بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
خبر تاسف بار رحلت عالم جلیل القدر حضرت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حاج سید مجتبی قریشی رحمة الله علیه موجب اندوه و حزن همه دوستان و آشنایان آن مرحوم شد.
عالم وارسته ای که با علم و تحصیل همراه با معاشرت و اخلاق نیکو توانست نام نیک خود را در زمره عالمان برای همیشه ماندگار نماید.
آن مرحوم از جمله روحانیونی بود که بر حسب وظیفه و احساس مسئولیت بعد از انقلاب اسلامی در سنگرهای مختلف اجرایی و قضایی خدمات شایسته ای داشت که امید است ذخیره خیر و ماندگار آن سید بزرگوار بوده باشد .
رحلت آن عزیز بزرگوار را به همه آشنایان بالخصوص خانواده و بستگان ایشان مخصوصاً سرور مکرم حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید عباس قریشی تسلیت عرض می نمایم و غفران و رضوان الهی برای آن مرحوم را از خداوند بزرگ مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمهالله
۷ مهر ماه ۱۴۰۱
#سید_نعمت_الله_صالح امام جمعه شهرضا
توابين، شک کردند
شاید هم ترسیدند و از کربلا جا ماندند.
توبه کردند،
سپس شدند توابین
اما ،توابین کربلایی نشدند.
به ولی امر زمانت شک کنی
از کربلا جا مانده ای.
یکی گفت: هنوز با این گرانی ها پای آرمان های انقلاب و رهبرت هستی؟
گفتم : در مکتب امام حسین (ع) ممکن است، زمانی حتى آب هم برای نوشیدن نداشته باشیم
درکربلای این عصر# لبیک یا خامنه ای، لبیک یاحسین است
⚠️هشدارِ دقیق و جدی⚠️
🔹بر اساس پژوهشهای میدانی، در میان دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر، حداقل یکی از پنج شاخصه زیر در ۸۵ درصد جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۲۵ ساله آشوبگر وجود داشته است:
⛔️1⃣ تک فرزند بودن
⛔️2⃣ ارتباطات از هم گسستۀ خانوادگی (طلاق عاطفی و…)
⛔️3⃣ شاغل بودن پدر و مادر همزمان و عدم نظارت بر رفتار فرزندان
⛔️4⃣ اعتیاد به بازیهای خشن یا شبکههای ماهوارهای
⛔️5⃣ زیست و اعتیاد به فضای مجازی
❌ اینکه دشمن در این سالها چقدر برای این چهار موضوع سرمایهگذاری کردهاند که اکنون ثمرهاش را بچیند، نیاز به فرصت مفصل دیگری دارد😔
💠 چند توصیه به فعالان انقلاب تینیجری؛
اول: هیچ جای عالم با ترند هشتکها، هیچ حکومتی عوض نشده. دلخوش به این قرشمالبازیهای هشتکی تشتکی رباتی نباشید!
اینطور هم نیست که چون مثلاً فلان میلیون هشتک زدید پس فلان میلیون هم جمعیت دارید!
دوم: جمهوری اسلامی رفتنی نیست. این را از منافقینی که از شما سازمانیافتهتر بودند و در سال ۶۰ و پس از آن پوزهشان به خاک مالیده شد یا از اصلاحطلبانی که سال ۷۸ و سال ۸۸ هرچه زور داشتند زدند و نشد، بپرسید تا بیهوده وقت ما و عمر خود را تلف نکنید!
سوم: در انتخاب لیدرها شأن خود را رعایت کنید. علی کریمی و پرستو صالحی و کتایون ریاحی و سوگند و امثالهم آخه؟!
درثانی کسی که چندماه پیش کل اموال را فروخته و دَر رفته، بعد شما را روی میدان مین هل میدهد، اصلا فرد قابل اعتمادی برای لیدری نیست!
چهارم: انقلاب درد دارد. اینطوری نیست که بزنی و بشکنی و بُکُشی و بیهزینه عبور کنی. هزینه هم یعنی چک و لقد و کتک و زندان و سوءپیشینه و هزار و یک مکافات بعد. اول حساب خود را با این چیزها صاف کنید و بعد به میدان بیایید. برای یک انقلابی خوب نیست که تا پخ شنید وسط میدان گریه کند!
پنجم: امنیت که از بین رفت، فقط برای آخوندها یا انقلابیها و امثالهم از بین نمیرود. برای همه از بین میرود. از جمله شما، دوستان شما، خانواده شما و...
پیش و بیش از هیجانی رفتار کردن، به نتیجه افعال و اعمال و اقداماتی که میکنید و تبعاتی که برای خود شما خواهد داشت، فکر کنید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارشناس احمق سعودی:
ایران باید تجزیه شود و به چند کشور کوچک تبدیل شود!
+دست به دست کنید علی کریمی ببینه
⭕️ آشوب در عربستان!
🔹 چرا سعودیها می توانند از طریق یک شبکه ماهواره ای ( ایران اینترنشنال)، یک مرکز جنگ روانی در فضای مجازی ( مرکز اعتدال) و استخدام چند سلبریتی ، مملکت ما را به آشوب بکشانند اما ما تا امروز موفق به «مقابله به مثل» و ایجاد شورش در عربستان نشده ایم؟
آن هم در حالی که بخش زیادی از شهروندان عربستان از حکومت آل سعود ناراضیاند؟
❇️ پاسخ اینجاست که :
مردم عربستان می دانند مجازات کوچکترین حرکت علیه آل سعود، «قطع گردن با شمشیر» است و حاکمان ریاض اهل رافت اسلامی و تساهل با آشوبگران و «تحریک کنندگان به اغتشاش» نیستند!
🇮🇷
📝 تلفات سنگین تروریستهای تجزیه طلب در حملات پهپادی #سپاه
🍃🌹🍃
🔻طبق اخبار واصله از منابعی در سپاه پاسداران طی عملیاتهای ترکیبی موشکی، پهپادی و حملات هلیکوپترهای سپاه که مشترکاً توسط نیروی زمینی، هوافضا، هوانیروز و نیروی قدس سپاه پاسداران طراحی و در پنج روز گذشته اجرا شد (و همچنان ادامه دارد) تروریستهای تجزیه طلب تلفات سنگینی را متحمل شدند که به صورت کلی شامل موارد زیر میگردد:
🔹نابودی کامل هشت کمپ آموزشی، پشتیبانی و عملیاتی
🔸زخمی شدن بیش از ۹۰ نفر
🔹کشته شدن حداقل ۷۰ تروریست عادی
🔸به درک واصل شدن ۱۵ فرمانده ارشد
🔺نابودی تجهیزات، خودروها و زیرساختهای تروریستها
🔰تأثیرات اقتصادی آشوبهای اخیر
🔹رشد و توسعه اقتصادی در امنیت پایدار شکل میگیرد و بدون آرامش اجتماعی و امنیت ملی، جذب سرمایهگذاری که موتور تولید است دچار اختلال میشود و مزیتهای بالقوه کشورها امکان فعلیت نمییابند. بر همین اساس امنیت از جمله مهمترین عوامل و شاخصهای تجار بینالمللی در انتخاب کریدورهای ترانزیتی بوده است که میتواند تأثیرات بسزایی در جذب سرمایهگذاری خارجی نیز داشته باشد.
اما متأسفانه ناآرامیهای اخیر، فارغ از علت و ریشههای آن، میتواند تأثیرات و هزینههای جبرانناپذیری را در بخشهای کلان کشور داشته باشد. یکی از حوزههایی که متأثر از این آشوبها، تأثیر منفی میپذیرد و ضرر آن به همه مردم بر میگردد، حوزه ترانزیت کالا و جذب سرمایهگذاری در کشور است. مخابره پیام ناامنی در کشور منجر به خروج ایران از مسیرهای ترانزیتی و جایگزینشدن مسیرهای فرعی میشود.
برای مثال اندیشکده حمل و نقل ایران در گزارشی به تأثیرات اقتصادی ناآرامیهای اخیر پرداخته است و مینویسد که در پی آشوبهای اخیر و تصویر مخابره شده از ایران به جهان، ترانزیت عبوری از کشور کاهش یافته است. طوری که برخی فورواردرها تا 40% افت ترانزیت را گزارش کردهاند.
این در حالی است که به یمن رویکرد و اقدامات دولت سیزدهم، در چند ماهه اخیر دستاوردهای خوبی در جهت بالفعلکردن مزیت ترانزیتی ایران و همچنین رشد سرمایهگذاری در کشور حاصل شده است. به گونهای که در ماههای اخیر ترانزیت تمام ریلی و حرکت قطار کانتینری قزاقستان از مسیر ایران و همچنین حرکت اولین قطار باری بینالمللی «عبور از دریای خزر» از «یین چوان» در شمال غرب چین به سمت بندر انزلی حرکت کرد. در خرداد ماه نیز برای نخستین بار محموله ترانزیت چندوجهی از روسیه به هند مسیر خود را از طریق کریدور شمال- جنوب موسوم به INSTC آغاز کرد. برخی آمار عنوان میدارند که درآمد کشور از محل ترانزیت میتواند نزدیک به بیست میلیارد دلار در سال باشد. در بخش سرمایهگذاری نیز بر اساس آمار بانک مرکزی شاهد رشد سرمایهگذاری در ۶ ماهه اول سال جاری بودهایم.
در شرایطی که ملت ایران در یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد، تداوم ناامنی و آشوب در کشور، وضعیت بازارها، کسب و کار مردم و اقتصاد را با چالشهای بیشتری مواجه میکند و قاعدتا همچنانکه فشار این سختیها بر مردم خواهد بود، موجب خوشحالی و امیدواری دشمنان نیز فراهم میشود.
# حجاب در روز بعیت عمومی با امیرالمؤمنین در سال٣۵مدینه
شاید از ذهن ما مسلمانان بگذرد که دقیقا حجاب در صدر اسلام چگونه بوده است؟ بی حجاب/باحجاب داشته ایم؟اصلا حجاب از مسائل جامعه و حکومت بوده است؟ مخالفان و موافقانی داشته است؟ نکته ظریفی از امیرالمؤمنین در بیعت عمومی سال٣۵در مدینه در باره حجاب هست که به درک آن روز کمک میکند
امیرالمؤمنین در خطبه٢٢٩می فرماید در روز بعیت مردم بسیار خوشحال بودند و علاوه بر توده مردم،استثنائاتی که حضور یافته بودند را ذکر می کند.نوجوانان، پیران، مریضها(بر دوش بودند)اما در بین استثنائات به"دوشیزگان بدون نقاب"هم اشاره می کند.فهم بنده این است که دختران بدون نقاب شل حجابان آنروز محسوب میشده اند
و امیرالمؤمنین می گوید حتی آنانی که از جنس من نبودند عدالت را در من می دیدند.پس روشن می شود که کف حجاب بدون نقاب ظاهر شدن بوده که عمدتا دختران دم بخت چنین بوده اند و سقف آن حداکثری بوده است.بنابراین بی حجابی کلا در اسلام و ایران امری وارداتی است
بَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَيْعَتِهِمْ إِيَّايَ أَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغِيرُ وَ هَدَجَ إِلَيْهَا الْكَبِيرُ وَ تَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِيلُ وَ حَسَرَتْ إِلَيْهَا الْكِعَابُ
آنچنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان، و پيران براى بيعت كردن،
لرزان به راه افتادند، و بيماران بر دوش خويشان سوار و دوشیزه گان بى نقاب به صحنه آمدند.
چقدر شبیه استقبال بی نظیر همه از امام خمینی و بعد زیر بار فرامین وی نرفتن عده ای است عده ای سکولاريسم خواستند، عده ای حجاب نخواستند و....بیعت کنندگان با امیرالمؤمنین از سال٣۵تا٣٨سه جنگ را بر او تحمیل کردند.تاریخ تکرار میشود اما افراد متغیرند.
# جهاد تبیین:
دستگاه قضا یا سیستم های امنیتی کشور جوانانی که فاقد چهارچوب فکری، پرهیجان،بی تجربه،قابل تحریک، اما به دشمن متصل نیستند و در آشوب ها دستگیر شده اند را سخاوتمندانه و آینده نگرانه رها نمایند.محرومیت های اجتماعی و سابقه سو میتواند برای آینده شان سرنوشت ساز شود.دشمن هم در کمین جذب است.
# از جمله مسائلی که باید مورد تحلیل و بررسی جدی جامعه شناسان و دولت قرار گیرد اینکه عمده حاضرین در اغتشاشات اخیر یا دستگیر شدگان همانهایی هستند که در سالهای٩۶و٩٨ حاضر بودند.یعنی عمده معترضان به مساله معیشت و خانم امینی مشترکند.گر چه ماهیت موضوع متفاوت است.شاید این اشتراک نشان دهد که هر دو موضوع بهانه باشد.
?هدف، «رهاسازی حجاب» است
۱. ملاک مواجهۀ پلیس امنیت اخلاقی، حتّی "قدر متیقنهای بیحجابی" نیز نبوده است، چه رسد به "بیحجابیهای مرزی".
در عمل مشاهده میکنیم که پلیس امنیت اخلاقی با زنانی که "فاصلۀ آنچنانی" و "زاویۀ زیاد" با حجابِ معیار دارند، برخورد میکند، نه بیشتر؛
یعنی "سطوح فروتر از این"، به اخلاق و دیانت خود شخص واگذار شده است و نوعی "انتخاب ایمانی" است.
پلیس امنیت اخلاقی با "کمحجابها" یا "شلحجابها"، مواجههای ندارد و تمرکزش بر روی زنانی است که وضع پوشششان، "انگشتنما/ جیغ/ رسوا/ قبیح" است، نه هر کسیکه "حدود شرعیِ حجاب" را رعایت نکرده است.
فرض کنید زنی که در جامعه، "آرایش متوسط" انجام داده باشد، مرتکب منکر شرعی شده است، امّا با این حال، پلیس امنیت اخلاقی با او برخورد نمیکند. یا زنی که "بخش اندکی از موی سرش" بیرون است.
اینچنین مواردی، "مشروع" نیستند، امّا برخوردی نیز با آنها صورت نمیگیرد. این یعنی حدی از "مدارا" در مقام اِعمال قانون، روا شمرده میشد.
"مسألۀ اصلی" نیز این است که آیا باید با اندک زنانی که بهشدّت کمحجاب و بدحجاب هستند و گاه حتّی کشف حجاب کردهاند، مواجهۀ قانونی صورت بگیرد یا خیر؟ اینان زنانی هستند که حتّی چشمهای زنان شُلحجاب را نیز به خود خیره میکنند.
این یعنی وضع پوشش آنها، در "مرحلۀ قرمز" قرار گرفته است. آیا این عدّه باید مشمول برخورد قانونی قرار بگیرند یا خیر؟ چنانچه معتقد به "حجاب اختیاری" باشیم، نباید مواجهۀ قانونی را شامل هیچ لایهای از بیحجابی بدانیم.
۲. هر چند "بگیروببند"، راهحلِ "اوّل" و "آغازین" نیست و باید "سازوکارهای فرهنگی و معرفتی" را در پیش گرفت، امّا برای آن دسته از بیحجابها که "اثر فرهنگی و معرفتی" نمیپذیرند و "عامدانه" و "لجوجانه"، فضای جامعه را آلوده به ولنگاری میکنند، "تنها راهحل" است. اینان "معتقد" به حجاب نیستند، امّا برای مصالح جامعه، باید "ملزم" به آن باشند. فرض کنید زنی با "تذکّر"، حاضر به رعایت حجاب نشود و همچنان برهنگی را ترجیح بدهد. در این حال، میتوان با این استدلال که نباید او را "لجوج" کرد، او را منع نکرد؟! آری، شکلگیری لجاجت در او نسبت به دین و انقلاب، مفسده است و باید در حد امکان، از آن پرهیز داشت، ولی چنانچه او به رعایت "مصلحت جامعه" تن در نداد، باید مصلحت او را نادیده گرفت. در واقع، "حقوق جمع" بر "حقوق فرد"، تقدّم دارند. کسانی در داخل، به محض اینکه احساس کنند معیارها و ضوابط ارزشی، "سست" و "رقیق" شدند و میتوان در سایۀ مخالفت با تکصدایی و تکارزشی و انسداد و اختناق، کنشگری داشت، ره صدساله را "یکشبه" خواهند رفت. گویا خواستۀ نهفتهای در پشت "سد" قرار داشته که در انتظار فضای ولنگار و بیبندوبار برای رهاشدن بوده است. در اینجا دیگر عبور از ارزشها، "تدریجی" و "گامبهگام" نخواهد بود؛ بلکه "ناگهان"، همۀ سرمایۀ "رفتارپردازیِ جنسی" به صحنه خواهد آمد.
۳. پلیس امنیت اخلاقی در این سالها، بیش از "دو هزار عملیات" داشته است. از میان این رقم، چه تعداد خطا رخ داده است؟! در این مدّت، چند فیلم دیدهاید که نشانگر "رفتار غیرقانونی" بودهاند؟! بعید میدانم که به ده فقره برسد. فرض کنید یکی از نیروهای پلیس امنیت اخلاقی، تخلف کرده است. در این حال، باید بیحجابی را "منکر" قلمداد نکرد و "حکم جزایی" برای آن مقرّر نکرد، یا باید "فرد خطاکار و قانونشکن" در پلیس امنیت اخلاقی را که به نام دین، "برخلاف دین" عمل کرده، مجازات نمود؟! از هر قانونی میتوان سوءاستفاده کرد. آیا باید خودِ "قانون" را انکار کرد؟! نیروهای جبهۀ انقلاب، همۀ "مواجهههای غیرقانونی و غیراخلاقی" با بیحجابان را - که البتّه اندک هستند - نفی و تخطئه میکنند، امّا از آن سو، "بیحجابی" را نیز "قانونشکنی" و "حرام شرعی" میانگارند. نه "برخورد غلط مأمور"، رواست و نه "برهنگیِ بیحجابان". کسانیکه موافق الزام حکومتی برای حجاب در عرصۀ عمومی هستند، معتقد به "اجرای قانون" هستند، نه "قلعوقمع"."درستبودن قانون" و "اجرای درست قانون"، یک حرف هست، و "رهاسازی حجاب در عرصۀ عمومی"، حرف دیگر. حتّی خود "دین" نیز عرصۀ عمومی را به "وجدان اخلاقیِ متدیّنان" وانمیگذارد، بلکه "منعها" و "مجازاتها"یی را برای متخلفان از شرع در نظر میگیرد که از جهت "قدرت بازدارندگی" نسبت به مفاسد، مفید و مؤثّر هستند و علّت تشریع آنها نیز همین امر است.