمریکا دادن ضمانت را بهگونهای دیگر تعریف میکند.
⬅️ متصدیان کنونی کاخ سفید دادن ضمانت را در مذاکراتی توسعهیافتهتر و جامعتر دنبال میکنند؛ بهگونهای که در انتهای آن، ایران -به تعبیر آنها- نرمال و خالی از مؤلفههای قدرت گردیده و کلیه اختلافاتش با آمریکا نیز حل شده باشد.
👈 جمع بندی: اکنون شرایط برای آمریکاییها سخت و پیچیده و به عبارتی آچمز شده است. به این دلیل که ایران بر روی توسعه حوزههای مرتبط با فناوریهای هستهای خود متمرکز شده، به رجزخوانی و تهدیدات بدون پشتوانه آمریکاییها بیاعتنا است و از همه مهمتر اینکه، در حال خنثیسازی تحریمها و عبور از شرایط موجود است. این وضعیت، آمریکاییها را به هراس انداخته، چراکه انتهای این دالان چیزی نیست جز تن دادن به آنچه ایران میخواهد؛ دادن ضمانت واقعی و عملی.
# سیاستی را کشتیبان دگر آمده است ...
🔸رفتار مقتدرانه حسین امیرعبداللهیان وزیر جدید امور خارجه ایران ( که اتفاقا تخصص اصلی اش در مسائل غرب آسیا و شمال آفریقاست) در اجلاس بغداد نشان از سیاست جدید ایران در قبال کشورهای منطقه دارد .
🔸بسیاری که با سابقه و مسئولیت های این دیپلمات کهنه کار آشنا نیستند رفتار او را ناشی خطای ناخواسته و سهوی می دانند در حالی که فردی با این تجربه هیچگاه چنین اشتباهاتی را بروز نمی دهد.
🔸پس از ایستادن وی در صف اول و در کنار سران حاضر در کنفرانس بغداد ، برخی روسای شیخ نشین های کوچک حاشیه خلیج فارس (خاصه شیخ دبی و نخست وزیر امارات) به شدت عصبانی شده و اجلاس را بدون سخنرانی ترک کرده است.
🔸نکته مهم اینجاست که دانسته شود بسیاری از کشور های تازه تاسیس حاشیه خلیج فارس اشل و اندازه خود را طی سالهای اخیر و در پی دیپلماسی ضعیف دولتمردان ایرانی فراموش کرده بودند و شیخ دبی و سایر دولتمردان عربی باید ملتفت می شدند وزن سیاسی و جایگاه وزیر امورخارجه ایران اگر بیشتر از آنها نباشد قطعا کمتر نیست.
🔸خصوصا که شیخ دبی نفر دوم امارات بوده و نه حتی شخص اول؛ و توییت او پس از اتمام اجلاس در زمینه تلاش جهت افزایش و بهبود روابط با ایران نشان میدهد پیام قاطع حرکت امیرعبداللهیان را به خوبی دریافت کرده است.
🔸نکته جالب توجه دیگر در کنفرانس بغداد مذاکرات و حضور مستمر وزیر امور خارجه ایران در کنار سران و روسای جمهور فرانسه و مصر بود که حاکی از عدم خودباختگی و آشنا بودن به زبان بدن و نکات ریز دیپلماتیک از سوی امیرعبداللهیان است.
🔸 نباید فراموش کرد یکی از دلایل حضور نیافتن آیت الله رئیسی در اجلاس بغداد عدم دعوت از بشار اسد متحد جمهوری اسلامی بود و بی اعتنایی وزیر خارجه ایران به سران کشورهای کوچک عربی احتمالا بدین قضیه نیز مرتبط باشد.
🔸هر چه هست به وضوح مبرهن است که کشتیبان دستگاه دیپلماسی ایران را سیاستی دگر آمده و چرخ وزارت خارجه بر پاشنه سابق نمی چرخد.
# قابل توجه کسانی که خود را انقلابی و ولایی میدانند و بر اساس برخی نظرات غیر کارشناسی ماسک و واکسن و رعایت مسائل بهداشتی کرونا را زیر سؤال می برند:
🔻 رهبری در دیدار اخیر درباره واکسن و واکسیناسیون عمومی چه فرمودند؟
🔹 «خب یک مسئلهی فوری داریم که مسئلهی کرونا است؛ مسئلهی سلامت، الان یک جنبهی فوریّت پیدا کرده که باید به این رسید.
البتّه در مسئلهی سلامت تلاش خوبی در دولت گذشته شد، کارهای خوبی انجام دادند، دنبال کردند، هم برای تولید واکسن کار شد، هم برای واردات واکسن کار شد؛ حالا شایعاتی در دهنها هست که اینها غالباً اعتبار ندارد؛ غالباً بیاعتبار است؛
🔸کارهای خوبی انجام گرفت؛ باید این کارها دنبال بشود و تأکید بشود؛
هم درمان، هم پیشگیری، هم مراقبت و غربالگری؛
غربالگری از بیماران محتمل بسیار چیز مهمّی است که اینها باید حتماً انجام بگیرد.
واکسیناسیون عمومی مسئلهی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد.»
🔹 « البتّه مردم هم وظایفی دارند؛ بنده مکرّر این را گفتهام. مردم عزیزمان بایستی این چهار مسئولیّت مهم را قبول کنند و به عهده بگیرند:
یکی مسئلهی ماسک،
یکی مسئلهی فاصله،
یکی مسئلهی تهویه،
یکی مسئلهی صابون زدن دست؛
اینها که کارهای مشکلی نیست،
اینها همه کارهای آسانی است؛
[اگر] این رعایتها را بکنند، قطعاً تأثیر خواهد گذاشت در ابتلاء،
و این تلفات سنگینی که دل انسان را به درد میآورد، به وجود نخواهد آمد.»
۶/۶/١۴٠٠
✅ قابل توجه مخالفین واکسن و مخالفین واکسیناسیون عمومی
✅ از فردا منتظرم ببینم مخالفین واکسن و ماسک و پروتکلهای بهداشتی چطور این بیانات رهبری رو تفسیر و تاویل میکنن😉
◀️ منظور رهبری از اینکه فرمودند:" شایعاتی در دهنها هست که اینها غالباً اعتبار ندارد" چه شایعات بی اعتبار هست؟!!!
◀️ منظور رهبری از اینکه فرمودند: "واکسیناسیون عمومی مسئلهی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد" دقیقا چه بوده است؟!!!
🔴 چرا آمریکا در حال افول است؟
✍ رضا سراج
🔹آیا شکست آمریکا در افغانستان و فرار از این کشور، نشانهای دیگر از روند پُرشتاب افول آمریکا است؟
🔹عدهای از اندیشمندان آمریکایی در رد نظریه افول جهانی ایالات متحده، فرار آمریکا از افغانستان را با شکست در ویتنام مشابهت سازی میکنند تا این انگاره و ادراک را ایجاد کنند؛ همچنان که واشنگتن پس از شکست در ویتنام توانست قدرت و اعتبار خود را بازسازی کرده و آن را به هژمونی تبدیل کند، بار دیگر موفق خواهد شد اعتبار و نفوذ خود را حفظ نماید.
در این ارتباط "دویل مکمانوس" ستوننویس مشهور لسآنجلس تایمز، در مقالهای مینویسد وقتی بعد از جنگی که چهار برابر جنگ افغانستان سرباز آمریکایی درگیر آن بودند، دولت ویتنام جنوبی سقوط کرد، بسیاری نتیجهگیری کردند که دوران قدرت جهانی آمریکا به سر آمده است. [اما] کمتر از ۱۵ سال بعد، دیوار برلین سقوط کرد، جنگ سرد رو به پایان گذاشت، و آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان سر برآورد.
🔹واقعیت این است که افول آمریکا تنها مربوط به شکست و فرار از افغانستان نیست که سادهانگارانه آن را با شکست در ویتنام مشابهت سازی کنند؛ بلکه روند افول آمریکا همزمان در چند عرصه به صورت پُرشتاب شکل گرفته است. آمریکا در عرصه قدرت داخلی به شدت افول کرده و در انتخابات 2022 و 2024 با سونامی ناشی از گسلهای فعال شده اجتماعی و سیاسی مواجه میگردد. قدرت داخلی ایالات متحده احیاء نخواهد شد. از سوی دیگر پیوندهای آمریکا با متحدان خارجی این کشور نیز تضعیف شده است و چشماندازی برای ترمیم بحران اعتبار در روابط خارجی وجود ندارد. همچنین آمریکا برای دفاع از منافع حیاتی خود دیگر قادر به آغاز هیچ جنگی نیست و چنانچه وارد کارزار نظامی گردد، موفقیت و پیروزی نظامی کسب نخواهد کرد. بنابراین زمینههای بازسازی نفوذ و اعتبار ایالات متحده فراهم نیست.
#جلایی پور گفته کابینه کارامد نیست چون حاکمیت پسند است
این نگاه مبتنی بر فروضی است که این جماعت به صورت قالبی دارند:
هر کس به نظام معتقد است ناکارآمد است
هر کس با نظام زاویه دارد مقبول است
هر منتقدی فهیم و کارآمد است
هر همراهی اره بله قربانگو و بی خاصیت است
#مرام_تجدیدنظرطلبان همین است.
نماینده آمریکا در امور ایران:
موضوع سر این نیست که درباره ترور قاسم سلیمانی قضاوتی بکنیم.اما موضوع بر سر این است که کشتن(شهادت)او آیا آمریکا را امنتر کرد یا نکرد؟
به نظر من مساله کاملا روشن است، چرا که این کار باعث ایجاد مشکلات بیشتر شد و باعث کم کردن تنشها نشد.
#اعتراف_تاریخی
🛑 راهکار بازگشت اعتماد.
🔹نخستین روزهای آغاز کار دولت آقای رئیسی مصادف است با هفته دولت؛ فرصت مغتنمی برای بحث در خصوص دولت و راهی که باید بپیماید. یکی از دغدغههای این روزهای رئیسجمهور و هیئت دولت و همچنین نیروهای اصیل انقلابی این است که اعتمادی که طی سالهای گذشته و با ناکارآمدی مسئولین دولتی کاهش قابلملاحظهای داشته، چگونه قابل بازیابی است؟!
🔻 نکات تحلیلی: با توجه به خروجی نظرسنجیهای معتبر، آنچه مردم را نسبت به شرایط موجود معترض کرده است، تنها مشکلات نیست، بلکه کم شدن اعتماد نسبت به مسئولین است که این امر ناشی از چند عامل است که یکی از مهمترینهای آن، شکلگیری این باور در مردم است که مسئولان صداقت ندارند. باوجود خیل عظیمی از مسئولینی که در راه اعتلای ایران اسلامی با جدیت گام برمیدارند، باور شکلگرفته در ذهن مردم ناشی از چند مسئله است که عمدتاً در دولت قبل شاهد آن بودیم:
1️⃣تفاوت بین کلام و عمل؛ دم از مردم زدن، اما در مواجهه با مشکلات ایشان اقدام جدی و مؤثر انجام ندادن و یا لااقل نشانههایی از اینکه در حال تلاش برای عمل به گفتهها هستند.
2️⃣ مسئله ساده زیستی؛ یکی از مؤلفههای اصلی مدیریت و مسئولیت تراز انقلاب اسلامی، ساده زیستی است. متأسفانه در سالهای اخیر انتشار رفتار و منش اشرافی گری از سوی برخی مسئولین دولتی، ذهنیت اجتماعی را اینگونه شکل داده که تمام مسئولان نظام اینگونه زندگی میکنند!
3️⃣حضور در میان مردم؛ حضور میدانی مسئولان در میان مردم دارای آثار و برکات زیادی است که در این مقال نمیگنجد. امری که مقام معظم رهبری نیز بارها بر آن تأکید داشته و به دولت جدید نیز توصیه فرمودند. عدم حضور مسئولان عالیرتبه دولتی در میان مردم از دیگر مسائلی است که بین مردم و مسئولان فاصله ایجاد نموده است.
📍نکته راهبردی: اگر این اعتماد به جامعه بازگردد و مردم احساس کنند که مسئولین در مقابل مشکلات در کنار مردم قرار دارند، حجم قابلتوجهی از از اعتراضات کاهش خواهد یافت و مواجهه با مشکلات نیز سادهتر خواهد شد. عمل به وعدهها، ساده زیستی، حضور در میان مردم، ازجمله مصادیقی است که مردم و مسئولان را به هم نزدیکتر میکند. آن چیزی که رجایی و باهنر را تبدیل به اسطوره در تاریخ نموده است، تنها مربوط به خدمات ایشان نیست، بلکه توجه به مردم و بخصوص فرودستان و حضور در میان ایشان یکی از مؤلفههای اصلی محبوبیت شهیدان رجایی و باهنر است.
🔰 جایگاه محترم ایران غربگرایان را اذیت می کند؟!
👤 محمد ایمانی
♦️جایگاه ایران به عنوان برادر و متحد ملت و دولت عراق در روزهای سخت، بی نظیر است. ایران و عراق در حالی پیوند برادرانه خود را باز یافتند که آمریکا و انگلیس و فرانسه، به همراه برخی رژیم های مرتجع منطقه، ضمن حمایت از صدام تلاش کرده بودند دو کشور را دشمن هم کنند.
🔹اما کید خداوند بالا دست همه مکر ها بود. روزی که تاریخ مصرف صدام تمام شد، آمریکا و متحدانش به عراق لشکر کشی کردند و ضمن اسقاط صدام، نا امنی و جنایت و ترور و نابودی زیر ساخت ها را به ارمغان آوردند.
♦️ایران در مقابل کوشید میان اقوام عراق نزدیکی ایجاد کند و دولت ملی در این کشور تشکیل شود. این روند تثبیت سیاسی ماهرانه و صادقانه، اشغالگران را در آفساید گذاشت. آنها زیادی بودند و باید عراق را ترک می کردند.
🔹بنابراین در ادامه، خباثت را به جنگ نیابتی داعش و دیگر گروه های تروریستی کشاندند تا هم، بودن خود را توجیه کنند، هم متحدان سیاسی ایران در بغداد و دمشق را تضعیف نمایند و هم تهدید بزرگ امنیتی را به مرزهای ایران بکشانند.
♦️آمریکا و انگلیس و عربستان و ...، پشت تروریست ها ایستادند؛ و ایران، پشت عراق و سوریه. پیروز این جنگ بزرگ -که کیسینجر و موشه یعلون صهیونیست، آن را "جنگ جهانی سوم" نامیدند- جبهه مقاومت بود. عراق از حلقوم تروریست ها و در واقع نقشه آمریکا بیرون کشیده شد.
🔹آمریکا پس از آن هم با علم به این که سیاست هایش چه بلایی بر سر زیر ساخت ها و مدیریت و اقتصاد و سیاست عراق آورده، به بهانه مضیقه های اقتصادی، آشوب به راه انداخت و با کودتا علیه دولت قانونی عبدالمهدی، دولت انتقالی موقتی را روی کار آورد که بعد از دو سال همچنان بر مسند است. با این وجود، پارلمان عراق حکم به اخراج اشغالگران داده است.
♦️این مختصر، تصویری از واقعیت عراق و جایگاه برادرانه و بی نظیر ایران است. بر اساس همین واقعیت میدانی هم هست که وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست اخیر بغداد در صف اول شرکت کنندگان ایستاد.
🔹جایگاه منحصر به فرد ایران در مبارزه با تروریسم و ثبات و امنیت عراق به قدری شناخته شده و محترم است که نه مقامات عراقی و نه فرانسه و اردن و قطر که مقامات درجه اول آنها در نسشت بغداد حضور داشتند، کمترین نقدی نسبت به حضور وزیر خارجه ایران در صف اول شرکت کنندگان نکردند و حتی آقایان امیر عبداللهیان و السیسی رئیس جمهور مصر، در حال گفت و گو و در کنار هم، برای گرفتن عکس یادگاری شرکت کنندگان آمدند.
♦️با همه این واقعیت ها، برخی کانال های غربگرا معرکه گرفته و عزادار شده اند که چرا وزیر خارجه ایران نرفته صف دوم بایستد و در صف اول ایستاده است!
🔹اقتدار یعنی قدرت نافذ و مشروع و محترم در نگاه دیگران. امروز به برکت خون های محترم شهیدان سلیمانی و ابومهدی مهندس و سایر شهدای منطقه، جبهه مقاومت به ویژه جمهوری اسلامی ایران، از اقتدار و احترام ویژه ای برخوردارند که ملت های منطقه را خوشحال، اما دشمنان آنها را عصبانی می کند.
♦️بنابراین باید از کانال های اجاره ای و نشریات زنجیره ای مانند اعتماد پرسید، شما چرا مانند دشمنان ملت ایران ناراحت هستید و از اعتزاز و اقتدار پذیرفته شده ایران لب به دندان می گزید؟!
♨ عقلانیت انقلابی!
*در نخستین دیدار دولت سیزدهم با رهبر معظم انقلاب، یکی از مهمترین نکاتی که مقام معظم رهبری برای این دولت مطرح و تأکید فرمودند، ملاحظات و شرایط انقلابی گری و حرکت انقلابی بود، با این توصیف که: «انقلابی بودن حتماً باید با عقلانیت و اندیشهورزی و خردمندی همراه باشد و این شیوه جمهوری اسلامی از آغاز بوده است. حرکت انقلابی یعنی حرکتی بنیانی، خردمندانه، عاقلانه و برخاسته از اندیشه و حکمت، نه حرکت بیهوا و بیحساب».
👈 گزاره تحلیلی
در واکاوی این تأکید رهبر معظم انقلاب، مشاهده میشود برخی از روی ناآگاهی و بعضی از روی دشمنی، انقلابیگری را به معنای فاقد پشتوانه علمی بودن و بیانضباطی تعریف میکنند. این تعریف نادرست است. انقلابیگری را باید خردمندانه، دقیق و دلسوزانه، عادلانه و منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن معنا کرد. آنچه میتواند عقلانیت را در انقلابیگری به منصه ظهور برساند؛ عبارت است از؛ بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور، بهکارگیری راهحلهای اساسی و نه موقتی و مسکّنی، عدم اکتفا به حداقلها و پرهیز از تخریب داشتهها، استفاده از دیدگاههای نخبگان خارج از دولت بدون در نظر گرفتن بحثهای سیاسی و جناحی، پیادهسازی تمامی حرکات انقلابی در بستر و چارچوب نظام، ارائه گزارش صادقانه و بدون مبالغه به مردم و عذرخواهی از آنها در مواقع بروز اشتباه. با عقلانیت انقلابی میتوان به قدرت تحلیل صحیح و بالا، عدم خطای محاسباتی، اتقان در کار، جامعنگری، نوآوری و خلاقیت و درنهایت به پیشرفت و دستاوردهای مطلوب و کمنظیری دستیافت.
👈 نکته پایانی
رهبر معظم انقلاب پیش از این نیز در تعریف انقلابیگری و رابطه آن با عقلانیت فرمودهاند: «میشنوم گاهی اوقات بعضی در مقابل شعارهای انقلاب، عنوان و مفهوم عقلانیت را مطرح میکنند؛ کانّه عقلانیت نقطه مقابل انقلابیگری است؛ نه، این خطا است؛ عقلانیت واقعی هم در انقلابیگری است. نگاه انقلابی است که میتواند حقایق را به ما نشان بدهد. ببینید! کِی بود آنوقتی که امام، آمریکا را بهعنوان شیطان بزرگ معرفی کرد و بهعنوان یک موجود یا دولت غیرقابلاعتماد معرفی کرد؛ این را سالها پیش امام بزرگوار به ملّت ایران -به ماها- یاد داد؛ امروز بعد از گذشت سالها، رؤسای کشورهای اروپایی میگویند آمریکا غیرقابلاعتماد است».۱۳۹۶/۰۳/۱۴