سلام ِ پایانی را که دادم
عِطر گلابش مشامم را پر کرد
و گفت : نمازت را به سرعت
تمام نکن؛ در رفتن از جوار
معشوق که تعجیل روا نیست!
انسان در پی بهانه است
تا لحظات بیشتری را کنار
محبوب ِ خویش سپری کند ..
[وَ لَا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجَائِی ،
و امیدم را از فضلت ناامید نکنی!]
بابالجوادتمالمن ؛
راهتردید، مسیـرِگـذرِعاشـقنیـست !`
٫میانعاشقومعشوقهیچحائلنیست
توخودحجابخودینوکرازمیانبرخیز✨٫
آقایِ اباعبدالله ؛
شما از هرچه داشتی
در مسیرِ خشنودی
محبوب گذشتی،
و اینگونه شد که
بر کتریِ جوشیده
در حسینیه نیز
سوگند یاد میکنند !
مولایِ ما!
کفن که دست مرا بست،
دستِ تو باز است . .
و دستِ بازِ تو یعنی
بیا در آغوشم :)
أَیُّهَا الْوَليُّ النَّاصِح!
اگر مهربانی تو و خدایت را
آنگونه که هست، باور کنیم
آنوقتنامخودمانراچهبگذاریم؟
بندهٔ خدا؟
کدام بنده؟
بندهایکهرنگیازخدایخویشندارد؟
شیعهٔ تو؟
کدام شیعه؟
شیعهمگربیآنکهنشانیازتوداشتهباشد
شیعه میشود؟
#صاحبنا🌱
کیستآنکهشیرینیمحبّتتوراچشیدوجزتوکسیرا خواست؟!
وکیستآنکهبهمقامقُربتواُنسیافتولحظهایروی ازتوگردانید؟!
- منـاجـاتالمحـبّین
این روزها مُهرهایی که خوش
نشستهاند در جانمازم را بیشتر
دوست دارم؛
منِ شیفتهی سجده، حالا
مجنون و شیدا شده برای
″سر بر آن مُهرها نهادن″ !
یک مُهر از کربلای ایران
و دیگریازکربلایعِراق,
هرچهبرایتوست
برایممقدساست :)
[از عهدشکنیها و پشت سرگذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم. گویی اینها از لغزشهای خود خبر ندارند. با همه این گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمیکنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی، شما را در بر میگرفت و دشمنان، شما را از بین میبردند!]
_نامهٔامامعصر″عجلاللهتعالیفرجهالشریف″ به شیخمفید′رحمةاللهعلیه′✨